Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

مقالات خانم دکتر پرفسور میرزاخانی در فهرست اسکوپوس

ااا پیامی | چهارشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۳

سیاهی لشگر نیاید به کار

یکی مرد جنگی به از صد هزار

شیخ اجل سعدی

برای مشاهده تصویر خوانا، بر روی آن کلیک کنید


آیا واقعا شرط لازم و کافی برای شناخته شدن فرد به عنوان دانشمندی بزرگ، دارا بودن یک رزومه چند کیلویی پر از مقالات رنگ‌ و وارنگ است؟ لازم به یادآوری نیست که خانم میرزاخانی دو سال قبل از دستیابی به مدال فیلدز، با همین رزومه در دانشگاه استنفورد به درجه پرفسوری رسیده‌اند.

همانطور که قبلا اشاره شد، در شرایط کنونی ایران شاید هیچ ملاکی غیر از مقاله‌شماری نتواند در مواردی همچون ارتقای استادان دانشگاه مورد استفاده قرار گیرد. اما موجب تاسف است که امروزه برخی افراد، دانشگاهیان را با خط‌کش تعداد مقاله اندازه می‌گیرند و در کمال ناباوری پیش می‌آید که در هنگام جدل‌های علمی به جای استدلال و استنتاج بحث تعداد مقالات طرفین پیش کشیده می‌شود تا با سو استفاده از "مغالطه توسل به شخص"، حرف خود را بر کرسی بنشانند (نمونه).

البته افراط در مقاله‌گرایی نباید موجب تفریط از سوی دیگر شود. انتشار مقاله کار ارزشمندی است. دانشجوی تحصیلات تکمیلی (خصوصا دکترا) که نتواند نتیجه پژوهش خود را (حتی در قالب یک مقاله) منتشر کند باید به بقیه حق دهد که نسبت به ارزشمند بودن کارش به دیده تردید نگاه کنند.

موافقین ۴ مخالفین ۳ ۹۳/۰۵/۲۹
ااا پیامی

نظرات (۱۵)

بنده معتقدم که در یک کار پژوهشی مناسب، استخراج مقاله‌ی علمی، کار چندان دشواری نباید باشد. اما الزام دانشجو به این موضوع و تحدید دانشجو در این مقوله، کار پسندیده‌ای به نظرم نیست. کار پژوهشی مناسب اگر اصالت داشته باشد و حاصل هفته‌ها ممارست باشد، حتماً ظرفیت استخراج نه یک مقاله، بلکه بیشتر را نیز دارد.

* تحدید = محدود کردن
در پاسخ علی:

علی عزیز متاسفانه بسیاری از دانشگاههای کشور شرط یک مقاله را برای مقاطع ارشد و 1 یا 2 مقاله برای دکتری را جهت ذفاع تا سقف 2 نمره قرار داده اند. این مورد فقط استرس اضافه برای استاد و دانشجو داره و حتی ممکنه از راه درست منحرفشون کنه. ما هم در دانشگاه خودمان به مسولین توصیه کرده ایم ولی متاسفانه این کار را برای افزایش امتیاز دانشگاه ضروری می دانند و گوش نمیکنند. باید پرسید در جایی که امکانات کافی نیست، پول تحقیق هم نمی دهند این قوانین (با عرض معذرت مسخره) برای چیست؟
ورودی جدید کارشناسی ارشد یکی از دانشگاه‌های دولتی تهران هستم که جزء ده دانشگاه اول ایران است.

امروز، استادِ مشاور ما گفتند که نمره‌ی پایان‌نامه‌ی شما سه بخش دارد:
1. رضایت استاد راهنما (2.5 نمره)
2. مقاله (1 نمره)
3. نظر داوران (باقی نمرات)

نمی‌دانم بند دوم، مقاله چرا باید در دوره‌ی کارشناسی ارشد گنجانده شود و آیا الزام این موضوع به خاطر نمره، مناسب است؟
۲۲ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۴۸ داریوش عباسی
یسری مساوئل فرهنگ ساخنه شده در دوران ها با سیاست های دولتهاست و نیاز به رشد فرهنگی جامعه ی علمی بیشتر از نیاز به رشد تعداد دانشگاه ها احساس میشه
۱۶ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۲۲ دانشجوی دکتری بیسواد
چالشی درباره «سواد خواندن » ایرانی ها
» سرویس: فرهنگی و هنری - ادبیات و نشر

بنیان گذار شبیه سازی آزمون بین المللی پرلز (طرح بهبود سواد خواندن) از نویسندگان حوزه کودک و نوجوان خواست تا در تألیف کتاب هایی با شاخصه های آزمون پرلز همکاری کنند.

آزمون پرلز PIRLS از سال 2001 در ایران به اجرا درآمده است. این آزمون ها یک مطالعه بین المللی است که توسط انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (IEA) انجام می شود و پیشرفت سواد خواندن را در دانش آموزان 9 یا 10 ساله که معمولا در پایه چهارم ابتدایی هستند، اندازه می گیرد.

بدیهی است که منظورشان توانایی خواندن صرف نیست بلکه می خواهند ببینند دانش آموز تا چه حد مطلب را درک می کند. چگونه از آن استنتاج می کند و چطور می تواند آن را با تجربه های خودش مرتبط کند.

یکی از ویژگی های این آزمون بین المللی این است که نمونه گیری آن به صورت تصادفی است و دیگر مثل المپیادهای علمی بهترین های ایران انتخاب نمی شوند. براساس این آزمون ایران در سال 2001 رتبه 32 را از بین 35 کشور به دست آورد و در سال 2006 در بین 45 نظام آموزشی از 40 کشور، رتبه 40 را کسب کرد.

داریوش هفت برادران که می گوید با تألیف کتاب های بازنویسی شده متون کهن بنا دارد طرح پرلز را در جامعه به مدد همکاری گروهی از نویسندگان کودک و نوجوان به مرحله ای برساند که ایران بتواند در این رقابت بین المللی جایگاه بهتری به دست بیاورد از استقبال نکردن نویسندگان این عرصه برای تألیف کتاب هایی در این چارچوب گله کرد.

این نویسنده و مدیرمسئول انتشارات فرای علم و مرکز توزیع کتاب ندای مدرسه در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: این متن ها جهت بهبود سواد خواندن در کودکان دوره ابتدایی طراحی شده و طرحی ملی است اما گفت وگوی من در فضای واقعی و مجازی با دوستان نویسنده کودکان و نوجوانان نشان داده است که دغدغه این عزیزان بیش تر متوجه مسائل دیگری مثل مسائل سیاسی و اقتصادی و... است تا بحث سواد خواندن.

او گفت: رسالت ما فرهنگ سازی در جامعه و اصلاح زیرساخت های فرهنگی است. این طرح با توانمندی کودکان در خواندن به آنان می آموزد هر آن چه را می خوانند درک کنند و به کار گیرند. به نظر من سواد خواندن مهارت است؛ مهارتی که طی آن فرد به توانایی در خواندن دست می یابد. این مهارت به خواننده توانایی درست خواندن و درک مطلب را داده و فرد می تواند از اطلاعاتی که کسب می کند در زندگی استفاده کند.

هفت برادران اظهار کرد: این مهارت مختص سن خاصی نیست و به نظر بنده و بنا بر تحقیقات اخیر این مرکز (برگزاری آزمون مشابه برای معلمان) همه ما در این مهارت دچار ضعف هستیم، بنابراین یادگیری این مهارت برای همه لازم است. وقتی ما در مورد مهارت خواندن صحبت می کنیم در حقیقت در پی کشف لایه های عمیق متن هستیم؛ پس اگر قرار است در این زمینه متنی تولید شود نویسنده باید به تمام جزییات و اهداف پرلز تسلط داشته باشد و با تلفیق این دانش و تجربه، نوشتن متنی فراتر از آن چه را که هست آغاز کند.

این فعال فرهنگی گفت: البته باید توجه داشت که نوشتن این گونه متن ها به دلیل وجود چارچوب های خاص متفاوت و بسیار سخت است. نوشتن این گونه متن ها مهارت، شجاعت، دلسوزی و شاید کمی تجربه می خواهد. بنده سختی این کار را تا به حال درک نکرده بودم و تازه که از نویسندگان مختلف دعوت به همکاری کردم از عکس العمل دوستان متوجه سختی کار شدم.

او در زمینه سابقه اجرای طرح پرلز در ایران گفت: شبیه سازی طرح مذکور در ایران به کمک افرادی همچون دکتر محمدرضا سنگری و محرم آقازاده و اساتید دیگری انجام شده است. این طرح بین المللی توسط انجمن بین المللی ارزیابی تحصیلی با نام اختصاری «IEA» در سطح بین المللی اجرا می شود و درصدد ارزیابی نظام های آموزشی عضو است تا بداند آموزش هایی که این کشورها در ارتباط با مسائل مختلف دارند تا چه اندازه مؤثر و کارآمد است.

هفت برادران با بیان این که این طرح مباحث مختلفی از جمله علوم، ریاضیات و سواد خواندن و... را شامل می شود، تأکید کرد: ایران فقط در دو مطالعه تیمز (علوم و ریاضی) و پرلز (مطالعه بین المللی پیشرفت سواد خواندن) شرکت می کند که آزمون پرلز در یک چرخه منظم پنج ساله و به صورت ادواری اجرا می شود. این آزمون ها اولین بار در سال 2001 و بعد از آن در سال 2006 و سپس در سال 2011 اجرا شده است. گزارش های پرلز حاکی از آن است که در سال 2001 ایران از 35 کشور، رتبه 32 را به دست آورد و در سال 2006 نیز در بین 45 نظام آموزشی از 40 کشور، ایران رتبه 40 را به دست آورد. در صورتی که در همین سال روسیه، هنگ کنگ و سنگاپور که در سال 2001 حائز رتبه های 15، 16 و 17 در جدول مذکور شده بودند در سال 2006 با اجرای برنامه هایی در زمینه پیشرفت سواد خواندن توانستند رتبه های خود را به اول و دوم و چهارم ارتقا دهند.

این ناشر تصریح کرد: یادگیری مهارت خواندن اساس تمام یادگیری هاست و این بدان معناست که اگر ما بیاموزیم که چطور متنی را بخوانیم به راحتی می توانیم آن را درک کرده و یاد بگیریم و در نهایت از آن چه می آموزیم برای اهداف خاص در زندگی روزمره استفاده کنیم. در حقیقت خواندن به معنای درک مطلب و کاربرد اطلاعات به دست آمده از متن است و این اتفاقی است که در جامعه ما نیفتاده است. خواندن برای یادگیری تفکری نیست که در بین خواننده های ما نهادینه شده باشد و مختص اقشار خاص جامعه نیست. نظام آموزشی ما با توجه به گزارش های پرلز و حتی آزمون های شبیه سازی شده دانش آموزان را حافظه محور بار آورده و همواره آنان را به افزایش دامنه محفوظات سوق می دهد.

مجری شبیه سازی بین المللی پرلز (طرح مدرسه یادگیرنده - بهبود سواد خواندن در ایران) تأکید کرد: یکی از کارهایی که می توان در پیش برد سواد خواندن در ایران اجرا کرد این است که عملکرد کشورهایی را که در دوره های مختلف این آزمون دارای پیشرفت بودند مورد بررسی قرار دهیم و بدانیم که آن ها چه کردند و براساس چه برنامه ریزی ای توانستند نقاط ضعف خود را شناسایی و برای رفع آن ها اقدام کنند.

او افزود: جالب است بدانید انجمن بین المللی ارزشیابی تحصیلی برای اجرای این آزمون ها در سال 2006 فراخوانی داد مبنی بر استفاده از آثار نویسنده های کشورهای عضو. در همین راستا از ایران نیز آثار نویسنده های بنامی ارسال شد که متاسفانه هیچ یک از این آثار جزو آثار منتخب پرلز معرفی نشد و این موضوع نشان می دهد نویسندگان ما اصول و استانداردهای پرلز را نمی شناسند.

این نویسنده گفت: آزمون پرلز دو هدف اصلی را برای خواندن معرفی می کند:1- کسب تجربه ادبی و 2- کسب اطلاعات. در بحث خواندن به چهار حیطه یا چهار سطح فرایند درک مطلب توجه می شود. تمرکز، استنباط، استنتاج و قضاوت. این چهار سطح هر کدام زیرگروه هایی نیز دارند. این که نویسندگان ما در این زمینه چگونه باید بنویسند موضوعی است که باید بررسی دقیق صورت گیرد ولی به نظر بنده تا نویسنده نسبت به آن چه قرار است بنویسد و روش های نوشتن آن موضوع اشراف نداشته باشد به طور یقین در این امر موفق نخواهد بود و نمی داند مطالب را چطور بنویسد که درعین جذابیت مخاطب را به تفکر و اندیشه منطقی وادار کند.

داریوش هفت برادران تأکید کرد: وقتی برای هدف خاص آموزشی می خواهیم بنویسیم متون مان به طور حتم دچار تغییر و تحولاتی می شود که این موضوع خوشایند نویسندگان ما نیست. در حالی که به نظر من این مهارت است که شما بتوانید آن چه را می نویسید در چارچوب خاص قرار دهید. دوستان ما در این طرح وارد نمی شوند. شاید برخی نگران تغییر و تحولات متون شان هستند ولی اگر کسی بتواند این چارچوب را رعایت کند و در عین حال به اصول داستان نویسی و جذابیت اثر توجه داشته باشد اثرش ماندگارتر و کارآمدترخواهد بود.

او در ادامه تأکید کرد: متأسفانه علی رغم تصور اولیه من دوستان نویسنده ما در فضاهای مجازی به بحث خواندن و خواندنی ها توجهی ندارند. من مطالبی را در مورد اصول نوشتن و کاربردی کردن متون در بحث های آنان در فضاهای مجازی ندیدم. این نشان می دهد که برای جامعه نویسندگان ما بحث نوشتن و چگونه نوشتن دغدغه نیست. برای آنان این مسأله که چگونه مخاطب را جذب کنند تا او ضمن لذت بردن بتواند آن چه را می آموزد در زندگی به کار گیرد مطرح نیست. از همین روست که می بینیم تعداد کتاب هایی که در پایان تمرین هایی برای دریافت میزان یادگیری مخاطب ارائه شده بسیار نادر است.

مجری طرح شبیه سازی آزمون بین المللی پرلز در ایران با تأکید بر این که خیلی دوست داشتم در فضای مجازی دوستان حرفه یی تر بودند، تصریح کرد: باید بدانیم در کشورهای پیشرفته بحث کردن در زمینه خواندن از کجا شروع شده، فرهنگ مطالعه چگونه شکل گرفته و مهارت های مطالعه از چه سنی تقویت می شود و برای این کار راهکارهای خود را داشته باشیم. من فکر می کنم تمام نهادهایی که به نوعی در کشور فعالیت دارند اعم از نهادهای فرهنگی و اجرایی به نوعی باید خود را درگیر این موضوع کنند. کما این که در کشورهای پیشرفته این اتفاق افتاده است و نهادهای مختلف در کنار نظام های آموزشی اقدام به نهادینه کردن فرهنگ کتاب خوانی می کنند.

این ناشر تأکید کرد: داستان های فولکلور و رواج آن ها از سنین پایین راهکار مناسبی برای افزایش سطح سواد خواندن در برخی کشورها بود که می توان در ایران نیز از آن ها استفاده کرد. فراموش نکنیم در شرایط فعلی دیگر مادربزرگ ها برای نوه های خود قصه نمی گویند و پدران و مادران وقتی را برای خواندن کتاب قصه به کودکان اختصاص نمی دهند. در واقع مردم ما با کتاب قهر کرده اند. وقتی مطالب خوب کم تر در دسترس مردم قرار می گیرد مخاطبان کم کم به سمت سرگرمی های دیگر جذب می شوند. در مورد بحث خواندن ما هیچ راهکار خوبی نداریم. متن های ما ضعیف است بنابراین مخاطب جذب نمی شود و ناشران به سبب بالا بودن هزینه های تولید کتاب به سمت آثار ترجمه یی می روند.

هفت برادران گفت: وقتی هزینه تولید یک کتاب کودک 12 صفحه یی به جلدی 1500 تومان برسد منِ ناشر ترجیح می دهم به سمت آثار ترجمه یی بروم تا اثر تولیدی. یعنی مشکلات ما در بحث ایجاد علاقه و مهارت در خواندن چندلایه یی است. کشورهای دیگر در بحث سواد خواندن سرمایه گذاری می کنند و برای اهداف خاص کتاب تولید کرده و با ایجاد یک حرکت ملی به نهادینه کردن مطالعه و روش های خواندن اقدام می کنند ولی متأسفانه در جامعه ما چنین حرکت هایی رویایی به نظر می رسد. احساس من این است که ما در زمینه سواد خواندن مظلوم واقع شده ایم. باید آگاهی را با خواندن کتاب به مردم هدیه کرد.

مجری پروژه شبیه سازی آزمون پرلز در ایران تأکید کرد: اگر قرار باشد رسانه ها در این زمینه درگیر شوند باید به مردم یاد دهند که کتاب بخوانند و چگونه بخوانند. این کار در یک چرخه منظم امکان پذیر است. تولیدکنندگان یعنی نویسنده، تصویرگر و ناشر کتاب را عرضه می کنند و مخاطب باید آن را بخواند، درک کند و با تحلیل و بررسی آن سبب شود تا هر آن چه را که می شنود به راحتی باور نکند.

این نویسنده در زمینه تأثیر سانسور در فرایند خواندن آثار گفت: من خودم قبل از نهادهای ذی ربط اولین کسی هستم که کارهایم را سانسور می کنم. درست است که سانسور جذابیت کار را کم می کند ولی من قبول ندارم که سانسور جلوی کارهای خوب را می گیرد. البته من با سانسور به معنای خاص کاری ندارم ولی این که قرار باشد ما خودمان هم ندانیم چه چیزی را باید سانسور کنیم ظلمی در حق نویسنده و ناشر است. من به عنوان یک ناشر نمی دانم باید چه چیزهایی مطرح شود و چه چیزهایی مطرح نشود. پیشنهاد من به دوستان و اساتید در سازمان های ذی صلاح این است که چارچوبی تدوین شود تا نویسنده و ناشر و ممیز همه از قوانین واحدی تبعیت کنند.

هفت براداران اظهار کرد: البته این را هم عرض کنم که ما هنوز هم می توانیم در فضایی که هست اثر خوب تولید کنیم و این بهانه است برای کم کاری من به عنوان نویسنده! ما باید تا می توانیم آگاهی خواننده را بالا ببریم و به آن ها یاد دهیم که هر آن چه می شنوند باور نکنند و با روش هایی که برای کشف لایه های عمیق متن به آنان می آموزیم دریابند که چطور مطالب را استنباط و استدلال کنند و در نهایت قضاوت شان قضاوتی منطقی و به دور از قالب های ذهنی نویسنده باشد. اگر چنین کاری انجام شود ما به اهداف خود رسیده ایم. همین که فرد یاد بگیرد که در هر زمینه ای تحقیق کند و برای دانستن یافته هایش به سراغ منابع معتبر مختلف برود، کافی است.

مجری پروژه شبیه سازی آزمون پرلز در ایران در پایان گفت: کار خوب یک همت عالی می خواهد. همه دست اندرکاران فرهنگی باید وارد عمل شوند. ما با کتاب هایی که ارائه می دهیم می توانیم به مخاطب بیاموزیم که هر آن چه را که می خواند، درک کند، به کار بگیرد و قضاوتی منصفانه در مورد آثار و وقایع داشته باشد ولی آن چه واقعیت دارد این است که ما از بخش خواندن غافل بوده ایم و تلاشی نکرده ایم که این ساختار فرسوده را تغییر دهیم.

گفت وگو: مهناز باقری، خبرنگار ایسنا

امیدوارم  دیگه دوستان ملاک سواد رو ورودی سالهای کذایی خاصی ندونن ...

استاد باسوادم ارزوست

با تبریک مجدد بمناسبت کسب معتبرترین نشان علمی دانش ریاضیات (فیلدز)توسط  ریاضی دان برجسته ایرانی_خانم دکتر میرزا خانی و با آرزوی موفقیتهای روز افزون برای محققین و پژوهشگران زحمت کش و با سواد کشورمان...
 اخیرا منشور اخلاقی پژوهش که در وزارت علوم _تحیقات و فنآوری و باهتمام اساتید عالیقدر کشور تهیه و تنظیم گردیده است منتشر گردیده است که در لینک زیر قابل دانلود است:
 
منشور اخلاق پژوهش
توجه همه عزیزان و مخاطبین وبسایت را به مفاهیم فصول ششم و هفتم و هشتم این منشور جلب می نمایم.
مفاهیمی همچون : "سرقت علمی"(plagiarism) و"اجاره علمی" همچنین نحوه و چگونگی"استناد" و استفاده از "آثار دیگران" (Citation) در فصل هفتم این منشور ارزشمند.
در این منشور اخلاقی که حاصل تلاش بسیاری از اساتید عالیقدر دانشگاهی کشورمان است دقیقا مفهوم سرقت علمی در پژوهش توضیح داده شده است و مستند گردیده که ::اقتباس نزدیک افکار و الفاظ نویسنده ی دیگر، و تناظر یکبیک در بیان اندیشه ها و شباهتهای ساختاری و نوشتار یا انتساب ایده ها_فرآیندها_نتایج یا...دیگران به خود "بدون ارجاع مناسب" دقیقا"تقلب علمی" ست.
در مفهوم"اجاره ی علمی" نیز توضیح داده شده است که اگر"پژوهشگر" بجای انکه "خود" به پژوهشی بپردازد ، افراد دیگری را بکار گیرد و...در نهایت حاصل تلاش آن دیگران را _بنام "خود" منتشر "نماید.
یعنی دقیقا همان "عمل سخیفی" که در دکه های فروش تحقیق و پژوهش و پایان نامه دارد اتفاق می افتد.
بامید ضمانت  محکم و صریح اجرائی و قانونی  این منشور با ارزش در کشور.
پاینده و سرافراز باشید

ای کاش واقعا مجلات در ISC رصد می شدند. مجله هست که از سال 2013 تاکنون یک نسخه هم چاپ نکرده در لیست هست و یک مجله دیگر با نمایه WOS و PUBMED شش ماهه از لیست خارج شده. بالاخره ما باید همیشه یک جای تفاوتی با بقیه دنیا داشته باشیم و گرنه خلاق نیستیم.
 با عرض سلام

واقعا ما دیگه از دست سیاست های غلط مرکز ISC خسته شدیم

پژوهشگران محترم سال هاست که با انتخاب مجلات از لیست این مرکز اقدام به نشر مقالات خودشان می کنند
اما این مرکز شبانه لیستی از مجلات رو اعلام می کنه که از لیست خارج شدند
خوب اشکالی نداره خیلی هم خوبه و ما از زحمات اقایان بسیار متشکریم که مجلات رو رصد می کنند.

اما مسئله اینجاست که چرا مثل بقیه جاهای دنیا تاریخ خروج از لیست نمی زنید
یعنی با اینکار تمام مقالاتی که محققان در سالهای گذشته بنام این مرکز منتشر کردند یک شبه به باد میره

من فکر می کنم که مرکز باید از مراکز علمی دیگه یک چیزهایی رو یاد بگیره

موفق باشید
آقای مجید نکات بسیار مهمی را فرمودید. بازشدن نشریات فارسی در هر دانشگاه و پژوهشکده ای که بسیاری از آنها با کمال تاسف بر اساس روابط (دوست بازی) مقاله می پذیرند  باعث تاسف است. به زودی از این نظر مشابه پاکستان خواهیم شد.
قطعا نسل آینده پژوهشی ما ضعف های بسیاری خواهد داشت. اساتیدی خواهیم داشت که روابط آنها را بالا کشیده است. چاپ مقاله در مجلات کم اعتبار به آنها اعتبار بخشیده است. بدون علم، بدون دانش و بی سواد.

هر روز شاهد پوستر کنفرانس های ملی و بین المللی بسیاری  هستیم. شرکت در کنفرانس لازم نیست. آنها مدارک را برای شما پست خواهند کرد. در یکی از این کنفرانس های بین المللی که خود شرکت کردم 6 ماه قبل از برگزاری کنفرانس مدرک شرکت در کنفرانس را برای من فرستادند.

نمونه بی سوادی را می تواند در تعداد مجلات علمی پژوهشی مشاهده کرد. چند مجله کشور ژاپن به زبان ژاپنی است؟ چند مجله کشور چین به زبان چینی است؟ متاسفانه مقابله و مبارزه با استکبار جهانی باعث شد در جاهایی که باید آغوشمان باز باشد، آنها را ببندیم.

در یک کره در یک زمین باید برای هم زندگی کنیم. علم مرز ندارد، که بخواهیم تحریمش کنیم. تحریم علم یعنی بی سوادی و حرکت به سمت نادانی و عقب افتادگی.

شاید باید مرکزی به نام ISC که یک سیاست غلط است، یک گام اشتباه و یک فکر غلط. تعطیل شود تا دوباره به فکر به اشتراک گذاشتن و آشتی پژوهشی بیوفتیم. مجلاتمان به انگلیسی چاپ شود و به جای نمایه شدن در مرکز گمنامی به نام ISC در پایگاه های معتبر بین المللی نمایه شوند.


۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۴۹ بهرامی دانشجوی بورسیه ایران

جناب آقای / سرکار خانم صور اسرافیل

این روزها نمک بر زخم مان پاشیدن کار روزمره ای شده است! اشکالی ندارد شما هم بنویسید ولی برای انسان هایی که از انسانیت بویی برده اند چند خطی می نویسم.

من یکی از آن 3700 دانشجوی بورسیه ایران هستم که نه متهم به تخلف بلکه مجرم شناخته شدم تا نامم حتی بدتر از مجرمان اقتصادی که مختصر نوشته می شوند به عنوان متقلب در معرض دید عموم قرار گیرد! در کدامین دادگاه مجرم شدم نمی دانم!؟ شاید در دادگاه بی خردی و بی دانشی برخی مردم کشورم!

سال 90 فارغ التحصیل شدم با معدل لیسانس بالای 15 و فوق بالای 17 مطابق مقررات آموزشی که همه (از جمله این دوست بزرگوارم) احتمالا می دانند می توانستم با استفاده از طرح استعدادهای درخشان به دلیل داشتن دو مقاله آی اس آی مستخرج از پایان نامه (و سوابق دیگر که قصد ذکر کردن ندارم) برای دوره دکتری اقدام کنم. در سه دانشگاه تهران، مشهد و شیراز هم قبول شدم همزمان که برای خارج از کشور اقدام کرده بودم از سه دانشگاه جورجیاتک آمریکا، کنت انگلستان و EPFL سوئیس هم پذیرش گرفتم که اولی و دومی با کمک هزینه 50% و سومی فاند کامل بود (همه مدارک هنوز هستند). بنا به دلایل فراوان از جمله امتیاز هیات علمی (بله دقیقا این مهمترین عامل بوده است) برای بورس وزارت علوم شرکت کرده و پس از دو مصاحبه علمی (مانند دکتری داخل) و یک عقیدتی پس از 18 ماه موفق به خروج از کشور شدم.

ابتدا بد نیست بدانید ایران به ما چه می دهد:

1- مقرری معادل مینیمم مقدار ممکن، چنانکه در حال حاضر من در یکی از کشورهای اروپایی 980 یورو حقوق می گیرم در حالیکه پایه حقوق یک دانشجوی دکتری در اینجا 1480 یورو است و همچنین یکی از دوستانم که با بورس مقصد به اینجا آمده و در دانشکده خودمان است 1800 یورو دریافت می کند

2- یکبار بلیط رفت و برگشت

3- تعهد دوبرابر مدت تحصیل

ضمنا بورسیه ما 3 سال و 9 ماه است که بعید می دانم تک تک جنابعالیان حاضر شوید چنین مدتی را به دانشجویانتان اجازه دفاع بدهید. یعنی چی؟ یعنی ما باید از همان حقوق کم، ذخیره هم بکنیم که بتوانیم 3 یا 6 ماه بعد از این مدت را خودمان پرداخت کنیم.

 

و اما بعد

 

همه اینها همان اسب پیشکشی بود که همه با به به و چه چه از آن نام می برند. اما آنچه که قلب دانشجویان را به درد آورده است این است که این دوستان سیاست مدار عزیز که بقول "صور اسرافیل" مردم منتظر شنیدن صدایشان از رادیو بودند حتی حاضر نشدن عقلانیت را در گفتارشان به کار ببرند. نه بنده و نه سایر دانشجویان بورسیه نمی توانیم بگوییم تقلب نبوده و البته نمی توانیم بگوییم تقلب بوده! ولی آقایان فرمودند همه 3700 بورسیه تخلف کرده و غیرقانونی هستند!

آقایان، خانمها، اساتید آن مملکت که مدعی روشنفکری و رهبری علمی آن مملکت هستید آیا هیچ عقل سلیمی این جمله را می پذیرد؟

چرا بر اساس مدارک ما حرف نمی زنند؟ و فقط حاشیه سازی می کنند و با شبهه مدرک می آوردند یا در فیسبوک و امثالهم به حرف پراکنی می پردازند؟ مرد باشند و بیایند در مقابل دادگاه عمومی حرف بزنیم و اسنادمان را بیاوریم.

 

اساتید گرامی، هر انسان آزاده ای با اندک مراجعه به وجدان خودش می فهمد که چنین انگی خیانتی بیش نیست بنده یا باید به شعور و درجات علمی خودم که به کمک برخی از همین اساتید این وبلاگ کسب کرده ام شک کنم یا به صداقت گفتار آن وزیر محجوب!

 

قضاوت را به خودتان واگذار می کنم.

 

من منکروجود تعداد زیادی دانشجوی خوب ایرانی نیستم مسلما 3700 نفر برای یک کشور با 20 میلیون جوان عددی نیست ولی همه اینها دلیل نمی شود من را متهم به بی سوادی بکنند.

 

خداوند همه ما را به راه راست هدایت فرماید

 

۳۱ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۲۹ صور اسرافیل

رئیس محترم دانشگاه صنعتی شریف امروز در پیامی از طریق خبرگزاری فارس نیوز نسبت به اعاده حیثیت آن دسته از عزیزانی که توسط بعضی افراد مغرض نام انها در اینترنت منتشر شده بود ابراز نظر نمودند.

جناب آقای دکتر روستا آزاد:

من هم به نوبه خود مایلم از آن 300 نفر معرفی شده به دانشگاه ها جهت تحصیل در مقطع دکترا که بدون امتحان علمی و داشتن مدرک کارشناسی با معدل 12 دلجویی نمایم. راستی چه چیزی بهتر از این که نسل آینده ما در دانشگاه های مادر با معدل بالای 19 و رتبه 2 رقمی وارد شوند و این دوستان به عنوان استاد دانشگاه برای انها تدریس نمایند؟ آیا این ها به ما درس خلاقیت و نوآوری خواهند داد؟ خیر, این ها به ما خواهند گفت چگونه یک نسل سوخته در جامعه داشته باشیم. چگونه انگزیه افراد را مضاعف کنیم که فرار را بر قرار ترجیح دهند.

دکتر روستا آزاد عزیز: شما و دوستان با طرز فکر شما تاریخ این ممکلت را می نویسید. بسیاری در ایران روز چهارشنبه صبح دقیقه به دقیقه استیضاح دکتر فرجی دانا را شنیدند و به ناگاه یاد مردم مظلوم فلسطین افتادند که چگونه زیر گلوله های رژیم اشغال گر قدس افتاده اند. بلی در کشور ما افراد تحصیل کرده با مقالات آی ای آی پر استناد فراوان نباید بتوانند به عنوان عضو هیت علمی در دانشگاه مشغول کار شوند چرا؟ چون که افرادی در بدو ورود بدون تشریفات عضو هیئت علمی دانشگاه های کشور شده اند و قرار است در اینده وقتی دکترای خود را گرفتند به عنوان استاد سر از کلاس درس دراورند. استعداد های درخشان کشور که نه انگیزه سکولاریسم در سر دارند و نه ضدیتی با دولت و ممکلت با اعتقاد کامل با نظام اسلامی باید برای کار به خارج از کشور بروند و کشور دیگری را اباد کنند چرا که بعضی افراد بدون علم و تهذیب تنها با داشتن گرایش سیاسی و فعالیت هایی قوانین کشور را دور زده و سیستم آموزش کشور را به ورطه نابودی بکشانند.

آقای دکتر روستای عزیز: شما از همان دانشگاهی مدرک دکترا گرفتید که آقای فرجی دانا گرفت. چرا به ایشان کرسی استادی در دانشگاه واترلو پیشنهاد شد ولی به شما نشد؟ شما خوب می دانید که اقای فرجی دانا به عنوان یک فرد دلسوخته نظام حرف دل 77 میلیون ایرانی را زدند وقتی فرمودند فردی که فاقد صلاحیت علمی است نمی تواند در جایگاه استادی فردا به فرهیختگان این کشور خدمت کند و نتیجه ان می شود که مملکت از رشد و توسعه باز می ماند. حال شما می فرمایید این افراد باید بروند شکایت کنند. صحبت های شما بسیار شبیه عکس العمل خبرگزاری سی ان ان در دلجویی از اسراییلی های غاصب در یک جنگ نابرابر با مردم مظلوم فلسطین است. آیا مردم حق ندارند بپرسند چرا دوستان شما قانون را دور زده و به ناحق وارد دانشگاه شده اند؟ آیا باید به همه انگ فتنه و اندیشه های ملحد بزنیم؟

انشا ء الله همگی خود را در پیشگاه خداوند مسئول بدانیم و بدانیم فردای قیامت باید پاسخگو باشیم.

۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۴۸ صور اسرافیل

29 مرداد 1396

خبرگزاری پارس

امروز بورس اوراق بهادار تهران شاهد رشد چشمگیر در شاخص های خود بود. کارشناسان بورس علت ان را پیش بینی رشد چشمگیر سهام شرکت " آی اس آی نویسان" دانستند. این در پی انتشار خبر جذب 3000 بورسیه دکترای جدید توسط وزارت علوم  بدون امتحان علمی دانست. کارشناسان بورس بر این عقیده هستند که به دلیل پایین بودن سطح علمی بورسیه های جذب شده نیاز به نگارش مقالات علمی آی اس آی توسط شرکت سهامی آی اس آی نویسان بیشتر از گذشته احساس می گردد. 

۳۰ مرداد ۹۳ ، ۰۵:۲۴ سمیه اخوان
آقای پیامی،  به نکته خوبی توجه کرده اید ولی نکاتی هم وجود دارد که به آنها نپرداخته اید.  اگر به دانشکده های ریاضی دانشگاههای قوی آمریکا مثل استنفورد و هاروارد سر بزنید این روال تعداد کم مقاله را مشاهده میکنید. مخصوصا اگر رشته فرد متخصص  ریاضیات کاربردی نباشند. ولی در همان دانشگاهها اگر به سراغ دانشکده های مهندسی مثلا مهندسی برق بروید داستان چیز دیگریست. مثلا در همین استنفورد در دانشکده برق سراغ گروگوری کوواس بروید که در مهندسی پزشکی نام آور است و سیاهی لشکر به حساب نمی آید.  80 و چند مقاله ژورنال (همگی ترانزکشن آی تریپل ای) و 80 و چندتا هم مقاله کنفرانس.  همین موضوع را در ام آی تی هم مشاهده میکنید و رزومه های طولانی 20 یا 30 صفحه ای دارند. 
اما قصه ما در ایران غصه است و دنبال مقاله رفتن ما در دانشگاه همانگونه که در کامنتها و پستهای زیادی طی 6 سال گذشته گفته شده است ،  با مقالات اساتید استنفورد فرق می کند.  در آنجا بعد از اینکه پروژه مهندسی اجرا شد حاصل آنرا انتشار می دهند و ما فقط یک سری شبیه سازی میکنم که مقاله چاپ کرده باشیم.
بهرحال در آمریکا بیشترین مقالات دنیا چاپ میشود و این تعداد با رشد علمی همبستگی دارد . یعنی چون رشد علمی و نوآوری در تولید ، زیاد است مقاله هم زیاد دارند نه اینکه چون مقاله میدهند پس رشد علمی دارند!
من هنوز هم (مثل قدیم) معتقدم که در مهندسی "یکی مرد جنگی به از صد هزار" خیلی مصداق ندارد.
پاسخ:
منظور این نیست که هر رزومه سنگینی، سیاهی لشگر است که همان گونه که اشاره کردید بسیارند کسانی که لشگری چند ده نفره از پهلوانان و رزومه‌ای چند ده مقاله‌ای در بهترین ژورنال‌ها دارند. آنچه سیاهی لشگر است این است که فرد در مدتی کوتاه صدها مقاله در ژورنال‌های متوسط نشر نماید که فراهم ساختن چنین سیاهی لشگری جز با شبیه سازی صرف، داده سازی، انتشار مکرر نتایج یک تحقیق ساده راه دیگری ندارد. پیامی
۲۹ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۱ وحید دامن‌افشان
باورکردنی نیست. تعداد ارجاعات ۱۰۰ و اچ‌ایندکس ۴!
پاسخ:
تعداد اندک ارجاعات به احتمال نزدیک به یقین به این دلیل است که کسانی که قدرت درک و ادامه کارهای ایشان را دارند اندک‌اند. پیامی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی