یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت سوم: تقلب عمده
حمید رضا صادق محمدی | چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۸۷
به نام خداوند جان و خرد
با سلام و احترام به خوانندگان گرامی
در این نوشتار به توصیف نوع دیگری از تقلب در مقالات می پردازم که عنوان "تقلب عمده" را برای آن برگزیده ام. در این نوع تقلب که تا حدودی زیرکانه تر از تقلب ناشیانه (1) است، متقلب چارچوب اصلی یک مقاله را استفاده می کند و با حذف و اضافه برخی جملات یا حتی پاراگراف ها سعی می کند تا حدودی آن را نسبت به مقاله اصلی متفاوت سازد. در نوع پیچیده تر آن حتی برخی مراجع نیز حذف و اضافه می شوند. این موضوع ممکن است در مورد شکلها و جداول نیز نمود پیدا کند. به عنوان مثال تغییر شکل یک جدول و یا تهیه یک نمودار بر اساس اطلاعات یک جدول و جایگزینی آنها. بهر حال چنین متقلبانی آن قدر توجه دارند که عنوان مقاله اصلی را عوض کنند. گاهی اوقات مشاهده شده است عنوان مقاله تقلبی را بسیار جالب و زیرکانه برمی گزینند.
البته به دلیل راحت طلبی معمولاً متقلبان زحمت پیاده سازی آزمایشها یا تکرار شبیه سازی ها را به خود نمی دهند و فقط تا آنجا مقاله اصلی را تغییر می دهند که گمان می برند تقلبی بودن آن برای مدیریت و داوران نشریه یا کنفرانس تخصصی مورد نظر آشکار نشود. همان گونه که در یادداشت قبلی (2) ذکر شد معمولاً چنین تقلبهایی از دید داوران متخصص در حوزه مورد نظر که به آخرین پیشرفتها در زمینه کار خود آگاه هستند و در امر داوری زبده می باشند پنهان نمی ماند، به ویژه اگر چنین داورانی دسترسی برخط (On-line) به مهمترین پایگاه های مقالات در حوزه ذیربط داشته باشند. از همین روی چنین مقالاتی کمتر از سوی متقلبان به نشریات و کنفرانسهای تراز اول ارسال می گردند. در همین جا یادآوری می شود که به عمد بیان این نوع تقلب را به پس از یادداشت قبلی موکول کردم و در آن یادداشت نیز جزییات دقیقی را از مراحل انتخاب داوران بالقوه و فرایند کار توضیح دادم تا خوانندگان محترم توجه داشته باشند که علی رغم تمام آن وسواسها و دقت نظرها بازهم مقالات تقلبی می توانند بعضاً از چنین صافی هایی عبور کنند. بهر حال اگر سردبیر یا گروه سردبیری نشریه وظیفه خود را با دقت و ظرافت انجام دهند در برخی موارد مقالات حاوی تقلب عمده را خود شناسایی می کنند و یا تدابیری را اتخاذ می کنند که احتمال شناسایی آن در مراحل بعد افزایش یابد. توضیح بیشتر در این مورد را به یکی از یادداشتهای آتی موکول می نمایم. اگر خوانندگان محترم نیز در این مورد تجربیات یا راهکارهای مناسبی در ذهن دارند ممنون خواهم شد اگر نظر خود را ابراز نمایند تا مبحث مورد نظر با غنای بیشتری طرح گردد.
اجازه فرمایید بحث تقلب عمده را با ذکر سه مثال از تجربیات شخصی به عنوان سردبیر نشریه (3) دنبال کنم و در خلال بیان موضوع نیز بحث را با ذکر مواردی از آداب داوری پربارتر سازم. آنچه در این زمینه در مورد آداب داوری بیان می شود به صورت غیر مستقیم در قبال کسب همین تجارب از داوران آموخته ام و از این بابت وام دار ایشان هستم. نخستین مورد تجربه ای است طنز گونه، البته از نوع طنز تلخ. مقاله ای دریافت کردیم به گمانم از دو نویسنده هندی این مقاله برای سه داور ارسال شد، یک داور ایرانی و دو داور خارجی. یکی از داوران که متخصصی اسپانیایی است پاسخ داوری را در قالب تکمیل فرم داوری به نشانی نشریه ارسال کرده بود. در بخش نخست فرم مذکور از داور در مورد کیفیت نگارش مقاله نظر خواسته می شود، منظور ادبیات نگارش به لحاظ املایی و انشایی است. ایشان با شوخ طبعی خاصی نوشته بودند به لحاظ نگارش مقاله خیلی خوب است چون خودم آن را نوشته ام، تنها برخی پاراگراف ها ایراد دارد و این مربوط به همان عباراتی است که مولف مقاله ارسالی (مولف متقلب) آنها را تا حدودی تغییر داده است. برای پیشگیری از اطناب کلام از بیان سایر نظرات این داور خودداری می کنم. در این مورد تنها به لحاظ اهمیت به این موضوع اشاره می نمایم که پس از اطمینان یافتن سردبیر بر اساس سیاست نشریه بلافاصله مقاله مذکور از فرایند داوری خارج گردید و مردود اعلام شد. همچنین نام مولف رابط مقاله در لیست سیاه قرار گرفت و حداقل به مدت سه سال از ایشان مقاله ای در نشریه برای داوری پذیرفته نمی شود. این موضوع به خود فرد و مولفان همکار نیز اعلام گردید.
در مورد دوم، مقاله ای دریافت شد به زبان انگلیسی از سه مولف ایرانی که نویسنده رابط مقاله دانشجو بود و دو مولف دیگر استاد راهنما و استاد مشاور او. جالب آن که مولف رابط نام خود را به عنوان مولف سوم مقاله ذکر کرده بود. پس از طی مراحل دعوت از داوران بالقوه و دریافت پاسخ مثبت دو داور خارجی، مقاله برای ایشان ارسال شد و هنوز به دنبال یافتن داوران بیشتری بودیم. داور اول پیشنهاد پذیرش مقاله را با اصلاحات جزئی کرد. پس از مدت کوتاهی پاسخ و فرم داوری تکمیل شده از داور دوم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر استرالیا است دریافت گردید. ایشان با مقایسه مقاله در دست بررسی و مقاله ای که از روی آن تقلب شده بود و علامت گذاری بر روی دو مقاله، نشان داده بود که مقاله در حال بررسی جعلی و از نوع با تقلب عمده است به گونه ای که بخشهای قابل ملاحظه ای از آن عیناً از روی مقاله اصلی رونویس گردیده است. در اشاره به این مورد بر روی دو نکته تاکید می نمایم. نخست آنکه با توجه به آشنایی قبلی با یکی از مولفان مقاله، موضوع را به صورت حضوری با ایشان در میان گذاردم. او با ابراز تاسف از وقوع چنین موردی گفت استاد راهنمای این آقای دانشجو مولف دوم مقاله است و من به عنوان استاد مشاور چندان در جریان امور نیستم. جالب آن که نام ایشان در مقاله ارسالی به عنوان مولف اول ذکر شده بود. البته با توجه به شناخت اینجانب از این استاد و سطح تخصصی مقالات و فعالیتهای دیگر وی مطمئن هستم اصلاً نیازی به چنین مقالات تقلبی ندارد. در این مورد خوانندگان محترم را به پرسش پایانی این یادداشت ارجاع داده و نیز بحث بیشتر را به یکی از یادداشتهای بعدی سردبیر وا می نهم. اما نکته دوم، در آداب نگارش مقاله در سطح بین المللی عرف آن است که تنها نام افرادی که مستقیماً در پژوهش و فعالیتهای علمی و/یا تخصصی مرتبط که مقاله از آن استخراج شده و به نگارش درآمده است به عنوان نویسنده مقاله ذکر می شود و نیز نام مولفین مقاله به ترتیب اولویت نقش بیشتر ایشان در آن تحقیق علمی و نگارش مقاله است. متاسفانه در ایران در سالهای دور و نزدیک شاهد آن بوده ایم که به دلایلی نظیر ظاهراً احترام به استاد (که از دید اینجانب این عمل نه تنها احترام گذاردن محسوب نمی شود بلکه اصولاً روشی ناپسند مطابق اخلاق حرفه ای است)، یا الزام نمودن مستقیم یا غیر مستقیم دانشجو به این عمل به دلیل تاثیر غیرمستقیم پاره ای مقررات آموزشی یا مالی من درآوردی (4) نام دانشجو که معمولاً بیشترین نقش را در موضوع تحقیق داشته است در مقالات ارسال شده به نشریات و کنفرانسهای تخصصی پس از نام استادان راهنما و مشاور در مقاله آورده می شود.
تجربه بعدی نیز مربوط به مقاله دیگری است آن هم با تقلب عمده البته با زیرکی بسیار بیشتر از موارد پیشین. در این مورد فاصله زمانی تهیه مقاله اصلی و تقلبی بسیار کم بود فقط در حدود چند ماه. به گونه ای که تاریخ ارسال آن به نشریه یک ماه قبل از انتشار نهایی مقاله اصلی بود که توسط چهار مولف کره ای به رشته تحریر در آمده است. این مقاله، مقاله ای به زبان انگلیسی بود با کیفیت نگارشی خیلی خوب که به ظاهر توسط یک کارشناس ارشد و یک استاد دانشگاه به نگارش درآمده بود که متاسفانه این تقلب نیز مربوط به نویسندگان ایرانی است. تقلب در مراحل اولیه شناسایی نگردید و پس از طی مراحل داوری از سوی داوران ایرانی و خارجی بر اساس نظر داوران توسط هیات تحریریه با اصلاحات جزیی چه به لحاظ نگارشی و چه از نظر محتوایی برای انتشار پذیرفته شد. جالب است ذکر کنم یکی از داوران خواسته بود که در مورد سیستم مورد نظر توضیح بیشتری توسط مولفان ارائه شود زیرا آنها در آزمایشات نسبتاً مشابهی که داشته اند برخی موراد را مشاهده ننموده اند. این موارد به مولف رابط مقاله انعکاس یافت و او هم در مهلت مقرر مقاله اصلاح شده را فرستاد که نه تنها توضیحات اضافی ارائه گردیده بود بلکه طول مقاله چهار صفحه افزایش یافته و چند شکل جدید نیز در مورد نتایج بدست آمده به آن افزوده شده بود. پس از کنترل انجام موارد خواسته شده از مولف، در نهایت مقاله تایید شد و برای صفحه بندی و انتشار در نوبت قرار گرفت. حدود یک ماه از این موضوع گذشت یک روز نامه ای الکترونیکی از یکی از داوران این مقاله که استاد یکی از دانشگاه های برجسته آمریکا است بدستم رسید که مقاله را با همکاری یک دانشجوی دکتری خود داوری کرده بود (البته با اطلاع اینجانب به عنوان سردبیر از موضوع). ایشان در این نامه توضیح داده بود که دانشجوی او اخیراً مقاله انتشار یافته ای را مشاهده کرده که شباهت زیادی به مقاله داوری شده توسط آنها دارد. ایشان ذکر کرده بود نمی تواند قضاوت کند کدام مقاله اصلی و کدام مقاله تقلبی است. از او تشکر کرده و توضیح دادم موضوع را بررسی خواهم کرد و از ایشان خواستم نسخه ای از مقاله انتشار یافته را برایم ارسال نماید. ایشان نیز اقدام کرد بهر حال موضوع بررسی شد و با قراین متعدد مشخص گردید به احتمال قریب به یقین مقاله ارسالی به نشریه ما تقلبی است. چون هنوز احتمال بسیار کمی وجود داشت که از این بابت اشتباه کرده باشیم طی نامه ای الکترونیکی از مولف رابط مقاله خواستم تلفنی با ما تماس بگیرد. چنین شد در ابتدا این مولف که بر خلاف دو مورد تقلب قبل یک خانم بود با اعتماد به نفس زیادی صحبت می کرد و پس از توضیح موضوع در قالبی متین و ذکر دلایل برای او نخست کمی دستپاچه شد اما بعد با تاثر فراوان در حالی که می گریست به خطای خود اعتراف کرد و درخواست می نمود که موضوع با مدیریت سازمانی پژوهشی که به عنوان محقق در آن به کار اشتغال داشت مطرح نشود. توضیح دادم که با توجه به سیاستهای نشریه فعلاً طرح موضوع با آن سازمان در اولویت نیست، اما بهرحال با مولف دوم مقاله طرح خواهد شد. با صدای گریان توضیح می داد که آن استاد نقشی در این تقلب ندارد و استاد پایان نامه او بوده که هیچ ارتباطی با تقلب در این مقاله ندارد و اگر موضوع فاش شود آبروی او نزد استاد از دست می رود. از آن روی که اجابت این خواسته با سیاستهای نشریه در تناقض بود تنها با توجه به شرایط به او پیشنهاد کردم خود موضوع را به شیوه ای مناسب با آن استاد در میان گذارد و برای اطمینان از تحقق این امر از او خواستم به مولف دوم بگوید تلفنی با نشریه تماس بگیرد. او چند روزی برای این کار مهلت خواست که قبول کردم.
دو سه روز بعد آن استاد تماس گرفت در حالی که صدای او کاملاً محزون و از سوی دیگر برآشفته بود. به صورت مفصل توضیح می داد که روحش نیز از چنین تقلبی آگاه نبوده است. توصیف او کاملاً با مولف رابط مقاله تقلبی مطابقت داشت. از بیان توضیحات او در می گذرم تنها به نکته ای مهم اشاره می کنم و خوانندگان محترم را در مورد شرح این نکته به مطالعه یکی از یادداشتهای بعدی سردبیر در مورد اخلاق حرفه ای در باب آداب تالیف مقاله فرا می خوانم. این استاد می گفت این خانم دانشجوی خوب و کوشایی بود و پایان نامه خود را بخوبی و با نمره بالا به پایان رساند و مقاله ای هم از آن پایان نامه استخراج شد که به انتشار رسید. ادامه داد مدتی بعد از فارغ اتحصیلی او به دیدن من آمد و در مورد یک مقاله که تهیه کرده بود توضیح داد و به من پیشنهاد داد مقاله را پس از بررسی و در نظر گرفتن نظرات استاد به صورت مشترک برای نشریه ای تخصصی ارسال کنیم. خاطرم نیست ایشان براساس اطلاع می گفت یا احتمال قوی می داد که این خانم برای تمدید استخدام یا تغییر وضعیت استخدامی یا مواردی از این دست، به انتشار مقاله ای در فرصت زمانی مشخصی نیاز داشته است. سپس ادامه داد من هم با توجه به حسن ظن به ایشان مقاله را مروری کردم و اصلاحات جزیی را پیشنهاد نمودم، پس از آن دیگر از موضوع اطلاع دقیقی نداشتم تا روز گذشته که با من تماس گرفت و جریان تقلب و شناسایی آن توسط نشریه را توضیح داد. بهر تقدیر بر اساس سیاست نشریه در این مورد نیز مقاله مردود شناخته شد و تدابیر تنبیهی ذکر شده در مورد قبل در مورد مولف رابط این مقاله نیز اتخاذ گردید. اجازه فرمایید این یادداشت را با یک پرسش به پایان ببرم. آیا چنانچه آداب تالیف مقاله به لحاظ اخلاق حرفه ای توسط مولفان همکار این دو مقاله رعایت می گردید، مولف متقلب می توانست به چنین کار ناشایستی در جامعه تخصصی مبادرت نماید و علاوه بر آن نام این افراد را حداقل در نظر داوران مذکور بی اعتبار نماید؟
به امید حق
پانویس ها:
1- رجوع کنید به "یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت اول: تقلب ناشیانه" در وبلاگ استادان علیه تقلب.
2- رجوع کنید به "یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت دوم: : ایجاد بستر مناسب برای شناسایی تقلب (1)" در وبلاگ استادان علیه تقلب.
3- Iranian Journal of Electrical and Computer Engineering
4- این موضوع نیز به لطف خدا در یکی نوشتارهای آتی مجموعه "یادداشتهای یک سردبیر" تقدیم خوانندگان محترم خواهد گردید. حتی در آنجا بیان خواهد شد که برخی سیاستهای اتخاذ شده برای ارتقاء سطح مقالات کنفرانسهای معتبر نیز پاره ای موارد می تواند از این بعد اثر سوء داشته باشد.
البته به دلیل راحت طلبی معمولاً متقلبان زحمت پیاده سازی آزمایشها یا تکرار شبیه سازی ها را به خود نمی دهند و فقط تا آنجا مقاله اصلی را تغییر می دهند که گمان می برند تقلبی بودن آن برای مدیریت و داوران نشریه یا کنفرانس تخصصی مورد نظر آشکار نشود. همان گونه که در یادداشت قبلی (2) ذکر شد معمولاً چنین تقلبهایی از دید داوران متخصص در حوزه مورد نظر که به آخرین پیشرفتها در زمینه کار خود آگاه هستند و در امر داوری زبده می باشند پنهان نمی ماند، به ویژه اگر چنین داورانی دسترسی برخط (On-line) به مهمترین پایگاه های مقالات در حوزه ذیربط داشته باشند. از همین روی چنین مقالاتی کمتر از سوی متقلبان به نشریات و کنفرانسهای تراز اول ارسال می گردند. در همین جا یادآوری می شود که به عمد بیان این نوع تقلب را به پس از یادداشت قبلی موکول کردم و در آن یادداشت نیز جزییات دقیقی را از مراحل انتخاب داوران بالقوه و فرایند کار توضیح دادم تا خوانندگان محترم توجه داشته باشند که علی رغم تمام آن وسواسها و دقت نظرها بازهم مقالات تقلبی می توانند بعضاً از چنین صافی هایی عبور کنند. بهر حال اگر سردبیر یا گروه سردبیری نشریه وظیفه خود را با دقت و ظرافت انجام دهند در برخی موارد مقالات حاوی تقلب عمده را خود شناسایی می کنند و یا تدابیری را اتخاذ می کنند که احتمال شناسایی آن در مراحل بعد افزایش یابد. توضیح بیشتر در این مورد را به یکی از یادداشتهای آتی موکول می نمایم. اگر خوانندگان محترم نیز در این مورد تجربیات یا راهکارهای مناسبی در ذهن دارند ممنون خواهم شد اگر نظر خود را ابراز نمایند تا مبحث مورد نظر با غنای بیشتری طرح گردد.
اجازه فرمایید بحث تقلب عمده را با ذکر سه مثال از تجربیات شخصی به عنوان سردبیر نشریه (3) دنبال کنم و در خلال بیان موضوع نیز بحث را با ذکر مواردی از آداب داوری پربارتر سازم. آنچه در این زمینه در مورد آداب داوری بیان می شود به صورت غیر مستقیم در قبال کسب همین تجارب از داوران آموخته ام و از این بابت وام دار ایشان هستم. نخستین مورد تجربه ای است طنز گونه، البته از نوع طنز تلخ. مقاله ای دریافت کردیم به گمانم از دو نویسنده هندی این مقاله برای سه داور ارسال شد، یک داور ایرانی و دو داور خارجی. یکی از داوران که متخصصی اسپانیایی است پاسخ داوری را در قالب تکمیل فرم داوری به نشانی نشریه ارسال کرده بود. در بخش نخست فرم مذکور از داور در مورد کیفیت نگارش مقاله نظر خواسته می شود، منظور ادبیات نگارش به لحاظ املایی و انشایی است. ایشان با شوخ طبعی خاصی نوشته بودند به لحاظ نگارش مقاله خیلی خوب است چون خودم آن را نوشته ام، تنها برخی پاراگراف ها ایراد دارد و این مربوط به همان عباراتی است که مولف مقاله ارسالی (مولف متقلب) آنها را تا حدودی تغییر داده است. برای پیشگیری از اطناب کلام از بیان سایر نظرات این داور خودداری می کنم. در این مورد تنها به لحاظ اهمیت به این موضوع اشاره می نمایم که پس از اطمینان یافتن سردبیر بر اساس سیاست نشریه بلافاصله مقاله مذکور از فرایند داوری خارج گردید و مردود اعلام شد. همچنین نام مولف رابط مقاله در لیست سیاه قرار گرفت و حداقل به مدت سه سال از ایشان مقاله ای در نشریه برای داوری پذیرفته نمی شود. این موضوع به خود فرد و مولفان همکار نیز اعلام گردید.
در مورد دوم، مقاله ای دریافت شد به زبان انگلیسی از سه مولف ایرانی که نویسنده رابط مقاله دانشجو بود و دو مولف دیگر استاد راهنما و استاد مشاور او. جالب آن که مولف رابط نام خود را به عنوان مولف سوم مقاله ذکر کرده بود. پس از طی مراحل دعوت از داوران بالقوه و دریافت پاسخ مثبت دو داور خارجی، مقاله برای ایشان ارسال شد و هنوز به دنبال یافتن داوران بیشتری بودیم. داور اول پیشنهاد پذیرش مقاله را با اصلاحات جزئی کرد. پس از مدت کوتاهی پاسخ و فرم داوری تکمیل شده از داور دوم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر استرالیا است دریافت گردید. ایشان با مقایسه مقاله در دست بررسی و مقاله ای که از روی آن تقلب شده بود و علامت گذاری بر روی دو مقاله، نشان داده بود که مقاله در حال بررسی جعلی و از نوع با تقلب عمده است به گونه ای که بخشهای قابل ملاحظه ای از آن عیناً از روی مقاله اصلی رونویس گردیده است. در اشاره به این مورد بر روی دو نکته تاکید می نمایم. نخست آنکه با توجه به آشنایی قبلی با یکی از مولفان مقاله، موضوع را به صورت حضوری با ایشان در میان گذاردم. او با ابراز تاسف از وقوع چنین موردی گفت استاد راهنمای این آقای دانشجو مولف دوم مقاله است و من به عنوان استاد مشاور چندان در جریان امور نیستم. جالب آن که نام ایشان در مقاله ارسالی به عنوان مولف اول ذکر شده بود. البته با توجه به شناخت اینجانب از این استاد و سطح تخصصی مقالات و فعالیتهای دیگر وی مطمئن هستم اصلاً نیازی به چنین مقالات تقلبی ندارد. در این مورد خوانندگان محترم را به پرسش پایانی این یادداشت ارجاع داده و نیز بحث بیشتر را به یکی از یادداشتهای بعدی سردبیر وا می نهم. اما نکته دوم، در آداب نگارش مقاله در سطح بین المللی عرف آن است که تنها نام افرادی که مستقیماً در پژوهش و فعالیتهای علمی و/یا تخصصی مرتبط که مقاله از آن استخراج شده و به نگارش درآمده است به عنوان نویسنده مقاله ذکر می شود و نیز نام مولفین مقاله به ترتیب اولویت نقش بیشتر ایشان در آن تحقیق علمی و نگارش مقاله است. متاسفانه در ایران در سالهای دور و نزدیک شاهد آن بوده ایم که به دلایلی نظیر ظاهراً احترام به استاد (که از دید اینجانب این عمل نه تنها احترام گذاردن محسوب نمی شود بلکه اصولاً روشی ناپسند مطابق اخلاق حرفه ای است)، یا الزام نمودن مستقیم یا غیر مستقیم دانشجو به این عمل به دلیل تاثیر غیرمستقیم پاره ای مقررات آموزشی یا مالی من درآوردی (4) نام دانشجو که معمولاً بیشترین نقش را در موضوع تحقیق داشته است در مقالات ارسال شده به نشریات و کنفرانسهای تخصصی پس از نام استادان راهنما و مشاور در مقاله آورده می شود.
تجربه بعدی نیز مربوط به مقاله دیگری است آن هم با تقلب عمده البته با زیرکی بسیار بیشتر از موارد پیشین. در این مورد فاصله زمانی تهیه مقاله اصلی و تقلبی بسیار کم بود فقط در حدود چند ماه. به گونه ای که تاریخ ارسال آن به نشریه یک ماه قبل از انتشار نهایی مقاله اصلی بود که توسط چهار مولف کره ای به رشته تحریر در آمده است. این مقاله، مقاله ای به زبان انگلیسی بود با کیفیت نگارشی خیلی خوب که به ظاهر توسط یک کارشناس ارشد و یک استاد دانشگاه به نگارش درآمده بود که متاسفانه این تقلب نیز مربوط به نویسندگان ایرانی است. تقلب در مراحل اولیه شناسایی نگردید و پس از طی مراحل داوری از سوی داوران ایرانی و خارجی بر اساس نظر داوران توسط هیات تحریریه با اصلاحات جزیی چه به لحاظ نگارشی و چه از نظر محتوایی برای انتشار پذیرفته شد. جالب است ذکر کنم یکی از داوران خواسته بود که در مورد سیستم مورد نظر توضیح بیشتری توسط مولفان ارائه شود زیرا آنها در آزمایشات نسبتاً مشابهی که داشته اند برخی موراد را مشاهده ننموده اند. این موارد به مولف رابط مقاله انعکاس یافت و او هم در مهلت مقرر مقاله اصلاح شده را فرستاد که نه تنها توضیحات اضافی ارائه گردیده بود بلکه طول مقاله چهار صفحه افزایش یافته و چند شکل جدید نیز در مورد نتایج بدست آمده به آن افزوده شده بود. پس از کنترل انجام موارد خواسته شده از مولف، در نهایت مقاله تایید شد و برای صفحه بندی و انتشار در نوبت قرار گرفت. حدود یک ماه از این موضوع گذشت یک روز نامه ای الکترونیکی از یکی از داوران این مقاله که استاد یکی از دانشگاه های برجسته آمریکا است بدستم رسید که مقاله را با همکاری یک دانشجوی دکتری خود داوری کرده بود (البته با اطلاع اینجانب به عنوان سردبیر از موضوع). ایشان در این نامه توضیح داده بود که دانشجوی او اخیراً مقاله انتشار یافته ای را مشاهده کرده که شباهت زیادی به مقاله داوری شده توسط آنها دارد. ایشان ذکر کرده بود نمی تواند قضاوت کند کدام مقاله اصلی و کدام مقاله تقلبی است. از او تشکر کرده و توضیح دادم موضوع را بررسی خواهم کرد و از ایشان خواستم نسخه ای از مقاله انتشار یافته را برایم ارسال نماید. ایشان نیز اقدام کرد بهر حال موضوع بررسی شد و با قراین متعدد مشخص گردید به احتمال قریب به یقین مقاله ارسالی به نشریه ما تقلبی است. چون هنوز احتمال بسیار کمی وجود داشت که از این بابت اشتباه کرده باشیم طی نامه ای الکترونیکی از مولف رابط مقاله خواستم تلفنی با ما تماس بگیرد. چنین شد در ابتدا این مولف که بر خلاف دو مورد تقلب قبل یک خانم بود با اعتماد به نفس زیادی صحبت می کرد و پس از توضیح موضوع در قالبی متین و ذکر دلایل برای او نخست کمی دستپاچه شد اما بعد با تاثر فراوان در حالی که می گریست به خطای خود اعتراف کرد و درخواست می نمود که موضوع با مدیریت سازمانی پژوهشی که به عنوان محقق در آن به کار اشتغال داشت مطرح نشود. توضیح دادم که با توجه به سیاستهای نشریه فعلاً طرح موضوع با آن سازمان در اولویت نیست، اما بهرحال با مولف دوم مقاله طرح خواهد شد. با صدای گریان توضیح می داد که آن استاد نقشی در این تقلب ندارد و استاد پایان نامه او بوده که هیچ ارتباطی با تقلب در این مقاله ندارد و اگر موضوع فاش شود آبروی او نزد استاد از دست می رود. از آن روی که اجابت این خواسته با سیاستهای نشریه در تناقض بود تنها با توجه به شرایط به او پیشنهاد کردم خود موضوع را به شیوه ای مناسب با آن استاد در میان گذارد و برای اطمینان از تحقق این امر از او خواستم به مولف دوم بگوید تلفنی با نشریه تماس بگیرد. او چند روزی برای این کار مهلت خواست که قبول کردم.
دو سه روز بعد آن استاد تماس گرفت در حالی که صدای او کاملاً محزون و از سوی دیگر برآشفته بود. به صورت مفصل توضیح می داد که روحش نیز از چنین تقلبی آگاه نبوده است. توصیف او کاملاً با مولف رابط مقاله تقلبی مطابقت داشت. از بیان توضیحات او در می گذرم تنها به نکته ای مهم اشاره می کنم و خوانندگان محترم را در مورد شرح این نکته به مطالعه یکی از یادداشتهای بعدی سردبیر در مورد اخلاق حرفه ای در باب آداب تالیف مقاله فرا می خوانم. این استاد می گفت این خانم دانشجوی خوب و کوشایی بود و پایان نامه خود را بخوبی و با نمره بالا به پایان رساند و مقاله ای هم از آن پایان نامه استخراج شد که به انتشار رسید. ادامه داد مدتی بعد از فارغ اتحصیلی او به دیدن من آمد و در مورد یک مقاله که تهیه کرده بود توضیح داد و به من پیشنهاد داد مقاله را پس از بررسی و در نظر گرفتن نظرات استاد به صورت مشترک برای نشریه ای تخصصی ارسال کنیم. خاطرم نیست ایشان براساس اطلاع می گفت یا احتمال قوی می داد که این خانم برای تمدید استخدام یا تغییر وضعیت استخدامی یا مواردی از این دست، به انتشار مقاله ای در فرصت زمانی مشخصی نیاز داشته است. سپس ادامه داد من هم با توجه به حسن ظن به ایشان مقاله را مروری کردم و اصلاحات جزیی را پیشنهاد نمودم، پس از آن دیگر از موضوع اطلاع دقیقی نداشتم تا روز گذشته که با من تماس گرفت و جریان تقلب و شناسایی آن توسط نشریه را توضیح داد. بهر تقدیر بر اساس سیاست نشریه در این مورد نیز مقاله مردود شناخته شد و تدابیر تنبیهی ذکر شده در مورد قبل در مورد مولف رابط این مقاله نیز اتخاذ گردید. اجازه فرمایید این یادداشت را با یک پرسش به پایان ببرم. آیا چنانچه آداب تالیف مقاله به لحاظ اخلاق حرفه ای توسط مولفان همکار این دو مقاله رعایت می گردید، مولف متقلب می توانست به چنین کار ناشایستی در جامعه تخصصی مبادرت نماید و علاوه بر آن نام این افراد را حداقل در نظر داوران مذکور بی اعتبار نماید؟
به امید حق
پانویس ها:
1- رجوع کنید به "یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت اول: تقلب ناشیانه" در وبلاگ استادان علیه تقلب.
2- رجوع کنید به "یادداشتهای یک سردبیر، یادداشت دوم: : ایجاد بستر مناسب برای شناسایی تقلب (1)" در وبلاگ استادان علیه تقلب.
3- Iranian Journal of Electrical and Computer Engineering
4- این موضوع نیز به لطف خدا در یکی نوشتارهای آتی مجموعه "یادداشتهای یک سردبیر" تقدیم خوانندگان محترم خواهد گردید. حتی در آنجا بیان خواهد شد که برخی سیاستهای اتخاذ شده برای ارتقاء سطح مقالات کنفرانسهای معتبر نیز پاره ای موارد می تواند از این بعد اثر سوء داشته باشد.
۸۷/۱۲/۰۷
نوشته های شما با توجه به تجربه شما در سردبیری یک نشریه علمی برای همه ما فرصت مغتنمی است و از اینکه می توانیم آنها را بخوانیم خوشحال هستیم.
ولی نحوه تعریف کردن وقایع درست برعکس آن همکار محترم بنده است. شما یک ماجرا را به صورت دقیق و با تمام جزئیات بیان می نمایید در حالی که بسیاری از این جزئیات اساسا ربطی به خط داستان ندارند و فقط متن را طولانی و خواننده را سردر گم می نمایند و بسیاری از نکات اصلی هم بدون اینکه در مطلب برجسته شوند محجور می مانند. آوردن چند ماجرا که ربط زیادی به هم ندارند نیز مشکل را تشدید می کند و در نهایت مطلبی در وبلاگ درج میشود طولانی و با جاذبه کم که با اندکی ویرایش می توان آن را بسیار جذاب تر نمود.
امیدوارم از انتقاد بنده نرجید که هدفم فقط بیشتر بهره بردن از مطالب جالبی است که به یاری خدا در آینده در این محل منتشر خواهید کرد.