تخلف استاد یا تقلب دانشجو
محمد قدسی | چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۸۷
برای ما به عنوان استاد ساده و کمهزینهترین کار افشای تقلب دانشجویان است. اما آیا جسارت کافی را داریم که در مورد تخلف خودمان هم صحبت کنیم؟ همه میدانیم که ریشهها و انگیزههایی که موجب تقلب دانشجو میشود بیشمار است. از فرهنگ خانواده و کشور گرفته تا مدرک گرایی و دروغگوییِ مثلِ روزِِِِ مسولان. از دیدن دورویی دوست و فامیل گرفته تا «زرنگی»های همکلاسیها. همهی اینها درست! اما خود ما و رفتارمان چهقدر در این بلبشو نقش داریم؟ قبول کنیم که اگر خود در عمل نسبت به موارد تخلف حساس باشیم و نشان دهیم که در قبال کوتاهی یا احیاناً تقلب همکار و دانشجو هم بیتفاوت نیستیم، قطعا انگیزههای منفی دانشجو بسیار کمتر خواهد شد. چهگونه از دانشجویی که تخلف استادش را میبینید انتظار داریم که تقلب وسوسه اش نکند؟
ایجاد این بلاگ پس از بحثهایی بود که بین تعدادی از همکاران در مورد تخلفهای عیان خودمان درگرفت، به این امید که بتوانیم بدون ذکر نام، کجرویهای خودمان را هم بیان کنیم، تا تذکری باشد به همه. تا کمک کنیم که راستی و درستی که خداوند در ضمیر همهی ما نهاده است، دوباره احیا شود و تلاش کنیم تا تخلفات موجود به امور عادی تبدیل نشوند.
چند نمونه:
۱- وقتی یکی از ما مثلا در ۲ سال بیش از ۷۰ مقاله فقط در یک ژورنال «آیاسآی» چاپ میکند (یعنی حدود ۳ مقاله در ماه!) و بهخاطر آن هم جوایز متعددی میگیرد، دانشجو و همکارش چه فکر میکنند؟
۲- وقتی دانشجویان هجوم یکبارهی ما را برای چاپ مقاله در مجلاتی مانند WSEAS میبینند که فقط با پول ظرف دو سه هفته مقالهی مشترکمان را چاپ میکند،
۳- وقتی همکاران جوان ما، مقاومتمان را در مقابل هر گونه واکنش در مقابل افرادی که مقالاتی به کنفرانس ما فرستادهاند که تقلبی بودن آنها اظهر من الشمس است، به این بهانه می بینند که «بابا همکار ماست!» یا «کار دانشجوشه خودش اطلاع نداره!» و میبینند که هنوز پس از چند سال هیچ کاری در قبال صدها مقالهی «کات و پِیستی» انجام نمیدهیم،
۴- وقتی دانشجو «کمفروشی» عیان بعضی از ماها را در برخی از کلاسهای درس میبیند،
۵- وقتی دانشجو میبیند که بعضی نمرهی درس او را منوط به چاپ یک مقاله در یک کنفرانس کردهاند،
۶- وقتی دانشجو میبیند که برخی با کمال میل «هدایت» هر پروژهای را که او در هر زمینهای بیاورد میپذیرند،
و .. و
چه انتظاری از دانشجو میتوان داشت؟ واقعاُ تخلف استاد مهمتر است یا تقلب دانشجو؟
مبادا از این یادداشت برداشت نادرست شود. از نظر من بسیاری از همکاران اخلاق حرفهای را خیلی بهتر از بنده رعایت میکنند و برخیشان برای این حقیر الگو هستند. و میدانم که افرادی که ممکن است کارهای فوق را انجام دهند، حتماً اندک اند. اما نمیتوان تاًثیر گستردهی همین تخلفات اندک را نادیده گرفت.
ایجاد این بلاگ پس از بحثهایی بود که بین تعدادی از همکاران در مورد تخلفهای عیان خودمان درگرفت، به این امید که بتوانیم بدون ذکر نام، کجرویهای خودمان را هم بیان کنیم، تا تذکری باشد به همه. تا کمک کنیم که راستی و درستی که خداوند در ضمیر همهی ما نهاده است، دوباره احیا شود و تلاش کنیم تا تخلفات موجود به امور عادی تبدیل نشوند.
چند نمونه:
۱- وقتی یکی از ما مثلا در ۲ سال بیش از ۷۰ مقاله فقط در یک ژورنال «آیاسآی» چاپ میکند (یعنی حدود ۳ مقاله در ماه!) و بهخاطر آن هم جوایز متعددی میگیرد، دانشجو و همکارش چه فکر میکنند؟
۲- وقتی دانشجویان هجوم یکبارهی ما را برای چاپ مقاله در مجلاتی مانند WSEAS میبینند که فقط با پول ظرف دو سه هفته مقالهی مشترکمان را چاپ میکند،
۳- وقتی همکاران جوان ما، مقاومتمان را در مقابل هر گونه واکنش در مقابل افرادی که مقالاتی به کنفرانس ما فرستادهاند که تقلبی بودن آنها اظهر من الشمس است، به این بهانه می بینند که «بابا همکار ماست!» یا «کار دانشجوشه خودش اطلاع نداره!» و میبینند که هنوز پس از چند سال هیچ کاری در قبال صدها مقالهی «کات و پِیستی» انجام نمیدهیم،
۴- وقتی دانشجو «کمفروشی» عیان بعضی از ماها را در برخی از کلاسهای درس میبیند،
۵- وقتی دانشجو میبیند که بعضی نمرهی درس او را منوط به چاپ یک مقاله در یک کنفرانس کردهاند،
۶- وقتی دانشجو میبیند که برخی با کمال میل «هدایت» هر پروژهای را که او در هر زمینهای بیاورد میپذیرند،
و .. و
چه انتظاری از دانشجو میتوان داشت؟ واقعاُ تخلف استاد مهمتر است یا تقلب دانشجو؟
مبادا از این یادداشت برداشت نادرست شود. از نظر من بسیاری از همکاران اخلاق حرفهای را خیلی بهتر از بنده رعایت میکنند و برخیشان برای این حقیر الگو هستند. و میدانم که افرادی که ممکن است کارهای فوق را انجام دهند، حتماً اندک اند. اما نمیتوان تاًثیر گستردهی همین تخلفات اندک را نادیده گرفت.
۸۷/۰۵/۳۰
ممنون از تلاشتان.
به نظر اینجانب، یکی از دلایل موارد ذکر شده، تب ISI در کشور است.
به عقیده اینجانب، افرادی که مقالات ISI را در کشورمان به چاپ می رسانند، ایادی استکبار جهانی هستند!
حالا چرا ایادی استکبار جهانی؟
چه می گذارید اسامی دستانی که مقالاتی می نویسند تا تنها مفید فایده غربیها شود؟
حتی ١٠ درصد از این مقالات هم کاربردی در کشورمان ندارند، و فقط پزی است که مسئولان وزارت علوم با آنها می دهند، تا بدین وسیله، کاستی های سیستم پر ایراد خود را بپوشانند. که اگر پر ایراد نبود این سیستم، لااقل تعدادی از دانشگاههای ما، در بین ١٠٠٠ دانشگاه اول جهان جایگاهی می داشت (گویا ١ دانشگاه هم در این بین، نیست!).
نظر شما چیست؟
با احترام