Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

۹ مطلب در اسفند ۱۳۸۷ ثبت شده است

یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت پنجم: تقلب اقتباسی

حمید رضا صادق محمدی | پنجشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۸۷
به نام خداوند جان و خرد
با سلام و احترام به خوانندگان گرامی
در ادامه سلسله یادداشتهای یک سردبیر، در این بخش گونه ای دیگر از انواع تقلب با عنوان "تقلب اقتباسی" توضیح داده می شود. در تقلب اقتباسی فرد متقلب با استفاده از خلاصه سازی متن اصلی و بهره گیری از بخشهای اساسی و مهم آن نظیر قسمتهای مربوط به توضیح نوآوری و شبیه سازی یا آزمایشهای عملی، مقاله یا گزارشی تقلبی را به اسم خود تهیه می کند. متون اصلی که بدین منظور از آنها استفاده می شود ممکن است به صورت پایان نامه تحصیلی، گزارش طرح پژوهشی، گزارشهای فنی یا تخصصی (Technical Reports)، مقاله کامل (ّFull Paper) پژوهشی یا نظایر آن باشد. آن چه شناسایی مقالات تهیه شده در قالب تقلب اقتباسی را دشوار می سازد آن است که چارچوب متن اصلی و مقاله تقلبی به لحاظ طول متن، ساختار، جملات و ... بسیار متفاوت هستند و اغلب تنها توسط داورانی مجرب و آشنا به حوزه تخصصی که با آخرین دستاوردهای پژوهشی در زمینه مربوط آشنا هستند قابل شناسایی است.
نکته قابل تامل دیگر آن است که احتمال دارد متن اصلی مورد استفاده نظیر پایان نامه تحصیلی و گزارش طرح پژوهشی به دلیل محدودیت امکانات یا حقوق انحصاری مولفان یا حمایت کنندگان از پژوهش در اختیار عموم نباشد و یا حداقل به سهولت دسترسی به آن امکان پذیر نباشد. در چنین مواردی شناسایی تقلب بسیار دشوار است زیرا تقلب اقتباسی معمولاً توسط افراد نا آشنا به حوزه تخصصی مربوط به کار برده نمی شود. حتی ممکن است به دلیل اشتغالات بعدی فردی که پایان نامه متعلق به اوست و یا محدودیت ذکر شده در مورد گزارش طرح پژوهشی اساساً بعضی از بخشهای آن که قابلیت تبدیل به مقاله را دارند هیچ گاه توسط ایشان به مقاله تبدیل نشود. در این صورت چنانچه این بخشها مورد سوء استفاده جهت تهیه مقاله تقلبی قرار گیرد، حتی متخصصان مجرب نیز ممکن است تقلبی بودن مقاله را تشخیص ندهند.
چند روز پیش که بحثی را در مورد سایت "استادان علیه تقلب"، مقالات تقلبی و "تقلب اقتباسی" با یکی از دوستان داشتم ایشان خاطره ای را برایم نقل کرد. گفت یکی از آشنایان او که استاد دانشگاه است مدتی قبل مقاله ای را در مجموعه مقالات یکی از کنفرانسهای داخلی مشاهده کرده بود که محتوای آن برایش خیلی آشنا بود اما نویسنده آن را نمی شناخت. خوب که دقت کرده بود متوجه گردیده بود که این مقاله از گزارش پایانی یکی از پروژه هایی که چند سال قبل به سفارش یکی از کارفرمایان انجام داده بود استخراج گردیده است. مولف مقاله تقلبی نیز کارشناس همان کارفرما است. هر چند در چنین موردی قاعدتاً بر اساس اخلاق حرفه ای باید به مسئولان ذیربط در مجموعه سازمانی کارفرما موضوع را گوشزد نمود. اما مطمئن نیستم با توجه به دشواری های متعدد اخذ پروژه پژوهشی کارفرمایی، چه تعداد از متخصصان ممکن است در صورت وقوع چنین موردی در مورد کارهای تخصصی شان اقدام به گزارش تقلب کنند و اگر این گونه عمل نمایند این موضوع چه تاثیری در اخذ پروژه های آتی ایشان خواهد داشت.
به امید حق

یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت چهارم: تقلب محتوایی

حمید رضا صادق محمدی | دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۸۷
به نام خداوند جان و خرد
با سلام و احترام به خوانندگان گرامی
این بخش از سلسله یادداشتهای یک سردبیر به تبیین نوع خاصی از تقلب اختصاص دارد که ترجیح می دهم از آن با عنوان "تقلب محتوایی" یاد کنم. بر خلاف انواع تقلبهای بیان شده در نوشتارهای پیشین، در این نوع تقلب عمدتاً مهمترین بخش مقاله اصلی که به توضیح نوآوری مولفان و پیاده سازی و تبیین نتایج آن می پردازد مورد تقلب قرار می گیرد. البته چنین تقلبهایی معمولاً از سوی افرادی به کار برده می شود که آشنایی نسبتاً کافی با عرصه تخصصی مربوط دارند و بر خلاف انواع تقلبهای "ناشیانه (1)" و "عمده (2)" صرفاً به تهیه رونوشت از مقاله اصلی مبادرت نمی نمایند.
با عنایت به آشنایی تهیه کنندگان این گروه از مقالات تقلبی، باید توجه داشت که متناسب با میزان تخصص، هوشمندی و اشراف نسبی ایشان در مورد موضوع و مدت زمانی که برای این منظور صرف می کنند تقلب پیچیده تر می شود تا آنجا که امکان دارد حتی یک عبارت و جمله کامل نیز از مقاله اصلی در مقاله تقلبی یافت نشود و حتی ممکن است بیان نوآوری مقاله اصلی، مفاهیم مرتبط با آن و پیاده سازی آزمایشها و تحلیل نتایج هم در قالب عبارات یا جملات کاملاً حرفه ای ولی متفاوت با مقاله اصلی صورت پذیرد.
از آنجا که معمولاً بخش قابل ملاحظه ای از اغلب مقالات به بیان مقدمه و پیشینه موضوع و مبانی روش پیشنهادی ( که آن هم برای کاربردی دیگر ممکن است کاملاً شناخته شده باشد) اختصاص دارد و بعضاً نیز تکرار معادلات یا استنتاج روشهای مطرح شده در مقالات گذشته آورده می شود (امری که مقالات تخصصی سطح بالا به استثناء مقالات مروری از آن اجتناب می کنند)، لذا در این چارچوب می توان مقاله ای سر هم کرد که تشخیص تقلبی بودن آن برای متخصصان دیگر به استثناء افرادی که پژوهشهای جدید در آن عرصه را به خوبی دنبال می کنند به سختی قابل شناسایی باشد.
خوانندگان محترم توجه دارند که تا این مرحله از بحث فرض گردیده است اساساً تهیه کننده مقاله تقلبی خود اقدام خاصی را در ارتباط با پیاده سازی روش مطرح شده در مقاله و بدست آوردن نتایج - در حوزه هایی از علوم که این روشهای تجربی رایج هستند - انجام نداده باشد و صرفاً نتایج مقاله اصلی را حداکثر در قالبی دیگر ارائه نماید. بدیهی است اگر تخلف این افراد از اصول اخلاق حرفه ای از سطح تهیه مقاله تقلبی فراتر رفته و دستکاری غیر ناشیانه در نتایج ارائه شده را نیز شامل گردد باز هم شناسایی تقلب دشوارتر خواهد شد. همچنین این امکان وجود دارد که بعضاً با توجه به سهولت نسبی برخی روشهای پیاده سازی نوآوری مطرح شده در مقاله اصلی مثلاً شبیه سازی کامپیوتری نه چندان دشوار یا نظایر آن) این افراد نسبت به پیاده سازی شبیه سازی یا آزمایشها با دادگان جدید و ... نتایج کاملاً متفاوتی را نسبت به مقاله اصلی تهیه و در مقاله تقلبی ارائه نمایند و باز هم شناسایی تقلب را بیش از پیش دشوار سازند. حتی بعضاً در برخی عرصه های علوم نظیر فنی و مهندسی یا در زمینه هایی که تا حدود زیادی با ریاضیات سر و کار دارند دیده شده است که در تقلب محتوایی، افراد با تغییر پارامترهای استفاده شده برای بیان ریاضی توابع و متغیرها (به ویژه اگر برای آن توابع و متغیرها انتخاب پارامترهای متفاوتی در مقالات مختلف رایج باشد) در مقاله تقلبی نسبت به مقاله اصلی به دشواری شناسایی تقلب می افزایند.
خوشبختانه هر چه پیچیدگی چنین نوع تقلبهایی بیشتر باشد و سطح کار تخصصی لازم برای مبادرت به آن افزایش یابد، درصد وقوع آن به دلیل شناخت و اهمیت بیشتر اخلاق حرفه ای نزد افراد دارای چنین سطح تخصصی کاهش می یابد.
نکته دیگری که در بسیاری از انواع تقلبها مشاهده شده در مورد مقالات قابل ذکر است و در مورد تقلب محتوایی مقالات نیز صادق می‌باشد٬ آن است که متقلب سعی کند مقالاتی را برای تقلب استفاده نماید که کمتر برای مرجع بررسی کننده نظیر داوران در دسترس باشد تا احتمال شناسایی تقلب کاهش یابد. بهرحال افزایش تعداد مقالات با دسترسی باز یا قابل دسترس برای متخصصان بر روی شبکه های کامپیوتری و نظایر آن امکان شناسایی تقلبهای محتوایی را افزایش می دهد، البته مشروط بر آنکه داوران و مجموعه مدیریت حاکم بر ارزیابی تخصصی آداب داوری و ارزیابی مقالات را به صورت صحیح مراعات نمایند.
در تکمیل این نوشتار یک موضوع مهم دیگر نیز باقی است که باید بدان توجه نمود. اغلب در برخی کشورهای کمتر توسعه یافته و به ویژه در سطوح متوسط تحقیق و پژوهش نظیر پژوهشهای مربوط به پایان نامه‌های دانشجویی٬ تحقیق و توسعه در صنایع یا حتی پژوهشهای دانشگاهی نه چندان عمیق٬ امکان دارد پژوهشگران بدون بررسی دقیق پیشینه موضوع و آخرین نوآوریهای عرصه کاری خود به صورت کاملا ابتکاری روش خاص یا نوآوری مشخصی را پیشنهاد نمایند که به لحاظ شناخت ایشان کاملاً جدید باشد و آن را در مقاله‌ای عرضه نمایند٬ اما در واقع چنین روشی پیش از آن توسط محققان دیگری در سطح دنیا مطرح شده باشد. چنین مواردی در نظر برخی داوران آشنا به حوزه تخصصی ممکن است به عنوان " تقلب محتوایی" جلوه‌گر شود. بهرحال تمیز قائل شدن بین این دو موضوع امری کاملا تخصصی است و تا حد زیادی به تسلط داوران به آن عرصه کاری و تجربه ایشان در امور داوری چنین مقالاتی وابسته است. در هر صورت حتی برای مجربترین متخصصان نیز امکان بروز اشتباه در تشخیص بین این دو حالت می‌رود. لذا اصولاً داوران در بیان نظرات خود به سردبیران نشریات تخصصی با کمیته داوران کنفرانسها سعی می ‌کنند ضمن توجه دادن به اصل موضوع از ابراز نظر قاطع در مورد بروز تقلب خودداری نمایند مگر آنکه تا حد زیادی نسبت به ارتکاب تقلب اطمینان پیدا کرده باشند. در نهایت توجه به این نکته بسیار مهم کاملاً ضروری است که ارتکاب عملی موسوم به تقلب امری عامدانه است حتی اگر فرد مرتکب آشنا به تقلب محسوب شدن اقدام خود از بعد اخلاق حرفه ای نباشد.
برخی شیوه‌های مفید در مورد شناسایی مقالات دارای " تقلب محتوایی" و انواع دیگر تقلب در یکی از نوشتارهای آتی سلسله یادداشتهای یک سردبیر با خوانندگان گرامی در میان گذارده خواهد شد.
به امید حق
پانویس ها:
1- رجوع کنید به "یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت اول: تقلب ناشیانه" در وبلاگ استادان علیه تقلب.
2- رجوع کنید به "یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت سوم: تقلب عمده" در وبلاگ استادان
علیه تقلب.

مزاحم تلفنی, کله پاچه و مقالات خوب

شادرخ سماوی | چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۸۷
زمانی که هنوز شماره های تلفن در تهران پنج رقمی بود و تکنولوژی ارتباطات تازگی زیادی داشت یکی از مصارف رایج تلفن ایجاد مزاحمت برای دیگران بود. گاهی اوقات نیمی از تماسهای تلفنی فقط برای سرگرمی و دست انداختن دیگران بود. مدام مزاحمین زنگ می زدند تا معمای اره- تیشه – تیغ جراحی- را بپرسند. با قدیمی شدن این تکنولوژی مصرف عاقلانه تر آن جایگزین شده است. البته تکنولوژی کالرآیدی هم بی اثر نبوده است.
در موسساتی که تمام کاربران عضو گروپ میل هستند هر چند وقت ایمیلی دریافت می شود با نام مستعار و هدف هتک حرمت. به نظر می آید که ایمیل و اینترنت اکنون جای مکالمات تلفنی را گرفته است و مزاحمت تلفنی نیز جای خود را به مزاحمت اینترنتی داده است. وقتی که خلاصه مقاله "کله پاچه " را دیدم یاد معماهای تلفنی افتادم. اگرچه مقاله مذکور پیامهایی را نیز در پی داشت مثل بیهوده بودن شمارش مقالات بدون توجه به محتوای آنها ولی قطعا هدف سه نویسنده آن شوخی و ایجاد مزاحمت بوده است. به هرحال نیاز است که چندسالی از این تکنولوژی نیز بگذرد تا مصرف درست آن جاگیر گردد.
از جمله مصارف خوب ایمیل نامه ای است که چندی پیش دریافت کردم که به نکات بسیارمهمی برای نوشتن صحیح مقالات اشاره کرده بود. این نکات را یکی از سردبیران انجمن علمی آی ای تی ارائه داده است. فکر کردم که اگرچه هدف این بلاگ مبارزه با تقلب است ولی شاید مناسب باشد که راهکارهایی هم در مورد مشخصات مقالات خوب و پایان نامه های موفق نیز ارائه گردد. به طور خلاصه برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی به چندتا از نکات مذکور اشاره می کنم و علاقه مندان را به سایت انجمن مذکور رجوع می دهم.
اول---عموما مقاله ارائه شده باید طی چند دقیقه اول که به دست سردبیر می رسد روی او تاثیر خوبی بگذارد. یعنی مقاله باید در زمینه مورد علاقه ژورنال بوده و بیانگر نوآوری در یکی از زمینه های جدید تکنولوژی باشد. هدف مقاله باید به صراحت در چکیده بیان شده باشد. بسیاری از مقالات را سردبیر رد کرده و برای داوری ارسال نمی کند. مقالاتی که توسط سردبیر رد می شوند دارای ساختار ظاهری نامناسب می باشند. هر مقاله دارای تیتر مناسب، چکیده و کلمات کلیدی مناسب، مقدمه و بدنه مناسب، نتیجه گیری صحیح، و مراجع جدیدی است که دارای فرمت صحیح هستند. سردبیر ژورنالها عموما افرادی هستند که خود دهها مقاله با کیفیت بسیار زیاد را نوشته و انتشار داده اند و با ورق زدن مقاله و نگاه به جداول و گرافها متوجه ضعیف بودن آن می شوند. ایرادات املائی قابل تحمل نیستند.
دوم---موضوعاتی مورد علاقه سردبیر است که آینده خوبی دارند نه آنهایی که در گذشته مورد علاقه محققین بوده اند. این نوع موضوعات عموما در کنفرانسهای قوی هر رشته مطرح می گردند. با مراجعه به شماره های اخیر ژورنال مورد نظر نیز می توان علائق سردبیر و هیات تحریریه را نیز دریافت.
سوم---نویسنده باید از خود بپرسد که آیا موضوع مهم و جدیدی برای ارائه دارم؟ آیا ادعاهای محقیقن قبلی را نقض کرده ام؟ آیا مطالبی را ارائه می دهم که محققین قبلی آنها را در مقالاتشان پوشش نداده اند؟ چنانچه پاسخ یکی از سه سئوال مطرح شده مثبت باشد آنگاه مقاله قابل ارائه است. اگر مقاله حاوی روابط ریاضی زیادی است ولی کار مهمی را ارائه نمی دهد مقاله مناسبی نیست .
چهارم---چکیده باید شامل هدف، روش، خروجیها، و نتیجه ای باشد که از خروجیهای حاصل می شود.
پنجم---بخش مقدمه باید اهمیت موضوع مقاله را مطرح کند و کارهای دیگر محقیقین را بررسی نموده و روش پیشنهادی را ذکر نماید. در انتهای مقدمه ساختار مقاله و بخشبندی آن ارائه می گردد. وقتی کارهای دیگر محقیقین مطرح می شود مناسب است در رشته هایی مثل مهندسی کامپیوتر به مقالات سه سال گذشته رجوع داده شود.
ششم---فرمت مراجع در ژورنالهای مختلف متفاوت است. اگرچه خیلی اوقات ویراستارهای مجلات وظیفه تصحیح فرمت را به عهده دارند ولی با سرعت گرفتن زمان انتشار مجلات و افزایش تعداد مقالات سردبیر ترجیح می دهد که نویسندگان در نسخه اولیه فرمت صحیح مجله را رعایت کرده باشند.

همانگونه که گفتم مطالب ذکر شده خلاصه ای از نظرات دکتر استوارت گووان است و رعایت آنها می تواند به مقبولیت مقاله در نظر سردبیر کمک کند. نظر نهایی در مورد مقالات را داوران ارائه می دهند که روی صحت یافته ها عمدتا تمرکز می کنند. امیدوارم که دیگر دوستان راجع به پایان نامه های موفق نیز پست ها و کامنتهایی را ارائه دهند

مقاله‌ی عجیبی که در EGU2009 پذیرفته شده است!

محمد قدسی | شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۸۷




این هم فهرست مقالات پذیرفته شده

با تشکر از دکتر محمدرضا صلواتی پور

یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت سوم: تقلب عمده

حمید رضا صادق محمدی | چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۸۷
به نام خداوند جان و خرد
با سلام و احترام به خوانندگان گرامی
در این نوشتار به توصیف نوع دیگری از تقلب در مقالات می پردازم که عنوان "تقلب عمده" را برای آن برگزیده ام. در این نوع تقلب که تا حدودی زیرکانه تر از تقلب ناشیانه (1) است، متقلب چارچوب اصلی یک مقاله را استفاده می کند و با حذف و اضافه برخی جملات یا حتی پاراگراف ها سعی می کند تا حدودی آن را نسبت به مقاله اصلی متفاوت سازد. در نوع پیچیده تر آن حتی برخی مراجع نیز حذف و اضافه می شوند. این موضوع ممکن است در مورد شکلها و جداول نیز نمود پیدا کند. به عنوان مثال تغییر شکل یک جدول و یا تهیه یک نمودار بر اساس اطلاعات یک جدول و جایگزینی آنها. بهر حال چنین متقلبانی آن قدر توجه دارند که عنوان مقاله اصلی را عوض کنند. گاهی اوقات مشاهده شده است عنوان مقاله تقلبی را بسیار جالب و زیرکانه برمی گزینند.
البته به دلیل راحت طلبی معمولاً متقلبان زحمت پیاده سازی آزمایشها یا تکرار شبیه سازی ها را به خود نمی دهند و فقط تا آنجا مقاله اصلی را تغییر می دهند که گمان می برند تقلبی بودن آن برای مدیریت و داوران نشریه یا کنفرانس تخصصی مورد نظر آشکار نشود. همان گونه که در یادداشت قبلی (2) ذکر شد معمولاً چنین تقلبهایی از دید داوران متخصص در حوزه مورد نظر که به آخرین پیشرفتها در زمینه کار خود آگاه هستند و در امر داوری زبده می باشند پنهان نمی ماند، به ویژه اگر چنین داورانی دسترسی برخط (On-line) به مهمترین پایگاه های مقالات در حوزه ذیربط داشته باشند. از همین روی چنین مقالاتی کمتر از سوی متقلبان به نشریات و کنفرانسهای تراز اول ارسال می گردند. در همین جا یادآوری می شود که به عمد بیان این نوع تقلب را به پس از یادداشت قبلی موکول کردم و در آن یادداشت نیز جزییات دقیقی را از مراحل انتخاب داوران بالقوه و فرایند کار توضیح دادم تا خوانندگان محترم توجه داشته باشند که علی رغم تمام آن وسواسها و دقت نظرها بازهم مقالات تقلبی می توانند بعضاً از چنین صافی هایی عبور کنند. بهر حال اگر سردبیر یا گروه سردبیری نشریه وظیفه خود را با دقت و ظرافت انجام دهند در برخی موارد مقالات حاوی تقلب عمده را خود شناسایی می کنند و یا تدابیری را اتخاذ می کنند که احتمال شناسایی آن در مراحل بعد افزایش یابد. توضیح بیشتر در این مورد را به یکی از یادداشتهای آتی موکول می نمایم. اگر خوانندگان محترم نیز در این مورد تجربیات یا راهکارهای مناسبی در ذهن دارند ممنون خواهم شد اگر نظر خود را ابراز نمایند تا مبحث مورد نظر با غنای بیشتری طرح گردد.
اجازه فرمایید بحث تقلب عمده را با ذکر سه مثال از تجربیات شخصی به عنوان سردبیر نشریه (3) دنبال کنم و در خلال بیان موضوع نیز بحث را با ذکر مواردی از آداب داوری پربارتر سازم. آنچه در این زمینه در مورد آداب داوری بیان می شود به صورت غیر مستقیم در قبال کسب همین تجارب از داوران آموخته ام و از این بابت وام دار ایشان هستم. نخستین مورد تجربه ای است طنز گونه، البته از نوع طنز تلخ. مقاله ای دریافت کردیم به گمانم از دو نویسنده هندی این مقاله برای سه داور ارسال شد، یک داور ایرانی و دو داور خارجی. یکی از داوران که متخصصی اسپانیایی است پاسخ داوری را در قالب تکمیل فرم داوری به نشانی نشریه ارسال کرده بود. در بخش نخست فرم مذکور از داور در مورد کیفیت نگارش مقاله نظر خواسته می شود، منظور ادبیات نگارش به لحاظ املایی و انشایی است. ایشان با شوخ طبعی خاصی نوشته بودند به لحاظ نگارش مقاله خیلی خوب است چون خودم آن را نوشته ام، تنها برخی پاراگراف ها ایراد دارد و این مربوط به همان عباراتی است که مولف مقاله ارسالی (مولف متقلب) آنها را تا حدودی تغییر داده است. برای پیشگیری از اطناب کلام از بیان سایر نظرات این داور خودداری می کنم. در این مورد تنها به لحاظ اهمیت به این موضوع اشاره می نمایم که پس از اطمینان یافتن سردبیر بر اساس سیاست نشریه بلافاصله مقاله مذکور از فرایند داوری خارج گردید و مردود اعلام شد. همچنین نام مولف رابط مقاله در لیست سیاه قرار گرفت و حداقل به مدت سه سال از ایشان مقاله ای در نشریه برای داوری پذیرفته نمی شود. این موضوع به خود فرد و مولفان همکار نیز اعلام گردید.
در مورد دوم، مقاله ای دریافت شد به زبان انگلیسی از سه مولف ایرانی که نویسنده رابط مقاله دانشجو بود و دو مولف دیگر استاد راهنما و استاد مشاور او. جالب آن که مولف رابط نام خود را به عنوان مولف سوم مقاله ذکر کرده بود. پس از طی مراحل دعوت از داوران بالقوه و دریافت پاسخ مثبت دو داور خارجی، مقاله برای ایشان ارسال شد و هنوز به دنبال یافتن داوران بیشتری بودیم. داور اول پیشنهاد پذیرش مقاله را با اصلاحات جزئی کرد. پس از مدت کوتاهی پاسخ و فرم داوری تکمیل شده از داور دوم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر استرالیا است دریافت گردید. ایشان با مقایسه مقاله در دست بررسی و مقاله ای که از روی آن تقلب شده بود و علامت گذاری بر روی دو مقاله، نشان داده بود که مقاله در حال بررسی جعلی و از نوع با تقلب عمده است به گونه ای که بخشهای قابل ملاحظه ای از آن عیناً از روی مقاله اصلی رونویس گردیده است. در اشاره به این مورد بر روی دو نکته تاکید می نمایم. نخست آنکه با توجه به آشنایی قبلی با یکی از مولفان مقاله، موضوع را به صورت حضوری با ایشان در میان گذاردم. او با ابراز تاسف از وقوع چنین موردی گفت استاد راهنمای این آقای دانشجو مولف دوم مقاله است و من به عنوان استاد مشاور چندان در جریان امور نیستم. جالب آن که نام ایشان در مقاله ارسالی به عنوان مولف اول ذکر شده بود. البته با توجه به شناخت اینجانب از این استاد و سطح تخصصی مقالات و فعالیتهای دیگر وی مطمئن هستم اصلاً نیازی به چنین مقالات تقلبی ندارد. در این مورد خوانندگان محترم را به پرسش پایانی این یادداشت ارجاع داده و نیز بحث بیشتر را به یکی از یادداشتهای بعدی سردبیر وا می نهم. اما نکته دوم، در آداب نگارش مقاله در سطح بین المللی عرف آن است که تنها نام افرادی که مستقیماً در پژوهش و فعالیتهای علمی و/یا تخصصی مرتبط که مقاله از آن استخراج شده و به نگارش درآمده است به عنوان نویسنده مقاله ذکر می شود و نیز نام مولفین مقاله به ترتیب اولویت نقش بیشتر ایشان در آن تحقیق علمی و نگارش مقاله است. متاسفانه در ایران در سالهای دور و نزدیک شاهد آن بوده ایم که به دلایلی نظیر ظاهراً احترام به استاد (که از دید اینجانب این عمل نه تنها احترام گذاردن محسوب نمی شود بلکه اصولاً روشی ناپسند مطابق اخلاق حرفه ای است)، یا الزام نمودن مستقیم یا غیر مستقیم دانشجو به این عمل به دلیل تاثیر غیرمستقیم پاره ای مقررات آموزشی یا مالی من درآوردی (4) نام دانشجو که معمولاً بیشترین نقش را در موضوع تحقیق داشته است در مقالات ارسال شده به نشریات و کنفرانسهای تخصصی پس از نام استادان راهنما و مشاور در مقاله آورده می شود.
تجربه بعدی نیز مربوط به مقاله دیگری است آن هم با تقلب عمده البته با زیرکی بسیار بیشتر از موارد پیشین. در این مورد فاصله زمانی تهیه مقاله اصلی و تقلبی بسیار کم بود فقط در حدود چند ماه. به گونه ای که تاریخ ارسال آن به نشریه یک ماه قبل از انتشار نهایی مقاله اصلی بود که توسط چهار مولف کره ای به رشته تحریر در آمده است. این مقاله، مقاله ای به زبان انگلیسی بود با کیفیت نگارشی خیلی خوب که به ظاهر توسط یک کارشناس ارشد و یک استاد دانشگاه به نگارش درآمده بود که متاسفانه این تقلب نیز مربوط به نویسندگان ایرانی است. تقلب در مراحل اولیه شناسایی نگردید و پس از طی مراحل داوری از سوی داوران ایرانی و خارجی بر اساس نظر داوران توسط هیات تحریریه با اصلاحات جزیی چه به لحاظ نگارشی و چه از نظر محتوایی برای انتشار پذیرفته شد. جالب است ذکر کنم یکی از داوران خواسته بود که در مورد سیستم مورد نظر توضیح بیشتری توسط مولفان ارائه شود زیرا آنها در آزمایشات نسبتاً مشابهی که داشته اند برخی موراد را مشاهده ننموده اند. این موارد به مولف رابط مقاله انعکاس یافت و او هم در مهلت مقرر مقاله اصلاح شده را فرستاد که نه تنها توضیحات اضافی ارائه گردیده بود بلکه طول مقاله چهار صفحه افزایش یافته و چند شکل جدید نیز در مورد نتایج بدست آمده به آن افزوده شده بود. پس از کنترل انجام موارد خواسته شده از مولف، در نهایت مقاله تایید شد و برای صفحه بندی و انتشار در نوبت قرار گرفت. حدود یک ماه از این موضوع گذشت یک روز نامه ای الکترونیکی از یکی از داوران این مقاله که استاد یکی از دانشگاه های برجسته آمریکا است بدستم رسید که مقاله را با همکاری یک دانشجوی دکتری خود داوری کرده بود (البته با اطلاع اینجانب به عنوان سردبیر از موضوع). ایشان در این نامه توضیح داده بود که دانشجوی او اخیراً مقاله انتشار یافته ای را مشاهده کرده که شباهت زیادی به مقاله داوری شده توسط آنها دارد. ایشان ذکر کرده بود نمی تواند قضاوت کند کدام مقاله اصلی و کدام مقاله تقلبی است. از او تشکر کرده و توضیح دادم موضوع را بررسی خواهم کرد و از ایشان خواستم نسخه ای از مقاله انتشار یافته را برایم ارسال نماید. ایشان نیز اقدام کرد بهر حال موضوع بررسی شد و با قراین متعدد مشخص گردید به احتمال قریب به یقین مقاله ارسالی به نشریه ما تقلبی است. چون هنوز احتمال بسیار کمی وجود داشت که از این بابت اشتباه کرده باشیم طی نامه ای الکترونیکی از مولف رابط مقاله خواستم تلفنی با ما تماس بگیرد. چنین شد در ابتدا این مولف که بر خلاف دو مورد تقلب قبل یک خانم بود با اعتماد به نفس زیادی صحبت می کرد و پس از توضیح موضوع در قالبی متین و ذکر دلایل برای او نخست کمی دستپاچه شد اما بعد با تاثر فراوان در حالی که می گریست به خطای خود اعتراف کرد و درخواست می نمود که موضوع با مدیریت سازمانی پژوهشی که به عنوان محقق در آن به کار اشتغال داشت مطرح نشود. توضیح دادم که با توجه به سیاستهای نشریه فعلاً طرح موضوع با آن سازمان در اولویت نیست، اما بهرحال با مولف دوم مقاله طرح خواهد شد. با صدای گریان توضیح می داد که آن استاد نقشی در این تقلب ندارد و استاد پایان نامه او بوده که هیچ ارتباطی با تقلب در این مقاله ندارد و اگر موضوع فاش شود آبروی او نزد استاد از دست می رود. از آن روی که اجابت این خواسته با سیاستهای نشریه در تناقض بود تنها با توجه به شرایط به او پیشنهاد کردم خود موضوع را به شیوه ای مناسب با آن استاد در میان گذارد و برای اطمینان از تحقق این امر از او خواستم به مولف دوم بگوید تلفنی با نشریه تماس بگیرد. او چند روزی برای این کار مهلت خواست که قبول کردم.
دو سه روز بعد آن استاد تماس گرفت در حالی که صدای او کاملاً محزون و از سوی دیگر برآشفته بود. به صورت مفصل توضیح می داد که روحش نیز از چنین تقلبی آگاه نبوده است. توصیف او کاملاً با مولف رابط مقاله تقلبی مطابقت داشت. از بیان توضیحات او در می گذرم تنها به نکته ای مهم اشاره می کنم و خوانندگان محترم را در مورد شرح این نکته به مطالعه یکی از یادداشتهای بعدی سردبیر در مورد اخلاق حرفه ای در باب آداب تالیف مقاله فرا می خوانم. این استاد می گفت این خانم دانشجوی خوب و کوشایی بود و پایان نامه خود را بخوبی و با نمره بالا به پایان رساند و مقاله ای هم از آن پایان نامه استخراج شد که به انتشار رسید. ادامه داد مدتی بعد از فارغ اتحصیلی او به دیدن من آمد و در مورد یک مقاله که تهیه کرده بود توضیح داد و به من پیشنهاد داد مقاله را پس از بررسی و در نظر گرفتن نظرات استاد به صورت مشترک برای نشریه ای تخصصی ارسال کنیم. خاطرم نیست ایشان براساس اطلاع می گفت یا احتمال قوی می داد که این خانم برای تمدید استخدام یا تغییر وضعیت استخدامی یا مواردی از این دست، به انتشار مقاله ای در فرصت زمانی مشخصی نیاز داشته است. سپس ادامه داد من هم با توجه به حسن ظن به ایشان مقاله را مروری کردم و اصلاحات جزیی را پیشنهاد نمودم، پس از آن دیگر از موضوع اطلاع دقیقی نداشتم تا روز گذشته که با من تماس گرفت و جریان تقلب و شناسایی آن توسط نشریه را توضیح داد. بهر تقدیر بر اساس سیاست نشریه در این مورد نیز مقاله مردود شناخته شد و تدابیر تنبیهی ذکر شده در مورد قبل در مورد مولف رابط این مقاله نیز اتخاذ گردید. اجازه فرمایید این یادداشت را با یک پرسش به پایان ببرم. آیا چنانچه آداب تالیف مقاله به لحاظ اخلاق حرفه ای توسط مولفان همکار این دو مقاله رعایت می گردید، مولف متقلب می توانست به چنین کار ناشایستی در جامعه تخصصی مبادرت نماید و علاوه بر آن نام این افراد را حداقل در نظر داوران مذکور بی اعتبار نماید؟
به امید حق

پانویس ها:
1- رجوع کنید به "یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت اول: تقلب ناشیانه" در وبلاگ استادان علیه تقلب.
2- رجوع کنید به "یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت دوم: : ایجاد بستر مناسب برای شناسایی تقلب (1)" در وبلاگ استادان علیه تقلب.
3- Iranian Journal of Electrical and Computer Engineering
4- این موضوع نیز به لطف خدا در یکی نوشتارهای آتی مجموعه "یادداشتهای یک سردبیر" تقدیم خوانندگان محترم خواهد گردید. حتی در آنجا بیان خواهد شد که برخی سیاستهای اتخاذ شده برای ارتقاء سطح مقالات کنفرانسهای معتبر نیز پاره ای موارد می تواند از این بعد اثر سوء داشته باشد.
به نام خداوند جان و خرد
با سلام و احترام به خوانندگان گرامی
سال 2000 میلادی بود که اندکی پس از توزیع فراخوان مقاله برای نشریه (1) در یک کنفرانس بین المللی در کشور چین پاکت نامه ای حاوی نخستین مقاله تالیف دو نویسنده استرالیایی به صورت چاپ شده بر روی کاغذ بدستم رسید. به یادم دارم امکانات دسترسی به اینترنت به لحاظ سرعت در آن سالها بسیار محدود بود. به دلایلی که خارج از حوصله این نوشتار است در آن زمان تمامی اعضاء هیات تحریریه از متخصصان ایرانی داخل کشور انتخاب گردیدند، از ایجاد سایت اینترنتی برای نشریه اجتناب گردید و برای نخستین شماره از نشریه نه فراخوان مقاله ای در ایران توزیع شد و نه از همکاری داوری هموطن مقیم ایران سود بردیم. در نهایت نیز کل مقالات شماره اول یا تالیف نویسندگان خارجی بود یا ایرانیان مقیم خارج از کشور. در ادامه مطلب به اختصار توضیح خواهم داد که به لطف خداوند متعال چگونه اتخاذ مناسب برخی شیوه ها در مراحل بعد در عین وجود محدودیتها و مقدمات ذکر شده که مدیریت کار را بسیار دشوار می ساخت سنگ بنایی شد برای شناسایی بهتر تقلب در مقالات دریافتی از سوی نشریه در سالهای بعد.
نخستین تصمیم مهم آن بود که با وجود عدم رواج حتی دریافت مقالات به صورت الکترونیکی از طریق شبکه اینترنت از سوی نشریات تخصصی ایرانی در آن زمان، تمامی فرایندهای اساسی شامل مراحل اعلام فراخوان، دریافت مقاله از مولفان، دعوت از داوران، ارسال مقاله برای داوری، دریافت نظرات داوران و ... به صورت الکترونیکی انجام شود. این امر که امکان دریافت مقاله و ارتباط و همکاری با طیف وسیعی از متخصصان را به عنوان داوران بالقوه در سراسر دنیا با سرعت زیاد فراهم می آورد و مشکلات مربوط به زمان طولانی ارسال مراسلات و مفقود شدن آنها را بسیار کاهش می داد (بدون آنکه توجه خاصی از بابت پیشگیری از تقلب در آن تصمیم وجود داشته باشد) در تداوم فرایند کار نشریه کمک بسیاری به شناسایی تقلب در معدود مقالات جعلی ارسال شده به نشریه گردید. البته کار بسیار دشوار بود تنها همین اندازه اشاره کنم که در ماه های اول با روشهای کاملاً ابتدایی نشانی پست الکترونیکی بیش از بیست هزار عضو هیات علمی با تخصص در عرصه مهندسی برق و کامپیوتر در دانشگاه های خارج از کشور در سراسر جهان شناسایی شد و فراخوان مقاله برای آنها ارسال گردید. برای مدیریت نشریه دسترسی به متن مقالات به صورت الکترونیکی و ابزارهای مختلف در دسترس در سالیان بهد شناسایی تقلب را بسیار ساده تر ساخت. البته مهمترین وجه بهره گیری از نسخ الکترونیکی مقالات فراهم آوردن امکان همکاری با داوران متخصص در اقصی نقاط جهان بوده است.
از ابتدای شروع کار قصد آن بود که نشریه ای معتبر در سطح بین المللی بنا نهاده شود. لذا تصمیم گرفته شد از همکاری داوران بسیار متخصص مرتبط با حوزه تخصصی برای هر مقاله دریافتی سود برده شود. خوب به خاطر دارم که مثلاً برای یافتن پنج داور طراز اول برای نخستین مقاله از حدود سی متخصص برجسته دعوت همکاری بعمل آورده شد که در نهایت سه داور آمریکایی، یک سویسی و یک نفر از کره جنوبی قبول دعوت کردند. شاید شما هم شنیده باشید که "تجربه بهترین استاد است"، باید اذعان نمایم تجربه شخصی من آن است که اگر بنا بر درس آموزی و عبرت گرفتن باشد حتی تجربه های تلخ گاهی استادهای بهتری هستند. همکاری داوران متخصص در هر حوزه تخصصی که به آخرین روشهای علمی ارائه شده در مقالات مجلات و کنفرانسهای آشنا هستند موجب گردید بحث تشخیص تقلب در مقالات و مهمتر از آن ارزش علمی و نوآوری مقالات دریافتی بسیار تسهیل شود هرچند که جلب همکاری چنین داورانی دشوار است. البته بدیهی بود که پیش از ثبت رسمی مقالات و آغاز فرایند داوری سعی برای شناسایی تقلب احتمالی در مقاله توسط مدیریت نشریه صورت پذیرد، اما بهر حال این مرحله تنها صافی اول محسوب می گردید و در تداوم فرایند کمک ذیقیمت داوران نقس بسیار بسزایی دارد.
در زمان ارسال متن دعوت از متخصصان امر داوری برای چند مقاله اول دریافتی، مطابق عرف آن زمان مجلات تخصصی ایران عنوان و خلاصه مقاله برای افراد فرستاده می شد اما نام و مشخصات مولفان برای فرد دعوت شده فاش نمی گردید و ذکر می شد که مقاله بدون نام مولفان برای داور ارسال می گردد (2).
یکی از دعوت شدگان که به دلیل اشتغالات فراوان کاری بسیار مودبانه دعوت داوری را رد کرد (3)، نکته ای را یادآور شد که آموختن این تجربه را تا حدود زیادی وام دار او هستم. خدمتی که او با اندرز خود به نشریه کرد به مراتب ارزشمندتر از داوری افتخاری چندین مقاله بود (4). کلام ساده او که استاد برجسته یکی از دانشگاه های معروف آمریکایی است این بود که سیاست مذکور چندان مفید نیست و اغلب متخصصان ترجیح می دهند که در هنگام داوری مقالات نویسندگان آن را بشناسند. خوب که اندیشیدم دریافتم حق با اوست و در اغلب اوقات ذکر نام مولفان به ویژه برای داوران متخصص مراعات کننده اخلاق حرفه ای تاثیری در نتیجه داوری آنها ندارد و ذکر آن می تواند در پذیرش همکاری متخصصان برجسته مفید باشد. علاوه بر آن در قضاوت موارد ادعایی در مقالات شناسایی مولفان و در نظر داشتن تجربه آنها در امور مرتبط نظیر پیاده سازی شبیه سازیها و انجام آزمایشهای عملی و تحلیلها و نتیجه گیری ها کاملاً مفید فایده باشد. از همان دوران در زمان ارسال دعوت داوری مقالات و همچنین متن اصلی مقالات ذکر نام و مشخصات مولفان را مبنی قرار دادیم. این موضوع نیز چه از باب جلب همکاری داوران متخصص که در شناسایی تقلب در متن مقالات و یا ادعا های مربوط به نوآوری و یا نتایج بدست آمده آن تاثیر دارد کاملاً موثر بوده است و هم در شناسایی برخی تقلبهای متوسط یا شبه ناشیانه. مثلاً در موردی که مولفی مقاله یا متن تخصصی انتشار نیافته از متخصصان دیگری را به نام خود ارسال داشته بود به دلیل نوعی ساده انگاری شناسایی شد. این فرد فراموش کرده بود که در بخشی از مقاله که نویسندگان اصلی در جمله ای با ضمیر اول شخص جمع به کار قبلی خود ارجاع داده بودند و مرجع را در انتهای مقاله ذکر کرده بودند، متن را تغییر دهد و از ضمیر مناسب استفاده نماید. خوانندگان محترم توجه دارند که در صورت عدم اطلاع داور از نام مولفان مقاله چنین تقلبی برای ایشان قابل شناسایی نیست.
آخرین بخش یا به عبارت دیگر خاطره ای که در این نوشتار به ذکر آن می پردازم هر چند به صورت مستقیم در شناسایی تقلب در مراحل بعد تاثیر نداشت، اما در توجه دادن به بنده که این حوزه کار تا چه اندازه خطیر و حائز اهمیت است و امور مرتبط با آن باید با چه دقت و وسواسی پیگیری شود کاملاً تاثیر گذار بود. در زمانی که در پی یافتن داوری مناسب برای یکی دو مقاله اول واصل شده به نشریه بودم از یک داور ژاپنی متخصص دعوت کردم تا در این مورد همکاری کند. در آن زمان تعداد مقالات او بیش از چهار صد مقاله بود که افزون بر دویست مقاله از میان آنها در مجلات تخصصی دارای فرایند داوری تخصصی (Peer-review) انتشار یافته بود، فردی کاملاً برجسته با افتخارات فراوان علمی در حوزه تخصصی خود. پاسخ ایشان چنین بود که پیش از اعلام نظر در مورد این دعوت تمایل دارد پاسخ چند پرسش را بداند. پرسشهایی ساده اما عمیق نظیر این موارد: ناشر نشریه چه سازمانی است و از چه اعتباری در ایران برخوردار است؟ فرایند داوری مقالات چگونه است؟ اعضاء هیات تحریریه چگونه برگزیده شده اند؟ داوران مقالات چگونه شناسایی می شوند و معیارهای لازم برای در نظر گرفتن فردی به عنوان داور بالقوه مقاله کدام هستند؟ ما به ازائی که داور در مقابل همکاری کسب می کند چیست؟ بیش از ده پرسش از این دست. پاسخ لازم را با دقت و عنایت و طبعاً با کمال صداقت تهیه کردم و ارسال نمودم. سپس جواب او را دریافت کردم مبنی بر آن که حال با توجه به اطلاعات دریافت شده و اطمینان از مجموعه شرایط لازم برای مدیریت و انتشار یک نشریه معتبر بین المللی او آماده است در امر داوری این مقاله با نشریه همکاری نماید. در سالهای بعد هم تا به امروز حسب مورد از داوری تخصصی ایشان بهره مند گردیده ایم. از همه پاسخهای ارائه شده به ایشان می گذرم و فقط به این نکته اشاره می نمایم که توضیح دادم ما به ازائی که داور در مقابل همکاری کسب می کند قدرشناسی مدیریت نشریه و ذکر نام داوران در نشریه و سایت آن است. انتظار او هم همین بود. خوانندگان گرامی توجه دارند که در بسیاری از کشورها متخصصان دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی همکاری در امر داوری مقالات مجلات و کنفرانسهای تخصصی را جزیی از وظایف یک استاد، هیات علمی یا متخصص می دانند و به صورت افتخاری در این زمینه همکاری می نمایند. خوشبختانه این امر نیز تا حدود زیادی در ایران نیز رایج است، حداقل در مورد نشریه ای که اینجانب افتخار سردبیری آن را دارم و استادان و متخصصانی که با این نشریه همکاری می کنند چنین است. البته در این کشورها داوری مقالات نیز همراه سایر فعالیتهای تخصصی افراد در این دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی ارزش گذاری شده و بسیار با اهمیت تلقی می گردد.
به امید حق

پانویس ها:
1- Iranian Journal of Electrical and Computer Engineering
2 - هنوز هم در برخی مجلات و کنفرانسهای تخصصی ایران و جهان این شیوه مرسوم است.
3 - انشاءا... اگر عمری باشد در یادداشتهای آینده در مورد آداب تالیف، آداب داوری، آداب سردبیری , ... تاملاتی دارم که تقدیم خوانندگان گرامی خواهد شد.
4 - طی ده سال گذشته این افتخار را داشته ایم که از خدمات ارزشمند و همکاری افتخاری اعضاء محترم هیات تحریریه و تمامی داوران نشریه بهره مند باشیم. خداوند متعال اجرشان افزون کند.

یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت اول: تقلب ناشیانه

حمید رضا صادق محمدی | شنبه, ۳ اسفند ۱۳۸۷
به نام خداوند جان و خرد
با سلام و احترام به خوانندگان گرامی
همین چند روز پیش بود که به عنوان سردبیر نشریه (1) نامه ای الکترونیکی دریافت کردم با عنوان "(تقلب) Plagiarism"، ارسال کننده این نامه تنها نام خود را ذکر کرده بود بدون هیچ پیغامی تنها با یک پیوست که حاوی یک مقاله بود. پس از آنکه فایل مقاله را باز کردم تشخیص دادم مقاله متعلق به نشریه ای است که سردبیر آن هستم یعنی Iranian Journal of Electrical and Computer Engineering، یک لحظه گمان کردم نکند منظور فرستنده نامه الکترونیکی آن است که مقاله انتشار یافته علی رغم داوری دقیق و بین المللی آن خدای ناکرده تقلبی و رونویسی شده از مقاله دیگری است، اما خیلی زود با دیدن جعلی بودن نام مولف که نام و نام خانوادگی خود را زیر عنوان مقاله با حروف انگلیسی و با تیتر .Dr به صورت ناشیانه چسبانده بود و حذف نشانی مولف (اموری که در این نشریه مرسوم نیست) مرا از چنین کابوسی رهایی بخشید. هر چند که هیچ گاه احتمال وقوع چنین موردی را برای هیچ نشریه ای نمی توان رد کرد. به یادم دارم چند سال پیش در یکی از مجلات IEEE مقاله ای که بخشهای عمده ای از متن آن از مقاله دیگری رونویسی ماهرانه شده بود انتشار یافت، البته این موضوع در مدت کوتاهی فاش گردید و بخش قابل ملاحظه ای از یکی از شماره های بعدی آن مجله به توضیح و عذرخواهی و آسیب شناسی موضوع اختصاص یافته بود.بگذریم، بلافاصله به ذهنم خطور کرد که شاید فردی از سر اضطرار و از ترس اخراج از دانشگاه یا نظایر آن دست به چنین عمل ناپسندی زده است و یا آن که شاید شخصی خواسته است حساسیت مدیریت نشریه را در مواجهه با چنین امری بسنجد. به سرعت دست به کار شدم و با جستجو در اینترنت با بهره گیری از نام مولف جعلی تحقیق در این زمینه را آغاز کردم. اما دریافتم که موضوع غیر از احتمالات پیش گفته است. نشانی سایت این فرد (حقیقی یا مجازی) را یافتم و به آن رجوع کردم. بیش از چند دقیقه طول نکشید که حیرتم لحظه به لحظه افزون گردید. بی اختیار یاد حکایت شخصی افتادم که برای نخستین بار دست به جعل اسکناس زده بود و در زمان خرج کردن نخستین اسکناس جعلی گیر افتاده بود. وقتی با کمال حیرت از پلیس پرسیده بود چطور به این سرعت او را شناسایی و بازداشت کرده اند؟ جواب شنیده بود او اولین فردی است که اسکناس سیصد تومانی جعل کرده است.
گفتم این فرد حقیقی یا مجازی زیرا واقعاً نمی دانم با توصیفی که خواهم نمود آیا چنین فردی با هویت واقعی وجود دارد و یا آنکه احتمالاً همانند همان مقاله سر هم بندی شده ای که دانشجویان ایرانی آماده کرده بودند و برای یکی از مجلات علمی خارجی فرستاده بودند و پذیرفته شده بود، این بار نیز افرادی برای سنجش حساسیت مسئولان و جامعه علمی به چنین اقدامی دست به این زده اند. برای روشن شدن موضوع اجازه دهید بیشتر توضیح دهم و موقتاً فرض کنیم چنین فردی با چنین هویتی واقعی است. در سایت برخی مشخصات برشمرده شده برای ایشان به بیان خودشان از این قرار است: دانش آموخته "کارشناسی مهندسی برق قدرت" و "کارشناسی ارشد مهندسی برق کنترل" از یک دانشگاه (2) بسیار معتبر دولتی و "دکتری از یک دانشگاه بین المللی خارجی"، و عضو "هیئت علمی یک دانشگاه غیر دولتی"، مدرس چند "دانشگاه نظامی و دولتی"، عضو "انجمن مهندسین برق و الکترونیک ایران و آمریکا (3)" و "انجمن مهندسین مکانیک ایران و آمریکا"، عضو "فرهنگستان علوم ایران". در این سایت او نویسنده بیش از پانزده کتاب و یکصد مقاله معرفی شده است. البته ماجرا هنوز ادامه دارد، در دنباله مطالب ایشان نه تنها به عنوان استاد نمونه کشور در دوسال متوالی طی دهه هشتاد و برنده جایزه خوارزمی معرفی گردیده بلکه از سوابق مطالعاتی و کاری ایشان فعالیت بر روی سیستم های قدرت و مخابراتی ماهواره و همکاری با یک شرکت کانادایی و سازمان فضایی روسیه و همکار معاون تحقیقات این سازمان و ناظر ارشد پروژه های عمرانی یکی از سازمانهای مهم تخصصی ایران ذکر شده است. حتی تاکید شده وی دارای فعالیت شایان توجه در ساخت "موتور نمونه ملی" و راهنمایی متخصصین کشور در راه رسیدن به خودکفایی است.
ممکن است خواننده این یادداشت بپرسد که در کشوری که سوابق نشان می دهد افراد نخبه و با استعداد زیادی در طول تاریخ وجود داشته اند که دارای مشخصاتی بسیار برتر از آنچه ذکر شد بوده اند، چرا باید از آنکه فردی (که در سایت اینترنتی عکس جوانی از او ارائه شده است) دارای این مشخصات باشد تعجب کرد؟ حقیقت را بخواهید در ضمیر ناخودآگاه اینجانب نیز با دید نخست و با خواندن این مشخصات شاید باید انگیزه تحسین بوجود می آمد، اما با سابقه ای که برشمردم و توضیحاتی که ارائه خواهد شد چندان خوش گمان نبودم. در مراجعه به صفحه حاوی توضیحات مقالات انگلیسی، از این فرد 8 مقاله به عنوان مولف ذکر شده است که فایل آنها قابل دریافت توسط مراجعه کننده به سایت است. مضحک آن که تمام این مقالات در یک نشریه تخصصی آن هم نشریه "Iranian Journal of Electrical and Computer Engineering" یعنی همان نشریه ای که بنده افتخار سردبیری آن رادارم انتشار یافته است، عجیب تر آن که تمام این مقالات که در حوزه های رمزنگاری، فشارقوی، الکترونیک قدرت، پردازش تصویر، سیستم های قدرت و در نهایت الکترومغناطیس ارائه شده اند، همگی در یک شماره از این نشریه انتشار یافته اند، جل الخالق! جالب است بدانید تقلب مذکور آن چنان که ذکر شد چنان ناشیانه انجام شده (و یا وانمود شده اگر این هویت مجازی باشد) که حتی نام مولفان اصلی مقالات که در سرصفحات فرد نشریه آورده شده تغییر داده نشده است! مضحک تر آن که در ذیل صفحات این سایت اینترنتی عبارت "کلیه حقوق مقالات این وب سایت متعلق به وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری بوده و هرگونه دخل و تصرف بدون اجازه مالک آن پیگرد قانونی دارد." خودنمایی می کند. این موضوع که چنین تقلبهایی با چه اهداف و مقاصدی انجام شده است و بخصوص آسیب شناسی مرتبط با آن چه اهمیتی دارد و از چه حوزه هایی تاثیر می پذیرد قابل ارزیابی می باشد اما بهر حال خارج از حوصله و هدف این یادداشت است. اما این سئوال باقی است که بالاخره کدام مرجع یا ناظر رسمی یا غیر رسمی در کشور باید بر چنین ناهنجاریهایی که می تواند مقدمه ارتکاب اعمال ناپسند و یا حتی جرمهای سنگین شود نظارت کند و یا به مقابله با آن بپردازد؟
برای آنکه حتی از سوی خوش بین ترین افراد هم شک و گمانی راجع به صحت این مطالب باقی نماند، نشانی اینترنتی این سایت را در اختیار مسئولان سایت "استادان علیه تقلب" گذارده ام. البته غرض اصلی از عرضه مطالب یاد شده مچ گیری یا بازگویی داستان نیست، بلکه هدف آن است که نشان داده شود حوزه تقلب ناشیانه در حیطه اخلاق حرفه ای تا چه میزان می تواند گسترده باشد. اما در عمل در بیشتر موارد به ویژه در حوزه مقالات ارسالی به نشریات یا همایشهای تخصصی این نوع تقلب به صورت ارائه مقالات انتشار یافته، در حال انتشار یا انتشار نیافته دیگران با نام نویسنده جاعل است. البته اگر نویسنده جعلی کمی هوشمندی به خرج دهد با پس و پیش کردن و یا انجام تغییرات کوچکی عنوان مقاله را نیز تا حدی تغییر می دهد آن گاه شناسایی تقلب کمی دشوارتر می گردد، که اینجانب خود به دفعات با چنین مواردی از سوی معدود افراد ایرانی و غیر ایرانی مواجه بوده ام.
باید توجه داشت که این نوع مقالات تقلبی با مولفان جعلی اغلب برای نشریات تخصصی ارسال می شود که از دید جاعل دارای اعتبار علمی متوسط یا پایین در حوزه علمی ذیربط هستند و یا آنکه فرایند داوری آنها چندان دقیق نیست. زیرا گمان دارند به دلیل این شرایط شناسایی تقلب احتمال کمی دارد. البته این احتمال هم وجود دارد که جاعلان تصور نمایند به دلایل مختلف داوران احتمالی مقاله دسترسی چندانی به منابع علمی مورد استفاده در تقلب حداقل به صورت برخط (on-line) ندارند و چندان در این زمینه کنکاش نخواهند کرد. البته وجود احتمال اخیر نزد متقلبانی انتظار می رود که نه از سر ناشیگری صرف بلکه به دلیل شتابزدگی یا سهل انگاری در این عمل ناپسند به تقلب ناشیانه مبادرت می نمایند. شایان ذکر است که حوزه مشاهده این تقلبها نه تنها در مقالات ارسالی به نشریات و همایشهای تخصصی بلکه در ارائه شرح حال علمی برای استخدام و یا موارد دیگر نیز ممکن است مشاهده گردد.
برای آن که به مصداق امر به معروف و نهی از منکر به صورت واقعی در این حوزه از اخلاق حرفه ای عمل کرده باشیم در این مورد و سایر مواردی که در یادداشتهای بعدی تقدیم خواهد شد حسب مورد نکاتی را یادآور می شوم. بهر حال بدون شک نمی توان شیوه ای را برشمرد که بطور قطع و یقین موجب شناسایی این نوع تقلب شود، اما ساده ترین و نخستین روش جستجوی عنوان کامل مقاله و یا کلمات اصلی آن در موتورهای جستجوی قوی در شبکه اینترنت است. تجربه شخصی اینجانب آن است که اغلب با استفاده از موتور جستجوی Google یا نظایر آن بسیاری از تقلبهای ناشیانه در حوزه مقالات تخصصی را می توان شناسایی نمود. البته روشهای مکملی نیز وجود دارد که اجازه فرمایید در یادداشتهای آتی به هنگام بحث در مورد شیوه های پیچیده تر تقلب به بیان آنها بپردازم.
به امید حق
پانویس ها:
1- نشریه مهندسی برق و مهندسی کامپیوتر ایران
2 - برای پیشگیری از هر گونه سوء تفاهم و بحثهای بی نتیجه بعدی نام دانشگاه ها به عمد در این یادداشت حذف شده است.
3- بعید می دانم چنین انجمنهایی اصلاً وجود خارجی داشته باشند.

Is physics better than biology?

محمد قدسی | جمعه, ۲ اسفند ۱۳۸۷

یادداشتهاى یک سردبیر: مقدمه

حمید رضا صادق محمدی | جمعه, ۲ اسفند ۱۳۸۷
به نام خداوند جان و خرد
با سلام و احترام به خوانندگان گرامى
گهگاه که اشتغال به گرفتاریهاى شغلى و امور اجرایى مجال اندکى را فراهم مى سازد، سعى مى کنم حسب ارتباط کارى به برخى سایتهاى اینترنتى مرتبط مراجعه نموده و برخى نکات کلیدى را مرور کنم و از آنها بیاموزم یا در جریان اهم مباحث آنها قرار گیرم. یکى از این سایتها که تقریباً از آغازین روزهاى فعالیت کم و بیش مورد توجه بنده بوده سایت "استادان علیه تقلب" است. بهر ترتیب تصمیم گرفتم بر اساس تجارب شخصى هر از چندى برخى مطالب را مرتبط با این سایت به رشته تحریر در آورده و تحت عنوان "یادداشتهاى یک سردبیر" با خوانندگان محترم در میان بگذارم.
به جهت پیشگیرى از اطناب کلام در هر یادداشت و توجه دادن مخاطبان به کلیت موضوع بهتر دیدم چند موضوع را در مقدمه حاضر تقدیم نمایم. حدود ده سال پیش بود که با پشتیبانى پژوهشکده برق جهاد دانشگاهى و با همت و همکارى جمعى از استادان محترم و نام آشناى کشور در عرصه مهندسى برق و کامپیوتر سنگ بناى دو نشریه تخصصى با عناوین "نشریه مهندسى برق و مهندسى کامپیوتر ایران" و "Iranian Journal of Electrical and Computer Engineering" به ترتیب به زبانهاى فارسى و انگلیسى گذارده شد و از اوان فعالیت این نشریات اینجانب افتخار یافتم تا به عنوان سردبیر در خدمت جامعه علمى کشور باشم. فراز و نشیبهاى این دهه فعالیت تجارب ذیقیمتى را به دنبال داشته است، کافى است اشاره نمایم که در طى این مدت بیش از 1100 مقاله فارسى یا انگلیسى از حدود پنجاه کشور جهان مراحل داورى را گذرانده یا مى گذراند و با بیش از 1200 داور ایرانى و خارجى همکارى داشته ایم که اکثر آنها غیر ایرانیان ساکن کشورهاى توسعه یافته از بعد علمى و صنعتى هستند. شایان ذکر است که جمع کثیرى از این داوران از مبرزترین متخصصان ایران و جهان بشمار مى آیند. این مهم که شاید مجال آن براى کمتر نشریه تخصصى ایرانى فراهم آمده باشد، تجربیاتى را در مورد ارتکاب تقلب از سوى برخى افراد ایرانى و خارجى و سعى در پیشگیرى از آن در حوزه مقالات به دنبال داشته است که امیدوارم در میان گذاردن آنها موجب کاهش این ناهنجارى به ویژه در جامعه علمى کشور شود. پیش از این نیز قصد داشتم این تجارب را در منظر متخصصان ذیربط مطرح سازم اما طرح آن را در اغلب مجامع یا سایتهاى اینترنتى به مصلحت ندیدم، زیرا گمان داشتم که در آن صورت گستره چنین تقلباتى بسیار بیشتر از آنچه هست نمود یابد و موجب بدگمانى به اصالت تولیدات علمى کشور شود. حتى به دلیل مشابه از طرح آن در سرمقالات نشریه هاى یاد شده نیز اجتناب ورزیدم. خوشبختانه سایت "استادان علیه تقلب" که به همت برخى استادان دلسوز فراهم آمده است فضایى تخصصى را پدید آورده است که بنده را از چنین دغدغه هایى از بابت طرح این مباحث در این محیط بى نیاز ساخته است.
هر چند احتمال مى رود بیان این تجربیات و توضیح درباره آنها بندرت مورد سوء استفاده در ارتکاب تقلب قرار گرفته و موجب پیچیده تر شدن تقلبها گردد، اما نگارنده این نوشتار اعتقاد دارد که تاثیر آن در اجتناب از تقلب و یا شناسایى به موقع آن در عرصه اخلاق حرفه اى مى تواند بسیار بیشتر باشد و به تنقیح فضاى علمى کشور از این جهت کمک نماید. نکته دیگر آن است که در طى یادداشتهاى آتى سعى خواهد شد در بیان هر تجربه از مواجهه با تقلب (طبعاً بدون اشاره به هویت افراد متخلف)، توضیحاتى نیز از شیوه هاى افزودن احتمال شناسایى آن مطرح گردد تا مورد استفاده دیگران نیز قرار گیرد. همچنین بنا بر این خواهد بود که صرفاً مباحث در حوزه اخلاق حرفه اى طرح شود و از ورود به سایر حوزه هاى اجتماعى و ... پرهیز گردد تا حتى الامکان از در افتادن به ورطه عوام زدگى اجتناب شود.
از جمله موارد دیگرى که به امید خدا در این یادداشتها مورد اشاره قرار خواهد گرفت شیوه هاى برخورد ارشادى و یا تنبیهى با متخلفان در حوزه تقلب است، حداقل در حوزه نشریات علمى و تخصصی. البته به نظر مى رسد مقابله با این ناهنجارى ها در جامعه علمى نیازمند آسیب شناسى عمیق تر و اتخاذ ساز و کارهاى مناسب و شیوه هاى موثرتر قانونى از سوى مراجع رسمى ذیربط در کشور باشد، همچنین لازمه این امر همفکرى و همکارى در این زمینه و فراهم آوردن مجال لازم براى بحث و تبادل نظر مى باشد که از این حیث تاسیس و فعالیت سایت "استادان علیه تقلب" یکى از اقدامات شایسته در این حوزه است.
کلام آخر این مقدمه آن است که به هیچ عنوان طرح مطالب در این یادداشتها به مفهوم آن نیست که چنین تقلبهایى قبلاً توسط دیگران طرح نگردیده است و براى نخستین بار مورد بحث قرار مى گیرد. نگارنده نیک آگاه است که موارد چندى از این تخلفات به کرات طرح شده اند و حتى دوستانى در همین سایت به آنها اشاره نموده اند. تاکید بر موارد صرفاً به جهت آگاهى و یادآورى بیشتر با عنایت به تدوام چنین تخلفاتى در عرصه توسعه روزافزون علمى کشور در حوزه آموزش عالى به ویژه تحصیلات تکمیلى و نیز افزایش تولیدات علمى متخصصان ایرانى است که لزوم توجه بیش از پیش به حفظ سلامت لازم در این عرصه را اهمیت بخشیده است.
امیدوارم با دریافت و مطالعه نظرات خوانندگان محترم در مورد یادداشتهاى سردبیر، در آینده مطالب مورد نظر را با غناى بیشترى که مفید فایده این عزیزان باشد تقدیم دارم.
به امید حق