کارگاه اخلاق انتشاراتی- برداشت دوم
Nader Naghshineh | شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۸۸
پست قبلی در مورد مواد کارگاه اخلاق انتشاراتی دو نظر را بخود جلب کرده بود. در این میان نظر آقای مقدم جالب بود که قبل از پرداختن به آن، عینا در اینجا نقل می کنم:
مسلما"ایدهء «کارگاه اخلاق انتشاراتی» در جامعه کنونی ما نه تنها ایده ای است نو بلکه در شرایط اخیر نیاز به آن به شدت احساس می شود. هنگام بررسی یک تقلب علمی فرض بر این است که مولفین کلیه مسایل مربوط به تالیف را می دانند و سوال اینجاست که چرا تقلب صورت پذیرفته است؟ اکنون این سوال را مطرح می کنم:«آیا کلیه افرادی که به نوعی وارد دنیای تالیف مقاله یا کتاب می شوند، از اصول مقاله نویسی و یا تالیف کتاب اطلاع کامل دارند؟» اگر جواب سوال فوق مثبت باشد، یا مولفین دست به تقلب نمی زنند و یا اگر دست به تقلب بزنند چنین ناشیانه عمل نمی کنند. برای نمونه، در مقاله دکتر دانشجو و دانشجوی دکتری ایشان، یک تقلب فاحش صورت می گیرد و در عین حال آنها به مولفین اصلی مقاله نیز رفرنس می دهند. این موضوع نشان می دهد آنها اصول رفرنس دادن را نیز نمی دانند. آنها نمی دانند کجا باید رفرنس داد، چرا باید رفرنس داد، اگر یک موضوع مشترک در دو یا چند مقاله بیان شده باشد به کدامیک باید رفرنس داد و ... مجموعه ی این ندانستن ها باعث می شود که دانشجوی دکترای آقای دکتر دانشجو در مقام دفاع از یک تقلب اشاره می کند که «ما به نویسندگان اصلی نیز ارجاع داده ایم!!»
در جایی دیگر نیز جناب آقای دکتر بهبانی وزیر محترم راه و ترابری تعریفی را از تقلب ارایه می دهند، که با هیچیک از اصول مقاله نویسی همخوانی ندارد و این به وضوح عدم اطلاع ایشان از تعاریف صحیح در خصوص اخلاق حرفه ای علمی را نشان می دهد.
در حقیقت جمله معروفی است که می گوید: «آنجا که شناخت باشد اندیشه ها هماهنگ اند». متاسفانه بسیاری از اندیشمندان ایرانی یا «شناختی» از اصول مقاله نویسی ندارند و یا «شناخت» های متفاوتی از این موضوع دارند. در نهایت چون در ارتباط با یک موضوع شناخت یکسان وجود ندارد، اندیشه ها نیز یکسان نیستند. برای نمونه، وقتی تعریف تقلب به عنوان «شناخت» نزد دکتر بهبهانی و سایرین یکی نباشد؛ آنچه را سایرین تقلب می نامند ایشان کار علمی اصیل می نامند.
سرانجام وجود کارگاه های که محققین بنام جامعه بتوانند اصول مقاله نویسی، رعایت اخلاق علمی، امانتداری علمی و ... بسیاری مسایل دیگر را به مبتدیان آموزش دهند، بسیار ضروری به نظر می رسد.
بنده عقیده دارم عبارت: «خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج» بایستی به صورت: «خشت اول گر نهد معمار راست تا ثریا می رود دیوار راست» بازنویسی شود. بنابراین بجای بررسی «2-فنون تقلب قانونی و روشهای آشکار سازی» بایستی تنها به « آموزش فنون و روشهای صحیح در نوشتن یک مقاله اصیل» تاکید و بسنده کرد.
در پایان چند نکته را یادآور می شوم:
بعضی از اساتید محترم و بسیاری از دانشجویان تحصیلات تکمیلی که وارد حیطه مقاله نویسی شده اند، هنوز نمی دانند:
1- «عنوان» یک مقاله چگونه بایستی انتخاب شود و اینکه چه اصولی در انتخاب یک «عنوان» برای یک مقاله وجود دارند.
2- کلمات کلیدی کدام ها هستند و ترتیب قرار گرفتن آنها به چه صورت است.
3- اصول «رفرنس» دادن چیست؟ کجا و تحت چه شرایطی باید رفرنس داد؟ در صورت وجود چند مرجع به کدام مرجع باید رفرنس داد تا حقی از کسی ضایع نشود؟
4- آیا می دانید هنوز کسانی در جامعه علمی یافت می شوند که یک مقاله را همزمان به چند مجله می فرستند و نمی دانند این کار بسیار ناپسند است؟
5- آیا می دانید که بسیاری از افراد هنوز قدرت تشخیص مجلات علمی معتبر جهانی را ندارند؟
و ...
آیا بهتر نیست برای جلوگیری از تقلب، به عنوان یک گام مثبت و عملی، به ایجاد «کارگاه های اخلاق انتشاراتی» مبادرت ورزید و اصول و فنون اخلاق حرفه ای علمی را یادآور شد.
فی الواقع در بخش مربوط به تقلب قانوتی و روشهای آشکار سازی، مسئله بیشتر متوجه اساتید است که با روش سنتی کنترل مقاله سروکار داشته و کمتر در معرض برخی از مقالات سری دوزی شده قرار کرفته اند که ماحصل دوخت ودوزهای اینترنتی و برنامه نویسی افیس است. به عبارت دیگر نوعی از تقلب سفیدنما شده (whitewashed) وجود دارد که در ساده ترین شکل نوعی بازنمایی متن سرقت شده است.
بخشهایی از هسته این کارگاه ملهم از پروتکلهای شرکتهای آمریکایی چون Dialog ، Allied Signal و SAIC است که به نحوی در کار راست آزمایی منابع اطلاعاتی و حتی ایجاد دانش جدید ( در وجه پتنتی) آن درگیر هستند. در رابطه با مقاله نویسی الحمدا... کارگاه های زیادی وجود دارند که خود بصورت صنعت رو برشدی نمود پیدا کرده اند.
تعداد تحقیقات آکادمیک در حیطه تقلب در ایران قلیل هستند. برخی از واحدها از جمله آزمایشگاهی که در آن به حدمت مشغول هستم دچار نوعی خود سانسوری هستند. گاهی مجبور هستیم که گزارشات خود را بصورت خلاصه های اجرایی بصورت لابی گونه و با استفاده از عاملهای دسترسی به گوش مسئولان برسانیم. مطالعه روانشناسی و تربیتی در زمینه شرایط دست یازیدن به تقلب برای پیشبرد منافع فردی بسیار مسئله ساز است. با اینحال کاملترین کار مکتوب در این زمینه توسط سرکار خانم دکتر الهه حجازی، دانشیار دانشگاه تهران صورت گرفته است. بکی از یافته های تحقیق حاکی از آن است که قبل از اقدام به تقلب، مرتکب بالقوه آن سعی میکند که از کار ارزش زدایی (فبح زدایی) کند تا عمل تقلب را با دغدغه های وجدانی کمتری صورت دهد.
اساسا وضعیت دانشگتاه اگر حاوی ثنویت ارزشی (Value Duaism) باشد، مانند آنچه که با آن امروز روبرو هستیم معمولا کفه به نفع بخشی که کمترین تلاش را می طلبد سنگینی می کند. در این حالت تقلب پرو بال می یابد. همه ما در پیش خود مثالهای مشابه داریم از اساتیدی که بجد با دانشجو کار کرده و در عین محکمی و اقتدار با علاقه استعداد دانشجو را پرورش می دهند و در عین حال اساتیدی وجود دارند که برخوردشان با دانشجو دست کمی از رقابت برای محبوب شدن ندارد. عدم یکدستی در سیاسیتهای مربوط به دانشجویان و عدم هماهنگی گروه های علمی یکی از بسترهای پرورش دهنده رفتارهای پرسش برانگیز علمی بشمار می رود.
از طرفی نمی توانیم دانشجو را مجبور به رعایت پروتکلهای بهکاری علمی (scientific best practices) بکنیم زمانی که خارج از دانشگاه وحتی در حود داتشگاه با وضعیتی روبروست که در آن شاهد است که نقض پروتکلها منفعت بیشتری از رعایت آنان را در بر دارد. بنظر من در چنین وضعیتی باید برخوردی واقع بینانه داشت و آن اینست که انتخابهای دانشچو را بیشتر و متنوع تر کنیم و افق دید وی را وسیعتر کنیم. این امر البته با توجه به سیاستهای انقباصی وزارت محترم علوم و آموزش عالی در حال حاضر بیش از پیش دشوار شده است. زمانی برای دانشجوی دکترای خود کارورزی را در دانشگاه تورنتو برنامه ریزی کردم که دانشگاه تهران فقط می بایست پول بلیط را فراهم می کرد و هزینه بعهده تورنتو بود. دانشجو می رود وزارت علوم ، و به ایشان می گویند کانادا تحریم است. یا در مورد دیگر از 60 میلیون ریال هزینه شرکت در کارگاه، فقط 10 میلیون ریال آنرا باز پرداخت می کنند. در چنین حالتی آیا زمینه برای هل دادن فرد به سمت و سوی کارهای راحت و بعضا مسئله دار مساعد تر نیست؟
سرکار خانم فاریا پیشنهاد کردند که کارگاه اخلاق انتشاراتی را هقته پژوهش برگزار کنیم. من میل دارم این کارگاه از طریق وب کستینگ در چند دانشگاه اجرا شود. بنا بر این اگر افرادی به این کار علاقمند هستند مستدعی است بر من منت گذاشته و نظرات خود را مطرح کنند
نادر نقشینه
مسلما"ایدهء «کارگاه اخلاق انتشاراتی» در جامعه کنونی ما نه تنها ایده ای است نو بلکه در شرایط اخیر نیاز به آن به شدت احساس می شود. هنگام بررسی یک تقلب علمی فرض بر این است که مولفین کلیه مسایل مربوط به تالیف را می دانند و سوال اینجاست که چرا تقلب صورت پذیرفته است؟ اکنون این سوال را مطرح می کنم:«آیا کلیه افرادی که به نوعی وارد دنیای تالیف مقاله یا کتاب می شوند، از اصول مقاله نویسی و یا تالیف کتاب اطلاع کامل دارند؟» اگر جواب سوال فوق مثبت باشد، یا مولفین دست به تقلب نمی زنند و یا اگر دست به تقلب بزنند چنین ناشیانه عمل نمی کنند. برای نمونه، در مقاله دکتر دانشجو و دانشجوی دکتری ایشان، یک تقلب فاحش صورت می گیرد و در عین حال آنها به مولفین اصلی مقاله نیز رفرنس می دهند. این موضوع نشان می دهد آنها اصول رفرنس دادن را نیز نمی دانند. آنها نمی دانند کجا باید رفرنس داد، چرا باید رفرنس داد، اگر یک موضوع مشترک در دو یا چند مقاله بیان شده باشد به کدامیک باید رفرنس داد و ... مجموعه ی این ندانستن ها باعث می شود که دانشجوی دکترای آقای دکتر دانشجو در مقام دفاع از یک تقلب اشاره می کند که «ما به نویسندگان اصلی نیز ارجاع داده ایم!!»
در جایی دیگر نیز جناب آقای دکتر بهبانی وزیر محترم راه و ترابری تعریفی را از تقلب ارایه می دهند، که با هیچیک از اصول مقاله نویسی همخوانی ندارد و این به وضوح عدم اطلاع ایشان از تعاریف صحیح در خصوص اخلاق حرفه ای علمی را نشان می دهد.
در حقیقت جمله معروفی است که می گوید: «آنجا که شناخت باشد اندیشه ها هماهنگ اند». متاسفانه بسیاری از اندیشمندان ایرانی یا «شناختی» از اصول مقاله نویسی ندارند و یا «شناخت» های متفاوتی از این موضوع دارند. در نهایت چون در ارتباط با یک موضوع شناخت یکسان وجود ندارد، اندیشه ها نیز یکسان نیستند. برای نمونه، وقتی تعریف تقلب به عنوان «شناخت» نزد دکتر بهبهانی و سایرین یکی نباشد؛ آنچه را سایرین تقلب می نامند ایشان کار علمی اصیل می نامند.
سرانجام وجود کارگاه های که محققین بنام جامعه بتوانند اصول مقاله نویسی، رعایت اخلاق علمی، امانتداری علمی و ... بسیاری مسایل دیگر را به مبتدیان آموزش دهند، بسیار ضروری به نظر می رسد.
بنده عقیده دارم عبارت: «خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج» بایستی به صورت: «خشت اول گر نهد معمار راست تا ثریا می رود دیوار راست» بازنویسی شود. بنابراین بجای بررسی «2-فنون تقلب قانونی و روشهای آشکار سازی» بایستی تنها به « آموزش فنون و روشهای صحیح در نوشتن یک مقاله اصیل» تاکید و بسنده کرد.
در پایان چند نکته را یادآور می شوم:
بعضی از اساتید محترم و بسیاری از دانشجویان تحصیلات تکمیلی که وارد حیطه مقاله نویسی شده اند، هنوز نمی دانند:
1- «عنوان» یک مقاله چگونه بایستی انتخاب شود و اینکه چه اصولی در انتخاب یک «عنوان» برای یک مقاله وجود دارند.
2- کلمات کلیدی کدام ها هستند و ترتیب قرار گرفتن آنها به چه صورت است.
3- اصول «رفرنس» دادن چیست؟ کجا و تحت چه شرایطی باید رفرنس داد؟ در صورت وجود چند مرجع به کدام مرجع باید رفرنس داد تا حقی از کسی ضایع نشود؟
4- آیا می دانید هنوز کسانی در جامعه علمی یافت می شوند که یک مقاله را همزمان به چند مجله می فرستند و نمی دانند این کار بسیار ناپسند است؟
5- آیا می دانید که بسیاری از افراد هنوز قدرت تشخیص مجلات علمی معتبر جهانی را ندارند؟
و ...
آیا بهتر نیست برای جلوگیری از تقلب، به عنوان یک گام مثبت و عملی، به ایجاد «کارگاه های اخلاق انتشاراتی» مبادرت ورزید و اصول و فنون اخلاق حرفه ای علمی را یادآور شد.
فی الواقع در بخش مربوط به تقلب قانوتی و روشهای آشکار سازی، مسئله بیشتر متوجه اساتید است که با روش سنتی کنترل مقاله سروکار داشته و کمتر در معرض برخی از مقالات سری دوزی شده قرار کرفته اند که ماحصل دوخت ودوزهای اینترنتی و برنامه نویسی افیس است. به عبارت دیگر نوعی از تقلب سفیدنما شده (whitewashed) وجود دارد که در ساده ترین شکل نوعی بازنمایی متن سرقت شده است.
بخشهایی از هسته این کارگاه ملهم از پروتکلهای شرکتهای آمریکایی چون Dialog ، Allied Signal و SAIC است که به نحوی در کار راست آزمایی منابع اطلاعاتی و حتی ایجاد دانش جدید ( در وجه پتنتی) آن درگیر هستند. در رابطه با مقاله نویسی الحمدا... کارگاه های زیادی وجود دارند که خود بصورت صنعت رو برشدی نمود پیدا کرده اند.
تعداد تحقیقات آکادمیک در حیطه تقلب در ایران قلیل هستند. برخی از واحدها از جمله آزمایشگاهی که در آن به حدمت مشغول هستم دچار نوعی خود سانسوری هستند. گاهی مجبور هستیم که گزارشات خود را بصورت خلاصه های اجرایی بصورت لابی گونه و با استفاده از عاملهای دسترسی به گوش مسئولان برسانیم. مطالعه روانشناسی و تربیتی در زمینه شرایط دست یازیدن به تقلب برای پیشبرد منافع فردی بسیار مسئله ساز است. با اینحال کاملترین کار مکتوب در این زمینه توسط سرکار خانم دکتر الهه حجازی، دانشیار دانشگاه تهران صورت گرفته است. بکی از یافته های تحقیق حاکی از آن است که قبل از اقدام به تقلب، مرتکب بالقوه آن سعی میکند که از کار ارزش زدایی (فبح زدایی) کند تا عمل تقلب را با دغدغه های وجدانی کمتری صورت دهد.
اساسا وضعیت دانشگتاه اگر حاوی ثنویت ارزشی (Value Duaism) باشد، مانند آنچه که با آن امروز روبرو هستیم معمولا کفه به نفع بخشی که کمترین تلاش را می طلبد سنگینی می کند. در این حالت تقلب پرو بال می یابد. همه ما در پیش خود مثالهای مشابه داریم از اساتیدی که بجد با دانشجو کار کرده و در عین محکمی و اقتدار با علاقه استعداد دانشجو را پرورش می دهند و در عین حال اساتیدی وجود دارند که برخوردشان با دانشجو دست کمی از رقابت برای محبوب شدن ندارد. عدم یکدستی در سیاسیتهای مربوط به دانشجویان و عدم هماهنگی گروه های علمی یکی از بسترهای پرورش دهنده رفتارهای پرسش برانگیز علمی بشمار می رود.
از طرفی نمی توانیم دانشجو را مجبور به رعایت پروتکلهای بهکاری علمی (scientific best practices) بکنیم زمانی که خارج از دانشگاه وحتی در حود داتشگاه با وضعیتی روبروست که در آن شاهد است که نقض پروتکلها منفعت بیشتری از رعایت آنان را در بر دارد. بنظر من در چنین وضعیتی باید برخوردی واقع بینانه داشت و آن اینست که انتخابهای دانشچو را بیشتر و متنوع تر کنیم و افق دید وی را وسیعتر کنیم. این امر البته با توجه به سیاستهای انقباصی وزارت محترم علوم و آموزش عالی در حال حاضر بیش از پیش دشوار شده است. زمانی برای دانشجوی دکترای خود کارورزی را در دانشگاه تورنتو برنامه ریزی کردم که دانشگاه تهران فقط می بایست پول بلیط را فراهم می کرد و هزینه بعهده تورنتو بود. دانشجو می رود وزارت علوم ، و به ایشان می گویند کانادا تحریم است. یا در مورد دیگر از 60 میلیون ریال هزینه شرکت در کارگاه، فقط 10 میلیون ریال آنرا باز پرداخت می کنند. در چنین حالتی آیا زمینه برای هل دادن فرد به سمت و سوی کارهای راحت و بعضا مسئله دار مساعد تر نیست؟
سرکار خانم فاریا پیشنهاد کردند که کارگاه اخلاق انتشاراتی را هقته پژوهش برگزار کنیم. من میل دارم این کارگاه از طریق وب کستینگ در چند دانشگاه اجرا شود. بنا بر این اگر افرادی به این کار علاقمند هستند مستدعی است بر من منت گذاشته و نظرات خود را مطرح کنند
نادر نقشینه
۸۸/۰۷/۱۱
درود بر شما
با تبادل لینک چطوری؟ اگه خواستی سری به وبلاگم بزن و نظرت رو بگو http://masoo.blogfa.com/
اسم وبلاگم دریای روشن آگاهی هست
با تشکر
م . نصیری