Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

۸ مطلب در بهمن ۱۳۸۸ ثبت شده است

سایت تقلب برای اساتید

Faramarz Ashenai Ghasemi | جمعه, ۳۰ بهمن ۱۳۸۸
روزی یک کشاورز نسبتاً مرفه، چند نفر را استخدام کرد که چند شبانه روز مراقب گندمهای به بار نشسته اش باشند، تا نوبت دستگاه جمع آوری محصول به او برسد. وقتی می خواست آنها را ترک کند، به آنها گفت:"یک وقت نشینید برای خودتان هی گندم بو بدید و بخوریدها!" آن چند نفر هم پس از ترک کشاورز قصه مان، رو به هم کردند و گفتند:"مگر گندم را هم می شود بو داد و خورد!" و نشستند به انجام دادن فعلی، فعلی که نباید به انجامش می نشستند!
حالا ماجرا شده ماجرای این سایت! متأسفانه وقتی به برخی که در به در دنبال چاپ یک مقاله هستند، درباره این سایت صحبت می کنم، دیر یا زود، مستقیم یا غیرمستقیم، از من میزان صحت، سرعت و سلامت(!) فرآیند چاپ مقاله در نشریات کم ارزشی را که در این سایت هراز چندی معرفی می شوند، جویا می شوند که به ازای دریافت پول، حاضرند هر دستنوشته ای را به زیور طبع بیارایند!
از این جالبتر، برخی از دیگر دوستانی هستند که مرا به انجام کار مشترک(!) دعوت می کنند. یکی از این عزیزان چندی پیش می گفت که اگر کمی کمکش کنم، تعداد زیادی مقاله با هم چاپ خواهیم کرد. پرسیدم: "چگونه؟" و او توضیح داد:"ببینید، من مدتی است به این نتیجه رسیده ام که نه ما امکان چاپ مقاله را به علت ایرانی بودنمان در نشریات ISI داریم، نه امکانات جدید و مجهز برای تست و نه دانشجویان مناسب. به همین خاطر من الان مدتی است که روی چند مقاله(!؟) کار کرده ام(!!) و با توجه به اینکه شما با کامپیوتر آشنایی دارید، مطمئن ام که می توانید شکلهای آنها را طوری اصلاح(؟!) کنید که کسی بو نبرد که آنها از جایی به امانت(!!) گرفته شده اند." پرسیدم:"حالا اگر یک وقتی قضیه لو رفت چی؟!" و ایشان جواب دادند:"اصلاً جای نگرانی نیست، چون اولاً نویسنده این مقالات استاد راهنمای خود من بوده که چند سالی هست که فوت شده(!)، ثانیاً یک وب سایتی هست که گزارش این دزدی ها را می دهد و من هم مرتب دارم تعقیب می کنم، اما تا به حال که اتفاق خاصی برای کسی نیفتاده(!!!)."
به قول آن بابا، چه فکر می کردند آن دوستان راه انداز این سایت و حامیانشان و چه دارد می شود! مسلماً هریک از افرادی که جویای چنین مجلاتی هستند، شاید با چاپ یک و تنها یک مقاله ISI کل زندگی شان عوض بشود. اما مگر با راههای نامناسب دیگر مسیر زندگی آدم، تغییر نمی کند!؟ چرا اصرار داریم در همه چیز نامبر وان(!) باشیم، در حالی که نامبراِند(!) هم نیستیم؟
براستی به کجا می رویم، چنین شتابان!

با احترام
فرامرز آشنای قاسمی




تعداد مقالات مسولان کنفرانس

کیارش بازرگان | چهارشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۸۸

آقای دکتر ... که دو مقاله پذیرش شده در یکی از کنفرانسهای داخلی دارند
این نوشته را برای من و جمعی از همکاران فرستادند:

(ابتدا موافقت کردند که نام ایشان برده شود ولی بعدا پشیمان شدند)

با سلام و ضمن تشکر از راه اندازی وبلاگ استادان علیه تقلب
اخیرا نتایج پذیرش مقالات سومین کنگره ..... اعلام شده است که یک جنبه عجیبی دارد:

  • تعداد مقالات پذیرفته شده دبیر علمی کنفرانس: 32 مقاله!!!!
  • * تعداد مقالات پذیرفته شده برای سخنرانی دبیر علمی کنفرانس: 6 مقاله از 46 یعنی 13 درصد کل مقالات!!!

این گونه موارد مصداق چیست؟ میشود مصداق تقلب یا سو ء استفاده و اخلاق غیر آکادمیک باشد؟ فکر میی کنم اگر به اینگونه موارد و سوئ استفاده ها هم در وبلاگ پرداخته شود بهتر خواهد بود. آدرس و لینک کنفرانس:

سایت کنفرانس: ...

لینک نتایج داوری:
...



و جواب من این است:

سلام

بله نکته مهمی رو اشاره کردید. در کنفرانسها ممکنه تا مثلا حداکثر پنج مقاله از اعضای هیات داوری قبول بشوند ولی ۳۲ مقاله دیگر با هیچ عرفی فکر نمیکنم درست دربیاید.

در یکی از کنفرانسهایی که من سه سال پیاپی در هیات داوری اش بودم،
(International Conference on Computer Aided Design - ICCAD)

قانون داخلی کنفرانس تصویب شد که از اعضای هیات داوری کسی نمیتوانست بیش از سه مقاله ارسال کند (و بعد از ارسال و قبولی مقاله هم کسی حق نداشت اسامی نویسندگان را عوض کند) و رییس هیات داوران هم معمولا محدودیتهای بیشتری را روی خود اعمال میکنند.

سال قبل از آن محدودیت پنج مقاله بود ولی باز هم این شاءبه وجود داشت که اعضای کمیته داوری یا بر حسب تعارف یا به صورت ناخودآگاه یا حتی بدتر، با هوای همدیگر را داشتن و پارتی بازی کردن مقاله های خودشان را بیشتر قبول میکنند. این نکته را هم باید بگویم که قبل از خود جلسه داوری، هر یک از اعضای کمیته داوری بدون اینکه داوری بقیه را ببیند، نظرات خود را درباره هر مقاله در سیستم وارد میکند (بدون دیدن اسم نویسندگان یا دانشگاهشان). از شب قبل از جلسه حضوری اعضای هیات داوری، نظرات دیگر اعضای کمیته درباره مقاله های مربوط به آن کمیته در دسترس اعضای کمیته قرار میگیرند و در جلسه حضوری هر کسی راجع به مقاله ای که داوری کرده نظر میدهد و بعد از بحث تصمیم گیری میشود. در تمام این مدت کسی جز دبیر کنفرانس از اسامی نویسندگان مقاله با خبر نیست. فقط در مواردی که احتمال تقلب داده میشود یا دلیل محکمی برای فهمیدن اینکه نویسنده مقاله کیست، فقط رییس کمیته مقاله از نام نویسندگان مطلع میشود و تصمیم میگیرد که آیا مقاله با توجه با داده های موجود باید رد شود یا نه.

این نکته را هم بگویم که همه کنفرانسها این طور داوری نمیشوند. مثلا در کنفرانس اف پی جی ای، اسامی نویسندگان معلوم است. و بر خلاف آی سی کد که هر داوری حداکثر سه سال متوالی میتواند در هیات داوران باشد و حداقل سه سال باید از داوری کنار بکشد، در کنفرانس اف پی جی ای بعضی داوران هستند که سالهاست در کمیته داوری هستند. نکته مهم این است که شاءبه پارتی بازی وجود نداشته باشد همانطور که مثلا در هیات داوران کنفرانس اف پی جی ای یکبار این بحث مطرح شد که اروپاییها فکر میکنند این کنفرانس بیشتر تمایل به پذیرش مقالات از دانشگاههای امریکا دارد تا اروپا و در جلسه بحث شد که آیا چنین است واقعا و چه باید کرد که این دید از بین برود.

این نکته هم مهم است که در تمام کنفرانسها - تاکید میکنم تمام کنفرانسها - وقتی مفاله یک نفر یا حتی مقاله کس دیگری از همان دانشکده - در کمیته مورد بحث قرار میگیرد، شخص باید از جلسه بیرون برود. هیچگونه دسترسی به داوری بقیه هم ندارد و نخواهد داشت.


مهم این است که کل روش داوری تا حد ممکن شفاف باشد تا شاءبه پارتی بازی پیش نیآید. عقل جمعی باید این را بفهمد که اعتبار کنفرانس مهمتر از منافع شخصی است.


به هر حال امیدوارم به این گونه مسایل بیشتر دقت کنیم و بحث کنیم. مسلما هر قانونی را برای سیر داوری مقالات در نظر بگیریم معایبی خواهد داشت - از جمله رد کردن مقالات خوبی از هیات داوران - که باید دید آیا با توجه به فرهنگ غالب جامعه دانشگاهی ما آیا محاسن این روش از معایبش بیشتر است یا نه. و البته این قوانین هم باید هر چند سال یکبار عوض شوند که جلوی سوء استفاده های احتمالی گرفته شود.


متشکرم

کیارش



ایزار جدید IEEE برای تشخیص تقلب

محمد قدسی | پنجشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۸۸



بر روی تصویر کلیک کنید.

با تشکر از دکتر بهروز پرهامی

تجهیز برعلیه سرقت ادبی در IEEE

قاسم جابری پور | پنجشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۸۸
با توجه به اینکه در سال گذشته 135 مورد سرقت ادبی در مقاله های ارسال شده یا چاپ شده در نشریات آی-ای-ای-ای کشف شده این انتشارات تصمیم گرفته است تا از این پس از ابزاری به نام کراس چک برای کنترل مقاله های دریافتی استفاده کند.
متن کامل خبر را در اینجا بخوانید (با تشکر از پروفسور پرهامی).ج

تولید علم با سرعت نور

قاسم جابری پور | پنجشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۸۸
پولکی های الکی (منظورم همان بی (ببخشید کم) اعتبارهایند) به التماس افتاده اند. جالب است که اعلام کرده اند (به پیام الکترونیکی زیر توجه کنید) که اگر تا 22 ماه های فرد مقاله بفرستید در همان ماه چاپ می شود!! پس تولیدکنندگان علم (به خصوص در جویبار!)بشتابند

Dear prof.,

The Praise Worthy Prize is a publishing House with a particular vocation for the field of sciences. This Company is publishing the International Review on Computers and Software(IRECOS), (www.praiseworthyprize.com/IRECOS.htm ) which is delivered bi-monthly.
I would like to invite you to submit a paper to the Editorial board of the Review for publication.

Unpublished papers and extended versions of papers presented at conferences may be submitted for publication. Full instructions can be found on the web site (www.praiseworthyprize.com/IRECOS_authors.htm).

The Editorial Board guarantees a very short review process. Any accepted paper will be published within two months from the submitted date.

After a manuscript has been accepted, and the author has been notified of acceptance, the author or the author's organization should buy 4 copies of the Review issue (4x40 = euros 160 + shipment costs), to cover part of the publication cost.

Our deadlines are the following:

Manuscript received within 22.03.2010 if accepted, will be published on the March 2010 issue of the Review

Manuscript received within 22.05.2010 if accepted, will be published on the May 2010 issue of the Review

Manuscript received within 22.07.2010 if accepted, will be published on the July 2010 issue of the Review

In order to plan our work, if you intend to submit your paper for the publication on the March Issue of the Review, please, answer this e-mail as soon as possible.
در راه برگشت از سر کار اخبار رادیو CBC 1 (که در Edmonton پخش می شود)داعلام کرد که سه دانش آموز در امتحان درس ریاضی در سال آحر دبیرستان تقلب کرده اند. گوینده ادامه داد که نه تنها امتحان این درس برای این سه دانش آموز باطل شده بلکه به احتمال زیاد اجازه نخواهند داشت که تا یک سال دیگر در امتحان شرکت کنند (یعنی اخذ دیپلم یک سال تاخیر) به علاوه در دیپلم آنها ذکر خواهد شد که اینها تقلب کرده اند.
تا آنجایی که من میدانم این یعنی به احتمال خیلی زیاد هیچ دانشگاهی به آنها پذیرش نخواهد داد.
این هم لینک نیز خبر این ماجرا.

آیا برخورد با اتفاقات مشابه در ایران اینگونه است؟ اینکه همچین اتفاقی به عنوان خبر از رادیو پخش شود چقدر است؟

یادداشت‌های «یک ایرانی در آمریکا»

محمد قدسی | شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۸۸

آقای دکتر محمدرضا اعلم، مدرس دانشکده‌ی مکانیک دانشگاه ام‌آی‌تی بلاگی دارند که در آن در مورد دزدی علمی در ایران مطالب جالب و آموزنده‌ای نگاشته‌اند که نظر خوانندگان محترم را به آن جلب می‌کنم.
اتفاقاتی در چند ماه گذشته افتاد و موضوع تقلب علمی از بحث داخلی دانشکده ها و شورای دانشگاه به مجله نیچر رسید. ما میخواستیم ایرانی ها در نیچر با نام و آدرس ایرانی خود مقاله دهند و زد دیگران نام ایرانی ها را در نیچر گذاشتند آن هم چطور! من کار به انگیزش کار مجله نیچر ندارم. کاری به اسامی هم ندارم چون همان مجله هفته پیش کشور چین با یک و نیم میلیارد اسم و آدم را هدف قرار داد و فردا نوبت دانشگاه های خودشان هم فرا می رسد. موضوع یک موضوع فرا ملیتی است. موضوع این است که چند نفر محقق لازم داریم و چند نفر تولید می کنیم؟ اگر تولید بیشتر از نیاز شد یا در انبار می ماند، یا صادر می شود! زمان نیوتون هم که نیست دو نفر باشند و همه علم دنیا را بچرخانند آن هم با نامه نگاری با سرعت اسبهای نامه بر. دنیا عوض شده و چالش ها روز به روز رنگ عوض می کنند. اینکه همه باید پروفسور شوند و همه دکتر بشوند و همه مهندس، و حتما در این میان پولدار هم از آب در بیایند و ویلا هم داشته باشند و سفرهای متعدد هم بروند و آسمان خراش صاحب شوند و گرانت بیاورند و به دیگران نان دهند و دیگران را مدیون خود بکنند و ... نمی شود. بلی، نمی شود. محققان با کیفیت و بی کیفیت (دور از جان شما) ژورنالهای با کیفیت و بی کیفیت هم پیدا می شوند و زندگی جریان دارد. 

یادم می آید وقتی دانشگاه قبول شدیم تا یکسال پز رتبه و رشته و دانشگاه می دادیم. بعد هم که استاد شدیم پز مجله تراز اول و دانشجوی تاپ داشتن می دادیم. الان هم آمدیم تا بگیم جزیره کیفیت هستیم! واقعا هستیم؟ بلی هستیم. فارغ التحصیل های دانشگاه های تهران و شهر های بزرگ ایران همه جای دنیا مشتری دارند. بعضی ها از هاروارد و پرینستون و ام آی تی سر در می آورند بعضی ها هم از دانشگاههایی که فارغ التحصیل های آنها را در دانشگاهها راه نمی دهند ولی در صنعت به سرشان قسم می خورند. اما همه این دستاوردها که با تمام وجود از آنها دفاع خواهیم کرد در مکان مقدس دانشگاه بدست آمده اند که اکثریت ساکنین آن طالب علم بوده اند و بس و تجارت را به هر نوعی که باشد از در دانشگاه به داخل راه نداده اند. وزارت متبوع علوم (ونه بازرگانی و ...) هم جز این انتظار ندارد. حال در سالهای گذشته عده ای پیدا شدند و دانشگاه و دانشجو و علم و مقاله نویسی و پایان نامه نویسی را به مسخره گرفته و به ابزار تجارت تبدیل کردند. چه اتفاقی باید می افتاد؟ همین که شد. دانشگاهها هم در ممیزی ها قوانینی وضع و لازم الاجرا کردند تا راه را بر سودجویان ببندند. از جمله: چاپ مقاله در ژورنال هایی امتیاز بالا و در ژورنالهایی امتیاز پایین و در ژورنال هایی اصلا امتیاز ندارد. پنج مقاله کنفرانس یک مقاله ژورنال هم نمی ارزد (کنفرانس محل گپ زدن و با خبر شدن از کار دیگران و پسخوراند گرفتن است نه محل داوری دقیق). اما این ژورنالهای با ارزش و کم ارزش و بی ارزش کدامند؟ اینکه چرا این القاب را گرفته اند سیر تاریخی است نه اتفاق یک روزه و وابسته به یک فرد یا وبلاگ! مگر ما می گیم ماشین بنز خوبه یا پراید؟ مشتری خود داند .... مردم می گن: پراید نه ایمنی داره، نه سیستم داره، نه جا داره و نه ... به همین پولی که دادیم می ارزه و خدا قسمت کنه وزیر و وکیل و کارخونه دار و تاجر عمده بشیم و بنز سوار شیم! 

حالا می رسیم به عنوان این پست: مدتی پیش از ریاست جمهوری دستور فرمودند که در دانشگاهها و ادارات دولتی نوشابه گاز دار مصرف نشه. ضرر داره دیگه؟ نه؟ بازار فروش دلستر داغ شد و ما هم شدیم یه پا ماءالشعیر نوش! حالا باید نوشاب و زمزم و کوکا بیان بگن چی؟ ما هم در دانشگاه ممیزی داریم و کمیته ارتقا داریم و ... که گفتن در فلان مجله بنویسید نمره نداره. گاز داره، ضرر می رسونه! چون در طول سالها فهمیدیم که نوشابه گاز دار فقط با پیتزا خوبه و با قیمه و قورمه سبزی دانشگاه نمی سازه. این موسسات عزیز هم که ظاهرا ناراحت می شوند کسی بهشون انتقاد کنه یهو دیدن که از ایران دیگه مقاله نمی آد و درآمد نفتشون رفته جای دیگه! بعضی از ایرانیهای عزیز هم که در این مجلات مقاله می دادن دیدن که وای دیگه نمیشه اینجوری ارتقاء گرفت! خب چیکار باید بکنن؟ من می گم: آقا بروید و خودتونو درست کنید. بروید خودتونو قوی کنید و با کیفیت کارکنید. کارخونه ای که محصول بی کیفیت تولید می کنه در یک سیر تاریخی ورشکست می شه: البته در اقتصاد آزاد نه اقتصادی که ماشین پیکان اسطوره اش باشه ....

موفق باشید!