اگر میخواهید نامتان بهعنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..
تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستادهاند که متاسفانه امکان استفاده از آن بهجای وبگاه نیست.
سلام خانم ابراهیمیان
تازگیها اتفاقی، فقط اوایل مطلب شما -پایاننامه 2میلیونتومانی- رو خوندم!
چون بقیهش -ببخشیدا- اطاله کلامه!
عالم و کالم از روند پایاننامه نویسی خبر دارن؛ که دانشجوها چقد تلاش میکنن واقعاً!
مقصر اصلی من و شمای دانشجو هستیم! و البته اون استادای "بیسواد" که پایاننامهها رو ندیده امضا میکنن و با زد و بند، فقط به فکر این هستن که یه کد براشون خالی بشه و یه هفتصد هشتصد تومن دیگه، بدون کوچیکترین زحمتی بره به حساب بانکیشون!
خواهر من!
اوضاع ازین چیزی که فکر میکنی بدتره و واژهی "فاجعه" در برابرش زانو میزنه!
دانشگاه آزاد و دانشگاههای علمی-کاربردی و پودمانی و ... سواد رو توو این مملکت به گند کشیدن!
پایاننامه خودمو یکی از دوستای بسیار نزدیکم که با هم رفت و آمد داشتیم، ازم دزدیده و به یه خانمی که داشته میرفته استرالیا فروخته 2 میلیون تومن!
چون خودم هنوز با دانشگاه تسویهحساب نکرده بودم، خیلی اتفاقی متوجه شدم و پیگیری کردم!
دیدم استاد راهنماش که توو دوره دبیرستان هممدرسهای بنده بوده و یه سال پایینتر بوده و حالا با 30 سال سن، شده مدیر گروه حسابداری دانشگاه آزاد واحد ... اصلاً پایاننامه رو نگاه نکرده!
اگه یه آدم با 10% بینایی، یه تورقی میکرد، متوجه میشد که سارق محترم! خیلی ناشیانه، تمام نمودارها رو برده توو فتوشاپ و دستکاری کرده!
طعم این قصه خیلی تلختر از اینهاست خانم ابراهیمیان!
اصلاً این آقای استاد راهنما که رشتهش حسابداریه به چه حقی اومده، پایاننامه بازاریابی رو برداشته و راهنمایی میکنه؟! تخصص ایشون توو مدیریت بازاریابی چیه؟! استاد با تخصص مدیریت بازاریابی نداریم توو این شهر ...؟!
اصلاً ایشون چطوری چند ساله که عضو هیئت علمی دانشگاهه؟! (با 30 سال سن!!!) چطوری و با کدوم زد و بندی شده مدیر گروه حسابداری دانشگاه آزاد واحد ...؟!
خواهر گرامی! شما خودت بگو! وقتی یه واحد دانشگاه آزاد توو رشته مدیریت برا سال 93، 900 تا دانشجو توو مقطع ارشد پذیرش میکنه، جریان چه شکلی میشه! خودشون توش موندن که پایان نامهها رو چهکار کنن!
امیدوارم این مطلب شما بهخاطر این موجی که راه افتاده بر علیه این موسسات پایاننامهنویسی نبودهباشه و نخای موجسواری کنی!
اگه یهکم بیشتر جستجو کنی و پشتکار داشتهباشی، الان دیگه راه پول درآوردن و سرکیسه کردن دانشجوها و پژوهشگرای از همهجا بیخبر عوض شده!
الآن خیلی شیک و مجلسی ازشون میدزدن!
خودم مورد سرقت قرار گرفتم کلی پیگیری کردم تا تونستم پولمو پس بگیرم!
چشمت به این عناوین خورده تا حالا:
اولین کنفرانس بینالمللی ... با شرکت استاد ... از دانشگاه ...
دومین کنفرانس ملی ...
سومین سمپوزیوم بینالمللی ...
اکثر قریب به اتفاق اینا نه مجوز دارن و نه به وعدههایی که دادن عمل میکنن!
کلاهبرداری به روش نوین!
خیلی هم محترمانه و با کلاس!
جالبه که هیچ نهادی هم پیگیری نمیکنه برا جلوگیری از رویش این قارچها!
اگر خواستید پیگیر بشید و کمک لازم دارید، من هستم!
aghapour_m6@yahoo.com
خودتون رو حرص ندین!
مدیر گروهی توی سن سی سالگی که خوبه
مدیر گروه خود ماتوی دوره کارشناسی 27 سالش بود! با خودمون هم کلاس داشت! برای اینکه نمی تونست درست درس بده و یک سره خرابکاری می کرد به مایی که توی بازار با تجربه بودیم کمتر از اونایی که هاج و واج بودن نمره می داد که مثلا بگه شما از من پایین تر هستین!
بد تر از این:
یه نفر که هنوز مهر مدرک فوق لیسانسش خشک نشده بود، شد رئیس دانشگاه پیام نور ...
اونم توی سن 31 سالگی
چطور شد که هیئت علمی شد و چطور شد که به این مرحله رسید مهم نیست. این مهمه که فقط اینجا از این اتفاقا میفته آخرش هم که اتفاقی که نباید افتاد و آقا تودیع شدن تا افتضاحشون بیشتر از این باعث آبروریزی نشه.
خیلی به خودتون فشار نیارین. آدم یاد داستان های باورنکردنی میفته!