Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

هینداوی یکی از پر سود ترین ناشران

PaP-admin | جمعه, ۴ مرداد ۱۳۹۲

مقاله‌ی کامل



Hindawi Publishing Corporation is one of the world’s largest scholarly publishers — and one of the most profitable.

Interviewed in September, 2012, Ahmed Hindawi, the majority owner of the company, revealed, “Our results for the first half of 2012 show revenues of $6.3m with a net profit of $3.3m.”


موافقین ۹ مخالفین ۱ ۹۲/۰۵/۰۴
PaP-admin

نظرات (۱۸)

با درود به دوستان.
متاسفانه افراد زیادی مثل خود من به دلیل ضعف مالی ،در هنگام چاپ مقالات برای گرفتن پولی که دانشگاه آزاد برای هر مقاله می دهد ،اسم دانشگاه خود را نمی نویسیم و به جاش اسم یکی از واحدهای دانشگاه آزاد را می نویسیم...من در سه سال گذشته 5 مقاله isi و 4 مقاله isc را داده ام و همه به اسم دانشگاه آزاد....این کار شیوع زیادی بین دانشجویان در این وضعیت بیکاری شدید دارد...
یک دلیل عمده برای آنکه ژورنال های داخلی فاقد محتوای با ارزش هستند این است که در کشور قوانین مناسبی برای حمایت از آنها وجود ندارد. اگر در دانشگاه ها داوری مقالات را رتبه بندی کنند و برای داوری درجه یک امتیاز خاصی قائل شوند و یا حداقل در مقوله ارتقا جزو بندهای وتویی قرار دهند اساتید برای داوری مقالات این ژورنال ها ارزش قائل می شدند. متاسفانه در سیستم دانشگاه کشور تصور بر این است که باید برای داوری پول پرداخت کرد مگر با مبلغ 50 یا 100 هزار تومان جهت داوری مقاله کسی واقعا می آید 10 ساعت وقت برای خواندن مقاله بگذارد؟ ولی اگر بگویند اگر داوری تفصیلی یک مقاله که در آن داور درک مناسب از مقاله داشته باعث رشد علمی آن و نهایتا چاپ آن گردد یک امتیاز وتویی دارد در این صورت اساتید برای ارتقای علمی خود هم که شده برای داوری وقت می گذارند و مقالات را با دقت بالاتری می خوانند. در این صورت کیفیت ژورنال های دانشگاه بالا می رود. به همین ترتیب اگر به هیئت تحریریه بگویند اگر بتوانید یک امتیاز خوب مثلا نمایه اسکوپوس را برای ژورنال بگیرید 4 امتیاز پژوهشی برای ارتقای شما در نظر می گیریم هیئت تحرریه بیشتر وقت می گذارند. اگر بگویند سردبیر یک ژورنال دانشگاهی که در ایندکس آی اس آی قرار گرفته هر سال یک امتیاز بزرگ دریافت می کند سردبیر بیشتر وقت و انرژی می گذارد. متاسفانه در آیین نامه ارتقای اساتید بیشتر از این که به این مسائل تکیه شود طی چند سال گذشته به امتیاز فرهنگی اهمیت داده می شد. ای کاش مسائل اعتقادی افراد را به این ارتقا گره نمی زدیم. عزیزی تعریف می کرد که یکی از همین اساتید که در شرف ارتقا به رتبه استادی بود برای دریافت امتیاز فرهنگی با اردوی راهیان نور به جبهه اعزام شد و دوستان محو رفتار ایشان شده بودند زیرا به محث پیاده شدن از ماشین به طرف یک سنگر رفتند چفه خود را کنار زدند و محکم به زمین سجده زدند و خلاصه فیلمی بازی کردند که منجر به امتیاز فرهنگی بسیار خوبی برای ایشان شد!
این را بگذارید کنار قوانین حمایتی از سردبیری و داوری و غیره متوجه می شوید که چه چیز اینجا مهم است و چه چیز مهم نیست و چرا ماباید جزو معدود کشورهای دنیا باشیم که لیست سیاه نیاز داشته باشیم
خادم 
جناب خادم. من قصد جسارت به مجلات وزین هینداوی را نداشتم مخصوصا در زمینه شیمی.  من هم از وضعیت اسفبار مجلات داخلی دل خونی دارم که چرا پول بیت المال را هدر میدهند و سعی در تقلید کار مجلات خارجی را دارند و بی دلیل فکر میکنند که نگارش مقالات به فارسی و داوری و سردبیری و چاپ مجلات، بخشی از کار دانشگاهی است .  تازه دانشگاههای دولتی ما هم همین کار را میکنند و پول بیت المال را هدر میدهند و تقلید دانشگاههای خارج را میکنند.  با یک حساب سرانگشتی اگر در دانشگاه بهشتی را ببندند و فقط صدهزار متر از زمینهای آنرا هر متر بیست میلیون تومان  بفروشند نزدیک به هفتصد میلیون دلار درآمد دارد و سالی هفده میلیون دلار  هم که خرج دانشگاه از بیت المال است هم صرفه جویی میشود و میتوان سالانه هزار دانشجو را فقط با پنج میلیون دلار به اوکراین فرستاد .  چرا تا حالا کسی به این فکر نکرده بود؟  
آقای ابوترابی عزیز 

لیاقت شما به عنوان عضو هیئت علمی بیشتر از آن است که مبلغ کذایی را به یک سیستم قلابی بدهید تا ارتقای استادیاری خود را به دانشیاری بگیرید. شما کیفیت بعضی ژورنال های هینداوی خصوصا در زمینه رشته شیمی را کنار ژورنال های با اصطلاح علمی پژوهشی داخل کشور بگذارید و بعد ببینید کدام یک بهتر عمل کرده اند. من می گویم راه اندازی دهها ژورنال برای دانشگاه های کشور پیش کیش فکری به حال وضعیت اسف بار چند ژورنال داخلی کنید که با وجود هزینه گزاف از جیب بیت المال کیفیت بالایی نداشته اند و  دنیای خارج مایل به ایندکس کردن غالب آنها نیستند. مگر ارتقای شما باید فقط از طریق مجلات اوپن تکست باشد؟ این گوی و این میدان! در حال حاضر هزاران ژورنال معتبر وجود دارد.
موفق باشید

آقای خادم در یک تحلیل اقتصادی نشان دادند که نشریات علمی که در دانشگاهها و جهاد دانشگاهی و انجمنهای علمی بزرگ کشور وجود دارند و مجلات کاغذی چاپ میکنند در ازای هر مقاله نزدیک 1200 دلار خرج دارند و بهتر است بجای این نشریات علمی از هینداوی و گروه نشریات آن استفاده شود که مقرون به صرفه است.  من پیشنهاد دیگری دارم و آن بومی سازی سیستم نشریات هینداوی است . یعنی مناسب است که نشریه مهندسی دانشکده فنی فقط یک منشی و ده آدرس ایمیل و ده سایت به این کار اختصاص دهد و بجای یک نشریه مهندسی مثلا ده نشریه در زمینه های مختلف مثل بیولوژی و تاریخ و ادبیات و روانشناسی و فیزیک و .... را در همین دفتر مجتمع کند.  نویسندگان مقالات مقاله خود را به یکی از ایمیلهای مربوطه ارسال کنند و بعد از چند روز منشی ایمیلی در پاسخ به آنها ارسال کند و ذکر کند که مقاله بعد از داوری قبول شده است و نویسنده باید به حساب شماره فلان مثلا سی صد هزار تومان واریز کند. بعد از ارسال پول ، مقاله در سایت مربوط به همان رشته منتشر میشود.  به این ترتیب نه تنها پول حقوق منشی در میاید و نویسنده مقاله خوشحال میشود بلکه درآمد خوبی هم برای دانشکده فنی دارد و نیازی به آقای هینداوی هم نداریم. به این وضعیت شرایط "برد- برد" میگویند. چراتا حالا کسی اینکار را نکرده است . من خودم حاضرم هر ماه دوتا مقاله برای آنها بفرستم و هرچه زودتر ارتقا بگیرم که از استادیار بودن خسته شده ام.
سلام
بنده از یکی از دانشگاه های دولتی فارغ التحصیل شده ام و هم اکنون نیز استادیار یکی از واحد های دانشگاه آزاد هستم. گرچه در گفت و شنود فوق برخی دوستان کمی جانبدارانه برخورد کرده اند اما به نظر اینجانب صحبت های برادر سینا به واقعیت نزدیک تر است. بدیهی است که نمی توان تعداد مقالات دانشگاه آزاد با بیش از چهارصد واحد و ده ها هزار هیات علمی و میلیون ها نفر دانشجو را با تعداد مقالات دانشگاه شریف با چند صد عضو هیات علمی مقایسه کرد.

حال می خواهم چند نکته را مطرح کنم:
1- برخی از مقالات دانشگاه آزاد درواقع متعلق به این دانشگاه نیست. به عنوان مثال شخصی دانشجوی دکتری دانشگاه دولتی و هیات علمی بورسیه دانشگاه آزاد است (کسانی که در دانشگاه آزاد رفت و آمد دارند می دانند که تعداد چنین افرادی بسیار زیاد و شاید بالای 60 درصد هیات علمی های دانشگاه آزاد است) این افراد یک یا دو مقاله مستخرج از پایان نامه شان را به اسم دانشگاه محل تحصیلشان منتشر می کنند تا بتوانند تشریفات فارغ التحصیلی را به انجام برسانند و مابقی مقالاتشان را به اسم دانشگاه محل کارشان (آزاد) منتشر می کنند تا بتوانند تشویق ریالی مقالات را از دانشگاه آزاد بگیرند بدون این که این مقالات واقعا ناشی از حمایت ها یا سیاست های دانشگاه آزاد باشد.

2- اساتید دانشگاه آزاد می توانند طرح پژوهشی تا سقف 15 میلیون تومان تعریف کنند که خروجی آن باید یک مقاله آی اس آی باشد (صرفنظر از ایمپکت و اعتبار مجله). بنابراین واضح است که تعداد مقالات آی اس آی بی کیفیت که در مجلات ضعیف چاپ شده اند در دانشگاه آزاد بالا می رود.

3- آن مجله ای که برادر احدی مثال زده اند گرچه ایمپکت بالایی دارد اما اگر به هیات تحریریه آن دقت شود خواهید دید که سردبیر آن از اساتید دانشگاه تهران است. این هم لینکش http://www.tums.ac.ir/faculties/jnouri این مسئله در مورد دیگر اعضای ایرانی هیات تحریریه هم صادق است. گرچه در سایت مجله نوشته شده که آنها عضو دانشگاه آزاد هستند ولی وقتی بررسی کنید می بینید که اینها اساتید بازنشسته دانشگاه های دولتی هستند که بعد از بازنشستگی به دانشگاه آزاد آمده اند یا این که بطور نیمه وقت با دانشگاه آزاد همکاری دارند.

موارد دیگری هم هست که اگر لازم شد می شود تشریح کرد.
دوست گرامی چرا از مغالطه مصادره به مطلوب استفاده می کنید من کجا گفته ام دانشگاه ازاد در کل محتوی ندارد؟ضمنا چرا مغالطه تعمیم جزء به کل را مرتکب میشوید و یک محصول را به کل نسبت میدهید؟
من کاری ندارم که مجلات رده یک داریم در دانشگاه دولتی یا نه شاید هم وجود داشته باشد این را باید دوستان نظر دهند اما شاخص های دانشگاه سنجی در دنیا زیاد هستند و دانشگاه ازاد در این شاخص ها  حرفی برای گفتن ندارد شما می توانید به اندازه کل روستاهای ایران واحد دانشگاهی داشته باشید و جمعیت دانشگاهتان را به چند میلیون برسانید در ان صورت دانشگاه هاروارد هم نسبت به شما عقب می افتد(در کمیت مقاله نه کیفیت)  برادر من اگر هدف مقایسه بین دانشگاه های دولتی و ازاد است که باید کل دانشگاه های دولتی با ازاد مقایسه شوند اگر هدف مقایسه بین دانشگاه تهران و دانشگاه ازاد است که خروجی هر دو دانشگاه باید بر جمعیتشان تقسیم شود اگر می خواهید دانشگاه تهران را بدون در نظر گرفتن جمعیت دانشجو مقایسه کنید باید با یکی از واحدها مقایسه کنید اخه این چه صحبتی است شما میفرمایید؟
دانشگاه دولتی واحد فلان شهر دانشگاه ازاد واحد فلان شهر اگر واژه دانشگاه ازاد را به تنهایی به کار میبرید باید واژه دانشگاه دولتی را هم به تنهایی به کار ببرید
اینها امار سازی است وضعیت دانشگاه ازاد بر همگان مشخص است دوست بنده در واحد علوم تحقیقات درس می خواند اما کلاسهای دانشگاه تهران را شرکت می کند می گفت اصلا قابل قیاس نیست.این از زبان خود دانشگاه ازادیهاست البته فقط یک مورد است نمیخواهم تعمیم جزء به کل بدهم اما :
1-اگر وضعیت چنین است و این دانشگاه اینقدر معتبر است چرا همه برای درس خواندن در دانشگاه دولتی ولو به صورت شبانه و مجازی سر و دست می شکنند؟
2-چرا در 5 رده بندی معتبر جهان اسمی از این دانشگاه نیست؟
3-یک چنین اعتبار علمی باید خروجی های متعددی از جمله اختراعات و اکتشافات جهانی متعدد داشته باشد انها کجا هستند؟
4-چرا رتبه های اول کنکور دانشگاه ازاد را برای ادامه تحصیل انتخاب نمی کنند؟
5-بر طبق کدامیک از قوانین و قواعد بشر (اماری ،علمی و...) یک دانشگاه با  مجموع واحدهایی در حد چند میلیون دانشجو را میتوان با یک دانشگاه با جمعیت 20 هزار نفر مقایسه کرد؟
6-سوال بسیار اساسی:هدف از رتبه بندی اصولا چیست؟مگر قرار نیست خروجی های یک دانشگاه را با اساتید و دانشجویان مشخص با موقعیت جغرافیایی مشخص با دیگر دانشگاه ها بصورت منصفانه مقایسه کرد تا به میزان پیشرفت انها پی برد؟
7-اگر متمایز بودن هر واحد دانشگاهی ملاک نیستنظرتان چیست  بیاییم کل دانشگاه های ایران را با هاروارد مقایسه کنیم و در جدول رتبه اول را به خود اختصاص دهیم
این گونه اقدامات جز برای امارسازی هیچ گونه ارزش دیگری ندارد ذره المثقالی این رتبه بندی ها ارزش ندارد واحد به واحد و دانشگاه به دانشگاه باید مقایسه شود نه کل دانشگاه اگر قرار بر این است اصلا چرا دانشگاه های ازاد اسم دارند ؟چرا میگوییم دانشگاه ازاد علوم تحقیقات؟وقتی اسمی بر دانشگاه میذاریم یعنی یک واحد مستقل است
شما هزار تا توجیه هم بیاری باز ارزش نداره چیزی که روشنه براش توجیه نمیارن برادر من
نمیدونم مگه فلان دانشجو رو نمیبینی نخبه است توی دانشگاه ازاده و...این مغالطات تعمیم جزء به کل رو خواهشا برای جامعه علمی حداقل استفاده نفرمایید (ما دانشجویان خوبی هم در ازاد داریم و....اینها مغالطه است خروجی واحد دانشگاهیت چه بود اون رو رو کن برادر سایتیشن مقالت  چقدره ایمپکت فکتورش چقدره و...)
این نوع امارسازی ها از جنس امارسازی برای توجیه نرخ بیکاری است با حرکت خودکار نمیتوانید نرخ بیکاری را پایین بیاورید با تغییر تعریف بیکاری نمیشه بیکاری رو کاهش داد این کارها بدترین نوع امارسازی است و تبعات بسیار سوئی دارد باید جلوی این کارها گرفته شود
مجددا به سهم خودم با قاطعیت این اقدامات را محکوم می کنم .انچه که عیان است چه حاجت به بیان است این قبیل اقدامات مثل این است که دوستان در روز روشن بیایند بگویند شب است بپرسیم چطور شب شده؟بفرمایند ما عقربه ساعتمان را خودمان بریدیم جلو!!!
این کارها این اقدامات  برای من و برای جامعه علمی در حد جوک هم نیست. نکنید این کارها رو دنیا به ما میخنده
یک دقیقه قبل جواب دادن فکر کنید
سینا 

اگر در اسکوپوس مجموعه مقالات منتشر شده در تمامی دانشگاه های آزاد را مقایسه کنید می بینید آنها اول هستند ولی اگر مثلا دانشگاه علوم و تحقیقات را ملاک قرار دهید بسیار عقب هستند. شما می گویید دانشگاه آزاد در کل محتوای ندارد نگاهی به محصول زیر آن دانشگاه بیندازید
International Journal of Environmental Science and Technology
این ژورنال رده یک دنیا است با ضریب IF بالای سه 
حال شما محض رضای خدا یک ژورنال از دانشگاه های دولتی مثال برن که رده سه یا رده دو باشد. این گوی این هم میدان این هم ادرس سایت 


دانشگاه آزاد فله ای کار می کند ولی خروجی هایی نیز دارد.

ناصر 
من چند شاخص از جمله شانگهای را بررسی کردم اکثرا دانشگاه تهران در این شاخص ها جزو 500 تا است من نمیدانم چگونه ممکن است دوستان صدها واحد دانشگاه ازاد را با چند میلیون دانشجو را کنار هم قرار داده باشند تا به رتبه یک برسند چنین چیزی منطقی نیست.
ضمنا سعی بر این بوده که با مقالات با کیفیت پایین وضع علم در ایران خوب نشان داده شود.
جناب اقای دکتر مهرداد رفته اند و بین چند تا شاخص بی اعتبارترین انها را پیدا کرده اند و واقعیت را چیز دیگری نشان داده اند ما حداقل 5 شاخص معتبر داریم که در سطح جهان معروفند و اثری از دانشگاه ازاد بین انها نیست(تایمز-کیو اس-وبومتریکس-شانگهای-یو اس و...)
ظاهرا دوستان علاوه بر امار سازی اخیرا شاخص سازی هم می کنند
این قبیل  کارها خیانت به کشور است و باید چیزی که هست دقیقا همان نشان  داده شود نه چیز دیگری
این نوع داده سازی باعث ناراحتی اساتید و دانشجویان دولتی و دلسردی انها می گرددد
از دوستانی که اطلاعاتی دارند خواهشمندیم جلوی این قبیل کارها را بگیرند ما حق نداریم شاخص ازخودمان دربیاوریم
باز هم تاکید می کنم این گونه رتبه بندی ها باطل و فاقد ارزش اند و از دید بنده محکوم هستند.
ضمنا با امار سازی وضعبت دانشگاه ازاد یا وضعیت علم در ایران بهبود نخواهد یافت.
۱۶ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۲ پیمان ثنائی
جناب سینا،‌ دانشگاه آزاد بر اساس آماری که ارائه داده بوده از رتبه دوم منطقه به رتبه اول رسیده است. این رتبه بندی آماری را احتمالا می خواسته که وضع دانشگاه آزاد در آن آمار خوب بوده است. این اتفاق نادری نیست. در دیگر رتبه بندی ها هم این اتفاق می افتد و می بینیم که دانشگاههای خوب ما در بسیاری از رتبه بندی های جهانی رتبه های بالای هزار را می گیرند ولی دانشگاههای بسیار ضعیف انگلیس رتبه های خیلی خوبی را دارند زیرا یکی از پارامترهای خیلی مهم در بعضی از رتبه بندی ها تعداد دانشجوی خارجی آن دانشگاه است و دانشگاههای ما هم این امتیاز را نمی آورند ولی دانشگاههای انگلیس امتیاز زیادی کسب میکنند.  بهر حال اینکه دانشگاهی از ایران رتبه اول منطقه را آورده جای خوشحالیست و اینکه روی این رتبه بندی چقدر باید تاکیید کرد حرف دیگریست.  قصد ندارم که به دانشجویان دانشگاه آزاد توهین کنم زیرا بسیاری از دانشجوهای خوب دانشگاههای دولتی در مقطع ارشد و دکتری فارغ التحصیل آزاد هستند ولی در کل وقتی دانشجوی بیشتر منجر به در آمد بیشتر برای یک دانشگاه می شود قاعدتا کیفیت دانشگاه کم می گردد و ما همه می دانیم که کیفیت اکثر واحدهای آزاد نسبت به دانشگاههای دولتی خیلی نازل است. بهرصورت نگران این رتبه بندی نباشید و به احتمال زیاد آمار و عدد سازی انجام نشده است و فقط به دلیل تعداد زیاد دانشجو و بزرگی فضای آموزشی از نظر متراژ و تعداد زیاد کل مقالات (نه تعداد به استاد یا تعداد به دانشجو)  امتیازات دانشگاه آزاد زیاد شده است و آقای دکتر مهراد هم که استاد دانشگاه شیراز هست در این مورد قطعا دخیل نبوده است.
با سلام
اخیرا رتبه بندی توسط دکتر جعفر مهرداد رئیس کتابخانه منطقه ای ارائه شده که دانشگاه ازاد را در مقام اول دانشگاه های ایران نشان می دهد
ضمنا این دوستان سعی دار ند با جعل امار و ارقام و فقط با در نظر گرفتن کمیت ناشی از جذب فله ای دانشجو روند رشد علم را در ایران بسیار فزاینده نشان دهند.
در مورد دانشگاه ازاد که همه از وضعیت علمی این دانشگاه اطلاع دارند و قرار دادن ان در رتبه اول دانشگاه های ایران بسیار تاسف بار بوده و این حرکت کاملا محکوم است
در مورد رشد علم در ایران هم کاملا وضعیت مشخص است و این کارها همه داده سازی است و به نوعی تقلب محسوب می گردد
بنده این حرکت دکتر جعفر مهرداد در تغییر دادن واقعیت را محکوم و تقبیح می کنم خواهشا این نوع دستکاری های اماری را هم بررسی و تعقیب نمایید

البته آقای مقصودی وزارت علوم هینداوی را در لیست سیاه قرار نداده و نمیدهد. و این لحن بیان شما مناسب نیست هرچند من با محتوای نوشته های شما موافقم.

و اما آقای مقدم: شما هم نقش تجاری و حتی سیاسی را در این زمینه کاملا منتفی ندانید. چونکه السویر، شپرینگر و.....هم صبغه ی تجاری بالایی دارند. و در زمینه ی سیاسی هم شما میبینید که این ناشران قسمتی از تحقیقات مارا برای چاپ تحریم کرده اند.

هینداوی از این لحاظ الگوی بسیار مناسب و یک امید برای ناشران و دانشمندان کشور ما است که این تفکر که کشورهای در حال توسعه هیچگاه نمیتوانند در این وادی قدم بردارند را شکسته است. سوال بی جواب این است که "چرا در ایران با اینهمه پتانسیلی که هست در اولین قدم یک انتشارات در حد هینداوی نتونسته گسترش پیدا کنه؟ حالا با همه ی معایبی که هینداوی دارد ."

قطعا هینداوی معایبی دارد و نظم کاری آن به اندازه ی السویر نیست. ولی برای شروع ، یک انتشارات از یک کشور اسلامی (ضعیفتر از ایران) بتواند به حد ی رشد کند که در زمره ی انتشاراتهای بین المللی جا پایی باز کند خیلی خوب است.

در ضمن شما فکر نکنید که السویر هم خیلی کار درست است چاپ مقالات تقلبی در بعضی از ژورنالهای السویر چندان سخت نیست.

دوستان به سایت السویر مراجعه کنند این انتشارات برای هرمقاله که به صورت اپن اکسس چاپ کند 3000 دلار طلب میکند. این بیانگر این است که در دراز مدت السویر توقع دارد از کلیه مقالات 3000 دلار از طریق اشتراک دانشکاهها و فروش موردی درآمد کسب کند.

فقط توصیه من به هینداوی این است که در راستای تثبیت و حفظ موقعیت بیشتر گام بردارد تا گسترش بیشتر.

توصیه من به ایرانیان عزیز مرتبط با این حرفه این است که از این مدل استفاده کرده و انشالله ما هم از همین نقطه در این حرفه حرفی برای گفتن داشته باشیم.

۱۱ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۲۱ محسن نوری فرد
مطلب جالبی بود.
جناب مقصودی 

دلایل شما رنگ و بوی علمی ندارد و فقط نگاه تجاری است و البته گاهی اوقات رنگ و بوی سیاسی نیز بخود می گیرد که جای تاسف دارد اگر حضرتعالی عضو هیات علمی دانشگاه باشید! و دنیای پاک علم را محدود به این تصورات غلط خود نمایید. 

هشت  دلیل مهم برای قرار گرفتن ناشر هینداوی در لیست سیاه وزارت علوم

1.       این اولین ناشر معتبر جهانی است که ژورنال های خود را در کشور ایالات متحده ثبت و در یک کشور اسلامی (مصر) توسعه می دهد. موفقیت این ناشر ممکن است باعث بد آموزی گردد و سایر افراد نیز که در کشور خود قادر به ثبت ژورنال نیستند از طریق کشورهای توسعه یافته اقدام به کار مشابه نمایند.

2.       موفقیت این ناشر و چند ناشر اوپن تکست مانند سیج باعث گردیده تا سایران ناشران دنیا در پی اوپن کردن منابع خود برایند و این کار بسیار به نفع کشورهای رو به توسعه است. این چیزی نیست که دنیای استکبار خیلی به آن علاقه داشته باشد بنابراین بهتر است نام این ناشر را در لیست سیاه وزارت علوم قرار دهیم تا تنش بین کشور ما و دنیای غرب از این بیشتر نشود.

3.       موفقیت مدل های این چنینی باعث می شود مدل قدیمی حاضر در کشور ایران مبتنی بر اعطای امتیاز ژورنال تنها به انجمن ها و دانشگاه ها به زیر سئوال رود و این چیزی نیست که سیاست گذاران وزارت علوم ایران را خوش آید.

4.       بازار ژورنال های علمی یک بازار 10 میلیارد دلاری است. چنان چه 50 شرکت مشابه هینداوی پا به عرصه ظهور گذارند و در کار خود موفق باشند درآمد آن از انحصار چند شرکت درآمده و نفع آن به جیب تمامی مردم دنیا می رسد. این چیز خوبی نیست. فراموش نکنید سهم کشور ما از این بازار 10 میلیارد دلاری صفر نیست بلکه منفی است چراکه ما برای عضویت در بانک های اطلاعاتی پول می پردازیم و درآمدی از بابت انتشار ژورنال های علمی پژوهشی داخل کشور به صورت بین المللی نداریم. اگر هینداوی موفق باشد ممکن است عده ای در کشور ایران بخواهند سهمی از درآمد آن را نصیب کشور ایران نمایند که این کار بسیار بد است زیرا ما نباید از این نوع درآمدها داشته باشیم بلکه باید به دنبال راه اندازی کارخانجات تولید ماکارونی, رب گوجه فرنگی و غیره باشیم.

5.       در حال حاضر افراد بسیارمجربی در کشور وجود دارند که می توانند با استفاده از سیستم های پیشرفته اوپن سورس هزینه های بالاسری چاپ مقالات را به حداقل ممکن برسانند و در این کار نیز موفق باشند. نمونه آن همین بانی این سایت جناب آقای دکتر قدسی است که تبهر ایشان در نرم افزارهای لتکس زبان زد خاص و عام است. خدای ناکرده اگر ایشان بتوانند چند ژورنال در زمینه علوم کامپیوتر راه اندازی کنند و خیلی سریع به ایندکس های مهم دنیا نیز دست یابند ممکن است این کار باعث تشویش اذهان عمومی, ایجاد جو بدبینی و غیره گردد. پس بهتر است وزارت علوم ایران ابتکار عمل را به دست گیرد و جلوی موفقیت آقای احمد هینداوی را بگیرد.

6.       از آنجا که سیستم اوپن تکست شانس بیشتری برای موفقیت در کار خود دارد  محققین بیشتری به محتوای مقالات منتشر شده در آن دارند تا آنجاکه بعضی ادعا می کنند که یک مقاله اوپن تکست تا 600 درصد شانس بیشتری برای استناد شدن دارد رقابت در این عرصه برای چند ناشر تجاری معروف سخت تر می گردد و این چیز خوبی نیست بنابراین ما نیابد اجازه دهیم چنین ایده ای رشد کند.

7.       طی ده سال گذشته ده ها شرکت در عرصه فن آوری اطلاعات پا به عرصه ظهور گذاشته اند که درآمد سالانه هر کدام به تنهایی از درآمد سالانه فروش نفت و گاز و ذخایر زمینی دولت ایران بیشتر است. شرکت هایی مانند گوگل, آمازون, ایبی و غیره همگی از این دست هستند. متاسفانه سهم ما از این تیپ شرکت ها صفر بوده است. شرکت هینداوی نیز مدلی مشابه بسیاری از شرکت های دانش بنیان دارد که از تفکر زیبای خود برای موفقیت در عرصه علوم استفاده کرده است. این فرد به بعضی از محققین سرشناس  3000دنیا  دلار پول می دهد تا برای ژورنال های ایشان مقاله مروری بنویسند. مقاله مروری باعث افزایش ضریب ایمپکت فاکتور می گردد و شانس دریافت ایندکس های مهم خود را افزایش می دهد. این نوع موفقیت ها برای جامعه علمی کشور ما سم است و باید جلوی آن را گرفت.

8.       آقای احمد هینداوی یک فرد مسلمان است. غالب ناشرین موفق دنیا غیر مسلمان هستند. این چیز خوبی نیست که محققین ما در کشور در ژورنالی مقاله بنویسند که بخشی از سود آن نصیب یک مسلمان شود بنابراین بهتر است نام این ناشر در لیست سیاه وزارت علوم قرار گیرد.

هینداوی با سه میلیون دلار سود نیم سالانه پر سود ترین ناشر دنیا است و السویر با چند میلیارد دلار سود سالانه بدبخت ترین ناشر دنیا است. فکر نمی کنید تیتر عنوان خبر غلط باشد؟

هزینه چاپ مقاله در ژورنال های منتشر شده از سوی دانشگاه های وزارت علوم و فن آوری

آیا تا کنون از خود پرسیده اید هزینه چاپ مقاله در ژورنال های داخل کشور که توسط دانشگاه های بزرگ اداره می شوند چقدر است؟ در اینجا تحلیل ساده ای ارائه می شود که شاید برای خوانندگان جالب باشد

اگر نگاهی به لیست ژورنال های علمی و پژوهشی وزارت علوم ایران بیندازید معمولا هر سه ماه یک بار منتشر می شوند. هر ژورنال به طور متوسط بین 5 تا 10 مقاله منتشر می کند. فرض کنید میانگین آن هشت مقاله باشد.

فرض کنید نرخ قبولی این ژورنال ها حدود 25 درصد باشد در این صورت درهر سه ماه 30 مقاله مورد داوری قرار می گیرد. هر مقاله برای سه داور فرستاده می شوند. متوسط هزینه داوری با احتساب نرخ دلار 3000 تومان حدود 10 دلار است که البته دانشگاه آزاد بسیار بیشتر می پردازد ولی چون بعضی دانشگاه ها به داورها هزینه پرداخت نمی کنند ما همان 10 دلار را در نظر می گیریم که می شود 30 دلار برای هر مقاله و یا 900 دلاردر هر سه ماه . از طرفی حق مدیریت ماهانه سردبیر این ژورنال ها حدود 200 دلار در ماه در نظر گرفته می شود که در سه ماه می شود 600 دلار. در دفتر هر ژورنال معمولا سه کارمند به طور متوسط کار می کنند که حدود یک میلیون تومان حقوق و مزایا در ماه می گیرد که می شود 3 میلیون تومان در سه ماه یا 1000 دلار در سه ماه و برای سه کارمند می شود 3000 دلار. هزینه اجاره و چاپ 500 نسخه و سایر اقلام را که 4000 دلار در نظر بگیریم روی هم می شود حدود 9500 دلار و اگر این قلم را بر تعداد 8 مقاله تقسیم کنیم هزینه متوسط هر مقاله می شود 1200 دلار

از مجموع صدها ژورنال علمی پژوهشی منتشر شده توسط دانشگاه های معتبر کشور کمتر از 40 ژورنال آن توانسته اند به ایندکس های معتبر دست یابند. آیا این سیستم بهینه است؟ اگر مدیریت تمام این ژورنال ها را بدون تغییر در سردبیر و اعضای هیئت تحریریه این ژورنال ها را به آقای احمد هینداوی واگذار کنیم و به ازای انتشار هر مقاله 500 دلار به انتشارات بپردازیم در این صورت نه تنها به ازای هر مقاله 700 دلار به نفعمان است بلکه به سرعت می توانیم ایندکس های معتبر را نیز دریافت کنیم. این هزینه می تواند به صورت قرارداد کلی با انتشارات صورت پذیرد و نه انتشارات هیندوای بلکه بسیاری از انتشارات های دیگر نیز از این کار استقبال می کنند ولی بعضی از آنها نظیر السویر به خاطر تحریم ها نمی توانند در حال حاضر همکاری نمایند.

دانشگاه آزاد اسلامی قبلا به این ایده فکر کرده و مدیریت 10 ژورنال خود را به اشپرینگر سپرده است. لطفا به وزارت علوم اطلاع رسانی کنید. سیستم فعلی دانشگاه های کشور نه تنها بهینه نیست بلکه کارآمد نیز نمی باشد.

لطفا فکر کنید امسال هینداوی تهدید نیستند فرصت هستند.

 

 

شرکت هینداوی ظرف سه سال گذشته تعداد بسیار زیادی ژورنال راه اندازی کرده و تبلیغات وسیعی را نیز برای جذب مقاله انجام داده است. عبارت خانه هرزنامه یا (House of spam) را آقای جفری بیل بر این شرکت نهاده است. مسئله مقایسه حاشیه سود شرکت هینداوی با شرکت بزرگی نظیر السویر مانند مقایسه سیب با پرتغال است. این شرکت در مقیاس کوچک در حال حاضر کار می کند و می تواند حاشیه سود بالا داشته باشد و لی وقتی اندازه شرکت بزرگ شود هزینه های بالاسری به شدت افزایش یافته و حاشیه سود خالص کاهش خواهد یافت. برای داشتن مقایسه مناسب بهتر است هینداوی را با شرکت هم اندازه آن یعنی سیج (SAGE) مقایسه کنیم. شرکت السویر ممکن است در حال حاضر اقدام به تغییر در ساختار خود شده است و بسیاری از مقالات خود را به صورت اوپن اکسس ارائه می دهد. شاید این بزرگترین موهبتی باشد که نصیب کشورهای رو به توسعه ما نند کشور ایران گردد و دلیل اصلی آن نیز ظهور شرکت هایی نظیر هینداوی است. 

البته شرکت هینداوی از مجموع 555 ژورنال خود تنها حدود 30 ژورنال آی اس آی دارد و حدود 180 ژورنال ایندکس شده در اسکوپوس دارد و مابقی ژورنال های آن به برکت عبارت ایمیل اسپم رو به گسترش است حالا با کیفیت و یا بدون کیفیت قضاوت با شما ست ولی نکته جالب اینجا است که اگر ما ایمیلی از السویر مبنی بر معرفی یک ژورنال جدید بفرستد اسپم تلقی نمی شود ولی اگر همین ایمیل را هینداوی بفرستد اسپم است البته ابن منطق کارمند همین شرکت های بزرگ آقای جفری بیل است.



امید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی