Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

اتفاقاتی در چند ماه گذشته افتاد و موضوع تقلب علمی از بحث داخلی دانشکده ها و شورای دانشگاه به مجله نیچر رسید. ما میخواستیم ایرانی ها در نیچر با نام و آدرس ایرانی خود مقاله دهند و زد دیگران نام ایرانی ها را در نیچر گذاشتند آن هم چطور! من کار به انگیزش کار مجله نیچر ندارم. کاری به اسامی هم ندارم چون همان مجله هفته پیش کشور چین با یک و نیم میلیارد اسم و آدم را هدف قرار داد و فردا نوبت دانشگاه های خودشان هم فرا می رسد. موضوع یک موضوع فرا ملیتی است. موضوع این است که چند نفر محقق لازم داریم و چند نفر تولید می کنیم؟ اگر تولید بیشتر از نیاز شد یا در انبار می ماند، یا صادر می شود! زمان نیوتون هم که نیست دو نفر باشند و همه علم دنیا را بچرخانند آن هم با نامه نگاری با سرعت اسبهای نامه بر. دنیا عوض شده و چالش ها روز به روز رنگ عوض می کنند. اینکه همه باید پروفسور شوند و همه دکتر بشوند و همه مهندس، و حتما در این میان پولدار هم از آب در بیایند و ویلا هم داشته باشند و سفرهای متعدد هم بروند و آسمان خراش صاحب شوند و گرانت بیاورند و به دیگران نان دهند و دیگران را مدیون خود بکنند و ... نمی شود. بلی، نمی شود. محققان با کیفیت و بی کیفیت (دور از جان شما) ژورنالهای با کیفیت و بی کیفیت هم پیدا می شوند و زندگی جریان دارد. 

یادم می آید وقتی دانشگاه قبول شدیم تا یکسال پز رتبه و رشته و دانشگاه می دادیم. بعد هم که استاد شدیم پز مجله تراز اول و دانشجوی تاپ داشتن می دادیم. الان هم آمدیم تا بگیم جزیره کیفیت هستیم! واقعا هستیم؟ بلی هستیم. فارغ التحصیل های دانشگاه های تهران و شهر های بزرگ ایران همه جای دنیا مشتری دارند. بعضی ها از هاروارد و پرینستون و ام آی تی سر در می آورند بعضی ها هم از دانشگاههایی که فارغ التحصیل های آنها را در دانشگاهها راه نمی دهند ولی در صنعت به سرشان قسم می خورند. اما همه این دستاوردها که با تمام وجود از آنها دفاع خواهیم کرد در مکان مقدس دانشگاه بدست آمده اند که اکثریت ساکنین آن طالب علم بوده اند و بس و تجارت را به هر نوعی که باشد از در دانشگاه به داخل راه نداده اند. وزارت متبوع علوم (ونه بازرگانی و ...) هم جز این انتظار ندارد. حال در سالهای گذشته عده ای پیدا شدند و دانشگاه و دانشجو و علم و مقاله نویسی و پایان نامه نویسی را به مسخره گرفته و به ابزار تجارت تبدیل کردند. چه اتفاقی باید می افتاد؟ همین که شد. دانشگاهها هم در ممیزی ها قوانینی وضع و لازم الاجرا کردند تا راه را بر سودجویان ببندند. از جمله: چاپ مقاله در ژورنال هایی امتیاز بالا و در ژورنالهایی امتیاز پایین و در ژورنال هایی اصلا امتیاز ندارد. پنج مقاله کنفرانس یک مقاله ژورنال هم نمی ارزد (کنفرانس محل گپ زدن و با خبر شدن از کار دیگران و پسخوراند گرفتن است نه محل داوری دقیق). اما این ژورنالهای با ارزش و کم ارزش و بی ارزش کدامند؟ اینکه چرا این القاب را گرفته اند سیر تاریخی است نه اتفاق یک روزه و وابسته به یک فرد یا وبلاگ! مگر ما می گیم ماشین بنز خوبه یا پراید؟ مشتری خود داند .... مردم می گن: پراید نه ایمنی داره، نه سیستم داره، نه جا داره و نه ... به همین پولی که دادیم می ارزه و خدا قسمت کنه وزیر و وکیل و کارخونه دار و تاجر عمده بشیم و بنز سوار شیم! 

حالا می رسیم به عنوان این پست: مدتی پیش از ریاست جمهوری دستور فرمودند که در دانشگاهها و ادارات دولتی نوشابه گاز دار مصرف نشه. ضرر داره دیگه؟ نه؟ بازار فروش دلستر داغ شد و ما هم شدیم یه پا ماءالشعیر نوش! حالا باید نوشاب و زمزم و کوکا بیان بگن چی؟ ما هم در دانشگاه ممیزی داریم و کمیته ارتقا داریم و ... که گفتن در فلان مجله بنویسید نمره نداره. گاز داره، ضرر می رسونه! چون در طول سالها فهمیدیم که نوشابه گاز دار فقط با پیتزا خوبه و با قیمه و قورمه سبزی دانشگاه نمی سازه. این موسسات عزیز هم که ظاهرا ناراحت می شوند کسی بهشون انتقاد کنه یهو دیدن که از ایران دیگه مقاله نمی آد و درآمد نفتشون رفته جای دیگه! بعضی از ایرانیهای عزیز هم که در این مجلات مقاله می دادن دیدن که وای دیگه نمیشه اینجوری ارتقاء گرفت! خب چیکار باید بکنن؟ من می گم: آقا بروید و خودتونو درست کنید. بروید خودتونو قوی کنید و با کیفیت کارکنید. کارخونه ای که محصول بی کیفیت تولید می کنه در یک سیر تاریخی ورشکست می شه: البته در اقتصاد آزاد نه اقتصادی که ماشین پیکان اسطوره اش باشه ....

موفق باشید!  
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۱۱/۰۱
M.A. Jalali

نظرات (۸)

ببینید جناب آقای دکتر جلالی شما رویکردی را ارایه می‌کنید که تنها برای بخشی از تحقیقات علمی و آن هم به صورت نسبی قابل اعمال است. مثال‌هایی هم که از تحقیقات مختلف چاپ نشده ولی ارزش‌مند می‌زنید به هیچ وجه قابل تعمیم نیستند. سیاست‌های ارزشیابی علمی در سطح کلان را نمی‌توان و نباید بر اساس استثناها پایه گذاری کرد. به نظر من سیاست‌های این چنینی بایستی برای سطح متوسط مقاله‌ها وضع شوند. برای سنجش انبوه تحقیقات انجام شده و مقالات چاپ شده به عقیده بنده هیچ راه عملی دیگری غیر از روش‌های رایج علم‌سنجی وجود ندارد. حرف‌هایی که شما می‌زنید گرچه صحیح هستند ولی از نظر عملی قابل اعمال نیستند. تا آن جایی که من می‌دانم تلاش‌هایی که در جهت استفاده از ارزیابی خوانندگان برای ارزشیابی مقاله ها انجام گرفته است به نتیجه ملموس و قابل استفاده‌ای نیانجامیده‌اند.
شاید بنده منظورم رو نتونستم واضح بیان کنم. اسم بنده + دونفر دیگر روی مقاله بود ( بدون اینکه به بنده گفته بشه یک اسم یک نفر دیگه به جز استاد به مقاله اضافه شد ).
(در مورد کامنت آخر) من هر چه نظر شما را خواندم نفهمیدم که مشکل چسیت. استاد از شما اجازه گرفته که طرحتان را مقاله کند (جایی بفرستم یعنی به کنفرانس یا ژورنال). نام خودتان را هم که آورده است. طرحتان که خودتان قبول دارید حرفه ای نبوده را هم تبدیل به یک مقاله حرفه ای کرده است. آن دو نفر هم شاید در این زمینه کمک کرده باشند.
حالا هم می توانید کار را به تنهایی ادامه دهید و بعد از به دست آوردن نتایج جدید تر خودتان به تنهایی مقالات جدیدتری بدهید. دیگر چه مشکلی هست؟
سلام خدمت اساتید عزیز.
امیدوارم در محضر استادان محترم گستاخی نکرده باشم که به این شخص میگم استاد. ماجرا از این قراره که یک همایشی در شرف اجرا بود که بنده یک متنی که در مورد پروژه ای که به طور تفننی با هزینه شخصی خودم انجامش داده بودم و اصلا هم حرفه ای نبود رو به استاد نشون دادم ( البته تا اونجا اطلاعی نداشتم که همایشی هست ) بعد از چند روز ایشون تماس گرفتن که میخوان این نوشته رو ویرایش کنند و به جایی بفرستن که بنده هم قبول کردم. بعد از شش ماه دیدم که همون نوشته به صورت مقاله + اسم دو نفر دیگه به جز بنده بالای اون مقاله نوشته شده. وقتی پرسیدم گفتن که یک مقاله هم یک مقالس دیگه چرا ناراحتی؟!!
یک نکته جالب و بی ربط به این بحث، قابل توجه همکارانی که دانشجوی دکترا دارند یا خودشان دانشجوی دکترا هستند، به امید اینکه لبخندی بزنید:

کاریکاتورهای پی اچ دی
http://www.phdcomics.com/comics.php
۰۱ بهمن ۸۸ ، ۰۹:۵۵ قاسم جابری پور
با تشکر از دکتر جلالی باید به تلخی، در ارتباط با اینکه فرموده اید "آقا بروید و خودتونو درست کنید. بروید خودتونو قوی کنید و با کیفیت کارکنید"، عرض کنم که متاسفانه از در بیرونشون می کنی از پنجره میان تو. تق دبلیوهیس! که درآمد "ای جز آمریکایی"، "ورد ساینس پاکستانی"، و "دبلیو ست" و ... را یکی یکی یافتند و نهضت ادامه دارد. تازگی با یه هوا ارتقاء به یه پولکی "الکی" (اوپس، حرف آخرش اشتباه شد!) روی آورده اند و سرش قسم می خورند.

فکر میکنم مشکل این است که ره صد ساله بالارفتن از رتبه بندی های جهانی دانشگاهی را می خواهیم در چند سال عمر کوتاه یک یا دو دولت طی کنیم. حداقل تحمل و صبر لازم در قالب یک چشم انداز بیست ساله را هم نداریم.
نظر آقای پیامی که به اشتباه حذف شد:


بله کیفیت مهم است. اما این کیفیت با چه چیز قرار است تامین شود: با برنامه ریزی، با انتقاد سازنده و یا با زور چماق.
ما می خواهیم دانشگاه هایمان با کیفیت باشند. اما با کدام برنامه ریزی. همه می دانیم که دانشگاه شریف و بقیه دانشگاه های تهران با استعدادترین دانشجویان را دارند اما این را هم می دانیم که اکثریت این دانشجویان پس از پایان تحصیل دانشگاه (و اساسا کشور) را ترک می کنند و حاضر نیستند به عنوان هیات علمی در دانشگاه باقی بمانند. همین می شود که به دلیل نداشتن هیات علمی کافی پذیرش دانشجوی تحصیلات تکمیلی مان کم و گاها بی کیفیت است و این چرخه معیوب ادامه می یابد. اینکه چه کنیم تا استعدادها برای ماندن انگیزه داشته باشند نیاز به برنامه ریزی و تحلیل دارد که اصلا وجود ندارد (دست کم در این زمینه).
انتقاد آزادانه همواره موجب رشد کیفیت می شود. شما مایکروسافت و گوگل را در نظر بگیرید و ببینید با وجود موفقیت بی نظیر و خدمتی که به بشریت کرده اند و با این حال پذیرای چه حجم انتقادی هستند. انتقالاتی که اکثرا بی پایه اند ولی کسی جلوی آنها را نمی گیرد. حال ببینید که اگر ما از عملکرد یک مسئول درجه شش دانشگاه انتقاد کنیم (یا اینکه خودمان مورد انتقاد دانشجویان قرار گیریم)، چه برخوردی ایجاد می شود. عده ای از استادان درجه اول اظهار نظر کرده اند که فلان ژورنال به این دلیل و این دلیل خوش سابقه نیست. اگر فکر می کنید این انتقاد ناوارد است بیایید و بگویید به این دلیل و این دلیل خیلی هم ژورنال خوبی است. چرا تهدید و شکایت؟
و اما سیاست چماق که کار را خراب تر می کند. وقتی من به عنوان مسئول نه برنامه ریزی درستی دارم و نه پذیرای انتقاد هستم و در مقابل می خواهم با زور تعداد مقالات و رنکینگ دانشگاه ها را بالا ببرم همین می شود که می بینید و در آینده نزدیک خواهید دید که مقالات تقلبی یکی بعد از دیگری رو می شوند. کیفیت زمینه می خواهد حالا شما بیا از فردا عده را بفرست تا پراید سواران را کتک بزنند، آیا همه بنز سوار می شوند؟ پپسی و دلستر باید هر دو موجود باشد و در عین حال اطلاع رسانی در مورد مضراتشان صورت گیرد وگرنه مگر استاد دانشگاه و کارمند فلان اداره بچه دو ساله است که به او می گویید "نوشابه برات ضرر داره بیا عزیزم این دلستر رو بخور"
جالبه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی