بیست تضمینی برای پایان نامه کارشناسی ارشد
قاسم جابری پور | پنجشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۸۷
بنام خداوند هستی و هم راستی- دانشجوئی، که بسیار مورد اطمینان است، نقل میکرد که در اطاق استاد تعدادی از دانشچویان نشسته بودند و با استاد میگفتند و میخندیدند. استاد گفت هرکدام از شما که مقاله داشته باشید نمره بیست پایان نامه تان با من. با شنیدن این مطلب یاد به اصطلاح استادی افتادم که همیشه اصرار دارد که داوران پایان نامه های تحت راهنمائی وی از دوستان خودش باشند و هرگاه استاد معتبری را پیشنهاد می کنیم به هر ترتیب که شده، حتی با طرح اتهاماتی، زیر بار نمی رود که نمی رود و در جلسه دفاع وقتی دانشجوی بی سواد و کودن مثل ... در گل میماند استاد بلند می شود و از کار او دفاعی میکند که نه تنها آبروی دانشجو را نمی خرد بلکه آبروی خود را نیز می برد. بهر حال ادامه نقل دانشجو چنین بود: یکی از دانشچویان گفت پس این آقای اسحاقی (اسم عوض شده است تا هویت فاش نشود) که فردا دفاع دارد بیست نمی شود. استاد گفت چرا نشود. خود اسحاقی گفت استاد من که مقاله ندارم. استاد گفت چرا داری عزیزم. نامت را روی مقاله (مثلا یوسفی) گذاشته ام. دانشجویان در دل گفتند چه استاد ماهی باید به ورودی های سال بعد بگوییم تا هر طور شده با این استاد تز بگیرند. دردناک است که بگویم ظاهرا همین رویه را دارند در یکی از دانشکده ها برای دفاع از پایان نامه دکتری نیز پیش می برند. کجائی گردان (حواستان باشد سرکج دارد!) که آبرویت را خریدند
۸۷/۱۱/۱۰
من که باورم نمیشه
دوستان و همکاران عزیز سلام
هر روز دراین سایت قصه هایی نقل قول گونه، شیرین، جذاب و حیرت انگیز می خوانیم.
با خواندن این مطالب، سؤالاتی ذهن را درگیر می کند:
* آیا این مطالب قصه است؟
* شاید هم یک نمایشنامه کمدی-تراژیک باشد؟
* چگونه می توان باور کرد؟
* آخه مگه میشه آدم لقمه حلال خورده باشه و بازهم ایفاگرنقش کمدین این نمایشنامه باشد؟
* آخه مگه میشه آدم مرز حلال و حرام را تشخیص بده و بازهم حاضر بشه این تراژدی را قلم بزنه؟
* آخه ..
* ...
* آخه مگه میشه آدم انسان باشه و خلاف اخلاق انسانی رفتار بکنه؟
من که باورم نمیشه انسانی که مدعی است سیر تکامل را طی می کند و قرار است الگوی جوانان رشید و آینده سازان جامعه بشریت باشد خود را با چنین کارهای حقیر و بی مایه درگیر کند.
نتیجه اخلاقی: .....!
کاظم مروج (11 بهمن 87)