Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

کسی که بدون عدد ماندگار علم اعداد شد

PaP-admin | پنجشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۶

کسی که بدون عدد ماندگار علم اعداد شد

وبلاگ > آخانی، حسین - مریم میرزاخانی آنقدر شانس داشت که اگر جوانمرگ هم شد، بلند آوازه هم شد. همه اعتراف کردند او دانشمند بود، بدون آنکه بدانند دانشمندیش را در علم اعداد، بدون بالا بردن اعداد مقالاتش کسب کرده باشد.

خبر جانکاه مرگ مریم میرزاخانی همه را شوکه کرد. بخصوص جوانمرگ شدنش خیلی غم انگیز بود. من تجربه جوانمرگی برادرم را در 20 سالگی، آن هم توسط سرطان تجربه کرده‌ام. می دانم این هیولا چیست، به هر جای بدن ممکن است حمله کند، و هر کسی را، در هر سنی و هر در نقطه‌ای از عالم ممکن است هدف قرار دهد.

ایرانی‌ها به مریم افتخار می‌کنند. او اولین زن در تاریخ ریاضی است که تا امروز برنده جایزه فیلدز شده است. این به تنهایی کافی است که همیشه به داشتن چنین انسانی ببالیم. البته گوشه دردناک ماجرا این است که کشور ما که ایشان را از آن خود می‌داند وحتی رئیس جمهورمان هم برای گرفتن جایزه و هم برای درگذشتش نامه می‌نویسد، ولی فرزندش، آناهیتا را ایرانی نمی‌دانند. بگذریم این فعلا مسئله من نیست.

به عنوان یک دانشگاهی که هر روز باید با تعداد مقالات خود حضورش را در دانشگاه ثابت کند، رفتم و سری به پروفایل حرفه‌ای خانم میرزاخانی زدم. در سایت webofknowledge (جایی که در آن مقالات آی اس آی فهرست می‌شوند) اگر فقط نام Mirzakhani M را جستجو کنید 20 مورد می‌یابید. با چک کردن عنوان مقالات به زودی در می‌یابید که اینها بیش از دو نفرند. یکی محمود است که مقالات فیزیک دارد و دیگری مریم. به ناچار جستجو را فقط با نام Mirzakhani Maryam ادامه می‌دهم. با کمال تعجب فقط 10 مقاله بیشتر دیده نمی‌شد. از این ده مقاله 5 مقاله قبل از پروفسوری ایشان تا سال 2008 است و 5 مقاله هم در 9 سالی است که به درجه استادی رسیده است. البته خانم میرزاخانی مقالاتی هم در مجلات غیر آی اس آی دارد. چون در سیستم خودمان به چنین مقالاتی بهای چندانی داده نمی‌شود به آن نپرداختم. نام او حتی در لیست دانشمندان آی اس آی هم نیست. سپس گزارش ارجاع ((citation report را انتخاب می‌کنم، با کمال تعجب پروفایلی را که می‌بینم در حد یک استادیار معمولی در دانشگاه‌های ایران است. حتی دانشجویان بسیاری هم در ایران هستند که خیلی بالاتر از مریم میرزاخانی هستند. دانشجویان و استادان بعضی رشته‌ها (بخصوص شیمی) در کشور کم نداریم که در یک ماه می‌توانند چنین پروفایلی را پر کنند. اینجاست که شک می‌کنم. نکند توطئه‌ای در کار است که این دخترک جوان با این تعداد کم مقاله را چنان جایزه مهمی داده‌اند و در استنفورد استخدامش کرده‌اند؟ چگونه شده است که دانش آموخته هاروارد که در 31 سالگی به بالاترین درجه دانشگاهی در معتبرترین دانشگاه جهان رسیده فقط با 5 مقاله آی اس آی استاد تمام شده است؟ با این تعداد اندک مقاله و ارجاع می‌گویند یک نابغه ریاضی؟ چه اتفاقی افتاده است؟ حتما اشکالی در کار است.

تردید ندارم اگر خانم میرزاخانی با این تعداد مقاله به دانشگاه‌های معتبر خودمان می‌آمد، اول معلوم نبود که با استخدامش موافقت کنند. اگر هم با پیگیری و سفارش هم استخدامش می‌کردند باید در همان سال‌های اول حجم بالایی از تدریس را پر می‌کرد و برای گذراندن از مرحله پیمانی به رسمی آزمایشی هر بار حداقل دو مقاله می‌داد. کل پولی هم که به او در این چند سال تا مرحله دانشیاری می‌دادند شاید در بهترین حالت از 10 میلیون تومان تجاوز نمی‌کرد و با آن می‌توانست شاید یک کامپیوتر بخرد و در یک کنفرانس شرکت کند. بعد باز اگر شانس یاریش می‌کرد و به اندازه کافی اخلاقش خوب بود و مدیر و دانشجویی هم از او آزرده نمی‌شد در بهترین حالت در 40 سالگی با این تعداد مقاله شاید می‌توانست یک دانشیار شود و اگر مشکل گزینشی نداشت استخدام رسمی شود.
اینها را برای این ننوشتم که در رزومه مریم میرزاخانی شک کنید. من نیک می‌دانم آنهایی که به او جایزه فیلدز داده‌اند بسیار سخت گیرند و خود را بد نام نمی‌کنند. رشته من ریاضی نیست و اصلا سر در نمی‌آورم که او چه گفته است. اینها را گفتم تا تلنگری بشود به مسئولین وزارت علوم و دانشگاه‌های خودمان. بساطی داریم در ایران: برای ارزیابی آثار علمی اتفاقا با کمک علم اعداد چنان شما را درگیر می‌کنند و اگر بخواهند به شما پژوهانه‌ای، جایزه‌ای بدهند، شما راهی ندارید جز تا می‌توانی به هر روش راست و غلطی تعداد مقالات را بالا ببری. کمیته‌های ارزیابی - اگر چه به تازگی هم معیارهای جدی تر مانند ظریب تاثیر و H-Index را وارد ارزیابی‌های خود کرده‌اند (که اینها هم پایه عددی دارند) - همچنان تعداد مقالات شما را می‌شمارند و بر اساس آن به افراد پژوهانه و جایزه می‌دهند. نتیجه این می‌شود که استاد نمونه کشوری کسی انتخاب می‌شود که در رشته گیاهشناسی اسنفاجی را پیدا می‌کند و مدعی است کشف جدیدی کرده است و مقاله می‌نویسد! کسی در آن کمیته انتخاب برگزیدگان استادان نمونه کشوری نیست سری به مقالات ایشان بیاندازد که اینها به کار علم نمی‌آید و این بنده خدا بهتر است برود در جایی که استعدادش را دارد زندگی بگذارند. به زور که نباید ردای استادی به تن گیاهشناسی کرد که اسفناج را هم نمی شناسد، او را زحمت ندهید تا هم به خودش ظلم کند و هم به بچه‌های ما.

وزارت علوم و دانشگاه‌های ما نیاز جدی به بازنگری دارند، در همه چیز، در هیئت‌های ممیزه (بخصوص)، در انتخاب مدیران، در نوشتن آیین‌نامه‌ها و در گزینش دانشجویان و اعضای هیئت علمی. نمی‌گویم انقلاب کنید، نمی‌گویم همه چیز را دور بریزید. فقط می‌گویم در نظام شما مریم‌ها جایی ندارند. چه بسیارند مریم‌هایی که بلد نیستند مقاله سازی کنند و در زیر چرخ بروکراسی دانشگاهی ایران له می‌شوند. آنها به گوشه‌ای کز می‌کنند، اشک می‌ریزند و حتی ممکن است بمیرند و کسی هم نیست برایشان اشک بریزد. خوش شانس هایشان هم می‌روند تا افتخار مراکز علمی غربی‌ها شوند.

مریم میرزاخانی آنقدر شانس داشت که اگر جوانمرگ هم شد، بلند آوازه هم شد. همه اعتراف کردند او دانشمند بود، بدون آنکه بدانند دانشمندیش را در علم اعداد، بدون بالا بردن اعداد مقالاتش کسب کرده بود. این شاه بیت داستان است.

پیش میاید که پژوهشگری قبل از ژرف­ اندیشی و پژوهش کافی روی ایده­ تازه­ ای که به ذهنش رسیده است، آن را درغالب مقاله ­ای چاپ کند. در این ­صورت فرصت خوبی را برای سایر پژوهشگران فراهم می­کند تا آن ایده را پخته کرده، به نتایج بهتری دست یابند، و مقاله وزین ­تری را، البته با ارجاع به مقاله حاوی ایده­ اولیه، به ­چاپ رسانند. در چنین پیش­آمدی، پژوهشگر اول افسوس میخورد که چرا به اندازه کافی روی ایده ­اش تامل نکرده است، و در ارسال مقاله شتاب نموده است. این­جاست که اگر پژوهشگر کم ظرفیت به ­گونه ­ای قبل از انتشار مقاله دوم از محتوی آن آگاه شود ممکن است وسوسه شده و به ­نوعی ایده اصلی مقاله دوم را رونویسی کرده و بنام خود به ­چاپ رساند. در ادامه داستان چنین اتفاق و نحوه مقابله موفق با آن را می­بینید.

مقاله [1] فرمول تازه­ ای برای انتشار نقلی در محدوده 2 بیت با همان تاخیر 1 بیت را به قیمت افزایش 2.5 برابری تعداد دروازه ­های اکثریت در فناوری اتوماتای سلولی کوانتومی (QCA) مطرح کرده است.

مقاله [2] این ایده را بهبود داده و با ارائه فرمولی کامل­ تر و منطقی ­تر انتشار نقلی را با همان سرعت و فقط با افزایش 1.5 برابری هزینه بدست آورده است.

از طرف دیگر نویسندگان مقاله [2] مدار بسیار کارائی برای جمع ­کننده دهدهی در فناوری QCA را در قالب مقاله [3] ارائه کردند که در تاریخ 2/2/2016 با ایرادات بی ­ربط و غرض­ ورزانه رد شد.

اما 4 ماه بعد در کمال ناباوری نویسنده اول [3] ترکیب ایده مقاله­ های [2] و [3] را در مقاله [4] از نویسندگان [1] و در همان مجله [3] مشاهده کرد.

مراتب فورا در قالب طرح سئوال " آیا نویسندگان [4] در زمره داوران [3] هستند؟" به سردبیراعلام شد. پاسخ این بود که خیر، ولی شما می­توانید از نویسندگان [4] یا خود مجله شکایت کنید.

پس از مشورت با اهل فن، تصمیم گرفتیم که تهمت رونویسی نزنیم، زیرا مسیر اثبات آن بسیار طولانی و پیچیده است، بلکه از سر دبیر سئوال کردیم که چگونه مقاله [4] با همان محتوی [3] به این سرعت پذیرفته و چاپ شده است در حالی­که [3] در همان مجله رد شده است؟!

پاسخ "شما حق دارید که مقاله­ خود را دوباره ارسال کنید" بسیار امیدوار­کننده و حاکی از قبول ضمنی رونویسی نویسندگان [4] از [3] بود.

بدین ترتیب [3] دوباره ارسال و پذیرفته شد. اما تاریخ دریافت آن بعد از چاپ [4] بود. بنابراین با یادآوری رونویسی انجام شده (در لفافه ­ای ظریف) از سردبیر خواستیم تا تاریخ دریافت اولیه را منظور کند تا ایده مقاله بنام نویسندگان [3] ثبت شود، که موافقت شد!

ما هنوز نمی­دانیم که نویسندگان [4] چگونه به ایده مقاله [3] پی برده ­اند، در حالی­که ناممکن بودن بدست­آوردن خود بخودی آن در نزد اهل فن بدیهی است.

اما در مورد دست­یابی به ایده [2] احتمال می­رود که اقدام به نشر زودهنگام (بمحض پذیرش) آن در سایت نویسنده­ دوم [2] دلیل اصلی باشد.

مطلب جالب دیگر این­که گسترش یافته مقاله­ [2] در قالب مقاله [5] با اتهام رونویسی ما از [4] رد شد.

جالب­تر اینکه ایده­ اصلی [2] با کمی پیچش در قالب مقاله [6] چاپ شده است که در مورد آن به سردبیر شکایت کرده­ایم. ایشان با لحن تشویق ­آمیزی ما را به کمیته بررسی شکایات ارجاع داد، که اکنون در حال بررسی هستند.

 

[1] S. Perri, P. Corsonello and G. Cocorullo, "Area-Delay Efficient Binary Adders in QCA," in IEEE Transactions on Very Large Scale Integration (VLSI) Systems, vol. 22, no. 5, pp. 1174-1179, May 2014. doi: 10.1109/TVLSI.2013.2261831.

[2] Jaberipur, G., B. Parhami, and D. Abedi, “A Formulation of Fast Carry Chains Suitable for Efficient Implementation with Majority Elements,” in Proc. of the 23nd IEEE Symposium on Computer Arithmetic, July, 10-13, 2016, Silicon valley, USA, pp. 8-15.

[3] D. Abedi; G. Jaberipur, "Decimal Full Adders Specially Designed for Quantum-Dot Cellular Automata," in IEEE Transactions on Circuits and Systems II: Express Briefs , vol.PP, no.99, pp.1-1. doi: 10.1109/TCSII.2017.2703942

[4] G. Cocorullo, P. Corsonello, F. Frustaci and S. Perri, "Design of Efficient BCD Adders in Quantum-Dot Cellular Automata," IEEE Transactions on Circuits and Systems II: Express Briefs, vol. 64, no. 5, pp. 575-579, May 2017. doi: 10.1109/TCSII.2016.2580901

[5] Jaberipur, G., B. Parhami, and D. Abedi, Design Techniques for Fast Carry Networks with Fully Utilized Majority Gates in Emerging Technologies,” submitted to special issue of TC (TCSI-2016-11-0751), rejected.

[6] V. Pudi; S. K; F. Lombardi, "Majority Logic Formulations for Parallel Adder Designs at Reduced Delay and Circuit Complexity," in IEEE Transactions on Computers , vol.PP, no.99, pp.1-1. doi: 10.1109/TC.2017.2696524

 

 

World Map of Scientific Misconduct

PaP-admin | جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶

لینک

 

کار بسیار با ارزش همکار گرامی دکتر بهزاد عطایی آشتیانی