اگر میخواهید نامتان بهعنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..
تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستادهاند که متاسفانه امکان استفاده از آن بهجای وبگاه نیست.
سلام
اقا محمد:
شما که ایده دارید. نگران نباشید انشالله توی آینده با ایده هاتون یک استاد تمام خواهید شد.
1 میلیون استاده گرفته هیچیم نکرده!!!!!
من جای اون استاد بودم 10 میلیون می گرفتم که فقط جواب سلامت و بدم!
منم واقعا برای اون استاد متاسفم که می خواد با مقاله ی تو از این راه ارتقا بگیره! اصلا این نون خوردن نداره.
به هر حال حضرت علی می فرمایند هرکس به من کلمه ی بیاموزد من را 70 سال بنده ی خویش می نماید.
و من دست استادمو می بوسم و امیدوارم همچنانکه با من و بقیه دانشجویان با صبر و مهربانی رفتار نمودند و نحوه ی نگارش یک پایان نامه ی خوب از انتها تا ابندا را به من آموختن سپاسگذاری می کنم.
در پاسخ به آقای بوستانیان نوشته اند که:
اساتید نیز دانشجو را تحت فشار قرار می دهند تا مقاله تولید نمایند و بعضا دیده میشود که نام استاد در مقاله ای که هیچ نقشی نداشته به عنوان نویسنده وال ذکر میشود.
این که نشد استاد راهنما!!
البته اگر ایده از طرف استاد باشد و در نوشتن مقاله کمک نمایدبه نظر اینجانب نام استاد باید اول نوشته شود. اگر هم منظور کار آزمایشگاهی است که آن برعهده ی دانشجو است.
من که استادم نبود نمی تونستم مقاله چاپ کنم. 3 تا مقاله از پایان نامه درآوردم که توی دوتا اسم استادم اول بود. اصلا یکجورایی به نظر من بی احترامی دانشجو اول اسم خودشو بنویسه!!! (الیته اگر این چیزها معنی داشته باشه).
اول، دوم و سوم بودن چه معنی خاصی نداره!! تو ایران اینطور جا اقتاده که هرکی اول باشه مقاله مال اونه!!!!! و گرنه به نظر من همه ی نویسنده ها باید سهم یکسان داشته باشند.
ایکاش یک قانون می گذاشتند که این ترتیب مهم نیست و می گفتند که مثلا ترتیب نام نویسندگان به ترتیب حروف الفبای لاتین اسم فامیل باید نوشته شود. اگر این طور بود دیگر این مسائل آبکی مطرح نمی شد.
خرید مقالات آی اس آی
سعید ارکان زاده یزدی
در سراسر خیابان انقلاب، درست روبهروی دانشگاه تهران با آن
سردر معروف و افتخارآمیزش، تا چند ماه پیش، دادزنها فریاد میزدند: «پایاننامه، پروپوزال».
حالا این روزها دادزنها فریاد میزنند: «پایاننامه، پروپوزال، آیاسآی».
منظورشان از آیاسآی، مقالات علمی نمایه شده در مجلات عضو موسسه اطلاعات علمی یا
ISI (Institute for Scientific Information) است
که از 50 سال پیش بنیان گذاشته شده و تاکنون بیش از 14 هزار مجله علمی، با موضوع
علوم انسانی تا رشتههای مهندسی و پزشکی، در سرتاسر جهان عضو این موسسه هستند. چاپ
یک مقاله علمی در مجلهای عضو ISI – که
در اصطلاح به مقاله ISI معروف
است- اعتبار علمی بسیار
زیادی برای نویسنده مقاله و ارتقای رتبه برای استادان دانشگاه در پی دارد. اما مثل
بسیاری از مسایل دیگر، چاپ مقاله ISI دستخوش
بازیها و تقلبها و ظاهرسازیهای عجیب و غریب شده است؛ تعدادی از استادان دانشگاه
را میشود دید که میگویند 50 یا حتی 100 مقاله ISI چاپ
کردهاند. مقاله علمی معمولی
حاصل یک پژوهش است و به طریق اولی، یک مقاله ISI نتیجه
یک پژوهش بسیار جدی و وقتگیر. یک استاد دانشگاه، هرچند هم تمام وقت شبانهروزش را
روی پژوهش بگذارد، چطور میتواند در میانسالی 100 یا حتی 50 مقاله واقعی، آن هم در مجلات ISI چاپ
کند؟ مقاله ISI باید یک ساختار مشخص داشته
باشد و در طول زمان، پژوهشگر میتواند با رعایت استانداردهای این ساختار، راحتتر
پذیرش مقالهاش را بگیرد. برخی اعضای هیات علمی، یک پژوهش را چند تکه میکنند و
برای هر تکه یک مقاله ISI مینویسند
یا اینکه پایاننامههای دانشجویانشان را با ساختار مقالات ISI منطبق
میکنند و با این حربهها از مجلات کممایهتر ISI پذیرش
میگیرند و تعداد مقالات خود را بیشتر میکنند؛ یعنی به جای اینکه به نفس پژوهش
توجه کنند، به دنبال بالاتر بردن رقم مقالههایشان هستند و از همین ارقام هم برای
خود اعتبار کسب میکنند. مثلا میگویند فلان استاد، «100 مقاله
ISI چاپ کردهاند و این نشان میدهد که چقدر
استاد گرانقدری هستند». کمیتگرایی، خالی شدن مقالات علمی از محتوای واقعی و
نهایتا بازی با اعداد، کار را به جایی میرساند که حالا میبینیم روبهروی دانشگاه
تهران، دادزنها فریاد میزنند: «آیاسآی، اکسپت». آنها به شما تضمین میدهند که
مقالهتان را در یک مجله نمایه شده در ISI به
چاپ برسانند و پولش را میگیرند. مصیبت بزرگتر این است که در این میان، تشخیص سره
از ناسره بسیار سخت است و استادانی که یک عمر در پژوهشگاهها و آزمایشگاهها عمر
خود را برای کار علمی گذاشتهاند و اتفاقا مقالات ISI زیادی
نیز دارند، میبینند که چطور با حیثیت علمی
آنها بازی میشود و کسانی پیدا میشوند که با تجربه و دانشی بسیار کمتر، مقالات
بسیار بیشتری از آنها دارند و بیشتر قدر میبینند.
سلام
آقای بیژن این جمله از حضرت علی که هر کس کلمه ای به من بیاموزد مرا 70 سال بنده خود کرده برای کسانی که 10 میلیون میگرند تا جواب سلام بدهند صادق نیست حتی اگر احیانا کلمه ای به کسی بیاموزند