Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

درد دل یک دانشجو

محمد قدسی | يكشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۸۸
درد دل یک دانشجو. محل دانشگاه حذف و اسامی مخفف و بخشهایی از عناوین مقاله سفید شده‌‌اند. هر چند درستی یا نادرستی این ادعا برای ما اثبات شده نیست، اما متاسفانه این یک مشکل واقعی و فراگیر است.

با عرض سلام


من یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد کامپیوتر دانشگاه [ ] هستم. بلاگ استادان علیه تقلب شما را دیدن کردم و تصمیم به ارسال این ای میل گرفتم. پایان نامه من با دکتر و. ر. بوده است، پس از تلاش و کوشش وراهنمای استاد مربوطه توانستم یک مقاله برای یکی از کنفرانس های خارجی تهیه کنم در این موارد معمولا ابتدا نام دانشجو و سپس نام استاد مربوطه را می نویسند.اما؟! متاسفانه استاد من علاوه بر اینکه نام خودش را اول زد نام برادرشان(دکتر ر. ر. ، که هردو عضو دانشگاه دولتی [ ] هستند ) را نیز دوم زد و همچنین بالاجبار نام یک فرد دیگری(م. ز. م.) را که از دوستانش است بعنوان فرد سوم زد. که این موجب رنجش اینجانب گردید اما بعلت اینکه هنوز دفاع نکرده ام نتوانستم اعتراض کنم .نکته جالب این است که پس از مراجعه به سایت مقاله های پذیرفته شده دریافتم که این بلا سر چند دانشجوی دیگر نیز با همین شیوه امده است. حال این برای من سوال است آیا جایی تاسف و شرمندگی نیست که استادان با مدرک دکتری نیز به این معامله کثیف و تقلب بزرگ دامن می زنند. از شما تقاضامندم که با مذاکره با استادان نامبرده به این رفتار مخربشان پایان دهید. در پایان آدرس سایت کنفرانس و نام مقاله ها را ضمیمه می کنم.



پ.ن. دیگر دانشچویان و اساتید نویسنده‌ی مقاله می‌توانند با ارسال ایمیل این مطلب را تایید یا تکذیب کنند.

پ‌پ‌ن: از سوی مولف اول این مقالات ایمیل زیر برای من ارسال شد که ملاحظه میکنید:
با سلام خدمت استاد گرامی جناب آقای دکتر قدسی
در خصوص مطلب عنوان شده در وبلاگ استادان علیه تقلب تحت عنوان "درد دل یک دانشجو" و احتمال اینکه مطلب ذکر شده مرتبط با اینجانب و برادرم می باشد لازم می دانم مطالبی را عنوان کنم:
۱- در خصوص نسخه های نهایی مقالات هر کدام از دانشجویان که مشارکت قابل ملاحظه ای در تهیه مقاله داشته اند بعنوان نویسنده اول ذکر شده اند (این نسخ حدود ۲ هفته پیش و قبل از مطلب وبلاگ ارسال شده است و پس از چاپ در سایت IEEE قابل مشاهده است). نسخه های مطرح شده در وبلاگ بر اساس ترتیب ورود اسامی در نرم افزار Easy Chair آن کنفرانس می باشد و ترتیب اسامی روی مقاله نبوده است.
۲- در مورد دانشجویان کارشناسی ارشد ذی نفع در این مقالات یا بنده استاد راهنما و اخوی استاد مشاور است یا بالعکس که متاسفانه دانشجوی مزبور بدون رعایت انصاف آنرا کتمان کرده است.
۳- از بین کل مقالات فقط ۲ مورد اسم دانشجوپس از اسم استاد راهنما و استاد مشاور آمده (در نسخ نهایی) که در این ۲ مورد مشارکت دانشجو کمتر از ۱۰% است. حتی جالب است بدانید که این ۲ دانشجو حتی قادر به ترجمه مقاله هم نیستند چه برسد به نوشتن آن. حتی دانشجوی مزبور نمی داند تعداد صفحات مقاله نهایی چند تا است؟؟؟ اگر صلاح می دانید می توانید از وی سوال کنید. حتی ایشان نمی داند اساس کار نرم افزار Easy Chair به چه صورت است چون تمام مراحل کار توسط اینجانب و برادرم انجام شده است. مشارکت دانشجوی مزبور فقط در حد به فرمت درآوردن مقاله بوده است.
۴- در مورد نفر چهارم باید گفت ایشان در ویرایش نهایی مقاله کمک کرده اند.
۵- ما اساسا قصد کمک به دانشجو را در انجام دفاعیه نهایی داشته ایم (با توجه به اصرار ایشان) چون شرط انجام دفاعیه داشتن حداقل یک مقاله است. متاسفانه ایشان نتوانستند مشارکی بیش از به فرمت درآوردن مقاله داشته باشند.
مزید امتنان خواهد بود چنانچه نکته مبهمی در این خصوص باقی مانده بفرمایید تا با کمال میل پاسخ دهیم.

با تشکر
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۶/۲۲
محمد قدسی

نظرات (۳۶)

سلام. من دانشجوی دکتری یکی از دانشگاههای دولتی تهران هستم. متاسفانه استاد راهنمای من تصور میکنه با برده طرفه و تصور می کنه که مالک من هست. ایشون هنوز اولین دانشجوی دکتریشون دفاع نکرده و باید یک راهنمای دوم بذاره تا مشکل من برای تصویب پروپوزال برطرف بشه ولی بخاطر منافع خودش این کار را نمی کنه. از طرف دیگر در مورد رفتار با اساتید دیگر فکر می کنم باید طبق نظر ایشان رفتارکنم و مثلا اگر استادی از نظر ایشون مشکل اخلاقی دراه باید من به ایشون سلام ندم،ا ز این غافله که من دیگه سنی ازم گذشته و می تونم خوب و بد را تشخیص بدم. چکارکنم این استاد از حس مالکیتش دست برداره.

شما باز خوبه که اسمتون تو مقاله هست

من دانشجوی دانشگاه آزاد واحد تهران شمال هستم من پایان نامه خودم رو به دانشجوی استادم دکتر س، ق، ح رشته شیمی معدنی دانشگاه مالک اشتر دادم که در نوشتن مقاله به من کمک کنه مقاله نوشته شده رئ حاضر تشد بخونه گفت اول یه چک یک میلیونی بده بعد خودم می نویسم من مبلغ رو ندادم و همون مقاله رو چاپ کردم اون هم به تلافی از پایان نامه من که دستش امانت بود استفاده کرد و یک مقاله به اسم خودش و برادرش نوشت اون به اصطلاح استاد دانشگاه مالک اشتر بماند که دو سال چی به روزگار من آورد

خدا به اندازه دل آدمها بهشون می ده

خیلی از این استادان دانشگاهها فکر می کنن که استادند

دانشگاه رو با بنگاه اشتباه گرفتند

من دانشجوی دکترای داخل ایران هستم. در تمام درسهای دوره دکترای ما مقاله نوشتن اجباری بود و جالب اینکه هم اساتید هم بدون حتی یک کمک ناچیز، انتظار داشتند که نامشان اول نوشته شود. الان که برای استخدام تلاش می کنم، می بینم چقدر ترتیب اسامی مهم بوده :(
الان که تدریس می کنم و دانشجویان مقاله هایشان را می فرستند، به همه می گویم که اسم من را دوم بنویسند و سعیم این است که اجازه ندهم این اتفاق برای آنها هم بیفتد.

سلام!

حالا من چی کار کنم ! حداقل شما یه استاد دارین که چک می کنه مقاله رو!  من که استاد راهنما نداشتم چی! ایشون تصادف کردن و دچار کسالت شدن و من پایان نامم رو خودم جمع کردم!

الان که مقاله انگلیش نوشتم به سختی ! تمومش کردم برای ویرایش دادم به یه موسسه ویرایش مقالات توسط نیتیو ویرایش شده حالا هیچکسی رو ندارم مقاله رو یه نگاه بندازه!

تازه! می خوام به فرمت یک جورنال ای اس ای دربیارم جدا گیج شدم! که ایا درسته یا نه!


البته اینم بگم توی دانشگاه ما هم اساتیدی داشتیم که مایل بودن در کاره پایان نامه دانشجو اسم اول باشن! 

 در یک مورد با این دانشجو همدردی می کنم. زمانی که دانشجوی دکتری بودم رفتم با توجه به موضوع انتخابی ام استاد راهنما انتخاب کنم انگار قحطی استاد راهنما رخ داده بود همه آنها چند دانشجوی دکتری و چند دانشجوی کارشناسی ارشد داشتند و می گفتند باید صبر کنی تا سهمیه ام ازاد شود چون الان پر است. در این میان یک استادیار خانم پیدا شد که پذیرفت با من تمرین راهنمایی پایان نامه کند و مساله من هم از این طریق حل شود. پیش از دفاع می بایست نامه چاپ یا پذیرش مقاله ای را بالا اجبار می گرفتم. اجبارا نام استاد راهنما در اول قرار گرفت و نام من که نویسنده اصلی آن مقاله بودم و آینده  حرفه ای را باید با این مقاله آغاز می کردم در ردیف دوم قرار گرفت. البته دو مشاور محترم مقاله مایل به درج نامشان نبودند و هر دو گفتند این مقاله کار شماست.
من در دوره تحصیل مقالاتی را نوشته بودم و استاد راهنما انتظار داشت از پایان نامه ام مقالات دیگری هم برایش بنویسم. که پس از پذیرش اولین مقاله دیگر تن به نوشتن ندادم. تصور کنید استادd راهنمای شما باشد که تخصصی در حوزه کاری شما ندارد و این چنین هم انتظار داشته باشد.

حالا هر وقت به مقاله بر گرفته از پایان نامه ام فکر می کنم از خودم بدم می آید که ایده ام را کس دیگری مال خود کرده است.

آن استادیار راهنما همیشه استناد می کرد به مقررات دانشگاه که حامی این سرقت علمی بود. اگر سهمی شایسته در این کار داشت کارش اخلاقی بود اما چون نه تخصصی و نه سهمی داشت و فقط نامش بر مقاله پذیرفته شده آمد که نقشی در آن نداشت احساس می کنم زحماتم نصیب کس دیگری شده است
 به یزدان اگرما خرد داشتیم
کجا اینچنین روز بد داشتیم؟
توصیه ی من به دوستان اینه.باید تلاش کرد و از این مملکت رفت.همین.
من که به هر دری میزنم بستس.نتیجه گرفتم استعداد ندارم.
من ترم 3یه مقاله نوشتم به هرکی نشون میدادم و فقط میخواستم نظر بده باید اسمشم میزدم!!!اینه دیگه ایرانه!!
ببخشید که دو نظرم را پاک کردم.
عزیزم مگه شما نمی دونین که زن و شوهر همه جا باید کنار همدیگر باشند.
ما یه استاد داریم در بخش مهندسی کامپیوتر که همسرش استاد بخش عمرانه با هم دیگه کلا زیاد مقاله میدن در زمینه آسفالت که هیچ تحلیل کامپیوتری هم توش نیست حالا چه جوریه من نمیدونم
سلام
یه چیز جالب بگم. دانشگاه آزاد ملایر امسال تونست با کمک این دو برادر که در دانشگاه دولتی یک شهر دیگه هیات علمی هستند دانشجوی ارشد بگیره!!!! ببینید دیگه چی میشه؟؟؟؟
این استاد محترم به اینها اشاره کردند اما سبک و سیاق دفاع ایشان اینطور برای من جا افتاد که در draft اولیه نام دانشجو اول نبوده است. دائماً صحبت از نرم افزار Easy Chair می کنند. مگر ارسال کردن مقاله از یک سایت کار خیلی سختی است؟ برای یک کنفرانس از بین دانشجویان آزمایشگاهی که در آن کار می کنم 5 نفر مقاله فرستادند. من چون فرزتر بودم از بقیه، کار سابمیت را برای همه انجام دادم، باید انتظار داشتم که اسم من را هم می آوردند؟ اساتید تلاشگر خیلی گردن ما حق دارند ولی یک استاد نباید اینقدر خودش را کوچک کند که سر ترتیب اسم با دانشجو کل کل کند! کمی از این مشکل هم بر می گردد به ارزیابی هیئت ممیزه ها از کارهای اساتید که عملاً اساتید را مجبور می کنند که اسمشان را اول بزنند.
این استاد گرانقدر، دم کنفرانس چقدر مهلت داشتند که 40 صفحه مقاله بنویسند به شخصه؟ استاد ما برای ویرایش 3 مقاله دم کنفرانس از جان مایه می گذارند تا به مهلت لازم برسند.
جناب آقای استاد
لطفا نتایج عملکرد خودتان را به گردن دانشگاه آزاد، مجازی و... نیندازید. توصیه‌ای که از استاد خود گرفته‌اید تا قبل از قبول مسئولیت توسط شما (در حد یک توصیه) قابل قبول است اما وقتی مسئولیتی را قبول نمودید بایستی پای اعمال خود بایستید.
با سلام،

بنده با نظر جناب Faria از اینکه واقعاً نیاز به مرجعی بی طرف برای رسیدگی به چنین مشکلاتی است،موافق هستم. چون به فرض اگر نظر جناب پیامی را مبنی بر ایجاد توافق نامه بین استاد و دانشجو بپذیریم، ممکن است دانشجو تحت فشار مساله را قبول کند یا بعدا چنین چیزی را عنوان کند. اگرچه وجود چنین وبلاگهایی نیز بسیار مفید است، اما کافی نیست. ضمن اینکه اگر به نظر بعضی از دوستان توجه کنیم، ممکن است چنین موردی توسط دانشجوی شاکی بیان نشده، بلکه توسط فردی که با استاد مشکل داشته است بیان شده باشد!یعنی چنین وبلاگی نیز می تواند وسیله ای برای تسویه حسابهای شخصی قرار گیرد (به خصوص که در این مورد اخیر، بعضی از دوستان،بیشتر به حواشی این ماجرا پرداخته اند). در هر صورت مسئولان باید به فکر چنین مرجعی در دانشگاهها باشند.
نکته ای که در بیانهای مختلف توسط استاد و سایر دوستان بیان شد و به آن توجه نشد، این است که اساساً چرا دانشگاههایی باید وجود داشته باشند که بدون داشتن نیروی متخصص کافی تعداد زیادی دانشجوی کارشناسی ارشد می گیرند ؟ به نظر من این مسئله نه تنها به جامعه اساتید ضربه می زند، بلکه مشکلات زیادی نیز برای دانشجویان ایجاد می کند (مانند افت ارزش مدرکها که امروز شاهد آن هستیم). به هرحال مسئولان بزرگوار (و موسسین این وبلاگ) میتوانند در صدد رفع چنین مشکلاتی برایند.
سلام
دوست عزیز دکتر و.ر
هیچ یک از خوانندگان و نظر دهندگان گرامی بر قابلیت های علمی شما شک ندارند و فرض گفت های شمارا پذیرفته باشیم که در نوشتن مقاله ها به دانشجویانتان کمک کرده ایدحال آیا درست است این چنین دانشجویانی فارغ التحصیل شوند؟
آیا درست است در دانشگاهی به سختی دانشجویان مقاله دهند و دفاع کنند و در دانشگاهی به دانشجویان کمک شود تا به راحتی فارغ التحصیل گردند.
آیا بنظر شما افرادی که لزوم مقاله جهت دفاع از پایان نامه را گذاشتن هدفی جز تلاش دانشجو در جهت افزایش قابلیت حس پژوهش و ترقی علم داشته اند؟
آیا صرف اینکه تعداددانشجو زیاد است سطح علنی انان پایین است،همه اساتید اینکار ها را می کنند،همه اساتید کار را راحت می گیرند، شما مجازید چنین کارهای کنید ؟
هر کدام از ما یک جز از جامعه هستیم برای اصلاح جامعه اول خودمان را باید اصلاح کنیم.
در پایان یادمان باشد اگر همین دانشگاه های که استاد گرامی شما نام برده اند نبود و همین دانشجویان به قول شما ضعیف نبود مطمئنا جای برای تدریس شما هم نبود(با توجه به خبر رسیده از دوستان جنابعالی در حال حاضر 4 روز در هفته در همین دانشگاه ها تدریس می کنید) پس بجای تحقیر دیگران و انداختن تقصیر بر دوش دیگران ، ایراد را در خودمان جستجو کنیم.
من قبول دارم که دانشجو وظیفه دارد بر استاد احترام بگذارد اما یادمان نرود رفتار شما باید دانشجویان را به این احترام ترقیب نماید.
همانطور که آقای پیامی فرمود هیچ الزامی نیست که یکی از دانشجویان شما این پیام را ارسال کرده باشد شاید فردی با شما مشکل داشته باشد امادر ذهن داشته باشد که هیچ برخوردی با دانشجویان نداشته باشد و همچنین پروردگاری تیز بین ما را مشاهده میکند.
تقلبهایی که دانشجویان ما در انتشار مقالات و امور پژوهشی شاهد بوده اند متأسفانه بسیار متنوع تر از آنهایی است که جناب ابراهیم ذکر کرده اند.
از آنجایی که هویت افراد در این تخلف کاملاً قابل جستجو بوده است، این دانشجو با این درد و دل، شجاعت بسیاری در گزارش این تخلف نشان داده است.
چرا که در سیستم فعلی دانشگاهی، حقی برای اجازه به دانشجو برای اعتراض منظور نمی شود و حتی با وجود احراز صحت گفتارش، صدمات و لطمات فراوانی نیز از مسیرهای مختلف خواهد دید.
بایستی روندی قانونی در دانشگاهها وضع شود که اگر شبهه ای هست هم دانشجو و هم استاد در مسیری قانونمند بتوانند اعتراضی تسلیم نموده و افرادی بی طرف که وظیفه آنها بررسی این موارد است نتیجه را صادر نمایند نه آنکه اولاً مسیری برای طرح موضوع نباشد و دوماً در صورت طرح موضوع نیز شبکه اساتید رأی بر علیه دانشجو صادر کنند.
هیچ یک از ما اطلاعات کافی در دست نداریم و لذا قضاوت ما نیز نمی تواند جامع باشد.
از طرف دیگر نیز متأسفانه بر خلاف دانشگاههای خارج از کشور، در دانشگاههای داخل هیچ مرکزی برای رسیدگی به تخلفات "تقلب علمی" وجود ندارد.
در صورت وجود چنین سیستم سالمی است که عواقب غیرمنطقی و ناصواب وجود نداشته و دانشجویان و استادان می توانند هرگونه تخلفی را بدون هراس گزارش دهند و هر طرف نیز در هنگام ارتکاب تخلف از عواقب منطقی آن آگاه باشد.
چنین افرادی اگر خدا یا وجدان خود را ناظر بر اعمال خود نمی دانند، حداقل بدانند که سیستم با چشمانی باز آنها را مشاهده می کند.
باشد که توجه خاص خود را معطوف دانشجویان به عنوان سرویس گیرندگان اصلی سیستم دانشگاهی نماییم به امید آنکه این دانشجویان، در عین حال که دارای کیفیت علمی و پژوهشی هستند، الگوی شایسته و صاحبان اخلاق برای نسل آینده باشند به طوری که آنها نیز نه برای منافع و ارتقای خود بلکه برای آموزش و راهنمایی شایسته دانشجویان و ارتقای برآیند سیستم دانشگاهی همت گمارند.
با نظر جناب ابراهیم موافق نیستم که آوردن است مسائل به جز تحت فشار قرار دادن برخی دانشجویان مشکلی را حل نمی کند. (البته در این اظهار نظر فرض را بر درست بودن اظهارات استاد محترم میگذارم مگر اینکه خلاف آن ثابت شود)
از خواندن این ماجرا همه ما فهمیدیم که:

1- در مورد مقاله همه چیز باید کاملا توافق شده و شفاف باشد و گروهی که قصد انجام چنین کاری ا دارند قبل از شروع دقیقا تعیین کنند که هر کس چه کاری را انجام می دهد و ترتیب نام ها چه خواهد بود و حتی بهتر از این توافق را مکتوب کنند. البته از آنجا که دانشجویان در موقعیت پیشنهاد چنین کاری نیستند وظیفه استاد است که قبل از شروع کار همه چیز را (دست کم به صورت شفاهی) برای دانشجو شرح دهد و اگر دانشجو خواست بدون کمک استاد مقاله بنویسید و در آن فقط از استاد تشکر کند، مانع او نشوند.
خیلی وقت ها هست که عدم رعایت چنین پروتکلی موجب اختلاف و آبروریزی بین استادان و یا استاد و دانشجو می شود و حداقلش این است که دانشجوی سابق تا آخر عمر هر کجا که می نشیند از استاد قدیمیش بدگویی می کند (چیزی که خیلی از ما شاهد بوده ایم)

2-مشکل دانشجو، مشکل استاد نیست. خیلی وقت ها دیده ام در برخی کلاس ها به صورت تصادفی تعداد زیادی دانشجوی ضعیف حضور دارند و پس از امتحان پایان ترم مدرس از بیم آنکه استادی ضعیف شناخته نشود نمره ها را روی نمودار می برد و تعداد افتاده ها را کم می کند. همچنین در این مورد استاد از بیم آنکه دانشجوی فوق لیسانس زیر دستش نتواند مقاله ای بدهد و در زمان دفاع با مشکل مواجه شود و هم خودش و هم استادش زیر سوال روند، نام دانشجویان را در مقالاتی که خود نوشته می آورد.
ما در برابر دانشجویان مسئولیم که وقت و دانش خود را در اختیارشان بگذاریم و تا جایی که امکان دارد آنها را راهنمایی کنیم ولی مسئول نیستیم که به هر قیمتی کم کاری های آنها را جبران کنیم.

3- هر قدر هم که استاد به دانشجو کمک کرده باشد، نگارنده پایان نامه دانشجو است و نه استاد. بنابراین مقاله ای که بر مبنای پایان نامه نگاشته شده در درجه اول حاصل کار دانشجو است و هر گاه دیدیم که نام استاد اول آمده شک نکنیم که استاد از موقعیت خود سو استفاده کرده است. اما این قاعده لزوما شامل دانشجویانی که تازه پروپزالشان تصویب شده و هنوز پایان نامه ای ننوشته اند نمی شود.

و اما در مورد نظر استادِاستاد، من در واقع فکر کردم منظور ایشان این است که سوابق تدریس و ارائه مقاله در این دانشگاه ها را از رزومه خود حذف کنید و حال آنکه ظاهرا شما در دانشگاه های متعددی در زمان حاضر تدریس می کنید و شما را از این کار باز داشته اند، اگر چنین باشد نظر ایشان کاملا صحیح است و منطق حکم می کند که در باید یک دانشگاه دولتی (و یا حداکثر یک دانشگاه دولتی و فقط یک دانشگاه غیر دولتی) فعالیت نمود و البته هنوز بنده معتقدم عامل اصلی چنین جریانی اشتباه شما در آوردن نام دانشجو در مقاله خودتان بوده است و نه تدریس در دانشگاه های متعدد.
با سلام به همه دوستانی که نظر خویش راابراز نموده اند، به عرض می رسانم که من هم عضو هیات علمی یکی از دانشگاه های دولتی و هم دانشجوی دکتری در یکی از دانشگاه های خارج از کشور هستم.
من هنگام جاپ اولین مقاله در یک ژورنال نمایه شده در آی-اس-آی خیلی مایل بودم اسمم به عنوان نفر اول در مقاله ذکر شود(این کار برای تبدیل وضعیت به رسمی قطعی برای من خیلی ضروری بود ولی شما میدانید که برای یک پروفسور داشتن و یا نداشتن یک مقاله کمتر و یا بیشتر هیچ اهمیتی ندارد)، ولی به دلیل تمایل استاد، اسم ایشان اول واسم من دوم نوشته شد. در مورد این مقاله در صد مشارکت استاد در حد %1 هم نبود ولی درخواست ایشان و راهنمایی نحوه نوشتن مقاله (که من آن را بلد نبودم)موضوع را عوض میکندو به نظر من بایستی اسم ایشان نفر اول نوشته می شد.

در مورد این موضوع من 2 پیشهاد دارم:

1. درسی با عنوان "نحوه مقاله نویسی" ویا مشابه آن در دروس برای دانشجویان ارائه گردد، تا مشکلات مشابه به حداقل برسد

2. در بعضی از دانشگاه ها ( مثل دانشگاه دولتی زنجان) اگر با راهنمائی استادی یک دانشجو موفق به ارائه مقاله گردد، حتی اسم استاد درمقاله نفر دوم هم باشد ، امتیاز نفر اول برای استاد منظور می گردد.
این امر نه تنها میتواند از بروز مشکلات مشابه جلو گیری نماید بلکه انگیزه نوشتن مقاله در دانشجویان را نیز تقویت مینماید.

با تشکر
اول یک نکته را به مدیران این وبلاگ یادآور شوم که عکس قرار داده شده کاملاً هویت استاد و برادرش و... را لو می دهد.

در ادامه، جدای از این مساله خاص که به عنوان نمونه آورده شده است، این که نام استاد و دانشجو را پس و پیش کنند و یا دوست و آشنا را اضافه کنند، کلاً در بین دانشگاههای کشور رواج دارد.

چند نمونه را بدون ذکر نام استاد و دانشگاه اشاره می کنم. این نمونه ها را اینجانب به چشم مشاهده کرده ام.
استادی به دلایلی که کاملاً قابل حدس است، نام خود را در مقاله دانشجوی کارشناسی ارشدش به عنوان نفر اول قرار داد.
یا اینکه در یکی از واحدهای دانشگاهی، مدیر گروه بعلت نفوذ بالا و اینکه اکثر اساتید حق التدریسی هستند، نامش در تمام مقالات آن واحد آورده میشود.
یا اینکه برخی اساتید و دانشجویان قسمتی از پول ارسال مقاله را با ذکر نام شخص دیگری تهیه می کنند.
یا اینکه 2 دانشجو کاری که 3 نفره بود را با حذف نفر سوم مقاله کردند.
از همه این داستانها عجیب تر این بود که استادی مدعی بود که وقتی دانشجویی پروژه درسی اش را خوب انجام داده، و درس را خوب یاد گرفته وقتی از معلومات اکتسابی در آن درس مقاله تهیه کرده است، باید نام وی را در مقاله ذکر کند!

اینها جند مشکل بود که بنده حقیر در 6 سال دانشجو بودن مشاهده کردم.
اما به نظر بنده ذکر این مشکلات این صورت فقط می تواند به صورت محدود چند استاد یا دانشجو را تحت فشار قرار دهد یا باعث اخراج شود یا ... اما مشکلی حل نمی کند!
به نظر بنده باید یک چیزی شبیه منشور توسط استید بزرگ و برتر تهیه شود که در آن مسایل کلی مانند نحوه چینش نام، محاسبه میزان مشارکت در پژوهش و ... موشکاقی شود. از همه مهمتر وقتی کاری به صورت تیمی قرار است انجام شود باید به صورت تلویحی برای تمام نگارنده های مقاله نفع شخصیشان معلوم شود.
با سلام
در مورد قسمت آخر نظر bubble باید بگم که چرا اجازه میدن دانشگاهی که هیات علمی تمام وقت کافی نداره رشته ای رو اونم در حد کارشناسی ارشد کامپیوتر تاسیس کنه. و دانشجوهایی رو که از لحاظ علمی در اون حد نیستند در اونجا تحصیل کنند و هر وقت هم که کم میارند به اساتیدشون تهمت بزنند و با آبروی اونا بازی کنند. متاسفانه این مشکل در خیلی از دانشگاه ها بخصوص دانشگاه آزاد وجود داره. من اگه جای این استاد محترم بودم هرگز در چنین موسساتی تدریس نمی کردم چون قدر سواد و زحمت یه استاد را واقعا نمی دونند. بیشتر دانشجوها که فقط به فکر نمره هستند و مسئولان هم فقط به فکر درآمد زایی بیشتر هستند. در واقع از استاد به عنوان یک ابزار استفاده میشه تا مدرک مدرک بدن.
با سلام،

بنده حقیقتاً اصراری بر شناختن دانشجوی شاکی ندارم و گفته های قبلی مبنی بر این بود که بنده کلاً با دو دانشجو در ارتباطم و بقیه اصلاً دانشجوی من نبوده اند و ضمناً اسمشان هم که اول آمده، دیگر چرا باید چنین مسئله ای را مطرح کنند. جمعاً 5 دانشجو (و نه چهارتا) در این مقاله ها ذینفع بوده اند، و فقط 2 نفر از آنها در حال حاضر دانشجو اند که یکی از آنها را استاد راهنما و دیگری را مشاورم. حقیقتاً من اصراری بر ارسال این مقالات نداشتم. ضمناً فرد ویرایشگر بعضاً هم از نظر علمی و هم از نظر نگارشی در برخی مقالات مشارکت داشته،و مقالاتی که بدون کمک وی نوشته شده اند، بدون نام وی ارسال شده اند (2 مورد از مقالات اینگونه اند). در مورد سخن آن استاد بزرگوار هم، به نظرم حق با اوست، اتفاقاً آن استاد عزیر بسیار خوب با این محیطها آشناست. در چنین محیطهای فاقد هیات علمی است که دانشجویان می توانند به راحتی زحمات استاد خود را فراموش کنند و مانند آب خوردن در صدد ریختن آبروی او بر می آیند.
عید بر همه دوستان، اساتید و دانشجویان مبارک.

استاد محترم، اگر ویرایشگر را به حساب نیاوریم چهار دانشجو با شما مقاله داشته اند (نه پنج یا شش نفر). من به استناد حرف خود شما که نوشتید «ما اساسا قصد کمک به دانشجو را در انجام دفاعیه نهایی داشته ایم (با توجه به اصرار ایشان) چون شرط انجام دفاعیه داشتن حداقل یک مقاله است» چنین نتیجه گیری کردم که دانشجویان در مرحله دفاع می باشند.
بنده (حتی اگر نام شما را بدانم) شما را نمی شناسم و اکثریت قریب به اتفاق خوانندگان هم چنین شرایطی دارند. بنابراین با نامه نگاری شخصی ولو اینکه من کاملا قانع شوم که حق با شماست، بقیه که در جریان این بحث بوده اند چیزی نخواهند فهمید. در هر صورت هدف از تعقیب این بحث این نیست که چیزی ثابت شود و گناهکاری شناخته شود و در نهایت هم اگر دانشجو راست بگوید نقل این قضیه درسی است برای سایر دانشجویان و اگر حرف شما درست باشد درسی است برای کسانی که به عنوان صدقه نام کسی را در مقاله خودشان قرار می دهند. با این مقدمه اگر دوست دارید قضیه برای همه روشن شود در لطفا در موارد زیر اظهار نظر فرمایید:
1-از پنج نفر کسانی که همراه شما مقاله دارند فقط دو نفرشان هستند که دانشجوی شما هستند(به عنوان مشاور و راهنما).
2-اگر بند قبل را تایید می فرمایید این سوال پیش می آید که چه اصراری دارید دانشجویی که سه ماه است پروپوزالش تصویب شده است و زمان درازی تا دفاع دارد حتما مقاله داشته باشد که نام وی را در کار خود آورده اید. (اگر چنین باشد تقلبی اتفاق نیافتاده ولی کم تجربگی چرا)
3- ابهام دیگر در مورد ویرایشگر و نوع ویرایش او (علمی یا صرفا زبان انگلیسی) می باشد.
4- از میان این دو نفر دانشجو شما از کجا می دانید کدامشان مطلب را به این وب سایت منعکس کرده است که این گونه با اطمینان در مورد وی صحبت می کنید (اصلا شاید هیچ کدامشان نبوده اند و کسی که به دلیلی با شما مشکل دارد این کار را کرده باشد)

در ضمن ظاهرا استاد شما درست متوجه نشده اند که بحث بر سر چیست و از آنجا که تنها چند بار در کامنت ها نام دانشگاه آزاد را دیده اند چنین نتیجه گیری عجیبی کرده اند حال آنکه اساسا این بحث به مقالات شما در دانشگاه آزاد ربطی ندارد و هیچیک از کسانی که نام این دانشگاه را در این بحث برده اند قصد مخالفت با دانشگاه آزاد را نداشته اند.
با سلام،

دوست عزیز (Ibraham)، خوشبختانه بنده تا حالا دانشجویی را فارغ التحصیل نکرده ام، که حالا ضعیف یا قوی بوده باشد. در مورد این دانشجویان نیز چنانکه گفته شد تازه کار را شروع کرده اند و چنانچه نتوانند از عهده اش برآیند اتفاقی که گفتید خواهد افتاد. اگرچه در این دانشگاهها بسیار موارد این چنینی دیده ام که نه تنها تزشان مردود نشده، بلکه نمره بالای 18 هم گرفته اند. نمونه اش روز 5 شنبه اخیر، در همان دانشگاه یکی از همکاران داور دانشجویی بود که کارش عملاً ناچیز بود. فکر می کنید چه شد؟ هیچی با همکار ما یک روز قبل از دفاع تماس گرفته شد که داوری به فرد دیگری سپرده شده! در هر صورت در دانشگاهی که سالانه حدود 80 دانشجوی ارشد در سال آنهم فقط در گرایش نرم افزار می گیرد (تقریباً برابر مجموع ظرفیت تمام دانشگاههای دولتی)، به نظر شما همه دنشجویان قوی و کار درستند؟ تازه بعضی از این دانشجویان خود مدیر گروه دانشگاههایی تازه تاسیسند و کلی مشغله دارند! متاسفانه اشتباه اول من همکاری با چنین دانشگاهی بود و اشتباه دوم انتخاب دانشجو بدون ارزیابی توانایی وی بود.
چند روز پیش، یکی از اساتید بزرگوار و بسیار شریفی که قبلاً افتخار دانشجویی وی را داشته ام در ایمیلی توصیه ای ارزشمند به بنده نمودند که تنها راه رهایی از این تهمتها و مشکلات است که در پایان آن را برایتان ارسال می کنم:

Remove presenting courses to Azad and alike (Babol, Amol, Semnan, Shahzand, ElmiKarbordi, GheyreEntefaee, …., Majazi) universities from your profile all together! Stick to one place to guard against misuse. Not only it is not appreciated but instead it will be taken against you in your career in the future. You can do better without these!
اثبات این امر که دانشجو راست می گوید یا نه، بسیار ساده امکان پذیر است.

اما آقای استاد! اگر دانشجویان اینقدر ضعیف هستند، بدون فوت وقت اخراجشان کنید. مگر می شود دانشجویی که مقاله نخوانده، کار نکرده است را مدرک کارشناسی ارشد داد؟ اگر شما راست بگویید و ایندو دانشجو اینقدر ضعیف بودند، برنامه ای برای اینکه تزشان مردود شود پی بگیرید و بدانید که همه دانشجویان دانشگاههای دولتی از شما حمایت خواهند کرد!
ارزش کار کارشناسی ارشد را با تسامح پایین نیاورید!
با سلام،

جناب آقا/خانم پارساو آقای پیامی

بنده همان استادی هستم که 6 ماه پیش مدرکم را گرفته ام. تا اینجا را درست گفتید، ولی لطفاً تا در مورد چیزی مطمئن نشدید، با این صراحت به افراد توهین نکنید. به خصوص شما که دم از عدالت و انصاف می زنید.
کی به شما گفت و یا شما از کجا فهمیدید که من استاد راهنمای بیش از 5 دانشجوی ارشد هستم؟
از آن 5 نفر، 3 نفر قبلاً فارغ التحصیل شده اند و بنده هم استاد راهنمایشان نبوده ام.
در مورد این دو دانشجو نیز من استاد راهنمای یکی و مشاور دیگری ام و فقط 3 ماه است که پروپوزالشان تصویب شده و کار آنها به هیچ وجه تمام نشده! شما چگونه می گویید کارشان تمام شده و دارند دفاع می کنند؟!! یا چه اصراری دارید که این دانشجوها در یک موقعیتند و ما نتوانسته ایم آنها را بشناسیم؟ ضمناً می گویید که ظلم و توهین به دانشجویان است اگر من بیش از 6 دانشجو را راهنمایی کنم. اولاً من به هیچ دانشجویی توصیه نکرده ام به سراغ من بیاید، متاسفانه در مورد دانشجوی شاکی هم وی اصرار داشت و نه من! ثانیاً بر اساس قوانین مگر می شود یک استاد (به قول شما آنهم مثل من تازه کار) این همه دانشجو در آن واحد داشته باشد؟ ثالثاً چرا اینقدر با اطمینان حق را به دانشجو می دهید؟ شما که من را شناخته اید، در صورت تمایل به بنده ایمیل بزنید و من به شما ثابت می کنم که بخش اعظم آن کار توسط من انجام شده. و به عقیده من ترتیب اسامی باید بر اساس میزان مشارکت باشد و نه چیز دیگر.
جناب آثای/سر کار خانمsimplex
ما از شما انتظار داریم که با بیان ظلمی که بر شما آمده و بیان نام افراد متقلب که دیگر به آنها استاد یا دانشجو نمی توان گفت(همانند شجاعتی که دانشجوی مذبور در درد دل یک دانشجو)، اول جلوی این بی قانونیها و تقلب ها را بگیرید و ثانیا این ترس را در دل هر کس که می خواهد چنین عکلی را انجام دهد اندازید که چشمان بینا و گوشان شنواو وجدان های بیدار زیاد است .بنابراین بعنوان یک دوست پیشنهاد می کنم اول مشکل خود را با مسئولان وبلاگ در میان بگذارید و بعد این مسئله را بعنوان یک مسئله عادی و عاری از اشکال و همه گیر بیان نفرماید.
هنوز اکثر استادان بزرگوار مان پاک و متشخص هستند.
سلام
چند نکته لازم است که بیان کنم:
1- نظر من در رابطه بااینکه خیلی حاضرند پول هم بدهند تا ویرایش کنند منوط به این است که اسم شان در مقاله قرار گیرد.
2-با توجه به درد دل دانشجوی شاکی کاملا مشخص است استاد مشاور عملی در راستایی اتما و ایجا مقاله و پایان نامه انجام نداده است.
3-باز اعلام می کنم چرا دانشجویی که پایان نامه را بلد نیست و بلد نیست مقاله اش چند صفحه است باید دفاع کند؟ جناب آقای دکتر (و.ر) شما آیا با این کار به کسانی که با مشقت مدرک کارشناسی ارشد گرفته اند و به جامعه دانشگاهی خیانت نکرده اید؟؟؟؟
در پایان بنده با توجه به جذابیت موضوع برایم از روی نوشته های عکس و مخفف اسم ها توانسته ام اسم استادان مربوطه را حدس بزنم ، اما به هیچ عنوان نمی خواهم حدس خود را بیان کنم(با توجه به احترام بهخط مشی مسولان محترم وبلاگ )و موافق نظر آقای پیامی هستم. چرا استادی که 6 ماه پیش از پایان نامه دکتری خود دفاع کرده است براحتی بیش از 5 دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد دارد!!! آیا این توهین به مابقی اساتید با سابقه و خیانت در حق دانشجو نیست!!؟؟؟
در پاسخ به آقا/خانم Simplex بایستی متذکر شوم که تقصیر ایشان هم کمتر از استاد مربوطه نیست. به هر حال یک دانشجوی دکترا اگر نتواند از زحمات خودش دفاع کند و حق و حقوق خودش را نشناسد چندان مناسب مناسک اداری/دانشگاهی (خصوصا در ایران) نیست. البته این قابل درک است که دانشجوی مربوطه به قول معروف در پوست گردو قرار دارد! اما واقعا تا این حد دیگر قابل تحمل نیست.
متاسفانه نمیدانم چرا ردهٔ دانشجو تا این حد توسری خور بار آمده است. مثلا چند روز پیش در بازار دو دانشجوی دختر را دیدم که برای چند هزار تومان تخفیف، آنچنان به فروشنده التماس می‌کردند: «آقا به خدا ما دانشجوییم!» که من از دانشجو بودن خودم شرمم شد!
ظاهرا، من بایستی خدا را شکر کنم که در طول دوره تحصیل لیسانس (بوعلی‌سینا همدان) و فوق لیسانس (آزاد قزوین) اساتیدی با خصوصیات اخلاقی فوق‌العاده داشته‌ام و همواره الگوی زندگی اینجانب بوده‌اند. اساتیدی که شاید لیست مقالات آنها به درازی برخی دیگر نباشد اما شرافتمندانه و انسانی است.
Be sar man ham az in etefaga oomad. Moteasefam.Vali khoda ra shokr az oon mamlekat na tanha farar kardam. Inja hata esm ostadam ra dar magalam nazadam.
در مورد توضیحات استاد محترم و همچنین جناب پارسا چند نکته به ذهم حقیر می رسد.
1- در مورد ترتیب نام ها بایستی چنذ ماهی صبر کنیم تا مقالات منتشر شوند و آنگاه قضاوت کنیم (البته تا همین جا هم استاد محترم پذیرفته اند که از چهار دانشجو فقط نا دو نفر آنها قبل از نام اساتید است).
2- در مورد استاد مشاور با نظر جناب پارسا موافق نیستم. خیلی موارد هست که استاد مشاور حتی بیشتر از استاد راهنما برای دانشجو وقت می گذارد و نمی توان حکم کلی صادر نمود.
3- در مورد دوست استاد و یا ویرایشگر مقالات، اگر ویرایش فقط از نظر زبان انگلیسی بوده است هیچ کس نام چنین ویرایشگری را در مقاله نمی آورد (البته برخلاف نظر جناب پارسا کسی پول نمی دهد که مقاله ای را ویرایش کند بلکه یا پول می گیرند یا کلی منت می گذارند) و اگر ویرایش علمی بوده است این سوال پیش می آید که اولا این چه ویرایشگر علمی است که قبل از این حتی یک بار نامش در اینترنت (چه به زبان فارسی و چه به زبان انگلیسی) نیامده است؟ ثانیا مقاله ای که دو استاد در تهیه آن مشارکت کرده اند چه نیازی به ویرایشگر علمی دیگر دارد و در نهایت چرا یکی از مقالات را استادان و دانشجو به تنهایی نوشته اند ولی در مورد مقاله دیگر دقیقا همین افراد نیاز به ویرایشگر پیدا کرده اند.
4- استاد احتمالا دانشجوی شاکی را نمی شناسد چرا که چهار دانشجو هستند که در شرایط یکسانی قرار دارند. حال چگونه در مورد این دانشجو این قدر دقیق اظهار نظر می شود (گاهی با فعل جمع و گاهی فعل مفرد).
5- اما نکته ای که از همه قابل توجه تر است، به این جملات خوب دقت کنید: «دانشجوی مزبور نمی داند تعداد صفحات مقاله نهایی چند تا است»، «این دو دانشجو حتی قادر به ترجمه مقاله نیستند» ،«ایشان نتوانستند مشارکتی بیش از به فرمت درآوردن مقاله داشته باشند».....
بگذریم از اینکه دانشجویی که نمی داند مقاله چند صفحه است چگونه مقاله را به فرمت در آورده است و اما استاد محترم می فرمایند دو دانشجو که حتی نمی دانند مقاله چند صفحه است و نمی توانند مقاله ای از انگلیسی را به فارسی ترجمه کنند و به عبارت دیگر دانشجویان ایشان که پایان نامه خود را نگاشته و آماده دفاع هستند و تا به حال حتی یک مقاله هم نخوانده اند. از این جهت بایستی هم به دانشجویان و هم به استادشان و هم به تمامی دانشجویان و اساتید آن دانشگاه صمیمانه تبریک گفت.
5-یک نکته نامربوط: استادی که خود پایان نامه دکترایش را شش ماه پیش دفاع نموده چگونه امروز چهار دانشجوی فوق لیسانس آماده به دفاع دارد؟ (قابل توجه دوستانی که دانشگاه آزاد را به عدم رعایت کیفیت آموزش متهم می کنند و دانشگاه های دولتی را همسنگ هاروارد و ام آی تی حساب می کنند).
نظر «پارسا» که به اشتباه حذف شد:

سلام
نکته قابل توجه این است که استاد مربوطه در توضیحات خود نکاتی را بیان می کند که باز جای تاسف دارد:
1- برادر ارجمند تمامی دوستان که با سایت مدیریت دریافت مقاله easy chair کار کرده اند می دانند که این سایت در هنگام ثبت نام دقیقا نام نفذات را بترتیب دریافت و همان ترتیب را برای مقاله در نظر می گیرد.حال شما چرا چنین اشتباهی را انجام داده اید.
2-در مقطع تحصیلات تکمیلی رسم بر این است که مقاله دانشجو بنام خود دانشجو(بعنوان نفر اول) و استاد راهنما بعنوان نفر قرار می گیرد. این درست نیست که اسم استاد مشاور نیز در مقاله لحاظ گردد! اگر اینگونه بود باید اسامب داوران نیز لحاظ می شد.
3-با توجه به نظر شما که نام دو دانشجو پس از نام استاد مشاور و راهنما آمده، توجیهات شما عذر بدتر از گناه است شما بجای انکه دانشجویان را ترقیب و کمک نماید تا خودشان مقاله بنویسند خودتان برای آنها مقاله نوشتید ؟ آن هم به بهانه اینکه امان دفاع از پایان نامه را ممکن ساخته اید !؟ این خودش نوع بارز تقلب است .فرق شما با کسانی که پول می دن به یکسری تا برایشان مقاله یا پایان نامه آماده کنند چیه؟
4-واقعا جالب شما و اخوییتان مقاله را نوشته اید دانشجو هم آنرا دفاع کرده نفر چهارم (م.ز.م) دیگه کیه ؟ویرایش نهایی چه معنی داره دوتا استاد با مدرک دکتری با یه دانشجو نتونستن ویرایش کنند نقر چهارم آوردن؟
من به شما پیشنهاد می کنم اگر واقعا شما اسم ایشان را فقط!!! بخاطر ویرایش نوشته اید اولا خیلی ها حاظرند به شما مبلغی هم لدهند تا بدید مقاله هایتان را ویرایش کنند ثانیا این عمل هم تایپیست ها به خوبی انجام می دهن.
درپایان یک نصیحت شما استاد با مرتبه عالی هستید مطمئنا خیلی بیشتر از اینم مفاله دارید و خواهید نوشت.اما لطفا دیگه با آبروی خودتان و دیگر اساتید بازی نکنید وهمچنین این باعث تذویج این اعمال نشوید.
آقا/خانم پارسا
متاسفانه به اشتباه نظر شما حذف شد. لطفا محددا ارسال کنید. اگر کپی آن را ندارید به من ایمیل بزنید.
درستی چنین ادعاهایی اساسا قابل اثبات نیست چرا که اگر ادعا شود دوست و داداش و بقیه قوم و خویش های استاد ساعت ها در کنار دانشجو نشسته اند، تحقیق کرده اند، بحث کرده اند و نتیجه کار مشترکشان این مقاله شده است، چگونه می توان ثابت کرد که چنین نبوده است؟ (البته هر دانشجویی می تواند پس از دفاع چنین مواردی را با ذکر نام استاد در وبلاگ شخصی اش بنویسد)

برخی دوستان نیز چندی پیش اعلام کردند مقاله شان به دست دیگری جهت نظرخواهی یا ویرایش سپرده اند و حال دیگر صاحب آن نیستند.

خیانت در امانت های علمی مصداق بارز ناجوانمردی هستند -و نه لزوما قانون شکنی-. خواندن این موارد (حتی اگر بدون نام باشند) موجب می شود که افراد در انتخاب استاد و اعتماد به دیگران جهت سپردن مقاله دقت بیشتری نمایند، هر چه باشد تعداد استادان شریف و زحمتکش در دانشگاه های ما کم نیست.
چنانچه گفته شد، درستی ادعا برای ما ثابت نیست. بنابراین نمیتوانیم با آبروی افراد بازی کنیم. چند موردی که در بلاگ نام متقلب آمد، هنگامی بود که هیچ شک و شبهه ای وجود نداشت (مثلا وقتی که یک مقاله‌ی چاپ شده و موجود در اینترنت از یک مقاله‌ی دیگر که آنهم در اینترنت موجود است عینا و بدون کم و کاست کپی شده بود). سیاست این بلاگ نیست تا اسامی را ذکر کنیم حتا اگر درستی این ادعا اثبات شود. ما که قاضی نیستیم. البته این افراد بدانند که دیگران نظاره گر رفتارشان است در انجام تخلف خود درنگ خواهند کرد.
ضمناً جهت انعکاس بیشتر، عین مطلب را در وبلاگ خودم منعکس کردم. با ذکر منبع البته!
به نظر من شما نباید اسم ها رو حذف میکردید!
همین مماشات است که باعث میشود چنین قانون شکنی هایی رخ دهد.
بنده دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد قزوین هستم و تا به حال مشابه چنین مطلبی را از دوستان نشنیده‌ام. در صورت درستی این مطلب در سایر واحدهای دانشگاهی، بسیار باعث تاسف است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی