Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

۲ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

مجله‌های مجازی، سردبیران دروغین

علی شریفی زارچی | پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳

امروز با پدیده‌ی جدیدی آشنا شدم: مجله‌های مجازی

ماجرا از این قرار بود که چندی پیش یکی از دوستانم که اخیرا چند مقاله‌ی علمی منتشر کرده‌‌، یک دعوت‌نامه‌ی الکترونیکی با امضای یک دانشمند معتبر برای پیوستن به هیات تحریریه (Editorial Board) یک مجله‌ به نام International Journal of Ophthalmology and Clinical Research دریافت کرد. دوستم مدارک خواسته شده در دعوت‌نامه از جمله عکس و رزومه‌ی خود را برای مجله فرستاده بود اما چون پاسخی از مجله دریافت نکرد از من در این باره مشورت خواست.


ابتدا صفحه‌ی ارتباط با ما از سایت مجله را چک کردم، با وجود یک آدرس در آمریکا هیچ شماره تلفنی پیدا نکردم و این قدری عجیب بود.


سپس آدرس مجله را در گوگل جستجو کردم و فهمیدم این آدرس متعلق به یک شرکت آمریکایی است که کارش ایجاد دفتر کار مجازی (Virtual Office) است.



پس از تماس با شماره تلفن شرکت متوجه شدم با پرداخت ماهانه ۵۰ دلار می توان از هرجای دنیا یک آدرس در آمریکا خریداری کرد و از آن پس هر مکاتبه‌ای با آن آدرس انجام شود توسط شرکت به آدرس پستی واقعی یا پست الکترونیک مشتری ارسال می‌شود. این تنها محصول آن شرکت نبود، بلکه با افزایش شارژ ماهانه می‌توان از یک خط تلفنی در آمریکا با سرویس انتقال تماس صوتی، فاکس و حتی منشی هم بهره برد.


هنوز برایم این فرضیه وجود داشت که ممکن است با یک مجله‌ی تازه‌کار روبرو باشیم که  فرصتی برای اجاره‌ی دفترکار نکرده و موقتا از این سرویس مجازی استفاده می‌کند. این فرضیه زمانی در ذهنم تقویت شد که در سایت مجله فهرستی از عکس و مشخصات پژوهش‌گران کشورهای مختلف را به عنوان اعضای هیات تحریریه مشاهده کردم. 


موضوع دیگری که این فرضیه را تقویت میکرد امضای پایین دعوت‌نامه‌‌ای بود که برای دوستم ارسال شده بود. با جستجوی آن متوجه شدم دعوت‌نامه ظاهرا توسط یک دانشمند معتبر آمریکایی ارسال شده. اطلاعات تماس وی را در یکی از دانشگاه‌های آمریکا یافتم و با او مکاتبه کردم، اما امروز پاسخ عجیبی از آن دانشمند دریافت کردم: او (ظاهرا برای چندمین بار) به یکی از مسوولان حقوقی دانشگاه محل کارش تذکر داده بود که این مجله برای جذب هیات تحریریه و متقاعد کردن دیگران برای داوری مقالات از نام وی سوء استفاده می‌کند و به وضوح این موضوع یک اشتباه غیر عمدی نیست. مسوول حقوقی در پاسخ وعده‌ داد موضوع را پیگیری کند و متذکر شد که این مجله قبلا قول داده به همه‌ی افرادی که با آن‌ها مکاتبه کرده اشتباه خود را در سوء استفاده از نام آن دانشمند اصلاح کند.


ولی ظاهرا مجله به قول خود هم پایبند نبوده، چرا که دوست من هنوز چنین نامه‌‌ای از مجله دریافت نکرده است.

و این بود قصه‌ی آشنایی من با یک پدیده‌ی جدید که بیشتر به کلاه‌برداری شبیه بود تا یک فعالیت علمی و فرهنگی.


پی نوشت: دوستم امروز هم دعوت‌نامه‌ای برای پیوستن به هیات تحریریه‌ی یک مجله‌ی دیگر دریافت کرد، ولی تصمیم گرفته به چنین دعوت‌نامه‌هایی پاسخ ندهد!


 

از علی شریفی زارچی

----------------------------


در چند سال اخیر خبرهایی از پرونده‌های فساد مالی نظیر اختلاس‌های ۳ هزار میلیاردی و ۱۲ هزار میلیاردی منتشر شد که نشانه‌ی مشکلات عمیق ساختاری، مدیریتی و نظارتی شبکه مالی کشور است. به موازات آن شاهد موارد متعددی از فساد دانشگاهی، نظیر اوج گیری فعالیت علنی موسسه‌های کپی پایان‌نامه‌ و مقاله‌ و همچنین سرقت علمی برخی از چهره‌‌های شاخص دانشگاهی کشور بوده‌ایم.

با وجود آن‌ که فسادهای مالی اثر بسیار نامطلوبی بر زندگی اقتصادی، امید و اعتماد مردم دارند، گسترش فساد علمی را باید به دلایلی نگران‌ کننده تر بدانیم:
  • افشای فساد مالی معمولا به پیگیری قضایی توسط شاکی خصوصی یا مدعی العموم و دستگیری و محاکمه متهمان می‌انجامد. اما شاکی خصوصی یا مدعی العموم فساد علمی کیست؟ بر اساس چه قوانینی می‌توان در مورد آن حکم صادر کرد و در نهایت مجرمان چگونه مجازات می‌شوند؟
  •  در بعضی از پرونده‌های فساد مالی اموال ضبط شده از متهمان توانسته است کل یا بخشی از زیان مالی وارده را جبران کند. اما وقتی سرقت ادبی یک استاد دانشگاه اعتبار آن دانشگاه و بلکه جامعه علمی کشور را مخدوش کرد، چطور جبران می‌شود؟ پول رفته را شاید بتوان برگرداند، ولی با آبروی رفته چه می‌توان کرد؟ 
  • تاریخ علمی ایران، میراث قرن‌ها تلاش دانشمندان و اندیشمندان است. آیا زیان تخریب این تاریخ نیک به واسطه سودجویانی که در انتشار تالیفات علمی به هیچ اصول و اخلاقی پایبند نیستند قابل محاسبه است؟ آیا می‌توان ستون‌های ویران شده‌ی تخت جمشید یا بلندای زیبای ارگ بم را بازگرداند؟
در چند ماه گذشته دستگاه‌های مختلف دولتی تلاش‌هایی را برای مقابله با این روند آغاز کرده‌اند که خود ستودنی است. اما سوال این است که ما دانشگاهیان برای جلوگیری از گسترش فساد علمی چه کرده و باید بکنیم؟ آیا باید دست روی دست گذارده، منتظر اقدام دولت یا قوه قضاییه باشیم؟

تجربه‌ی سایر کشورها نشان می‌دهد که دانشگاهیان، خود پاس‌دار ساحت علم و فرهنگ هستند. چند ماه پیش گروهی از محققان موسسه Riken ژاپن و دانشگاه هاروارد آمریکا دو مقاله مهم منتشر کردند که با ابهامات علمی مواجه شد. ابتدا سایر پژوهش‌گران به طور جدی به نقد این مقاله ها پرداختند و نشان دادند که نتایج اعلام شده تکرارپذیر نیست. پس از اندکی رییس موسسه Riken که خود برنده‌ی جایزه‌ی نوبل است به نشانه‌ی عذرخواهی از جامعه‌ی علمی در برابر دوربین رسانه‌ها تا کمر خم شد و کمیته‌ای را مسوول رسیدگی به موضوع کرد. این کمیته رای به تخلف علمی نویسنده‌ی اول مقاله‌‌ها داد و به او فرصتی برای اثبات ادعایش داده شد. محقق مذکور نتوانست ادعای خود را اثبات کند و هر دو مقاله با اتفاق نظر نویسندگان پس گرفته‌ شدند. نویسنده‌ی اول از موسسه Riken استعفا داد،  استاد راهنمای آمریکایی از ریاست یک دانشکده در دانشگاه هاروارد کناره گیری نمود و به مرخصی رفت و استاد راهنمای ژاپنی که یک دانشمند بزرگ و شناخته شده بود به زندگی خود پایان داد.

همین رویداد به تنهایی نشانه‌ی میزان جدیت و حساسیت جوامع علمی جهان در جلوگیری از فساد و تخلف علمی است. اخیرا موارد متعددی از سرقت ادبی یکی از استادان شناخته شده کشور برملا شد و متعاقب آن دانشگاه تهران کمیته‌ای از استادان برجسته را مسوول رسیدگی به این موضوع نمود. این اقدام دانشگاه تهران شایسته تقدیر است و امیدواریم نتیجه‌ی این فرایند متناسب با انتظار جامعه‌ی علمی کشور باشد. با این وجود دامنه‌ی فساد بسیار گسترده‌تر است و مقابله با آن عزم جدی همه‌ی دانشگاهیان را می‌طلبد.

برای مقابله با فساد علمی باید از سرچشمه‌ی آن شروع کرد، از جایی که یک دانشجوی کارشناسی در انجام تمرین، پروژه یا امتحان خود مرتکب تقلب می‌شود. متناسب کردن حجم تمرین‌ها با وقت و توان دانشجویان، اختیاری کردن تمرین‌ها و افزایش تعداد آزمون‌ها، و کنترل دقیق و برخورد قاطع و بی اغماض با هرگونه تقلب در آزمون از راه‌های جلوگیری از این امر است. گام بعد پروژه‌های کارشناسی یا پایان‌نامه‌ها و مقاله‌ها است. برخورد با مراکز فساد علمی - موسسه های تولید پایان نامه و مقاله - از دولت و قوه قضاییه ساخته است. در عین حال یک استاد راهنما می‌تواند با نظارت دقیق و مستمر بر پیشرفت پایان‌نامه یا مقاله از بروز سرقت علمی یا تخلف در آن جلوگیری کند. انتخاب بعضی از جملات تصادفی مقاله و جستجوی آن در اینترنت یا به کارگیری ابزارهای پیشرفته و بعضا رایگان کشف تقلب نیز از دیگر راه‌های پیش‌گیرانه است. 

نهایتا در صورتی که یک سرقت علمی یا تقلب برملا شد، در گام نخست اعضای هیات علمی همان دانشگاه و در گام دوم همه‌ی دانشگاهیان کشور می‌بایست بدون هرگونه ملاحظه یا توجیه واکنش نشان دهند و مجازات قاطع افراد متخلف را خواستار شوند؛ چرا که یک تقلب باعث ریختن آبروی تنها یک استاد یا گروه پژوهشی نمی‌شود، بلکه اعتبار علمی همه‌ی دانشگاه و حتی کشور را به چالش می‌کشد.