Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

۶ مطلب در تیر ۱۳۸۹ ثبت شده است

این مقاله‌ی نیویورک تایمز از مرکزی در دانشگاه فلوریدای مرکزی صحبت می‌کند که برای مقابله‌ با تقلب روزافزون و پیچیده‌ی دانش‌جویان از روش‌های نوین فناوری استفاده می‌کند.

برای دیدن مقاله بر روی تصویر کلیک کنید. سایت نیویورک تایمز متاسفانه در ایران فیلتر است.

با تشکر از دکتر بهروز پرهامی
==========================================================
ترجمه از آقای پیامی
برای جلوگیری از تقلب باید حقه های متقلبین را فرا گیریم
نیویورک تایمز 14 تیر 1389

شاید اینجا خط مقدم نبرد با تقلب دانشجویان باشد: مرکز آزمون دانشگاه فلوریدای مرکزی.

اینجا آدامس جویدن هنگام امتحان ممنوع است چرا که این کار ممکن است پوششی برای مکالمه با یک همدست بیرون از حوزه به وسیله سمعک تلفن همراه باشد.

تمامی 228 کامپیوتر محل آزمون زیر پوشش دوربین های مداربسته هستند و به این طریق اقداماتی مانند تلاش برای عکسبرداری از صفحه نمایش، مثلا، با یک خودکار مجهز به دوربین مخفی جهت کمک به دوستی که قرار است بعدا در امتحان شرکت کند، به راحتی کشف می شود.

داشتن چرکنویش مجاز است ولی تمامی چرکنویس ها به صورت تاریخ دار ممهور می شوند و بایستی در انتهای آزمون تحویل داده شوند.

زمانی که مراقب متوجه حرکت مشکوکی شود تمامی اعمال دانشجو را بر روی کامپیوتر و نیز از طریق زوم کردن یک دوربین نصب شده در بالای سر سر ضبط می کند و این تصاویر بعدا بر روی سی دی ذخیره می شوند تا به عنوان مدرک مورد استناد قرار گیرند.

تیلور الیاس، معاون دانشکده و مدیر مرکز آزمون دانشگاه، می گوید: تقلب به نحو قابل توجهی کاهش یافته و به 14 مورد در میان 64000 فقره امتحان گرفته شده در ترم دوم رسیده است. ما نمی توانیم این مشکل را ریشه کن کنیم ولی به موفقیت نسبی دست خواهیم یافت.

از آنجا که توانایی دانشجویان در تقلب، همگام با تکنولوژی، آنهم نه فقط در امتحانات بلکه در کپی کاری تمرینات با استفاده از تکالیف به اشتراک گذاشته شده در اینترنت، افزایش یافته است، آموزگاران نیز برای شکست دادن متقلبین به تلاش خود افزوده اند.

در تابستان امسال برخی دانشجویان ورودی جدید علاوه بر پرکردن فرم هایی برای انتخاب هم اتاقی و دروس، موظف به گذراندن خودآموزهای کامپیوتری در مورد سرقت فکری گردیدند.

خدمات پیشگیری از سرقت فکری از دانشجویان می خواهد که مقالات شان را ابتدا در این قسمت ثبت کنند. پنجاه درصد دانشکده ها و دانشگاه ها امروزه از چنین سرویسی استفاده می کنند. معروف ترین سرویس در این مورد turnitin.com است که برای بازی تمامی ناپذیر موش و گربه وار با دانشجویانی که با استفاده از تکنولوژی قصد زرنگی دارند، به کار گرفته شده است. ماه گذشته شرکت تولید کننده این سیستم در وبلاگ خود با عنوان "آیا دانشجویان می تواند turnitin را خر کنند؟" هشدار داده بود که الگوریتم های مورد استفاده بر اساس نیازهای جدید، به روزرسانی شده اند.

شیوع تقلب در میان دانش آموزان، که اندازه گیری دقیق آن مشکل است، زیاد به نظر می رسد. در نظرخواهی از 14000 دانشجوی کارشناسی، 61 درصد از آنان به انجام تقلب در تکالیف و امتحانات اعتراف کردند.

این وضعیت نسبت به 65 درصدی که در یک دهه پیش به دست آمده بود، کاهش نشان می دهد ولی مجری طرح، دانلد مک کیب استاد رشته بازرگانی، به این کاهش با دیده تردید می نگرد. او شک دارد که دانشجویان برخی کارها، مانند کپی کردن چند جمله از اینترنت، را دیگر تقلب حساب نمی کنند.

آندره دینس، که خردادماه از کورنل فارغ التحصیل شده و در جریان حضورش در شورای دانشکده های هنر و علوم تقلب هایی را مشاهده کرده است، می گوید: دزدی علمی از اینترنت چنان رواج یافته است که استادان به او گفته اند که آزمون ها و کارهای کلاسی را جایگزین تکالیف نوشتاری نموده اند.

آقای دینس، که رشته اش فلسفه است، در ایجاد صفحاتی که دانشگاه با هدف جلب توجه به درستکاری آکادمیک به وب سایت دانشجویان افزوده است، مشارکت داشته است. از این صفحات لینک هایی به یک خودآموز داوطلبانه در مورد پیشگیری از دزدی فکری و با جمله محکم اولیه "نسل های گذشته نمی توانسته اند به اندازه شما در فکر تقلب باشند." و انگیختن دانشجویان به نگاه کردن به این موضوع در قالب یک تست شخصیت، می باشد.

آقای دینس می گوید که او خصوصا از بیماری همه گیر کپی کردن تکالیف برآشفته شده است. کلمه ‘کار گروهی’ امروزه، به دلیل سهولت ایمیل فرستادن، با گشتن به دنبال کسی که جواب تمرین را دارد یکی شده است.

در ام آی تی دیوید پریتچارد، استاد فیزیک، موفق شد با استفاده از نرم افزاری که برای مقصود دیگری ساخته بود (پاسخگویی آن لاین به مجموعه سوالات فیزیک توسط دانشجویان)، میزان کپی کاری را به طور دقیق مشخص نماید. سرعت پاسخگویی به سوالات بسیار بالابود. دکتر پریتچارد می گوید: اول خیال کردم دانشجویان نابغه ای در ام آی تی داریم. او سپس متوجه شد سوالات در کمتر از زمانی که برای خواندن آنها لازم است پاسخ داده می شوند و در واقع پاسخ ها از جایی دیگر، عموما از ایمیل های دانشجویانی که قبلا این درس را داشته اند، کپی می شوند.

مطابق پژوهش دکتر پرینچارد و همکاران که نتایج آن امسال منتشر گردید، حدود 20 درصد دانشجویان یک سوم یا بیشتر تمرینات شان را کپی می کرده اند. این افراد این کار را با استفاده از سایت هایی شبیه نپستر که برای به اشتراک گذاشتن تمرینات ایجاد شده و دانشجویان بیش از 3500 موسسه آموزش عالی مقالات، جزوه ها و امتحانات گذشته را در آنها بارگذاری می کنند، انجام می دهند.

سایتی دیگر متخصص ارائه پاسخ سوالات کتاب های درسی علوم پایه و مهندسی است و مفتخر است که حل المسائل 77 کتاب فیزیک را دارد، اما پاسخ سوالات خودآموز آن لاین دکتر پریچارد در آن به چشم نمی خورد چرا که ناشر آن به دلیل حفاظت از حق تکثیر رسما تقاضای قطع چنین سرویس هایی را مطرح می نماید.

"شما می توانید همانطور که از تکنولوژی برای اکتشاف استفاده می کنید از آن برای تقلب استفاده کنید" این عقیده دکتر پریچارد است.

سرشناس ترین تکنولوژی ضد تقلب، Turnitin.com، مدعی است تاکنون در 9500 مدرسه و دانشکده مورد بهره برداری قرار گرفته است. تکالیف دانشجویان و دانش آموزان پس از ثبت با میلیاردها صفحه اینترنتی و میلیون ها نوشته های دیگر دانش آموزان مقایسه می شوند و سپس برای مدرس ارسال می گردند. این شرکت می گوید موسساتی که چندین سال است کاربر این سیستم هستند، در زمینه دستبرد فکری در حال تنزل هستند.

متقلبان با هدف کلاه گذاشتن بر سر این سیستم روش های مختلفی را آزموده اند که برخی از آنها در وبلاگ ها و ویدیو ها تشریح گردیده اند. یکی از این روش ها جایگزینی تمامی e ها با یک حرف غیر انگلیسی است که شباهت زیادی بدان دارد. روش دیگر استفاده از ماکرو ها در ورد برای مخفی کردن متن کپی شده است. Turnitin اما معتقد است که هیچیک از این روش ها کارایی ندارند.

برخی مدرسین نیز از استفاده از این سیستم و سایر سیستم های ضد تقلب سرباز زده اند چرا که معتقدند در فضایی که دانشجویان بزهکار تلقی شود جو اعتمادی که بایستی بین دانشجویان و اساتید وجود داشته باشد از بین می رود.

دانشگاه های واشنگتن و لی، برای مثال، چند سال قبل به این نتیجه رسیدند که این سیستم با یکی از شعارهای دانشگاه در تضاد است: "همه چیز از اعتماد به دانشجویان آغاز می شود". داون واتکینز معاون دانشجویی دانشگاه می گوید استفاده از این خدمات بر این امر دلالت خواهد کرد که ما توقع داریم که دانشجویان مان تقلب کنند.

دکتر الیاس می گوید به دلایلی مشابه برخی دانشجویان دانشگاه فلوریدای مرکزی در روزهای اول اجرای طرح معترض تصویربرداری ویدیویی با عنوان چشمی از آسمان بوده اند.

ولی بعد از آن و در طی امتحانات پایانی ترم تابستانی دیگر چنین سر و صداهایی بر پا نشد. از رز کالکسو، یکی از دانشجویان سال آخر، خواسته شد که در طول امتحان کلاه خود را برای پیشگیری از نوشتن تقلب بر روی نقاب، رو به عقب بگذارد و خانم کالسکو با این تغییر مدل مخالفت کرد.

اشلی هومن دانشجوی سال اول ام بی ای گفت زمانی که در دانشگاه فلوریدا دوره کارشناسی را می گذرانده است، "همه تقلب می کردند" ولی با مقایسه پاسخ دانشجویان در یک کلاس 300 نفره به این نتیجه رسیده بود. او یک مرکز امتحانات کاملا زیرنظر گرفته شده را ترجیح می دهد چرا که در این شرایط همه برای بیشتر درس خواندن و آماده شده برای امتحان ترغیب می شوند چرا که نمی توان از نفر پشتی پرسید "تو چی نوشتی؟"

برای مدرسینی که زیر بار سیستم های های ضد تقلب نمی روند هم شاید یک خودآموز آن لاین دستبرد فکری، راهگشا باشد.

نتیجه یک پژوهش منتشر شده در ماه ژانویه می گوید دانشجویانی که خودآموز تحت وب را گذرانده اند دو سوم کمتر از کسانی که این کار را نکرده اند، دست به سرقت فکری می زنند. (این تحقیق همچنین نشان داد دانشجویان با نمرات کمتر، بیشتر دست به دستبرد فکری می زنند.)

توماس دی ،نویسنده همکار در پژوهش و در حال حاضر اقتصاد دان دانشگاه ویرجینیا، می گوید: "خودآموز اثر فوق العاده ای داشت."

دکتر دی گفت: بسیاری استادان نمی خواهند جو خصمانه ای بین خود و دانشجویانشان ایجاد کنند و فرض را بر گناهکاری آنان بگذارند. وی ادامه داد: نتایج ما برگذاری یک خودآموز را برای دانشجویان به جای ترساندن آنها توصیه می کند.

در حال حاضر معدود دانشگاه هایی هستند که دانشجویان را به گذراندن چنین خودآموزهای مجبور می کنند تا ابتدا به آنها بیاموزند که چگونه به کار و حتی ایده دیگران ارجاع دهند و سپس از آموخته های خود امتحان می گیرند.

خودآموز مورد استفاده چند سال قبل به وسیله دو هم دانشگاهی به نام های بیت و کلبی ساخته شده است. بخشی از دلیل اجباری بودن این دوره آن است که، به گفته سوزان لاوت استاد فلسفه دانشگاه، دانشجویان در عصر اینترنت شاهد کپی کردن بخش هایی از متن و موسیقی و تصاویر هستند، بدون اینکه به درک کاملی از دستبرد فکری رسیده باشند.

در مرکز آزمون فلوریدای مرکزی یکی از موارد اخیر تقلب هیچ ربطی اینترنت و تلفن موبایل و اساسا تکنولوژی نداشته است. دانشجویی با خالکوبی بسیار زیاد که در میان آنها تقلب های نوشته شده بر بازویش کشف گردید.

حدود یک ماه است که بین اجرا ی پروتکل تشخیص تشابهات آزمایشگاه اطلاع رسانی و یا تطبیق نرم افزار تشخیص تاراج Docoloc با کد واحد فارسی دچار تب و تاب هستم. هیچ یک از آنان مطابق انتظار عمل نکرده است. اولی منحنی فراگیری بالایی دارد و نه زیاد باب میل اساتید است و نه دانشجویان. در دومی امروز با دیوار سنگی برخورد کردم. با این وجود همواره بارقه امیدی در ناآمیدی است (There is always a silver lining). آزمایشگاه شماره 2 اطلاع رسانی دانشگاه تهران در برنامه خود خرید این نرم افزار را دارد. هدف فراهم کردن امکانی برای استفاده از این نرم افزار برای Proof کردن مقالات در برابر موارد تاراج مخفی Stealth Plagiarism و تاراج ناخودآگاه Unconscious Plagiarism می باشد.

برای این منظور تا 16 ژوییه 2010 این امکان برای اعضای این بلاگ وجود دارد تا مقالات لاتین خود ( اعم از چاپ شده یا چاپ نشده) را برای من ارسال دارند. خواهشمندم مقالات خود را به صورت doc یا pdf ارسال کنید. گزارش نرم افزار مستقیما برای شما ارسال می شود. فقط بزرگواری نموده پس از مطالعه نظر خود را برای من ارسال دارید.

در صورتیکه برخی راغب به مراجعه حضوری هستند از قبل هماهنگی لازم را با شماره 61117461 آقای مهندس تهرانی انجام دهید. محل آزمایشگاه شماره 2 در پردیس مرکز دانشگاه تهران است.
از طرف خود و همکارانم از توجه و همراهی شما کمال سپاسگزاری را دارد.

نادر نقشینه
آزمایشگاه اطلاع رسانی
دانشگاه تهران

از نظریه بازی‌ها بیاموزیم

محمد قدسی | سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۸۹
(برای دیدن اصل مقاله کلیک کنید)


دانش - عضو هیات علمی دانشگاه واشینگتن که از مدل‌های ریاضی برای علم‌سنجی استفاده می‌کند، معتقد است توجه به نظریه بازی‌ها می‌تواند جلوی مشکلات احتمالی در سوء استفاده از معیارها را بگیرد و انگیزه دانشمندان را برای بهبود پژوهش‌ها اصلاح کند.

جوین دی. وست*: دادن جواب‌های بد، بدتر از چیزی نیست که یک سیستم رتبه‌بندی می‌تواند انجام دهد، بدترین چیز این است که علم بد را تشویق کنیم. نسل بعدی معیارهای ارزیابی علمی نیاز دارند که حتما به این موضوع توجه داشته باشند.

وقتی دانشمندان عناصر را بر اساس وزن ملکولی آن‌ها طبقه بندی می‌کنند، هیچ عنصری نیست که سعی کند خود را به رتبه‌های بالاتر برساند اما وقتی این کار را مدیران در رابطه با دانشمندان انجام می‌دهند، چنین اتفاقی نمی‌افتد و آن‌ها در یک بازخورد قوی سعی می‌کنند خود را در این سیستم‌های رتبه‌بندی بالاتر بکشند و ارتقا یابند.

حال اگرکمیته متصدی این کار ارزش بالاتری را به کمیت در برابر کیفیت بدهد؛ اعضای هیات علمی تمایل بیشتری پیدا می‌کنند تا تعداد بیشتری مقالات با کیفیت کمتر تولید کنند. برخی از مشاوران حتی افراد آکادمیک را به انتشار کوچک‌ترین کار ممکن تشویق می‌کنند تا بتوانند اعتبار زیادی را نزد رییس دانشکده و آن‌هایی که در راس امور هستند، کسب کنند. متاسفانه این توصیه در سیستم‌های موجود به خوبی کار می‌کند.

به خاطر همین بازخورد است که نمی‌توان به مشکل رتبه‌بندی خروجی دانشمندان به سادگی مشکلی که در آمارهای عملی وجود دارد نگاه کرد. در عوض باید گفت که این مشکل یک مشکل نظریه بازی در طراحی مکانیزم است.

اولین قدم در حل این مشکل این است که خروجی دلخواه را مشخص کنیم. دو هدفی که انجمن باید کارش را روی آن متمرکز کند، این است که بار در حال افزایش روی سیستم را کم کند و نیز نگذارد نویسندگان کارهایشان را به واحدهای کوچک قابل چاپ تفکیک کنند.
اگر مجلات بتوانند فهرستی از مقالاتی را که رد کرده‌اند، در کنار مقالات منتشر شده چاپ کنند؛ توانسته‌اند پایه‌های نوعی از سیستم سرزنشی را شکل دهند. در عوض این کار دانشمندان را تشویق می‌کند مقالات خود را به جای این که برای بهترین مجله ارسال کنند به مجلاتی بفرستند که متناسب با مقاله‌شان است. علاوه بر این کمیته‌های متصدی می‌توانند به اعضای هیات علمی اجازه دهند که فقط 5 مقاله برتر خود را برای ارزیابی ارسال کنند و این طور نباشد که تمامی مقالاتشان را ارسال کنند. از این به بعد است که دانشمندان انگیزه پیدا می‌کنند تا مقالاتی با کیفیت بالاتر و مفصل تر بنویسند.

هر دوی این قوانین می‌توانند انگیزه‌های محققان را (احتمالا برای بهبود علم) اصلاح کنند. ناشران و اعطاکنندگان امتیازات در بازی علم مشوق هستند و قدرت تکمیل و اجرای قوانین را دارند. اما این که کدام رفتارها را باید تشویق کرد و چگونه آن را به بهترین نحو ممکن اجرا کرد، هنوز به صورت یک سوال باز باقی مانده است.

*عضو هیات‌علمی دانشگاه واشنگتن در سیاتل
نیچر، شماره 7300، 17 ژوئن - ترجمه: فریبا فرهادیان

منبع: لینک (با تشکر از امیر رضا منصوری)

In this news item:

http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8904100385

Mr Ali-Akbar Mehrabian raises some issues that are worthy of serious consideration. Before going into details, I must first declare my ignorance with regard to the Iranian laws regarding protection of intellectual properties, in particular laws that protect rights of scientists and engineers affiliated with academic institutions against commercial exploitation of their inventions by third parties.

Given the last-mentioned fact, personally I believe that not publishing the results of one's researches, for the fear of one's ideas being exploited by others (something that Mr Mehrabian seems to be hinting at) is not only not practicable, but is also against a fundamental principle that has made the scientific project one of the most successful of all projects in the entire human history, namely the principle of openness. (Yes, it is true that one's ideas can be used by others once made public, but where would we be today if we were barred from knowing other people's ideas? Exchange of ideas is a two-way street.)

This is not to say that the remarks by Mr Mehrabian were without merits. Rather, it is my conviction, that solution to the problems that Mr Mehrabian raises must be sought elsewhere, namely in setting up specialized and competent institutions for better protecting the intellectual properties of the country.

For illustration, the patent laws in the USA give all researchers (whether residing in the USA or not and whether US citizens or not) the right to apply for US patents on the contents of their publications over a period of one year from the date of making their relevant work public. In Europe, one can apply for patents on the condition that one's pertinent work has not been made public (i.e., even not sent to a journal for publication) at the time of application. The restrictive nature of the European patent laws has the advantage of enabling one to turn one's patent into one that offers protection worldwide (to be precise, in all countries that have signed a specific international treaty).

In general, in industrial research institutions (such as Alcatel-Lucent/Bell Labs in the USA, Phillips Research Labs in the Netherlands, Siemens in Germany, etc.) nothing can be sent for publication prior to the relevant manuscript having first been examined by a special office (whose members consist of researchers and lawyers specialising in patent laws) in these institutions; these offices are tasked with making patent applications for whatever that they deem as being patentable in any given manuscript. After this process, which delays submission for publication of any given manuscript for only several days, the authors are permitted to make their work public in any way that they deem appropriate. Exception to this rule concerns the cases where the research done is funded by a third party (such as external commercial companies, or the military) on the condition that the research results, being their property, remain secret (this is contractually fixed at the outset).

In recent years, many European universities have set up special departments whose sole task is helping scientists and engineers in patenting their discoveries and possibly helping them (in terms of obtaining the initial funding required for demonstrating the viability of the ideas being patented) in turning their ideas into commercially viable products. The following link may be consulted for seeing how one of the most celebrated universities of Europe (ranked the first in Europe and the fourth in the world) has been acting on the need to protect this university's intellectual properties, and thereby a nation's intellectual capital, without thereby compromising the principle of openness that is so fundamental to the world of thoughts and ideas:

http://www.enterprise.cam.ac.uk/index.php

Mr Mehrabian is strongly advised to take notice of this and similar developments elsewhere.

Yours sincerely,
BF.

یک نابغه ی دیگر ایرانی در صنعت آی تی

محمد قدسی | دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۸۹

لینک حاوی توضیحات کامل




اما کاش او در استفاده از فتوشاپ کمی از نبوغش استفاده می‌کرد!


با تشکر از امیر مرعشی برای ارسال عکس اصلی

حدود یک سال پیش استاد و همکاری بنام سرکار خانم دکتر حجازی توجه مرا به تزی رهنمون نمود که در رابطه با انگیزش تقلب (cheating) در دانشجویان دبیرستانی جلب کرد. دانشجویان دبیرستانی به یکباره مرتکب این فعل نمی شوند و در ابتدا فرایند پیچیده ای را برای ارزش زدایی و یا بی ارزش نمایاندن معلم در ذهن انجام می دهند. به عبارت دیگر دانش آموز می داند که عمل مذمومی را انجام می دهد اما سعی می کند قبل از ارتکاب به آن توجیهاتی از قبیل "استاد بی سواد بود"، "این دانشکده ارزش اعتماد مرا ندارد" و امثالهم را برای پایین اوردن استانه ارتکاب ارائه کند.

پیش خود فکر کردم بد نیست اینکار را در میان دانشجویان خودمورد بررسی قرار دهم. در یک مورد، ازمون یکی از گروه های دانشجویی را در سالنی برگزار کردم که به دوریین مدار بسته مجهز بود. به دانشجویان اطلاع داده شد که جلسه تحت نظارت دوربین مدار بسته خواهد بود. دوربینها از نوع Billion مجهز به سیستم دریافت و پخش صوتی بودند. محل دوربینها به دانشجویان نشان داده شد. آزمون بدون نظارت برگزار گردید و فقط تعداد کمی (3 دانشجو از 25 نقر) از فرصت هم اندیشی با یکدیگر استفاده نکردند. البته در آزمونهایی از نوع Open Book و یا Take Home مسئله تقلب آنقدرها که تلاش و ممارست برای حل مسئله اهمیت دارد، بحرانی نیست. اما در این مورد خاص فقط سخن یک دانشجو که " دوربین کار نمی کند" کافی بود که دانشجویان من یک امتحان پارتی داشته باشند. برای اطمینان بیشتر از میان مراجعین به آزمایشگاه بطور تصادفی به صحبت در مورد اینکه تقلب و پدیده شیرین ببر و وبچسبان در جه مواردی مباح است به بررسی بیشتر موضوع پرداختم. خوشبختانه در میان دانشجویان من کم نیستندافرادی که صریح اللهجه بوده و مکنونات خویش را نمایان می سازند. البته خالی از لطف نیست که این جلسات که یکی از آنان پریروز ساعت 21 در دانشکده به پایان رسید، همواره اینجانب بصورت گرده آماج نیشها قرار گرفته و نقش سوپاپ را ایفا می کنم. ظاهرا همان فرایند ارزش زدایی برای پایین آمدن استانه ارتکاب، حد اقل در دانشکده من بنظر می رسد که صادق است. این امر ناراحت کننده است. معمولا در ایران دانشگاه نقش تعدیل کننده و تخفیف دهنده پلشت پوییهای نظام متوسطه را داشت. همکاران من نه تنها باید فردی را از حالت روخوانی به حالت تحلیلگری سوق می دادند بلکه می بایست جهتگیری شغلی و عرفی را هم اصلاح می نمودند. اما بنظر می رسد که با وضعیت فعلی، دانشگاه دارد به سمت وسوی تشدید این رفتارها می رود.

یکی از اقدامات برای کاهش تقلب و تاراج علمی ارزش قایل شدن برای دانشجو است. اگرچه بخشی از این عمل به منش خود استاد و مدرس باز می گردد اما سیستم آموزشی نقشی بسیارحساس در این زمینه دارد. دانشگاه علیرعم تمامی کلیشه های رایج ( معبد علم، محل گردهمایی عشاق دانش، چشمه لایزال نوآوری) یک سازمان دانشی است که مهمترین دارایی سازمانی آن این دانشجویان می باشند. در برخی از گوشه ها و کنجهای نظام آموزشی چهار سال سرمایه و عمر دانشجو ( و دانشگاه) را صرف می کنند تا در هنگام فارغ التحصیلی به او بگوییم بای بای دیگر ما را با تو کاری نیست.

پایان نامه قرار نبود که بصورت یک موجودیت کالا مدار (merchandise) بدل شود. پایان نامه قرار بود که نشانگر اولین راه نمایی دانشجو بعنوان یک مسافر در جریان بی انتهای علم باشد نه هدف. دانشجویان قرار است فقط کسری از اپسیلونی را به دانش بشر اضافه کنند. پیشرفت علمی نه در جهشهای چشم افسا بلکه از تجمیع این اپسیلونها حاصل می شود. ما نگران پایان نامه نویسی بعنوان یک صنعت نقلی (Noghli) هستیم اما چرا دسترسی به پایان نامه های موجود را چنین با حبس و قبض روبرو کرده اند؟ آیا در مراقبت غیر منعطف و فراگیر از این مایملک دولتی در برابر پدیده تاراج گوهر ارزشمند تری را از دست نمی دهیم؟ یک دانشمند و مهندس یک شبه بوجود نمی آید بلکه در فرایندی که هرکدام از ما به نحوی در آن نقش داریم آبدیده و ورزیده می شود. او زمانی بسیار بر می گیرد و کم بار می دهد، ولی در زمان بهره دهی او آن خواهد کرد که در دوران پرورش بر او رفته است. در تاراج عامدانه ای از یکی از اختران ادب فارسی آیا نباید اندیشید که:

بنی عالم اعضای یک پیکرند که در دانشجویی ز یک گوهرند.