Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان موسس (الفبا)

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

فهرست برخی از مجلات کم اعتبار

پیوندهای مفید

بایگانی مطالب

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

آخرین نظرات

شیادی زیر لوای مرحوم حسابی، یادداشتی از دکتر رضا منصوری

محمد قدسی | پنجشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۰

شیادی زیر لوای نام مرحوم حسابی

زمانی که قرار بود از مرحوم حسابی تجلیل شود، زمانی که قرار بود از سناتور انتصابی محمدرضاشاه ولی بنیان‌گذار فیزیک دانشگاهی ایران تجلیل شود، زمانی که تهدیدها علیه انجمن فیزیک ایران و شخص من (رئیس وقت انجمن فیزیک ایران) به‌مدت چهارماه تا کنفرانس فیزیک ایران در شیراز در شهریورماه ۱۳۶۶ ادامه داشت، زمانی که نمایندگان حراست دانشگاه شیراز بنده را تهدید کردند که حق ندارید نام حسابی را در این کنفرانس ببرید، و زمانی که جناب آقای دکتر حداد عادل با جسارت در بزرگداشت آن مرحوم سخنرانی کردند کسی فکر نمی‌کرد یک قدردانی ساده باعث این همه دردسر ملی و شرمساری اهل علم ایران بشود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۶/۰۳
محمد قدسی

نظرات (۱۷)

۰۲ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۳۴ هیوا
سلام
در زمینه پایان نامه نویسی در انقلاب، انصار امینی مقاله ای نوشته است که لینکش را اینجا می گذارم:http://www.eghtesadnews.com/Live/Stories/DEN-134035/%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86_%D9%85%D8%AA%D8%AE%D9%84%D9%81_%DB%8C%D8%A7_%D9%86%D8%AE%D8%A8%DA%AF%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86_%DA%A9%D8%A7%D8%B1
۲۲ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۱۱ اردلان
پاسخ به ن.ت.
اینقدر به جزئیات گیر ندهید. دکتر اکسیری نماینده اقلیتی هست که حقوق آنها به دلیل   تفاوت با هنجارهای ظاهری جامعه، توسط دیگر شهروندان، مورد ظلم بوده اند. این تفاوتها در خاورمیانه یک تابو فرض می‌شود.  ایستادگی دکتر اکسیری موجب دلگرمی ماست. 
۲۱ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۹ ن.ت.
چهار سال پیش هم همه ظلم میکردند . هنوز هم همه ظلم می کنند . 
۱۸ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۰۴ ن. ت.
پاسخ به اکسیری فرد. 
چهارسال پیش دلیل اخراج از دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان نداشتن مدرک با ارزش بود.  الان دلیل اخراج از دانشگاه شده صدای زنانه.  
۲۴ مهر ۹۰ ، ۱۷:۲۳ Qasem
من دکتر قاسم اکسیری فرد هستم.

یک۰ دانشگاه تحصیلات تکمیلی در علوم پایه مدرک کارشناسی ارشد من را دزدیده است.
دو. به علت نداشتن مدرک کارشناسی‌ی ارشد حدود پنج سال که وزارت آموزش عالی حاضر نشده است پرونده‌ای برایم تشکیل دهد تا مدرک دکترایم را ارزشیابی کند.
سه. به علت نداشتن ارزشیابی‌ی مدرک دکترایم از دانشگاه تحصیلات تکمیلی که استادیار فیزیک آنجا بودم اخراج شدم.

وزارت تا به حال به نامه‌ی من مبنی بر این که دوره‌ی دکترا نیازی به کارشناسی ارشد ندارد, و باید وزارت قانون خود را تغییر دهد پاسخی نداده است. جالب است المپیادیها یا استعدادهای برتر می‌توانند دوره‌ی دکترای خود را مستقیم در ایران شروع کنند اما اگر دکترای خود را مستقیم در دانشگاه هاروارد شروع کنند و بعد از دکترا برگردند وزارت دکترای آنها را قبول ندارد. جالبتر آن است که یک دانشگاه نسبتا خوب در ایران می‌تواند مدرک کارشناسی ارشد دانشجویی را بدزدد

هر چند این داستان تقلب نیست, اما بی انصافی است که کردان یا کردانها تقلب کرده اند, دزدی مدرک من را دزدیده است, چوبش را من می‌خورم.
۰۵ مهر ۹۰ ، ۲۲:۰۹ پیامی
این را هم بد نیست ببینیم:
http://www.youtube.com/watch?v=NXv0iCDc5HU
۱۷ شهریور ۹۰ ، ۱۱:۵۸ Geoej
جناب قدسی لطفا این را هم پوشش دهید:
گزارشی از خرید‌و‌فروش پایان‌نامه در تهران؛
پایان‌نامه فوق‌لیسانس ۲میلیون؛ دکترا ۶ میلیون تومان!
در تماس تلفنی خبرنگار ما با یکی از این مؤسسه‌ها، فردی که خود را عضو هیئت علمی دانشگاه معرفی می‌کرد وقتی موضوع پیشنهادی خبرنگار قانون برای پایان‌نامه را شنید گفت: ‌« چند روز پیش من داور جلسه دفاعی بودم که موضوع پایان‌نامه هم همین موضوع شما بود، این موضوع را می‌توان به راحتی از جنبه‌های مختلف کار کرد.» وقتی هم بحث هزینه‌های آن شد آقای دکتر گفتند: « اصلاً حرفش را هم نزنید! این بحث آنقدر ارزشمند است که حیف است تلفنی در مورد آن صحبت کنیم. تشریف بیاورید حضوری صحبت کنیم و از دانسته‌های علمی هم استفاده کنیم. حالا در مورد هزینه‌ها هم صحبت خواهیم کرد.»
http://www.asriran.com/fa/news/180491
۱۷ شهریور ۹۰ ، ۱۱:۵۷ Geoej
گزارشی از خرید‌و‌فروش پایان‌نامه در تهران؛
پایان‌نامه فوق‌لیسانس ۲میلیون؛ دکترا ۶ میلیون تومان!
در تماس تلفنی خبرنگار ما با یکی از این مؤسسه‌ها، فردی که خود را عضو هیئت علمی دانشگاه معرفی می‌کرد وقتی موضوع پیشنهادی خبرنگار قانون برای پایان‌نامه را شنید گفت: ‌« چند روز پیش من داور جلسه دفاعی بودم که موضوع پایان‌نامه هم همین موضوع شما بود، این موضوع را می‌توان به راحتی از جنبه‌های مختلف کار کرد.» وقتی هم بحث هزینه‌های آن شد آقای دکتر گفتند: « اصلاً حرفش را هم نزنید! این بحث آنقدر ارزشمند است که حیف است تلفنی در مورد آن صحبت کنیم. تشریف بیاورید حضوری صحبت کنیم و از دانسته‌های علمی هم استفاده کنیم. حالا در مورد هزینه‌ها هم صحبت خواهیم کرد.»
۰۴ شهریور ۹۰ ، ۲۲:۰۰ پیامی
زمانی که هاوکینگ از جین جدا شد و پنج سال بدون ازدواج کردن با الاین زندگی می کرد، مطبوعات در مورد خیانت هاوکینگ زیاد مینوشتند، پاراگراف اول مقاله CNN هم مبنا را بر این می گذارد که خوانندگان هنوز تحت تاثیر آن اخبار چنین ذهنیتی دارند ولی می خواهد این ذهنیت را تغییر دهد.
در هر صورت سی ان ان می گوید: فیزیکدانی که در جهان همه او را می شناسند، کار بسیار بسیار زشتی انجام داد. نویسنده تاریخچه زمان در حالی که از بیماری ALS رنج می برد، زن سی ساله خود را ول کرد و با یک پرستار جوان رفت ... (در این جمله که بیانگر دیدگاه عمومی است و هیچ کجای دیگر مقاله صحبتی از طلاق و ازدواج نیست) بنابراین این ذهنیت اینقدر عجیب نیست و چه راست باشد چه دروغ، در مورد آن زیاد صحبت شده است.
۰۴ شهریور ۹۰ ، ۱۱:۳۳ Arash Salarian
جناب پیامی: شما ادعا کرده بودید که هاوکینگ به همسرش خیانت کرده بوده و با پرستارش رابطه جنسی داشته. گزارش سی‌ان‌ان چنین چیزی را تایید نمی‌کند. تنها چیزی که بیان می‌کند این است که او و همسرش بعد از ۳۰ سال طلاق می‌گیرند و او با پرستارش ازدواج می‌کند. در این قسمت البته شکی نیست ولی آن کجا و این کجا.
۰۴ شهریور ۹۰ ، ۰۹:۰۷ پیامی
گزارش CNN از کتاب خاطرات همسر هاوکینگ آنچه من گفتم را رد نمی کند بلکه در پاراگراف اول آن را کاملا تایید می کند ولی اضافه می کند مساله پیچیده تر از این بوده است و همسر هاوکینگ مدت ها قبل از این جریان خودش هم خیانت کرده بوده و استون هاوکینگ هم با آنکه ماجرا را می دانسته اعتراضی نمی کرده و فقط کلاهش را کمی بالاتر گذاشته بوده است.
۰۴ شهریور ۹۰ ، ۰۷:۰۵ محمد قدسی

read these comments
۰۴ شهریور ۹۰ ، ۰۴:۰۱ محمد قدسی
نظر های کاربران فیس بوک در همین زمینه

لینک
۰۳ شهریور ۹۰ ، ۲۰:۳۰ Arash Salarian
این هم گزارشی کوتاه از CNN مربوط به سال ۱۹۹۹ در مورد کتاب همسر اول هاوکینگ و اشاره‌اش به ماجرای خیانت.
۰۳ شهریور ۹۰ ، ۲۰:۲۷ Arash Salarian
یک نکته کوچک درباره کامنت آقای پیامی: تا جایی که می‌دانم ادعای خیانت استیون هاوکینگ به همسر اولش کاملا نادرست است، و شما ماجرا را وارنه برداشت کرده‌اید. در واقع این جین هاوکینگ بود که خیانت کرد و خودش به این مطلب در کتابش به نام Music to Move the Stars اعتراف کرد. چهار سال بعداز طلاق از همسر اول، استیون هاوکینگ با پرستارش ازدواج کرد که آن ازدواج هم بعد از ۱۱ سال به طلاق انجامید. گزارش‌هایی به تایید بچه‌های هاوکینگ وجود دارد که همسر دوم به هاوکینک آزار فیزیکی می‌رسانده.
۰۳ شهریور ۹۰ ، ۱۸:۵۲ پیامی
نظر موشکافانه پروفسور بهروز پرهامی که در رابطه با همین موضوع در جای دیگر گذاشته اند. حال باید دید آیا جناب دکتر منصوری پاسخی در حمایت از نظر خود دارند.

Like a few other commenters, I too did some research by consulting the Web pages of the Hessaby Foundation/Museum and the Wikipedia article on him. I agree with many of the points made in Reza Mansouri’s post, but am disappointed in two things, which are common themes in our sociopolitical interactions.
First, one expects of a scientist to present a precise and properly documented case. Beginning with the first sentence, where the author refers to “Dr. Hessaby” instead of “Dr. Mahmoud Hessaby,” the account is incomplete and not at all what one would expect of a well-known scientist. Other than Mahmoud Hessaby, his son Iraj, Dr. (I assume Gholamali) Haddad-Adel, and Mohammad Reza Shah, no other Iranians are named. So, how is the reader supposed to know which lies and fabrications the author is alluding to? Why isn’t there a reference (on-line or otherwise) to some of these stories or improper attributions? The presence of Einstein’s sister at a party is questioned based on the fact that she was at Princeton only during 1940-46 (presumably, when she was a student, researcher, or faculty), as if she could not have been visiting her brother there at other times. I am not saying that Mansouri’s claim is incorrect, I am just saying that the claim is not well-supported. Similarly, the claim that a paper of Hessaby was rejected by a referee because it had a rather silly error is not properly supported. How did Mansouri come to know of this fact, given that referee reports are confidential? My own research revealed that Hessabi’s published papers received very small numbers of citations (0 in some cases), which is evidence of lack of validity or importance, but Mansouri’s account does not do a good job of clarifying these issues.
Second, it seems that Mansouri is trying to kill two birds with one stone, which leaves a rather bitter taste in the reader’s mouth. He is simultaneously attacking unnamed individuals for using Hassaby as a stepping stone for their own benefit (financial, scientific, or otherwise) and belittling Hessaby himself. The former part would have been welcome if the individuals had been named and their motives analyzed. The second part is in my view rather petty. The fact that a paper was rejected or contained a simple error should in no way be used to berate a scientist. It is the overall body of published work that should be judged (granted that in this case, the overall work seems insignificant).
۰۳ شهریور ۹۰ ، ۱۰:۳۱ پیامی
در اینکه مرحوم دکتر حسابی پایه گذار بسیاری از ساختارهای علمی و مهندسی ایران بوده هیچ شکی نیست. حسابی و مردانی چون حسابی بودند که این کشور را از جهل و بیسوادی مطلق آن دوران بیرون کشانیدند. اگر وضعیت علمی و فرهنگی ایران امروز با عربستان سعودی متفاوت است به خاطر زحمات کسانی همچون حسابی است.
اما این را هم در نظر داشته باشیم که شخصیت ها به طور مطلق خوب یا بد نیستند. نیوتون که او را بزرگترین دانشمند جهان می دانند زمانی منصبی سیاسی یافت و در آن زمان عده بسیاری را تنها برای فرونشاندن خشم خود به اعدام سپرد و هم او بود که به بسیاری عالمان همزمان با خودش اهانت‌های بی شرمانه‌ای کرد. استیون هاوکینگ نیاز به معرفی ندارد هم به همسرش خیانت کرد. خیانتی که شاید شرم آورترین خیانت در تاریخ باشد: (همسرش چه کسی بود. کسی که چند دهه از این شخص فلج نگهداری کرده بود. شرایط زمان خیانت چگونه بود. زمانی که هاوکینگ هیچکدام از عظلات حرکتی بدنش کار نمی کرد. شریک خیانت چه کسی بود. پرستارش که همسر مهندس کامپیوتری بود که دستگاهی برای هاوکینگ ابداع کرده بود که بتواند با حرکت نوک انگشتان بوسیله آن سخن بگوید)
پروفسور حسابی هم یکی از ما آدم ها بود. با وجود همه خدمات غیر قابل انکارش او همان آدمی بود که خودش در مورد خودش اغراق می کرد (و البته الان همه بد و بیراه ها نصیب پسر بیچاره اش می شود). حسابی همان کسی بود که «نشان مرد سال علمی کمبریج» را که برایش خریده بودند را پذیرفت و خیلی از اغراق ها که در رابطه با نظریه های علمی او (نه کارها و خدماتش برای ایران) می شد را می شنید و اعتراضی نمی کرد.
اما مشکل ما امروزه محمود و ایرج حسابی و دانشگاه اصفهان و غیره نیستند. مشکل مردمی هستند که چنان دچار حقارت و سرخوردگی گردیده اند که عقل و منطق را به یکباره کناره نهاده و هر مطلبی که به ظاهر افتخاری برای ایرانیان باشد را باور و ترویج می کنند. این مطلب ممکن است این باشد که کورش بنیان گذار مردم سالاری در جهان است. ممکن است این باشد که در دانشگاه یان آمریکایی و اروپایی همه بی مغزند و ایرانی ها گرداننده اصلی مراکز علمی جهان اند. می تواند هم این باشد که محمود حسابی نظریه ای والاتر از نظریه نسبیت انیشتن ارائه داده است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

استادان علیه تقلب

Professors Against Plagiarism