Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

​سلام استاد

روزهای عزا رو تسلیت عرض میکنم
امیدوارم خوش و خرم باشید 

چند وقتی هست که پدیده بسیار شومی جامعه علمی ایران را تهدید میکند، خیابانهای مجاور دانشگاه تهران مملو از آگهی های شرکتها یا اشخاصی شده است که با گرفتن مبالغی پول برای شما از پروژه درس تا پایان نامه دکتری و مقاله ISI فراهم میکنند.

دیروز دیوارهای بیرونی دانشگاه شریف را دیدم، پر بود از آگهی های استخدام یکی از همین شرکتها برای جذب دانشجویان دکتری شریف. وقتی با شماره روی آگهی تماس گرفتم پس از پرسیدن سوابق علمی و تعداد مقالات و پایان نامه هایی که نوشته ام گفتند رزومه ام را جهت استخدام ارسال کنم و پس از مصاحبه، پایان نامه ها یا مقالاتی جهت نگارش را به من ارجاع میدهند و من به ایشان قیمت و زمان تحویل خواهم داد، به نظر تجارت پر درآمدی است.

اما در پس این تجارت کثیف باید منتظر وارد شدن ضربه جدی به بدنه علمی و مهندسی کشور و کاهش اعتماد به تولیدات علمی ایران باشیم.

این چند سطر را نوشتم بلکه شما که وبلاگ بسیار ارزشمند استادان علیه تقلب را راه اندازی کردید و صدایتان به گوش جامعه علمی کشور میرسد در این خصوص چاره ای بیاندیشید و موجی راه بیافتد، بلکه مسوولان وزارت علوم و بهداشت به فکر بیافتند و راهکارهای قانونی جهت جلوگیری از این پدیده شوم به وجود آید.

با احترام
علی
-----------------------------------
لطفا پیشنهادهای خود را برای برخورد با این پدیده‌ی شوم به صورت نظر ارسال کنید.


موافقین ۵ مخالفین ۱ ۹۲/۱۰/۱۰
PaP-admin

نظرات (۲۲)

کاملا با نظر اقای فاضل یزدی وافقم. این بلا سر من هم اومده و بنظرم استاد مقصر اصلیه.
آقا این "مهندس برتر" رو دریابید...mohandesbartar@gmail.com
این ایمیل رو دوستان به من دادند و گفتن کارش اینه که پروژه کلاسى انجام میده...منم این ترم به خاطر مسائل شخصى نمیتونستم رو پروژه کار کنم گفتم بذار یه تماس بگیرم...یک ساعت بعد از ارسال ایمیل بهم گفت هزینش میشه ٩٠٠ تومن نصف پولو اول ریختم به حسابش و نصف بقیشو گفتم هروقت تحویل دادین...اسم طرف هم که پولو ریختم به حسابش اصلا به آدمیزاد نمیخورد!!...آقا موقع تحویل پروژه گفت بقیه پولو بریز تا تحویل بدم...بعد از تسویه حساب دیگه گوشى رو جواب نداد!!!!...آقو یعنى داغون شدم(همساده!)...دوستان نظرى ندارید؟...چى کار کنم حداقل یکم دلم خنک شه!!!
فقط مقصر استاد است .  فقط و فقط . دو سناریو را در نظر بگیرید.  اول: استاد به دانشجوی ارشد یا دکتری میگوید که باید موضوعی در زمینه کلی فلان و بهمان پیدا کند و بعد که موضوع را دانشجو اعلام میکند استاد میگوید "زمینه خوبی است و شما باید یک مقاله ISI آماده کنید تا من اجازه نوشتن پایان نامه یا رساله را به شما بدهم".   بعد از چندین ماه دانشجو با مقاله و احتمالا با رساله آماده سراغ استاد میآید و بعد هم جلسه دفاع برگزار میشود و همه خوشحالند.  در این سناریو استاد ارجمند این پیام را به دانشجوی بیچاره داده است که برای من مهم نیست که چگونه مقاله را مینویسی و پایان نامه را از کجا می آوری، برای من چند واحد حق التدریس و امتیاز مقاله مهم است.   سناریوی دوم: استاد به دانشجو میگوید که به صورت هفتگی در جلسات گروه پژوهشی من شرکت میکنی و هر هفته یک مقاله از فلان و بهمان زمینه میخوانی و آنرا برای گروه ارائه میدهی و ما هم سعی میکنیم یک موضوع مشخص با همکاری هم برای تو انتخاب کنیم . بعد از اینکه موضوع مشخص شد دانشجو هر هفته پیشرفت کار را به گروه اعلام میکند و از آنها فیدبک میگیرد و استاد در جریان کلیات موضوع هست تا اینکه مقاله دانشجو به کمک استاد نوشته میشود.  پیام استاد به دانشجو  در این سناریو این است که هیچ راهی برای خرید مقاله یا پایان نامه نداری و نیازی هم به اینکار نیست چون من با تجربیات خودم و دانشجوهای قدیمی تر من به تو کمک خواهند کرد.    حال میبینید که در هر نوع تقلب فقط و فقط استاد است که مقصر است.  
۱۰ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۰۲ دانشجوی دکتری دانشگاه تهران

دو مورد مرتبط با هم (از نظر من) این روزها باب شده است:
1- بانک تحقیقات و پروژه دانشجویی
کاملترین مجموعه در ایران در 10 دی وی دی
بیش از 40 گیگابایت و 100.000 تحقیق به همراه بهترین طرح های توجیهی تایید شده
قیمت این محصول در بازار سیاه بیشتر از 300.000 تومان است
ما قبلا برای شما سرچ کردیم فقط شما انتخاب کنید
30000 مقاله و تحقیق و پروژه فارسی
بدون نیاز به جستجو در اینترنت مقاله خود را آماده کنید
ما قبلا برای شما سرچ کرده ایم شما فقط انتخاب کنید
شما را از قبل آماده کرده ایم

2- آگهی استخدامی اینچنین
یک شرکت دانش بنیان از بین دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه در مقطع فوق لیسانس و دکتری درکلیه گرایش های برق ( قدرت-الکترونیک-کنترل- مخابرات-مهندسی پزشکی-مکاترونیک-ابزار دقیق) بصورت پروژه ای از سراسر ایران استخدام مینماید. شرایط لازم:
تحصیلات :دانشجو یا فارغ التحصیلان فوق لیسانس و دکتری کلیه گرایش های برق از دانشگاههای معتبر. موقعیت جغرافیایی:سراسر ایران
جهت جذب و استخدام شما در گروه پژوهشی - تخصصی صد و همچنین ارزیابی شما و تعیین حوزه تخصص و حوزه فعالیت شما؛ مقاله ضمیمه شده را شبیه سازی نموده و همراه گزارش آن ارسال کنید.در صورتی که تخصص و علاقه مندی غیر از موضوع مقاله ضمیمه شده دارید مقاله ای به اختیار شبیه سازی نمایید.
گروه تخصصی صد (صنعت و دانشگاه)
--------
شما گمان نمی کنید دومی ها همان اولی ها هستند؟ چطور جلوی این نجاست را می شود گرفت؟ 
روی سخن من با دومی هاست:
شیوه ابداعی بسیار واضحی برای جمع آوری پروژه های آماده به منظور ارائه آن ها به سایرین و بهره کشی از متقاضیان استخدام در پیش گرفته اید. این شیوه تابلوی شما تحت عنوان ارزشیابی، برازنده مشتریانتان است که قرارست با پروژه های آماده ای که شما به آن ها می فروشید مدرک دار شوند. "گروه تخصصی" شما حتی یک نام ثبت شده در فضای مجازی ندارد، فضایی که شما برای فعالیت ضد علم زیرزمینی خود انتخابش کرده اید و با چند آدرس ایمیل احتمالا برای تنبلی کسانی که هدفشان مدرک است و نه درس خواندن خواب ها دیده اید. شما حتی برای فارغ التحصیلان متقاضی کار که چاره ای جز درخواست دادن به همه گزینه های اندک ممکن برای استخدام ندارند رحم نکرده اید و با سوار شدن بر نیاز آن ها به اشتغال با این شیوه به دنبال سودجویی و ایجاد مجموعه ای از پروژه های انجام شده اید. واقعا گمانتان نمی رود که خیلی خیلی وقیحانه عمل می کنید؟ دست کم می توانید تحت عنوان آزمودنشان دستمزدی که بخشی از پولی خواهد بود که از مشتریانتان دریافت خواهید کرد پرداخت کنید.
امیدوار نیستم که بساط شما و مانند شما برچیده شود، فقط امیدوارم نیاز به کار قشر تحصیل کرده با ده ها مقاله و صفحات پر از تجارب و افتخارات علمی دستمایه شما نباشد
۰۹ بهمن ۹۲ ، ۰۲:۴۵ دانشجوی دکتری سابق تهران و فعلی یه گوشه دنیا
وقتی کامنت یکی از دوستان را خواندم که:
 "من یکی از دانشجوهای دکترا دانشگاه شریف هستم که باید اعتراف کنم متاسفانه و از سر اجبار کار پروژه ای به این سبک انجام میدم. وقتی از شهریور سال 90 درگیر پرونده بورس ام هستم و تا حالا حکم بورس ام نخورده، وقتی متاهل ام و حق التدریس ( که گاها دو سال بعد پرداخت میشه) و دستیار آموزشی دانشگاه ( که عملا درآمد صفر داره )  کفاف زندگی ام رو نمیده ، حتی اگر خودمم نخوام مجبورم. الان در بین دانشجوهای دکترا به غیر از من هستند کسانی که به این سبک کار میکنن( و متاسفانه تعدادشون روز به روز زیادتر میشه). منم قبول دارم که بخاطر یه مشکل زودگذر داریم یه مشکل خیلی بزرگتر و پایدار رو بوجود میاریم. فارغ التحصیل های بی سوادی که فردا با استفاده از پول و رانتی که دارن جایگاهی که حق شون نیست رو اشغال میکنن. لطفا در راهکارهایی که در نظر میگیرد این نکته رو که در بالا ذکر کردم مدنظر قرار بدید."
----
واقعا متاسف شدم. هنر این نیست که در یک جامعه سالم ما سالم باشیم. هنر این است که در یک جامعه بیمار ما سالم بمانیم. انسانها در سختی ها به خودشناسی میرسند. و گوهر وجودشان را نشان میدهند. برای من فرصتهای زیادی پیش آمده که پایان نامه یا پروژه دیگران را انجام بدهم. و شدیدا هم نیاز داشته ام. اما ترجیح دادم روزگاری با مشقت بگذرانم اما به این سمت نرفتم. دوستمان مثل اینکه فقط اثر بد این کار در جامعه را میبیند. در خود شخص این عمل سیاهی و دوری از کرامت انسانی را حاصل میکند. اثر تاریکش را بر روح و شخصیت خودمان در هر صورت میگذارد. و به نظرم هیچ توجیهی بدتر از این نیست که "مجبورم تقلب کنم"..
۲۰ دی ۹۲ ، ۱۴:۴۶ فاضل ابرندآبادی
جناب پیامی
نیمه خالی لیوان:  گر حکم شود که متقلب گیرند، در شهر بسیار نفر گیرند.
امید به برخورد قانونی با متقلبین امیدی واهیست. طی چندسال گذشته فارغ التحصیلان بسیاری از مالزی و از راه دور دکتری گرفتند (بسیاری از همکارانتان در دانشگاه که الان آقای دکتر شده اند از همین دستند که تابستانها با خانواده سری به کوآلالامپور  میزدند و طی سال هم تدریسشان را در همین جا داشتند ) .  دوستی را میشناسم که از دانشگاهی در انگلستان دکتری گرفته و یک جمله درست و حسابی انگلیسی نمیتواند بگوید زیرا جمعا بیست روز در آن دانشگاه حضور داشته و کل تز دکتری او هم به اصطلاح کپی پیست است.  طی چند سال گذشته چیزی به نام دکتری پژوهش محور باب شده است که اگر استادی پروژه ای چندصد میلیونی از صنعت بیاورد میتواند دانشجویی به دلخواه خود به صورت پژوهشی صرف داشته باشد. یعنی دانشجو درسی پاس نخواهد کرد و امتحان جامع ندارد و فقط باید تز دکتری خود را روی همین پروژه صنعتی "بنویسد".   خیلی از اساتید فردی که ناظر پروژه است را از صنعت به عنوان دانشجوی دکتری وارد دانشگاه میکنند.  خوب اینها همه مصداق تقلب است.  آیا انتظار دارید که قوانینی وضع شود که با متقلبین برخورد شدید کند؟  زهی خیال باطل.  
اما نیمه پر لیوان:  من حرفی برای گفتن ندارم. 
۲۰ دی ۹۲ ، ۰۳:۰۵ ااا پیامی
راهکار دادن ساده است، مهم این است که اراده ای برای پیاده کردن این راهکارها باشد. مثلا:

1- قانونی در مجلس تصویب شود و دستگاه انتظامی و قضایی متولی اجرایی آن گردند (کاریست اساسی اما با مراحل طولانی)

2- همانند طرح هایی مانند گرداندن ارازل و اوباش و برخورد با بدحجابی در اول فصل تابستان و سایر موارد شل کن، سفت کن، بدون نیاز به قانون و دادگاه نیروی انتظامی به طور ضربتی به این دفاتر حمله کند و دلالان را تنبیه و با توجه به مدارک موجود، پایان نامه ها و مقالات جعلی را شناسایی و به دانشگاه ها معرفی کند (کاریست غیراصولی اما به نتیجه بخشی فوری)

3- همانند قانون مبارزه با تن فروشی در برخی کشورهای غربی، فروش محصولات فکری آزاد باشد اما با خریداران به شدیدترین نحو برخورد شود و حتی ابطال مدارک تحصیلی صادر شده در دستور کار قرار گیرد. دانشگاه ها حتی می توانند به دلالان جوایز نقدی قابل توجهی بدهند اگر به صورت مستند ثابت کنند که یک پایان نامه و مقاله خاص توسط آنها تهیه و فروخته شده است. (اجرای این رویه توسط مسئولان یک دانشگاه، بدون هماهنگی و مجوز دستگاه های بالاتر ممکن است)
چیزی که در کشور ما در خصوص انجام پروژه های دانشجویی و در سطوح بالاتر مقالات و پایان نامه ها وجود دارد کمابیش در سایر کشورها نیز هست. متاسفانه چیزی که موجب تمایز شدید این کار در کشور ما نسبت به سایر ملل و جوامع شده است نبود فرهنگ پژوهش در دانشگاه های کشور است. چندی پیش در خلال شرکت در یک کنفرانس علمی در چین با یک استاد دانشگاه فرانسوی آشنا شدم و در حین جلسه کوتاهی که با وی داشتم متوجه شدم بسیاری از دانشگاه های فرانسه (اعم از دولتی و خصوصی) اقدام به برگزاری کارگاه های آموزشی پژوهش حرفه ای برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی خود نموده اند. 
مطمئنا به جای ایراد گرفتن از یک سرنخ که چندین سال است بلای جان آموزش عالی شده است بهتر است از نمونه های موفق پیاده سازی شده خارجی در ایران نیز استفاده شود. به طور قطع و یقین این امر به نوبه خود نقش به سزایی در نهادینه سازی پژوهش در آموزش عالی کشور خواهد داشت.
نه فقط دانشجوی شریفمان_ که دانشجوی علم و صنعتمان و پلی تکنیکمان هم شریف اند...دانشجویی_ شرافت دارد
اما برای من که هم در محیط صنعت کار می کنم و هم درس می خوانم
اگر چه( با تعداد واحد کمتر) مطالعه ی این پدیده ی شوم"پول بده_مقاله بخر"
کار را بجایی کشاند که"پول بده_ مدرک بگیر"...
اما صنعت چه برخوردی با فارغ التحصیلان اینچنینی می کند؟
اگر صنعتی داشتیم پیشرو( اقلا در منتطقه ی آسیا_ آسیایی که ژاپن در آن هست و چین و مالزی و....)ادعای من از همین اکنون"رد" می شد
اما چنین نیست
صنعت ما_ فارغ التحصیل با سواد نمی خواهد
نمره ی فارغ التحصیلی را می بیند
این نمره در بسیاری از دروس با همین مقالات فرم می گیرد و ساخته می شود
این صنعت"معدل" استخدام می کند ..که اکنون به اینجا رسیده است
صنعتی که متخصص می خواهد صنعتیست که بچه های همین شریف را می برد با خودش
چند فارغ التحصیل شریف در صنعت ایران باقی مانده اند؟ در ایران چند نفر؟
دیروز سر جلسه ی امتحانی بودم
که دانشجوئی جولوی چشم مراقب و کمک مدرس درس و... خودش را کشت! تا 13 دقیقه راهی دستشوئی شود!!
اتفاقا این دانشجو از A بگیران است!!
و هر ترم و سر هر درسی که بتواند می کند این رفتار را
و در دروسی که سمبه پر زور است _ سه ترم سه ترم می ماند یا به لطایف الحیل درس را حف می کند....
این رفتار
از دانشگاه فرم می گیرد د ذهن دانشجو
خیلی دیگر از مسائلی هست که متاسفانه برخی از اساتید هم برین آتش دامن می زنند
من دیروز_ دیگر_ اعتراض نکردم!
کم کم دارد عادی می شود
و این سم مهلکیست ..عادی شدن "تقلب"!
این موسسات قابل جمع شدن اند! ظرف یکماه می توان همه را جمع کرد!
از آنتن ماهواره سخت تر نیست! که برایش از نیروی هلی برد استفاده می شود
حساسیتی نیست روی آن
شاید هم برخی آقایان  مقام و منصب دار
در سودهای باد اورده ی  حاصل از مقاله نویسی شریک اند..
هلی برد نمی خواهد
اینها شدیدا دم دست اند! تلفن دارند_ مکان دارند...دفتر دارند و دستک
ولی اراده ای برای برچیدنشان؟ ..وجود ندارد
موفق باشید
۱۴ دی ۹۲ ، ۲۱:۲۱ زارعی نژاد
آقای علی رضا
گول این موسسات را نخورید. خودتان انجام دهید
سلام
اگر بنده مقاله ای  فارسی داشته باشم و جایی ارسال نکنم و جهت ترجمه به لاتین و همچنین ارسال آن به مجلات ISI به یک موسسه ای بدهم این مشکلی دارد آیا کار آن ها اگر صرفا همین باشد دارای اشکال است اصلا جایی هست که معرفی کنید
تشکر
۱۴ دی ۹۲ ، ۰۵:۴۱ شاهین نجفی
با سلام


تو وزرات بهداشت وضعیت افتضاحه
تمام دانشجوهای پزشکی پایان نامه هاشون با پول می خرند.
حتی خود استادها بهشون میگن این کار رو بکنند تا به شیفت هاشون برسن


داشتم کامنتهای قدیمی خواننده های PaP رو میخوندم .  در دیماه 1387 یکی از خواننده ها (جواد دنیاگر)  خواسته بوده یکی دیگه رو از نا امیدی در بیاره و این متن رو نوشته :
----------------------------------------------------------------------------
کارهایی که دانشگاهی های ایرونی در ایران و خارج انجام داده اند و الان هم انجام می دن خیلی کارهای مهم و خوبیه. روباتهای خیلی تاپی هم توی ایرون ساختن با کمترین امکانات. نبوغ و غیرت ایرونی را هیچکی نداره فقط باید مدیرتش کرد. وقتی خوب مدیریت می شن قوقا می کنن. تیم های روباتی که از شریف رفتن اروپا و تیم های برنامه نویسی که هرسال می رن و جایزه می گیرن خالی بندی نیست.
توی این بلاگ هم افرادی که کامنت می نویسن فکر می کنن که کارهای خوب خیلی انجام می شه ولی داره به سمت خالی بندی میره و باید جلوشو گرفت. دانشگاههای ایران نیروهای خوبی تربیت می کنن. حالا این نیروها خیلی هاشون می آند آمریکا ولی خیلی هاشون هم می مونن و زحمت می کشن. پس سفیدیارو ببینیم و امیدوار باشیم. اصطلاحی که اوباما خیلی بکار می برد این بود که ما می توانیم. ما هم باید بگیم که می تونیم و خوب کارکنیم و ایرادا رو هم بگیم. 
-------------------------------------------------------------
حالا سئوالم اینه که وضع دانشگاها از 5 سال پیش بهتر شده ؟
از ایمیل دریافتی
--------------------


دکتر قدسی عزیز


با سلام وتشکر از نگرانی های شما در مورد جامعه علمی کشورمان.


متاسفانه ما همیشه مساله فساد را به نبود اخلاق تحویل می دهیم. من با همکار عزیزمان که با نگاه ایده لوژیک این موضوع را با عمر سعد و کربلا و ... مقایسه می کنند همدل نیستم. بزرگترین مشکل ما همین است که همیشه در رویارویی با فساد و ناکارآمدی فورا موضع ایده لوژیک اتخاذ شده و به تکفیر افراد روی می آوریم بدون آنکه راه حلی برای مشکل بدانیم


شما استاد بنده هستید و بهتر از من به مباحث نظریه بازی ها و طراحی مکانیسم آگاهید.  در یک سیستم موفق قواعد بازی طوری طراحی می شوند که عقلانیت فردی در جهت سود جمعی حرکت کند. متاسفانه مکانیسم های پژوهشی و تحصیلی در کشور ما از این اصل پیروی نمی کند و عقلانیت  و سود فردی افراد را می راند تا برخلاف مصالح عمومی و جمعی حرکت کنند. این مدها غلط و قوانین نادرست است که با هدف ویترین سازی در کشور ما وضع شده اند و به ناکارآمدی  بیشتر منجر می شوند. به نظرم باید تغییری در مکانیسم جذب دانشجو برای دوره دکتری در ایران در نظر بگیریم


من چند وقت پیش با همین نگرانی ها سعی کردم یک مکانیسم اولیه برای جذب دانشجوی دکتری طراحی کنم که البته طرحی خام است و با اجازه آن را برای شما ارسال می کنم.


هدف این مکانیسم خام آن است که سود و عقلانیت فردی پژوهشگر در جهت پیشرفت علمی و  فن آوری و اقتصادی داخل کشور قرار گیرد.


با توجه به دغدغه و تجربه علمی جنابعالی اطمینان دارم که شما می توانید مکانیسم هایی کارآمدتر از این طرح هم پیشنهاد دهید و به بهبود وضعیت علمی و فنی ایران یاری رسانید


با احترام فراوان


رسول رمضانیان


من در یکی از دانشگاههای باصطلاح برتر تدریس میکنم.  تا چندسال پیش حدود پنجاه نفر دانشجوی ارشد و ده نفر دانشجوی دکتری توی دانشکده داشتیم.  خیلی از چهل تا استاد دانشکده اصلا دانشجوی تکمیلی نداشتند. الان نزدیک به چهارصدتا ارشد و دویست تا دکتری داریم و به هر استاد به طور متوسط 15 تا دانشجوی تحصیلات تکمیلی میرسد.  خوب با این اوصاف رسیدگی به امور این دانشجویان خیلی سخت شده است. قبلا  درس تحصیلات تکمیلی مثلا 8 نفر دانشجو داشت و میشد پروژه درس را کاملا نظارت کرد و الان وقتی 40 نفر دانشجو در کلاس هستند فقط پروژه را تحویل میگیریم و از صحت و درستی و عدم تقلب نمیتوان اطمینان حاصل کرد.  تا زمانی که تعداد دانشجو به این صورت است وضع همین است که برادران دانشجو (کامران و فرهاد) ایجاد کردند. 
فارغ التحصیل از شریف ما شریف است که اینگونه مشکلاتش را بیان می کند.

متاسفانه افرادی که کلمه ی بی سواد برای بیان میزان علم و دانش آنها کوچک است، با پرداخت مبلغی دانشمند می شوند و امروز با پول می توان همه چیز خرید. پول می دهی برایت مقاله می نویسند و پول می دهی تا به آن استناد دهند! شاید بتوان پول داد و چهره ماندگار شد!

اگر این بازار برچیده شود، فارغ التحصیل ما نیز به سراغ کار دیگری خواهد رفت و چون از ابتدا این بازار و راحت پول درآوردن وجود داشته افراد به سراغ کار دیگری نرفتند و بعد از چند سال خود را اسیر این بازار دیدند.
در ابتدا یک کار میان وقت دوره دانشجویی با پولی شیرین می نمود بعد از مدتی کار اصلی شد و ما را اسیر کرد.

متاسفانه حجم بالایی از افراد با چاپ مقاله از کانال معرفی شده، رزومه های انچنانی خود را به خارج از کشور می فرستند. این بحران حتمی است که اساتید خارج از کشور نسبت به رزومه ی دانشجویان ایرانی بی اعتماد شوند. زیرا زمانی که به انجا می روند غیر از مقاله هایی که برایشان نوشته اند علم دیگری ندارند و جالب اینکه زمان عزیمت قول می گیرند که در خارج از کشور نیز بتوانند پشتیبانی علمی قلب تپنده علم ایران (انقلاب) را داشته باشند.
...

دانشجو دکتری دیگر خود را اسیر این موسسات نمی کند، وبسایتی می زند و مستقل عمل می کند به این صورت همه پول به جیب مبارکش می رود.

۱۱ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۵ دانشجوی دکترا شریف
سلام
من یکی از دانشجوهای دکترا دانشگاه شریف هستم که باید اعتراف کنم متاسفانه و از سر اجبار کار پروژه ای به این سبک انجام میدم. وقتی از شهریور سال 90 درگیر پرونده بورس ام هستم و تا حالا حکم بورس ام نخورده، وقتی متاهل ام و حق التدریس ( که گاها دو سال بعد پرداخت میشه) و دستیار آموزشی دانشگاه ( که عملا درآمد صفر داره )  کفاف زندگی ام رو نمیده ، حتی اگر خودمم نخوام مجبورم. الان در بین دانشجوهای دکترا به غیر از من هستند کسانی که به این سبک کار میکنن( و متاسفانه تعدادشون روز به روز زیادتر میشه). منم قبول دارم که بخاطر یه مشکل زودگذر داریم یه مشکل خیلی بزرگتر و پایدار رو بوجود میاریم. فارغ التحصیل های بی سوادی که فردا با استفاده از پول و رانتی که دارن جایگاهی که حق شون نیست رو اشغال میکنن. لطفا در راهکارهایی که در نظر میگیرد این نکته رو که در بالا ذکر کردم مدنظر قرار بدید.( نکته آخر اینکه با IP کانادا این پیام رو گذاشتم که قابل ردگیری نباشه) :-)
پاسخ:
از اعتراف صادقانه‌ و نگران کننده‌ تان سپاسگزارم. امیدوارم به گوش مسولین برسد. شاید بدانید که ۴۰ هزار دانشجوی دکتری در کشور داریم. اینها بازار خوبی برای این موسسات هستند.
۱۰ دی ۹۲ ، ۲۳:۲۸ بنده خدا
بنده دانشجوى ترم اول کارشناسى ارشد در یکى از دانشگاه هاى دولتى تهران هستم. بنده هم به دلایلى که در زیر عرض خواهم کرد مجبور شدم این ترم پروژه یکى از درسهایم را به کس دیگرى واگذار کنم و اما داستان من:
بنده در کنکور کارشناسى ارشد تغییر رشته دادم و طبیعتا" انتظار داشتم پس از ورود به دانشگاه دروس پیش نیاز براى من ارائه شود اما در کمال تعجب این اتفاق نیفتاد در نتیجه سعى کردم با مسئولین دانشگاه صحبت کنم و از آنها بخواهم یا دروس پیش نیاز را ارائه کنند و یا با میهمانى من در یکى از دانشگاه هایى که این دروس را ارائه میدهند موافقت کنند، اگر فکر میکنید که موافقت کردند سخت در اشتباهید! بنابراین بنده مجبور شدم ترم اول را به هر شکلى که بود بگذرانم اما همانطور که حدس میزدم در پروژه هاى درسى با مشکل مواجه شدم و مجبور شدم یکى از این پروژه ها را با هزینه اى هنگفت به کس دیگرى بسپارم. و حالا براى اینکه در ترم هاى آینده با چنین مشکلاتى مواجه نشوم باز دوباره مجبور شدم یک گواهى ساختگى براى مرخصى تحصیلى به دانشگاه ارائه کنم تا پیش نیازهاى لازم را به تنهایى مطالعه کرده و از پس پروژه ها به تنهایى برآیم. 
بنده این ترم واقعا به شکل عملى معناى این جمله را فهمیدم:
جهان سوم جایى است که اگر بخواهى کشورت را آباد کنى خانه خودت خراب میشود و اگر بخواهى خانه خودت را آباد کنى به ناچار مملکتت ویران میشود.
این بود اولین درسى که من در دوره کارشناسى ارشد آموختم:))) 
۱۰ دی ۹۲ ، ۲۰:۳۲ حسن روشن

با سلام

من مقاله ای در یک کنفرانس داخلی و به زبان فارسی به چاپ رسوندم الان با تغییر در محتوای مقاله و ترجمه به زبان انگلیسی آنرا در یک ژورنال بین المللی به چاپ رسانیده ام . در همین سایت مطلبی خوانده بودم که آقای دکتر مقدم گفته بودن برای اینکه از مطالب مقاله  فارسی زبانان هم استفاده کنند موردی ندارد که ترجمه مقاله در یک کنفرانس داخلی چاپ شود. آیا بقیه دوستان هم یا حتی خود دکتر مقدم این کار بنده را تائید می‌کنند؟

پاسخ:
باید در مقاله انگلیسی ضمن ارجاع به مقاله فارسی بنویسید که این نسخه انگلیسی اون مقاله هست. اگر تغییرات زیاد نباشد (که دو مقاله تشخیص داده نشود) این کار اشکال دارد.
۱۰ دی ۹۲ ، ۱۹:۵۳ وحید دامن‌افشان
تا وقتی مجلس و قوه قضاییه علاقه‌ای به این بحث نداشته باشن، نباید امیدوار باشیم که این پدیده متوقف بشه. باید راهی پیدا کردن که این دو ارگان نسبت به این پدیده حساس بشن. 
ای کاش می‌دونستیم که وزارت علوم چقدر در جریان این اتفاق قرار داره.

سلام.

من یه دانشجو ام زیاد از این چیزا شنیدم و دیدم... دانشجو کاری نمی کنه و پروژه شو میده به یه مغازه تو میدون انقلاب، نمره شم میگیره اما من که کلی کار می کنم، می گردم مقاله و پی دی اف و پاورپوینت پیدا می کنم، هم از باقی درسام می افتم هم نمره کامل نمی گیرم!

فکر کنم حکمش با تقلب یکیه!

از ایمیل دریافتی
-------------------
سلام آقای دکتر قدسی
اگر کسی را سراغ دارید که گزارش مستندی از این تجارت نامبارک دارد یا تمایلی به تهیه چنین گزارشی را دارد از طرف مجله فیزیک روز (مجله علمی ترویجی انجمن فیزیک ایران)  اعلام میکنم که با کمال میل حاضر به چاپ آن در مجله هستیم.
ارادتمند
رضا اجتهادی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی