Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

قوانین پژوهشی و اثر نا مطلوب بر آموزش

Mohammad Amin Alipour | پنجشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۸۷
این مطلب شاید آنچنان مرتبط با اهداف این وبلاگ نباشد اما دانشگاهی است و به نظر من و بسیاری از همکارانم باید چاره اندیشی جدی شود. در سالهای اخیر فشار بر اساتید دانشگاهها برای تحقیق چه در قالب تشویق (گرنت) و چه در قالب تنبیه (تبدیل وضع) شدت گرفته و تنور مقاله نویسی (یا مقاله پراکنی) گرم شده اما آموزش چه؟

صورت مساله را مرور می کنم.

از شما خواسته می شود که هفته ای به جای 9 ساعت 14 ساعت و یا به جای 3 درس 5 درس ارایه کنید و اگر مقاله ژورنال نداشته باشید قرارداد شما تمدید نمی گردد، ترفیع نمی گیرید، ارتقا نمی یابید، گرنت نمیگیرید و یا به شما خانه سازمانی تعلق نمی گیرد. اگر بخواهید تدریس خوبی داشته باشید و دانشجویان را واقعا آموزش دهید با داشتن دستیار مجرب حداقل به 20 ساعت زمان برای آماده و بروز کردن دروس، طرح تمرین، تصحیح تمرین و ... نیاز دارید. اگر بخواهید از مواهب دانشگاه به عنوان پژوهشگر برجسته استفاده کنید چه می کنید؟(جواب آنرا به شما می سپارم.)

حال باید مسولان به این سوالات جواب دهند که: چقدرقوانین پژوهشی و افزایش ساعات موظفی باعث پایین آمدن تلاش اساتید در تدریس شده؟ چقدر اساتید و دانشگاهها فشار قوانین را به سمت دانشجویان هدایت کرده اند؟ (خودکشی اخیر دو دانشجوی دکتری در کشور از عوارض نامطلوب این قوانین است.) تا چه حد باعث گرایش اساتید به مجلات بی اعتبار شده؟ و آیا در کنار جوایز رنگارنگ پژوهشی جایزه و یا ارتقایی برای آنهایی که خود را وقف آموزش خوب دانشجویان کرده اند دیده شده است؟ این مساله در دانشگاه های کوچکتر ، اساتید جوان و یا گروه هایی که مقاطع تحصیلات تکمیلی ندارند حادتر است.

به نظر حضور دانشجو و وظیفه ی تربیتی اساتید در سایه این قوانین آموزشی و پژوهشی رنگ باخته. لذا لازم است توقعات آموزشی و پژوهشی با توجه به چشم اندازهای ترسیم شده استاندارد گردد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۷/۰۷/۲۵
Mohammad Amin Alipour

نظرات (۴)

۲۵ مهر ۸۷ ، ۲۱:۳۸ محمد امین علی پور
شخصا وضع این قانون را تنگ نظری همکاران پیشکسوت نمی دانم. بلکه آنرا نگاه غیر کامل و سطحی بر وظایف اساتید دانشگاه از سوی مجموعه های تاثیر گذار خارج وزارت علوم می دانم که معتقد است حقوق اساتید بیشتر از ارزش کار آنهاست. شاید عدم افزایش حقوق در سالهای اخیر تاییدکننده این نگرش باشد. پیشنهاد می کنم اگر واقعا وجود این مشکل (این اشتباه) مورد تایید سایرین نیز می باشد، با حمایت اساتید پیشکسوت بیانیه ای تنظیم و آثار افزایش موظفی تدریس به اطلاع تصمیم گیرندگان رسانده شود.
آن زمان که بحث حق التدریس بود ، ساعت موظفی پایین بود که بتوان به سرعت به حق التدریس رسید و از جذب نیرو خبری نبود و کسی هم مقاله نمی خواست و حتی با جزوه هم می شد امتیاز پژوهشی گرفت و قس علی هذا! ... حال که آقایان ، درجات عالیه گرفته اند و انواع وام ها و تهسیلات و زمین دریافت شده است و نیروی تازه نفس و جوان در راه دیده اند ، بحث گرنت به میان آمده است و همه آی اس آی دان شده اند و به این نتیجه رسیده اند که بد نیست حق التدریس را هم اندازه معلمان آموزش و پرورش افزایش دهیم و گرنت را منوط به پژوهش و هم ارز اعضاء هیئت علمی پژوهشی بگردانیم تا نه من و نه تو و نه هیچ جوان دیگری ، نتوانیم نه از مزایای حق التدریس استفاده کنیم و نه از مزایای تدریس در تحصیلات تکمیلی و نه از گرنت های پژوهشی! ... طغیانی هم اگر هست در برابر همین اساتید نابخردی است که در کمیته ها و کمیسیون ها و هیئت و شوراهای مختلف نشسته اند و به صلاح خود قانون بار می کنند!
I think these views should be strongly reflected in our meetings with officials and MPs. I think many of those who decide on these matters are detached from the realities of our educational and research system.
I have not seen that in any other country to have 14 hours duty for faculty members.
I agree that there must be a balance between teaching and research. We usually teach two courses per semester, which is more than international standards. Iranian professors had become teaching machines until a decade ago and now they are going to fall from the other side of the hill.

There must be a balance. I usually argue that 1 course per semester, 2 M.Sc. students per year and 1 PhD student per 2 years is quite enough for carrying out high-quality research. Increased interaction between professors and their students means cutting the number of students by a factor of 5. This must be done before long.

Now, if the number of prospective students is large, the government must open new universties and research centers. A country like Iran must have at least 200 universities each of 10000 students. But now we have 60 each of 5000! So the teaching and research pressure and depression for the next generation follows.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی