پاسخی جدید از نویسنده مقاله مورد بحث
آرش | شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۸۸
سایت الف پاسخ جدیدی از نویسنده دوم مقاله ای که در نیچر راجع به آن صحبت شده است و موضوع یک پست قبلی در این وبلاگ هم بوده، را به طور کامل چاپ کرده است. برای دوستانی که فرصت خواندن تمام آنرا ندارند اهم نکات این نامه بدون هیچ تفسیر و قضاوتی به طور خلاصه (با جملات اصلی خود نامه) در زیر می آید:
1- اینجانب دانشجوی دکتری مهندسی مکانیک بوده ام که در سال 1387 فارغ التحصیل گشته ام.
2- دکتر دانشجو تنها نتایج علمی کار تحقیقاتی من را در راستای تحلیلهای SPH مورد مطالعه و بررسی قرار داده و تهیه نمودن مقاله در این زمینه را مناسب دانستند. اینجانب نیز پس از تدوین کامل مقاله و به منظور حفظ اصل امانت داری و به پاس همکاری ایشان به ویژه در رابطه با روش SPH، نام ایشان را به عنوان یکی از نویسندگان مقاله آورده ام.
3- از بی ادبی اینجانب بود اگر اسم ایشان را در انتها می آوردم... چون دانشجویان ایشان از ایمیل دانشگاهی ایشان برای فرستادن مقالاتشان استفاده میکنند لذا ژورنالهای مربوطه ایشان را به عنوان شخص رابط در نظر گرفته اند، حال آنکه تمامی ایمیلهای زده شده به منظور انجام روند چاپ مقاله در ژورنال توسط اینجانب زده شده است.
4- تمامی مسئولیت تدوین و نگارش مقالاتم بر عهده اینجانب(مجید شهروی) است، چرا که ایشان(دکتر دانشجو) در جریان نگارش و تدوین مقالات من نبوده است.
5- با توجه به اینکه این مقالات حاصل برخی از تحقیقات رساله اینجانب است، لذا نمیتواند بدون شباهت با یکدیگر باشند.
6- اینجانب در چکیده و مقدمه از متن مقاله کره ای استفاده کرده ام. ... بخش زیادی از چکیده و مقدمه مقاله اینجانب با مقاله کره ای همخوانی دارد. اما اینجانب در این مورد ایرادی نمی بینم چون کاری متداول و معمول است که به منظور طرح سوال در مقالات صورت میپذیرد.
7- حتی یک کلمه درباره این روش (SPH) در مقاله شخص کره ای آورده نشده است. حال آنکه بخش اصلی مقاله اینجانب درباره روش SPH است. درباره روش لاگرانژ که شخص کره ای هم کار کرده و من هم کار کرده ام نیز تفاوتهای زیادی وجود دارد. (در این پاسخ به تفصیل تفاوتهای روشها ذکر شده که برای اجمال از آن می گذرم).
8- در تمام مقاله من نه تنها به این مقاله رفرنس داده ام بلکه هر 31 مقاله که شخص کره ای در رفرنسهایش بیان کرده را آورده ام.
9- به نظر اینجانب از نظر علمی هیچگونه تقلبی صورت نگرفته است و اتفاقا یک روش علمی جدید در مقاله اینجانب ارائه شده است.
10- حجم مقاله اینجانب 16 صفحه است و قسمتهایی که با مقاله کره ای مشابهت دارد، کمتر از 30 درصد است که خود این تشابهات تنها از متون است که به علت ضعف زبان انگلیسی دانشجویان معمول است.
11- اگر با توجه به متن کامل و علمی فوق بازهم افرادی سوال داشتند، ... فقط کافیست با ایمیل اینجانب majid.shahravi@yahoo.com تماس حاصل نمایند.
12- بر اساس بررسیهای معاون محترم تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت ، سوابق دکلان باتلر (نویسنده این مقاله ها در نشریه نیچر) نشان دهنده این موضوع است که او صیهونیست میباشد.
13- با توجه به مطالب نوشته شده در نشریه "نیچر"(Nature) این احتمال وجود دارد که این نشریه بیشتر از اینکه دغدغه علمی برای سوء استفاده از علم دیگران داشته باشد، دغدغه سوء استفاده سیاسی از مطالب علمی دارد.
1- اینجانب دانشجوی دکتری مهندسی مکانیک بوده ام که در سال 1387 فارغ التحصیل گشته ام.
2- دکتر دانشجو تنها نتایج علمی کار تحقیقاتی من را در راستای تحلیلهای SPH مورد مطالعه و بررسی قرار داده و تهیه نمودن مقاله در این زمینه را مناسب دانستند. اینجانب نیز پس از تدوین کامل مقاله و به منظور حفظ اصل امانت داری و به پاس همکاری ایشان به ویژه در رابطه با روش SPH، نام ایشان را به عنوان یکی از نویسندگان مقاله آورده ام.
3- از بی ادبی اینجانب بود اگر اسم ایشان را در انتها می آوردم... چون دانشجویان ایشان از ایمیل دانشگاهی ایشان برای فرستادن مقالاتشان استفاده میکنند لذا ژورنالهای مربوطه ایشان را به عنوان شخص رابط در نظر گرفته اند، حال آنکه تمامی ایمیلهای زده شده به منظور انجام روند چاپ مقاله در ژورنال توسط اینجانب زده شده است.
4- تمامی مسئولیت تدوین و نگارش مقالاتم بر عهده اینجانب(مجید شهروی) است، چرا که ایشان(دکتر دانشجو) در جریان نگارش و تدوین مقالات من نبوده است.
5- با توجه به اینکه این مقالات حاصل برخی از تحقیقات رساله اینجانب است، لذا نمیتواند بدون شباهت با یکدیگر باشند.
6- اینجانب در چکیده و مقدمه از متن مقاله کره ای استفاده کرده ام. ... بخش زیادی از چکیده و مقدمه مقاله اینجانب با مقاله کره ای همخوانی دارد. اما اینجانب در این مورد ایرادی نمی بینم چون کاری متداول و معمول است که به منظور طرح سوال در مقالات صورت میپذیرد.
7- حتی یک کلمه درباره این روش (SPH) در مقاله شخص کره ای آورده نشده است. حال آنکه بخش اصلی مقاله اینجانب درباره روش SPH است. درباره روش لاگرانژ که شخص کره ای هم کار کرده و من هم کار کرده ام نیز تفاوتهای زیادی وجود دارد. (در این پاسخ به تفصیل تفاوتهای روشها ذکر شده که برای اجمال از آن می گذرم).
8- در تمام مقاله من نه تنها به این مقاله رفرنس داده ام بلکه هر 31 مقاله که شخص کره ای در رفرنسهایش بیان کرده را آورده ام.
9- به نظر اینجانب از نظر علمی هیچگونه تقلبی صورت نگرفته است و اتفاقا یک روش علمی جدید در مقاله اینجانب ارائه شده است.
10- حجم مقاله اینجانب 16 صفحه است و قسمتهایی که با مقاله کره ای مشابهت دارد، کمتر از 30 درصد است که خود این تشابهات تنها از متون است که به علت ضعف زبان انگلیسی دانشجویان معمول است.
11- اگر با توجه به متن کامل و علمی فوق بازهم افرادی سوال داشتند، ... فقط کافیست با ایمیل اینجانب majid.shahravi@yahoo.com تماس حاصل نمایند.
12- بر اساس بررسیهای معاون محترم تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت ، سوابق دکلان باتلر (نویسنده این مقاله ها در نشریه نیچر) نشان دهنده این موضوع است که او صیهونیست میباشد.
13- با توجه به مطالب نوشته شده در نشریه "نیچر"(Nature) این احتمال وجود دارد که این نشریه بیشتر از اینکه دغدغه علمی برای سوء استفاده از علم دیگران داشته باشد، دغدغه سوء استفاده سیاسی از مطالب علمی دارد.
۸۸/۰۷/۱۱
این نظارت و راهنمایی فقط به «تولید علم» و نوشتن یک مقاله علمی ختم نمی شود. در حقیقت یک دانشجوی دکتری به منزله فرزند علمی استاد راهنما تلقی می شود و از این رو آن استاد می بایست تماهی تلاش خود را برای تربیت این دانشجو چه در بعد علمی (آشنایی با مفاهیم علمی جدید، نوشتن مقاله علمی و ...) و چه در بعد تربیتی (اخلاق علمی، شخصیت دانشگاهی و ...) بکار گیرد.
تمامی حرکت های آقای شهراوی به عنوان یک دانشجوی دکتری، مبین این مساله است که آقای دکتر دانشجو نه تنها به وظایف خطیر استاد راهنما بودن عمل نکرده است، بلکه احتمال این نیز وجود دارد که ایشان حتی این وظایف را نمی داند. شواهد موجود نشان می دهند که ایشان به معنی واقعی کلمه یک استاد دانشگاه نیستند، چرا که در غیر این صورت یا چنین سهل انگاریهای نمی کردند و یا تحت چنین شرایطی بلافاصله از جامعه علمی جهانی عذر خواهی می کردند و در صدد جبران بر می آمدند.
در این موضوع آقای شهراوی بایستی تنها پاسخگوی استاد خویش باشد و این آقای دکتر دانشجو است که بایستی مسولیت پاسخگویی به جامعه علمی را به عهده بگیرد. ولی از آنجایی که ایشان به تعبیر یکی از هنر پیشه های معروف «اشتباهی» هستند، نه تنها در مقام شفاف سازی و عذر خواهی قرار نمی گیرند بلکه در کنار چیزهای دیگر، زندگی علمی یک دانشجو را نیز برای همیشه خراب می کنند.
اینکه آقای شهراوی از جامعه علمی عذر خواهی می کنند به نظر امری لازم و پسندیده می باشد. اما اینکه «ایشان» به تنهایی پاسخگوی بسیاری از مسایل باشند(چه به جامعه علمی و چه به ژورنال مربوطه) توهین بزرگی است به استاد راهنما. بنده به سهم خودم از آقای شهراوی تقاضا می کنم به خاطر حفظ حرمت و احترامی که بین ما ایرانی ها از دیر باز مرسوم بوده است، به جهت احترام به استادشان وظیفه شفاف سازی این موضوع را به عهده ایشان بگذارند.