کپی کتاب و نرم افزار
M.S. | سه شنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۸۷
با سلام
در ارائه آقای دکتر بازرگان صحبتی کوتاه در مورد کپی کتاب و نرم افزار توسط اساتید و دانشجویان شده و البته خود ایشان هم با توجه به گرانی بعضی نرم افزارها نظر صریحی در این مورد ندارند.
برای خود من این مساله کپی رایت یکی از مسائل تفکر برانگیز و جنجالی بوده و دوست دارم با بقیه هم در میان بگذارم.
اولا به نظر من کپی رایت بیشتر یک مساله اقتصادی و مادیست تا یک مساله اخلاقی و معنوی. بعضی از متفکرین اصلا چیزی به اسم مالکیت معنوی را به رسمیت نمیشناسند و خیلی از افراد هم (مثل خود بنده) کپی رایت را در بعضی مواقع ابزاری در درست قدرتمندان برای فشار به ضعیفان میدانند..
بدترین حالت قضیه اینست که مالکین کالاها (کتاب یا نرم افزار یا ....( قیمتی برای کالای خود میگذارند که در توانایی اقشار ضعیف نیست و به این شکل باعث عقب ماندگی آنها میشوند. قیمت فعلی کتاب و فیلم و نرم افزار در بازارهای جهانی برای درآمدی در سطح مردم ما همین حالت را دارد. حتی که هزینه 160 دلاری هم برای خیلیها حتی اساتید دانشگاه در ایران زیاد است.
اگر به قضیه صرفا به شکل اقتصادی نگاه کنیم آنوقت مساله متفاوت است. اولا داشتن حق کپی برای محصولات داخلی و نداشتن آن برای خیلی محصولات خارجی معنا پیدا میکند و ثانیا کل قضیه خلاصه میشود به تلاشی برای بهینه سازی نفع شخصی. همه پرسشها هم به این گونه طرح خواهند شد که "آیا حق کپی فلان محصول را بپردازیم یا نه| که جواب آن با ارزیابی سود و زیان قضیه داده خواهد شد.
این البته دلیلی بر نفی کلی قضیه نیست. به هر حال حضور در جامعه جهانی مستلزم تن دادن به قواعد بازیست و دولتمردان ما باید تلاششان را در این قضیه بکنند. مثلا شنیدم چین و مایکروسافت بر سر عرضه قانونی مایکروسافت ویندوز به صورت خیلی ارزان توافق کرده اند.
در آخر یک سوال از همکاران عزیز دارم. در صورتی که شما کتابی را به عنوان منبع انتخاب کرده اید و آنها را هم به صورت کپی در اختیار دانشجویانتان قرار نداده اید مساله دسترسی دانشجویان به کتاب را چگونه حل کرده اید؟
من در یک مورد با نویسنده کتاب صحبت کردم و فایل پی دی اف کتاب را به شرط اینکه روی وب نگذارم و دانشجویان هم کپی نکنند گرفتم.
در ارائه آقای دکتر بازرگان صحبتی کوتاه در مورد کپی کتاب و نرم افزار توسط اساتید و دانشجویان شده و البته خود ایشان هم با توجه به گرانی بعضی نرم افزارها نظر صریحی در این مورد ندارند.
برای خود من این مساله کپی رایت یکی از مسائل تفکر برانگیز و جنجالی بوده و دوست دارم با بقیه هم در میان بگذارم.
اولا به نظر من کپی رایت بیشتر یک مساله اقتصادی و مادیست تا یک مساله اخلاقی و معنوی. بعضی از متفکرین اصلا چیزی به اسم مالکیت معنوی را به رسمیت نمیشناسند و خیلی از افراد هم (مثل خود بنده) کپی رایت را در بعضی مواقع ابزاری در درست قدرتمندان برای فشار به ضعیفان میدانند..
بدترین حالت قضیه اینست که مالکین کالاها (کتاب یا نرم افزار یا ....( قیمتی برای کالای خود میگذارند که در توانایی اقشار ضعیف نیست و به این شکل باعث عقب ماندگی آنها میشوند. قیمت فعلی کتاب و فیلم و نرم افزار در بازارهای جهانی برای درآمدی در سطح مردم ما همین حالت را دارد. حتی که هزینه 160 دلاری هم برای خیلیها حتی اساتید دانشگاه در ایران زیاد است.
اگر به قضیه صرفا به شکل اقتصادی نگاه کنیم آنوقت مساله متفاوت است. اولا داشتن حق کپی برای محصولات داخلی و نداشتن آن برای خیلی محصولات خارجی معنا پیدا میکند و ثانیا کل قضیه خلاصه میشود به تلاشی برای بهینه سازی نفع شخصی. همه پرسشها هم به این گونه طرح خواهند شد که "آیا حق کپی فلان محصول را بپردازیم یا نه| که جواب آن با ارزیابی سود و زیان قضیه داده خواهد شد.
این البته دلیلی بر نفی کلی قضیه نیست. به هر حال حضور در جامعه جهانی مستلزم تن دادن به قواعد بازیست و دولتمردان ما باید تلاششان را در این قضیه بکنند. مثلا شنیدم چین و مایکروسافت بر سر عرضه قانونی مایکروسافت ویندوز به صورت خیلی ارزان توافق کرده اند.
در آخر یک سوال از همکاران عزیز دارم. در صورتی که شما کتابی را به عنوان منبع انتخاب کرده اید و آنها را هم به صورت کپی در اختیار دانشجویانتان قرار نداده اید مساله دسترسی دانشجویان به کتاب را چگونه حل کرده اید؟
من در یک مورد با نویسنده کتاب صحبت کردم و فایل پی دی اف کتاب را به شرط اینکه روی وب نگذارم و دانشجویان هم کپی نکنند گرفتم.
۸۷/۰۶/۲۶
الف- هرچند منکر بعد اقتصادی بحث کپی-رایت نیستم ولی فکر میکنم جنبه اخلاقی موضوع بسیار مهمتر از بعد اقتصادی آن باشد و تحویل موضوع به بحثی صرفا اقتصادی درست نیست. «امین ادیبی» در این مورد نوشته است و فکر میکنم بعد اخلاقی موضوع را به خوبی توضیح داده است. بهطور خیلی خلاصه این حالت را میتوان درنظر گرفت: شما کالایی مثلا یک نرمافزار تولید کردهاید و درقراردادی که به من «اجازه استفاده» از آن را میدهید قید شده که من نباید از روی آن کپی بگیرم. قرارداد را هم دوطرف قبول کردهایم و برای «آن قرارداد» مبلغی هم پرداختهام. فکر میکنم اخلاقا ملزمم مفاد قرارداد را رعایت کنم، در هرکجای دنیا.
ب- اگر کپی نرمافزار یا کتابی به دست ما رسید که میدانیم قراردادی مشابه مورد «الف» داشته است قاعدتا کسی در زنجیرهای که کپی به دست ما رسیده، قرارداد را رعایت نکرده و استفاده از آن نسخهی کپی باز اخلاقا غلط است.
پ- شاید بتوان بعضی از کالاها را مستثنی کرد که باید تاکید داشت این موارد واقعا «استثنا» باشد (نه رایج) و در مورد مصادیق آن هم باید خیلی محتاط بود. مثلا حتی در مورد مثالی که «محمد مهدیان» مطرح کرده: این که صرفا محصول نهایی را درنظر بگیریم بدون مسیر رسیدن به آن محصول، به نظر من درست نیست. بله متاسفانه انسانهای فقیر زیادی در اثر ایدز میمیرند با اینکه داروهای نسبتا موثر وجود دارد. آیا این توجیهی برای کپیبرداری از دارو و تولید بسیار ارزان میشود؟ مطمئن نیستم! زیرا کسر ناچیزی از قیمت بالای دارو هزینه تولید فرمول نهایی است و بخش عمدهی آن، هزینهی تحقیقات چند صد میلیون دلاری مراحل کشف و آزمون است.
نکته کلیدی در مورد این مثال این است که اگر آن امتیاز نهایی حقوق معنوی و پشتیبانی داروساز با آن نبود، شاید یافتن چندین مورد داروی ضد ایدز در فاصله زمانی این چنین کوتاه غیر ممکن بود کما اینکه خیلی بیماریهای دیگر در همان آفریقا وجود دارد ولی به دلیل عدم توجیه اقتصادی بعد از دهها سال از کشف بیماری هنوز دارویی ندارد.قصدم از توصیف این مثال، نه تایید یا رد اخلاقی رویههای شرکتهای داروسازی است، صرفا خواستم این را مطرح کنم که فقط نگاه به محصول نهایی غلط است و باید مسیر تولید به علاوه نقش قوانینی مانند کپی-رایت در آن مسیر درنظرگرفته شود.
ت- آخرین مورد هم جنبه دیگر اخلاقی نگاه به این موضوع است که دغدغه ذهنی خودم است: اگر حتی به غیر قابل قبول بودن کپی-رایت در مورد بعضی محصولات استثنایی معتقد باشیم، بعید میدانم در مورد یک کتاب آموزشی بتوان چنین استثنایی درنظر گرفت و موارد «الف» و «ب» اخلاقا ما را مقید به رعایت کپی-رایت میکند. نکتهی آزاردهنده برای من، فراوانی کپی این کتابها در دانشگاههای خودمان است. در سالهای تحصیلات دوره کارشناسی من هم استدلالی مشابه استدلال «محمد صفری» داشتم و این موضوع دغدغه بزرگی برایم نبود. حالا که به قبح اخلاقی این عمل معتقدم نمیدانم تکلیف مدرکی که گرفتهام و از آن مهمتر دانشی که از آن طریق کسب کردهام و امروز وسیله امرار معاشم است، چیست؟!