Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

چند خصیصه بارز یک مجله بی ارزش

قاسم جابری پور | پنجشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۸۷
فرصتی پیش آمد تا نگاهی بیندازم به یکی از مجله هایی که در حاشیه این وبلاگ کم ارزش شناخته شده است.
این موارد جالب توجه است:

- پوشش تمام شاخه های علوم و مهندسی
- مقالات وصله-پینه ای از کارهای دیگران
- درج چندین مقاله در فهرست ارجاعات بدون اینکه در خود مقاله به آن ها ارجاع شده باشد. یک مورد عجیب در مجله ای دیگر دیدم که فهرستی از 15 مقاله در انتهای مقاله 5 صفحه ای آمده است که به هیچیک از آن ها در متن مقاله ارجاع داده نشده است. ایراد فاحشی که یک منشی میتواند آنرا ببیند. آیا می توان باور کرد که این مقاله ها داوری شده اند. آیا اساتیدی که نامشان در صدر این مقالات می درخشد مقاله را خوانده اند؟
در این رابطه همکاری به دانشجویانش توصیه میکرد تا هرچه میتوانند به مقاله های استاد ارجاع دهند (با ربط یا بی ربط)
- ارجاع به مقالاتی با نام دانشمندان و مجله های معتبر در حالی که این مقالات اصلا وجود خارجی ندارند.

نام مچله های مورد بررسی:

American Journal of Applied Science
World Applied Science Journal
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۷/۰۸/۱۶
قاسم جابری پور

نظرات (۱۸)

در پاسخ به امیر مرعشی:

اگر چه اندازه گیری عددی دارای معایب خود است تصور میکنم به هر حال هر ارزیابی سیستماتیکی ناگریز از استفاده از اعداد است. ما نمیتوانیم بگوییم فلان مجله یا مقاله خوب است چون من میگویم یا کشور از لحاظ علمی پیشرفت کرده چون اینجور به نظر میرسد. اگر چه ممکن است معیار ها ضعف داشته باشند و نیاز به اصلاح داشته باشند.
۲۹ آبان ۸۷ ، ۱۰:۵۶ سید امیر مرعشی
با عرض سلام
فکر می کنم ارسال این لینک در انتهای این بحث مفید باشد (در انتهای این مقاله، مطالب مرتبط را هم ببینید). این مقاله دیدگاه مسوولان محترم را در بازی با اعداد مورد انتقاد قرار می دهد.
مقاله همشهری
در پاسخ به سید امیر مرعشی:

گفتید "به طور دقیق تر، در نقد دیدگاه مسوولان محترم دو نکته باید ذکر شود. نخست، «تعداد» مقالات فقط و فقط به عنوان یک معیار اولیه و خام در بررسی وضعیت تولید علم می تواند مورد استناد قرار بگیرد. معیار دقیق تر، اثر و سود حاصل از آن علم در بهبود وضعیت جامعه و کشور است. فکر می کنم به راحتی می توان معیارهایی از این جنس معرفی نمود."

نظر شما را درباره اینکه تعداد ارجاعات
و تعداد مقالات هرگز نمیتواند به معنی میزان کمک علم به توسعه کشور باشد. کاملا درست است . ولی بدون معیار هم هر بجثی به ادعاهای غیر قابل اثبات تبدیل میشود. که متاسفانه جو علمی کشور ما را پر کرده اند.
گفتید معیار هایی برای سنجش اثر یک فعالیت علمی روی پیشرفت کشور وجود دارد. این معیار ها چیست؟ آیا قبلا هم مورد استفاده قرار گرفته اند؟ عملکرد آنها چه بوده است؟ ضعف های آنها چیست؟
۱۹ آبان ۸۷ ، ۰۴:۴۰ سید امیر مرعشی
«اللهم اعوذ بک من علم لا ینفع»
جناب آقای دکتر قدسی

البته منظور شما را از «این کارها ممکن است با اهداف خاصی انجام شود» دقیقا متوجه نمی شوم. اما در تایید فرمایش شما، منظور بنده از «نگاه ساده لوحانه به مساله علم سنجی» بی ارتباط به فرمایش شما نیست. اگر برخی مسوولین، آی اس آی را جفا به تولید علم در کشور می دانند، دست کم دو اشتباه بزرگ انجام داده اند. یکی اینکه تولید علم در جهان را مثل یک مسابقه بزرگ جهانی نظیر المپیک در نظر گرفته اند که در آن موسسه تامسون آی اس آی مسوول داوری و اعطای مدال (یا در اینجا نمایه کردن مقالات) است. واضح است که با این نگاه به ما جفا شده، برای اینکه اگر ما خودمان داور بودیم، رتبه ما خیلی بهتر از اینها می شد. دوم اینکه هر مقاله را ذاتاً حاوی مقدار ثابت و مشخصی «علم» فرض می کنند. چیزی مثل یک مدال طلا که ذاتاً دارای مقدار مشخصی ارزش مادی است و مثلاً می شود آن را ذوب کرد و به سرمایه تبدیل نمود. با این نگاه، سهم ما از مقالات آی اس آی کمتر از سهم کشورهایی مثل امریکا یا انگلیس می شود، و در نتیجه به ما جفا شده است. چرا که «علم» کمتری نسبت به آنها نصیب ما می شود. البته این دیدگاه گاهی به ظاهر بهبود پیدا می کند، مثلاً در محاسبه میزان تشویق افراد بر اساس تعداد ارجاعاتی که به آنها شده یا بر اساس ضریب تاثیر نشریاتی که در آن مقاله چاپ کرده اند، اما جنس نگاه همچنان ساده لوحانه است که هنوز هم «علم» را مانند یک پارامتر فیزیکی قابل «وزن کردن» یا «متر کردن» می پندارد.

با این دیدگاه، مسوولان تلاش می کنند با کلیه ابزارهای موجود، این آمار تولید علم را بالا ببرند. مثلا با وضع قوانین سختگیرانه ای دانشجویان و اعضای هیات علمی را مجبور به چاپ مقاله می کنند. یا مثلاً سعی می کنند آی اس سی را در آی اس آی ادغام کنند (چون باعث می شود آمار «تولید علم» کشور افزایش پیدا کند). یکی دو سال پیش، در یک مثال قابل تامل، دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران که مدیریت و بودجه کاملا مستقلی دارند، برای بهبود وضعیت علمی- پژوهشی خود قرارداد بستند که هر دو مقالاتشان را تحت نام «دانشگاه تهران» منتشر کنند؛ به این ترتیب موفق شدند دانشگاه تهران را وارد لیست 500 دانشگاه برتر دنیا نمایند! برای من واقعاً عجیب است که چطور برخی مسوولان خودشان متوجه نیستند که با چنین کارهایی کیفیت پژوهش اصلاً تغییر نمی کند و فقط وفقط «آمارها» بهتر و بهتر می شوند؟ خودمان را که نمی توانیم فریب دهیم.

به طور دقیق تر، در نقد دیدگاه مسوولان محترم دو نکته باید ذکر شود. نخست، «تعداد» مقالات فقط و فقط به عنوان یک معیار اولیه و خام در بررسی وضعیت تولید علم می تواند مورد استناد قرار بگیرد. معیار دقیق تر، اثر و سود حاصل از آن علم در بهبود وضعیت جامعه و کشور است. فکر می کنم به راحتی می توان معیارهایی از این جنس معرفی نمود. باید بپذیریم که آی اس آی مسوول داوری در مورد پیشرفتهای علمی کشورها نبوده و نیست و این خود ما بودیم که آن را مرجع قرار دادیم. دوم، باید دانست که در هر مقاله یک ارزش ثابت و مشخص علمی وجود ندارد که بتوان پیشرفت علمی کشور را از روی جمع جبری تعداد مقالات چاپ شده محاسبه نمود. وارد بحث مقالات کپی، تکراری یا جعلی نمی شوم. با فرض سلامت مقاله، بسیار دیده می شود که مقاله ای صرفاً یک مجموعه از مشاهدات پراکنده و بی هدف است، بدون آنکه بتوان نتیجه خاصی از داده های ارائه شده در آن گرفت. (شاید برای بعضی افراد باورنکردنی باشد، اما نشریاتی هستند که در آی اس آی هم نمایه می شوند و واقعاً گاهی مقالاتی از این جنس چاپ می کنند. در این وبلاگ در چندین مطلب مجزا به مثالهایی از این دست پرداخته شده است که ممکن است به نظر برسد مطلب چاپ شده اصلاً مورد داوری علمی قرار نگرفته بوده). بسیاری از مقالات هم روی موضوعی تمرکز می کنند که ارزش علمی خاصی ندارد و هدف پژوهشگر منحصراً مقاله دادن بوده است و برای همین روی موضوعی کار شده که «دم دست» و «راحت» بوده است. یک مثال خوب از این دست را می توانم ذکر کنم: فرض کنید گیاه الف را در اختیار داریم. می توانیم ماده 1 را روی آن بریزیم تا ببینیم وضعیت گیاه الف چه تغییری می کند. این می شود یک مقاله. بعد ماده 2 را امتحان می کنیم. این هم از مقاله دوم. واضح است که می توانیم این روند را تا آخر عمرمان ادامه دهیم، چون تعداد مواد قابل بررسی خیلی خیلی زیاد است. تازه برای تنوع هم که شده می توانیم گاهی سراغ گیاهان ب، پ، ت، ... هم برویم. همه اینها هم به یک سری داده و در نهایت به مقاله منجر می شوند. اما واضح است که اگر 30 سال هم این کار را کورکورانه انجام بدهیم باز هم کار ما ارزش علمی خاصی ندارد. با این حال دهها نشریه متوسط یا ضعیف در آی اس آی سراغ دارم که کارهایی از این دست را هم چاپ می کنند. چاپ صدهزار مقاله این چنینی شاید در مجموع مرزهای دانش را به اندازه خیلی ناچیزی جلو ببرد، کما اینکه شتاب غیرقابل تصور در «پیشرفتهای» علمی ما باعث نشده صنایع ما از این وضعیت بهره مند شوند. در مقابل چنین مواردی، مثلا می توان به مقاله معروف واتسن و کریک در دهه 50 میلادی اشاره کرد که در آن ساختار دورشته ای دی ان ای را معرفی کردند، و این مقاله جایزه نوبل را برای آنها به ارمغان آورد. اگر به اصل مقاله مراجعه کنید، خواهید دید مقاله کلاً یک صفحه است و به طور مستقیم حاوی داده های تجربی هم نیست. با این حال همگان اذعان دارند که این مقاله مسیر علم زیست شناسی را تغییر داد.

به طور خلاصه، در سنجش علم کیفیت مهم است، و نه کمیت. از دیدگاهی که باعث می شود تعداد صفحات مقاله در امتیاز دهی به افراد مد نظر قرار بگیرد، تا دیدگاهی که برای رشد تولید علم تلاش می کند آی اس سی را در آی اس آی نمایه کند، فاصله زیادی وجود ندارد.

به خاطر طولانی شدن صحبتم عذر می خواهم. من واقعاً نمی دانم چگونه می شود این نگاه ناقص را در مساله علم سنجی اصلاح کرد. ان شاء الله در آینده شاهد بهبود این وضعیت و پیشرفت و سرافرازی کشورمان در همه زمینه ها باشیم.

سید امیر مرعشی
آقای مرعشی، از نوشتن توضیح مفصلتان ممنونم. من با شما هم عقیده هستم. آنچه مرا به نوشتن نظر بالا ترغیب کرد، مشاهده‌ی کار گروهی از مسولان است که اخیرا اعلام کرده‌اند که «آی اس آی جفا به تولید علم در کشور است» (نقل قول از یکی از مقامات عالی رتبه‌) و هم‌زمان پایگاه «آی اس سی‌» را ایجاد کرده اند تا برخی از مجلاتی که در آی اس آی نیستند را در «آی اس سی» ثبت کنند. تا این جای کار ایراد چندانی نیست، چون برخی از مجلات علوم انسانی واقعا برای درج در آی اس آی هنوز شرایط لازم را ندارند. اما همین آقایان در صدد عقد تفاهم نامه با آی اس آی هستند. من دقیقا از این تفاهم نامه اطلاع ندارم. اما می‌شود اظهار نگرانی کرد که این کارها ممکن است با اهداف خاصی انجام شود.
آمار بهادر جالب است. خوبست زحمت بکشید که این آمار را برای شماره‌های پیشین هم در بیاورید. و نیز در مورد چند تا از مجلاتی که در این بلاگ به عنوان بی‌اعتبار قلمداد شده اند، بخصوص
WASJ
. تا ببینیم تاًثیر این بلاگ چقدر بوده و کی این تاثیر ظاهر می‌شود. خود این داده نشان می‌دهد که متوسط طول داوری در این مجلات چقدر است.
با سلام همه
فقط می‌خواستم به یک نکته جالب در مورد آخرین نسخه مجله
AJAS
اشاره کنم.

هفت مقاله از بیست و شش مقاله پذیرش شده در این نسخه، مقاله‌های ایرانی هستند (همه نویسندگان آن ایرانی هستند)‌یعنی در حدود 27 درصد مقالات
در پاسخ به سید امیر مرعشی:

با اینکه تحقیقات در ایران با انگیزه های مناسبی ایجاد نمیشود موافقم. لیکن سوال من اینجا این است که چه باید کرد؟ یا بهتر ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم.

1. تحقیقات وابسته به صنعت در ایران کم هستند و دلیل آن ضعف صنعت در برابر تعداد زیاد دانشگاه هاست.ولی آیا میتوانیم منتظر بایستیم که صنعت ایران و اقتصاد ایران یک اقتصاد توسعه یافته شود . فکر میکنیم بایستی تلاش کنیم که با همین سیستم وزارت علومی و امتیاز پژوهشی محور سیستم را کمی جلو ببریم. تنها کاری که شاید اساتید در اینجا بتوانند انجام دهند پیشنهاد روش های بهتر برای ارزشیابی علمی اساتید است.

2. در تمام دانشگاه های دنیا قسمتی از تحقیقات بر مبنای گرنت های صنعتی و قسمتی هم با حمایت دولت انجام میشود. ما باید خود را محدود به قسمت دوم بکنیم و از تجربیات دسته دوم استفاده کنیم.


3. استفاده از ضریب تاثیر و تعداد ارجاعات میتواند گام مثبتی باشد. ارجاع به خود اگر چه ضعف محسوب نمیشود ولی اگر هدف ما تعیین نظر جامعه علمی در مورد شخص است نظر خودش نباید محسوب گردد



نکته خیلی مهم:
یک مشکل دیگری که من غالبا در مقالات ایرانی برای ریویو برمیخورم این است که کار محاسباتی یا تجربی قابل ملاحظه ای انجام شده ولی اصلا معلوم نیست هدف از انجام این کار چیست. من فکر میکنم ما لازم است روی بخش پروپوزال خیلی عمیق تر شویم. در حقیقت همیشه یک مقاله خوب حاصل یک پروپزال قوی است.
نه صرفا تجهیزات خیلی بالا یا حجم کار خیلی زیاد. خیلی از مقاله های خوب دنیا ایده های ساده ای دارند. این مسئله لازم است جدی گرفته شود.
اقای مرعشی به موارد مهمی اشاره کردند. یک نکته اساسی نگاهی جامعه شناختی به جایگاه علم در جامعه ماست. تا زمانی که پول نفت نیازهای ما را برطرف میکند، نیاز واقعی به علم احساس نمیکنیم. تا زمانی که بودجه تحقیقات نه از جیب اسپانسرهای خصوصی، بلکه از بودجه دولتی خرج میشود، تنها فایده تحقیق انتفاع شخصی محقق است و حداکثر ارگان تحقیق کننده استفاده تبلیغاتی میتواند از آن بکند.

آیا شما در طول تاریخ ایران شنیده اید یک تصمیم گیرنده احساس نیاز به تحقیق کند، و سفارش تحقیق به پژوهش گر بدهد، سپس در انتظار یافته تحقیق بماند وبعد از اتمام تحقیق، با توجه به یافته تحقیق سیاست گذاری کرده وقانون تصویب کند؟

هم چنینی بخش قابل توجهی از محققان در در شروع زندگی خود از جهت تامین مسائل ابتدایی زندگی نظیر مسکن در کسری بودجه هستند. این وضع انها در این برهه های زمانی تحت فشار میگذارد و کار درست علمی را دشوار کرده و بر اختمال کارهای نادرست می افزاید. حتا بعدا هم که نیازشان با پیشرفت کاری رفع شد، دیگر به راه های غلط عادت کرده اند و ادامه خواهند داد. در این فضا دیگران هم شاید بدون نیاز مالی ممکن است از فرهنگ غالب پیروی کنند.

بدیهی است هدف من توجیه کژی ها نیست که من در تمام عمر زبانی و عملی منتقد هر نوع ناراستی علمی بوده ام اما هدف من درک جامعه شناختی مساله است
۱۷ آبان ۸۷ ، ۱۵:۵۱ سید امیر مرعشی
با سلام
جناب آقای دکتر قدسی

به نظر من نمایه کردن نشریات در سایت آی اس آی یا سایتهای دیگر، و ترغیب گردانندگان آنها برای انجام چنین کاری، تقلب یا اشتباه یا غیراخلاقی نیست. اتفاقا خیلی هم کار خوبی است. برای آنکه تا سخن ما در معرض دید دیگران قرار نگیرد، عیب و هنر ما هم نهفته می ماند. به نظر من اشکال کار را باید در نوع نگاه ساده لوحانه به مساله علم سنجی جستجو کرد.

لابد به یاد دارید که در سالیان نه چندان دور، که جامعه دانشگاهی ما یک دوره گذار را پس از شرایط جنگ سپری می کرد، شرایط پژوهشی کشور چندان مساعد نبوده است. البته من در آن زمان بچه مدرسه ای! بوده ام، اما آمار و ارقام این را می گویند و اساتید هم وقتی با آنها صحبت می کنیم به همین موضوع اشاره دارند، که در آن زمان پژوهش در ایران مظلوم واقع شده بوده است. در این هنگام یک یا چند نفر از اساتید (که بعضی از آنها را می شناسم و انسانهای بزرگی هستند) به این فکر می افتند که به این وضعیت سرو سامان بدهند. در آن زمان ظاهرا معیارهای بسیار نادرستی برای ارزیابی پژوهش وجود داشته است. برای مثال ظاهرا فرق چندانی نداشته که مقاله در نشریه چاپ شده باشد یا اینکه در یک کنفرانس ارائه شده باشد. (توضیحی که در اینجا باید بدهم این است که مثلا در زیست شناسی کنفرانس های بسیار معتبری وجود دارند که فقط و فقط از شما یک چکیده چند صد کلمه ای می خواهند، به همراه مقادیر زیادی پول. به این ترتیب تقریبا هر مطلبی را می پذیرند و داوری چندانی هم صورت نمی گیرد، و حداکثر، مقالات ضعیف در بخش پوستر گنجانده می شوند. اساتیدی سراغ دارم که در آن زمان هر سال تابستان برای شرکت در یکی از این کنفرانسهای معتبر در کشورهای خارجی به سر می برده اند، بدون اینکه کار پژوهشی خاصی انجام داده باشند). ظاهرا در وزارتین همه مقالات در همه ژورنالها یکسان در نظر گرفته می شدند، و حتی یکی از اساتید می گفت در محاسبه پولی که به عنوان تشویقی به مقاله اش داده بودند مهمترین ضریب تعداد صفحات مقاله بوده! یعنی اینکه اگر کسی مقاله 5 صفحه ای چاپ می کرده، نصف کسی پول می گرفته که مقاله 10 صفحه ای چاپ کرده بوده!!! در این شرایط نابسامان، آن طور که به ما گفته اند، جریان جدیدی پایه گذاری می شود که معتقد به سنجش یا اندازه گیری «علم» بوده. به این ترتیب تلاش شده معیار دقیق تری برای تشویق پژوهشگران معرفی شود. اما متاسفانه، در این مرحله دقت کافی صورت نمی گیرد.

در کشورهای خارجی، به خصوص از حدود دهه 90، معیار ضریب تاثیر رفته رفته به عنوان یک معیار قابل قبول مطرح می شود. البته همه می دانند که این معیار خالی از اشکال نیست. اما در آن زمان موسسه تامسون آی اس آی ظاهرا تنها موسسه ای بوده که برای بررسی کیفیت ژورنالها معیار معرفی کرده بوده است. و برای اینکه وقت خود را تلف نکند، شرایطی برای نمایه کردن نشریات قرار داده بوده که مهمترین آنها داوری شدن مقالات توسط داوران خبره بوده است. ظاهرا در نگاه اول معیار ضریب تاثیر چندان هم بد عمل نمی کند، مثلا ضریب تاثیر نشریات خوب مثل ساینس و نیچر بسیار بالاتر از نشریات متوسط و ضعیف است. به این ترتیب در بسیاری از کشورها، دولت دانشمندان را ترغیب می کرده که مقالاتشان را در نشریاتی که ضریب تاثیر بالایی دارند چاپ کند.

از اینجای ماجرا ما ایرانیها وارد بازی شدیم. با یک نگاه می توان دید که ما توانایی این را نداشتیم که از معیارهای سخت گیرانه (مثل امتیاز دهی در صورت چاپ مقاله در ژورنالهای خوب) استفاده کنیم. در نتیجه به حداقل هایی بسنده کردیم. مثلا به جای آنکه مقاله «خوب» باشد گفتیم مقاله باید در ژورنال باشد. یا مثلا به جای آنکه بگوییم ژورنال باید معتبر باشد و مثلا ضریب تاثیر بالایی داشته باشد گفتیم ژورنال باید در آی اس آی نمایه شده باشد.

با شروع این روند، ناگهان شرایط تغییر کرد. مثلا نزد دانشگاهها و وزارتخانه ها اهمیت مقالات کنفرانسها به شدت کاهش یافت. یا مثلا دیگر برخی محقق نماها با چاپ مقالاتشان در هر ژورنال ناشناس هندی و پاکستانی نمی توانستند اعتبار کسب کنند. این پدیده در نوع خودش شاید اتفاق مبارکی بود، اما متاسفانه از آن هنگام تا کنون ما تقریبا در همین مرحله متوقف شده ایم، و یا حتی شرایط را بدتر هم کرده ایم. مرحله ای که ایرادات جدی به آن وارد است و به نوعی ریشه همه تقلب های پژوهشی هم در همین نگاه ساده لوحانه به مقوله علم سنجی در کشور است.

نخست، در بسیاری از رشته ها بسیاری از مقالات معروف در ژورنالها چاپ نمی شوند. برای مثال در رشته های کامپیوتر، مهندسی، و علوم انسانی، اصولا چاپ مقاله در ژورنالهای معتبر کار بسیار مشکل و/یا زمانبری است. به همین دلیل مثلا در برخی رشته های مهندسی، قرارداد نانوشته ای بین محققان وجود دارد که کارشان را در فلان کنفرانس تخصصی این موضوع ارائه کنند، که به احتمال زیاد باعث می شود مقالاتش در آی اس آی نمایه نشود. یا مثلا چاپ مقاله در یک ژورنال افریقایی که آی اس آی باشد، بهتر از چاپ مقاله در یک ژورنال بسیار خوب است، که بنا به دلایلی (نامعلوم، هنوز) آی اس آی نشده است.

دوم، به جای انجام پژوهش در زمینه های مورد نیاز کشور، سراغ پژوهش در زمینه های مقاله ساز یا به قول معروف هات رفته ایم. در این راستا، استادان زیادی هستند که مورد جفا قرار گرفته اند. کسانی که به سختی هر 2 یا 3 سال یکبار یک مقاله می دهند، و در دنیا مشهور هستند، اما در ایران از آنها به عنوان افراد ضعیف یاد می شود. برعکس، کسانی وجود دارند که هر کار غیر دقیقی را چاپ می کنند، و همگان گمان می کنند اینها نابغه و دانشمندند.

سوم، در یک مسابقه بی پایان، دانشجویان را برای مقاله دادن تحت فشار گذاشته ایم. یک مثال: ژورنالهای تخصصی در بعضی شاخه های ریاضی داوری را حدود 2 سال معطل می کنند. یا مثلا در برخی شاخه های زیست شناسی یا پزشکی، انجام یک بررسی 3-4 سال طول می کشد. از طرفی دانشگاهها، به دانشجوی دکترا (که یک سال و نیم درس تئوری خوانده) فشار می آورند که زودتر از سه سال و نیم دفاع کند، وگرنه چنین می شود و چنان.

چهارم، به جای آنکه به معیارهای درست مثل میزان مشارکت در پروژه های بین المللی، یا اختراعات ثبت شده بین المللی، یا ارتباط صنعت و دانشگاه یا درصد پژوهشهای سودآور و به تولیدرسیده بپردازیم، دلمان را به یک سری آمار خوش می کنیم که مثلا رکورد تولید علم در دنیا را شکسته ایم.

پنجم، در مواردی هر چند نادر، پژوهشهای استراتژیک کشور را منتشر می کنیم و دودستی تقدیم دیگران می کنیم، برای اینکه مثلا باید آمار تولید علم را بالا برد یا اینکه دانشجو برای دفاع نیاز به مقاله دارد.

ششم، با یک نگاه بدبینانه، در مواقعی که مقاله خوبی هم چاپ کنیم، به دلیل نداشتن زیرساخت های لازم چه بسا امریکا و اروپا از آن پژوهش سود بیشتری ببرند، و این یعنی بودجه پژوهشی کشور را در راه کمک به قدرتمندان مصرف کرده ایم!

به طور خلاصه، باید دقت کنیم که با «چاپ مقالات آی اس آی» فی نفسه هیچ کار مفیدی انجام نداده ایم که به آن ببالیم. هدف باید پژوهش باشد و نه چاپ مقاله. 1- کیفیت مطلب مهم است نه ژورنال و کنفرانسی که آن را چاپ کرده. 2- پژوهش باید برای رفع مشکلات بومی باشد نه چاپ مقاله! چاپ مقاله در حقیقت اثر جانبی پژوهش است. 3- در همه جای دنیا رساله دکتری یک سند علمی به حساب می آید، و چاپ مقاله در هیچ جای دنیا جز ایران شرط لازم برای دفاع نیست. به دانشجویان نباید در این راستا فشار وارد کرد. 4- خودمان را با آمارها گول نزنیم. تولید علم با تولید مقاله فرق دارد. 5- هر مطلبی باید بتواند سند پژوهشی محسوب شود. شاید این سند یک گزارش محرمانه داخلی باشد یا یک مقاله در یک کنفرانس. محتوای علمی سند باید مطالعه شود نه ژورنالی که آن را چاپ کرده. در کلام معصوم داریم: انظر الی ما قال ولا تنظر الی من قال. 6- در راستای حل مشکلات کشور گام برداریم، نه صرفا خوشحال کردن دیگران.

به نظر شما تا این ایده آلها چقدر فاصله داریم؟

سید امیر مرعشی
It is necessary to point out that self-citation is not necessarily a bad thing. Actually, healthy self-citation is an indicator of continuity of research. When you are working in one subject for a long time, a significant amount of the work published in that particular area happens to be yours and it is natural to cite your own works. Therefore, not every self-citation is bad. I guess that is why ISI counts self-citation when calculating the h-index.
من شخصا از آن وب سایت استفاده نکرده بودم. اما
نرم افزار هایی وجود دارند که این ضریب را بدون احتساب ارجاع به خود به حساب میاورند. جدا از تعریف آن در مقاله هیرچ در اکثر مقالاتی که از آن برای ارزیابی علمی استفاده کرده اند. ارجاع به خود حذف میشوند. ارجاع به خود اساتید ماساچوست و کالیفرنیا هم کم نیست. نگاهی بیاندازید.
۱۶ آبان ۸۷ ، ۱۸:۰۹ سید امیر مرعشی
با سلام
در پاسخ به توضیح
Roozbeh Sanaei
باید عرض کنم که اولا بنده فقط راجع به نحوه محاسبه اچ ایندکس توسط سایت آی اس آی صحبت کردم، که به وضوح ارجاع به خود را به حساب می آورد. اگر باور ندارید مراحل زیر را خودتان انجام دهید:
1- نویسنده ای را انتخاب کنید که می دانید تعداد قابل توجهی ارجاع به خود دارد. اگر نمی توانید با من تماس بگیرید تا چند مورد به شما معرفی کنم.
2- در سایت آی اس آی، در قسمت
ٌWeb of Science
اسم نویسنده مورد نظر را جستجو کنید.
3- پس از آنکه جستجو خاتمه یافت، در قسمت سمت راست و بالای نتایج روی
Create Citation Report
کلیک کنید. صبر کنید تا خروجی به طور کامل نمایش داده شود.
4- با کلیک روی تعداد ارجاعات هر یک از مقالات بررسی کنید که آیا ارجاعات خودی پیش از محاسبه اچ ایندکس کنار گذاشته شده بوده اند یا نه.

ثانیا، مقاله ای را که در آن اچ ایندکس «تعریف» شده است ببینید
www.pnas.org/content/102/46/16569
در این مقاله توضیح داده شده است که برای محاسبه این معیار، در حالت ایده آل باید موارد ارجاع به خود را قبل از محاسبه حذف کرد. (به طور دقیق تر، اگر اچ ایندکس یک پژوهشگر مثلا چیزی در حدود 20 باشد معمولا این محقق شهرتی جهانی دارد. در مقاله ای که در بالا به آن اشاره کردم، نویسنده بیان می کند که اثر خودارجاعی قاعدتا روی اچ ایندکس چندان زیاد نیست. اما شما یک سناریوی فرضی را در نظر بگیرید که محققی در سال 10 مقاله چاپ کند که همه آنها در ژورنالهای بسیار ضعیف و گمنام باشند، اما در هر مقاله به همه مقالاتی که خودش قبلا چاپ کرده ارجاع بدهد. با یک محاسبه سرانگشتی ملاحظه خواهید کرد که ظرف مدت چهار-پنج سال، سایت آی اس آی این فرد را به عنوان یک دانشمند بزرگ با اچ ایندکس بالای 20 معرفی خواهد کرد، در حالی که احتمالا غیر از خودش و آن ژورنال ضعیف و احتمالا معاونت پژوهشی، کسی از وجود چنین محققی در دنیا باخبر نیست).

تمام حرف ما این است که آی اس آی هیچ تلاشی برای نزدیک شدن به حالت ایده آل (یعنی حذف موارد خودارجاعی پیش از محاسبه اچ ایندکس) انجام نداده و نمی دهد، و این موضوع دارد به تدریج نقطه شروعی برای نوع دیگری از تقلبهای علمی بین برخی محققان جهان سومی و ایرانی می شود. بالا بودن اچ ایندکس محققان ایرانی آرزوی همه ماست، اما مادامی که روش در محاسبه آن دقت کافی صورت نگرفته باشد این نگرانی ممکن است به وجود بیاید که برخی افراد سودجو به جای تلاش برای انجام پژوهش با کیفیت، به تقلب روی بیاورند.

سید امیر مرعشی
این هم خبر مربوط به تلاش برای عقد تفاهم نامه بین آی اس سی و آی اس آی:

link
در پاسخ به سید امیر مرعشی : بنا تعریف اچ اندیکس ارجاعات به خود نباید محسوب گردد. احتمالا اشکال از وزارتخانه است.
پیشنهاد می‌شود که با موسسه تامسون تماس بگیریم و این ایرادهایی که آقای مرعشی گفتند به آن‌ها یادآور شویم. آقای دکتر مهدیان در مورد چگونگی درج بعضی مجلات ضعیف با این موسسه تماس گرفتند، اما جوابی دریافت نکردند.

اخیرا هم در خبرها بود که مسولان آی ای سی از ایران با این موسسه (تامسون) تماس گرفته اند و صحبت از عقد قرار دادی کرده اند. برایم عجیب بود. شاید بعضی ها بدشان نیاید که در قبال «قراردادی» این موسسه را «ترغیب» کنند تا بعضی مجلات مورد نظرشان را در آن‌جا ثبت کند.
۱۶ آبان ۸۷ ، ۱۳:۱۶ سید امیر مرعشی
اخیرا باب شده که وزارتخانه به اساتیدی که
h-index
خیلی بالایی دارند جایزه می دهد. همان طور که می دانید، این معیار به تعداد ارجاعاتی که به یک مقاله داده می شود مربوط می گردد. در نتیجه برخی افراد هم راهش را یاد گرفته اند و به سادگی، با ارجاع به خود (یا حتی گاهی با خواهش از دوستان برای ارجاع به آنها!) تلاش می کنند ارجاعات خود را تا حد ممکن افزایش دهند. شگفتا که سایت آی اس آی هم چشمانش را به روی این حقیقت واضح و شناخته شده بسته و تمامی موارد ارجاع به خود را در محاسبه این معیار به حساب می آورد.
با سلام و تشکر از وبلاگ شما

مطالب زیر را من مدتها قبل در وبلاگم منتشر کرده بودم و نقل آنها در این وبلاگ نیز شاید بد نباشد:


http://medicalsociology.persianblog.ir/post/18/

http://medicalsociology.persianblog.ir/post/21/

http://medicalsociology.persianblog.ir/post/22/

http://medicalsociology.persianblog.ir/post/93/

موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی