Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

How to doctor your doctorate in Iran

PaP-admin | دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲

از رادیو آلمان. بر روی تصویر زیر کلیک کنید.


h

موافقین ۶ مخالفین ۳ ۹۲/۰۲/۳۰
PaP-admin

نظرات (۳)

کاملا با گفته های رضا موافقم. اما یک نکته هم من اضافه می کنم به گفته های ایشان:
سیاستهای وزارت علوم برای ارتقای اساتید در این هشت سال ببینید چه بوده؟ آیین نامه ارتقای اعضای هیات علمی را ببینید. یک بار این آیین نامه را بخوانید. این آیین نامه بیشتر از آنکه کیفی گرا باشد کمی گراست. یعنی استاد با مقاله بیشتر، با کتاب بیشتر با طرح پژوهشی بیشتر زودتر مراتب ارتقا را طی می کند تا استادی که آثار کیفی تر و عمیق تری می نویسد. 
آنچه برای ارتقا مهم است چاپ مقاله در مجلات علمی پژوهشی و مجلات ISI یا مجلات ISC است. وقتی اینگونه به ارتقای اساتیدمان عقیده داشته باشیم استاد ما سعی می کند به هر قیمتی که شده با افزایش تعداد مقالاتش در کوتاهترین زمان ممکن مراتب علمی ارتقا را طی کند و نهایتا پرفسور شود. به چه قیمتی ؟ 
نکته دیگر که باید اشاره کنم و رضا نیز به آن پرداخته این است که در این 4 سال تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکتری) خیلی زیاد شده است. وقتی سیاست وزارت علوم برای دانشجویان ارشد و دکتری نیز این است که برای امتحان جامع باید حتما دو مقاله داشته باشند، برای دفاع از رساله حتما باید دو مقاله ISI یا علمی پژوهشی داشته باشند این دانشجو تمام هم و غمش این می شود که بتواند امتحان جامع بدهد یا از رساله اش دفاع کند. 
می خواهم بگویم در این چند سال سیاست ارتقا برای دانشجو و استاد متاسفانه کمی گرا بوده تا کیفی گرا. وقتی سیاست ارتقا کمی گرا باشد هدف فدای وسیله می شود. وقتی هدف فدای وسیله شد بحث نقض کپی رایت و نقض مالکیت معنوی نیز به تبعش شایع و فراگیر می شود. 
یک نکته دیگری که افزایش تحصیلات تکمیلی در 5 ساله اخیر دامن زده این بوده که دست اساتید تو جیب دانشجوها رفته: یعنی دانشجویی که می خواهد دفاع کند باید حتما اسم استادش هم قید کند. دانشجویی که می خواد مقاله بده حتما باید اسم استادش را هم قید کند. برای همین است که در چند سال اخیر تعداد مقالات مشترک زیاد شده و اغلب اساتید بدون خلق ایده متکی به نوشته های دانشجویانشان شدند. 
به نظرم باید سیاستهای ارتقا به سمت کیفیت پیش برود. کمیت نباید فدای کیفیت بشود: چه برای استاد و چه برای دانشجو 

به نام خدا

اجازه می خواهم به موضوعی اشاره کنم که شاید از دلایل و ریشه های این معضل باشد، مسلما شناسایی مشکل می تواند منجر به پیدا کردن راه حل و ان شاالله رفع مشکل گردد.

همه ما می دانیم گشوده شدن درب دانشگاهها به این شکل یکی از دلایل موثر بر این واقعه است بنظر من اولین گام توام با لغزش در سیاست گذاری کلان در این خصوص بوده است جاییکه به امید اوج گیری های بلند کاری کردیم که بدون پشتوانه بود بعبارتی برای هر استاد قریب به 5 دانشجوی دکتری و 10 دانشجوی ارشد پیش بینی کردیم و از استاد خواستیم با ماهیانه حقوق 2 یا 3 میلیون تومن استاد مملکت باشد و پاک باشد و خدمت کند و بروز باشد و مایه افتخار باشد و هزاران هزار خواسته دیگر! حال آنکه آن استاد متعهد و جوان و با سواد (در بهترین شرایط)، به دنبال همسر خوب و سرپناه زندگی و تشکیل زندگی و رسیدن به آرزوهایی که شاید 20 سال برایش زحمت کشیده بود است

بعنوان یک استاد جوان با درجه دانشیاری که تحصیل کرده یکی از دانشگاههای خوب اروپا هستم، می خواهم از وزارت علوم بعنوان متولی این امر گلایه کنم که چرا شرایط زندگی را برای من استاد فراهم نکرد.

هنوز مقاومت می کنم تا به درد این مقاله و مقالات دیگر مبتلا نشویم ولی وسوسه پول و سختی زندگی نباید بر دوش قاضی و معلم بنشید که اگر نشست آنوقت است که باید با مملکت خداحافظی کرد.

مطمئنا این وقایع هدیه من و امثال من به این مملکت نبوده است بلکه ارزانی آنهاییست که در لباس پاک معلمی به سودای ثروت پرداختند اگر چه به مسن تر ها احترام می گذارم اما براستی شما چه کردید؟ چرا از دانشگاههای ایران فقط تهران و شریف را دیدید و می بینید؟ من از دانشگاه آزاد رفتم و حتی دوره پسادکتری را در ام آی تی بودم و حالا در یک دانشگاه درجه 2 (دولتی) مشغول خدمتم اما آیا براستی فکر می کنید میراث خوبی را برای ما باقی گذاشتید؟ هرگز فراموش نمی کنم مصاحبه دکتر زاهدی در سمت وزارت علوم را که فرمودند آبدارچی با سواد (لیسانس) بهتر از بی سواد (دیپلم) است! حالا بیایید برای این فوق لیسانس ها و دکتراهایی که تربیت کرده اید شغل ایجاد کنید مطمئنا آنها مزد زحماتشان را می خواهند!

سربلند باشی ایران

عاقبت کسانی که خودشون خودشون رو به نقد نکشند، چیزی جز به نقد کشیده شدن توسط دیگران نیست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی