Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

حذف پزشکی!

قاسم جابری پور | شنبه, ۹ شهریور ۱۳۸۷
در چند سالی که مدیر گروه بودم به شدت با سهل انگاری در اجرای مقررات آموزشی مقابله میکردم. یکی از موارد آزاردهنده سوء استفاده از "غیبت موجه"، موضوع تبصره 2 ماده 11 آیین نامه آموزشی، بود. بر اساس این ماده تشخیص موجه بودن غیبت دانشجو در جلسه آزمون با شورای آموزشی است. این ایین نامه در مورد اینکه بیماری غیبت را موجه میکند یا نه ساکت است. اما در عرف دانشگاه چیزی بنام "حذف پزشکی" باب شده است که براساس آن دانشجو یک گواهی پزشکی، مبنی بر لزوم استراحت، به پزشک معتمد دانشگاه ارائه میدهد و مجوز غیبت در آزمون و سپس حذف درس را میگیرد. با آگاهی تلخ از سوء استفاده های متعدد از این امکان "دلسوزانه" آماری از 140 مجوز صادر شده، برای یک دوره امتحانات ده روزه در دانشکده، تهیه کردم. موارد زیر عبرت آمیز است:

نیمی از گواهی ها مبنی بر مسمومیت دانشجو بود در حالیکه هیچ مورد اشکال در غذای دانشگاه گزارش نشده بود.
حدود 80 درصد گواهی های مسمومیت از یک جا در سر خیابان منتهی به دانشگاه و البته نزدیک خوابگاه صادر شده بود.
در موردی یک دانشجو درست در روزهای دو آزمون خاص مسموم شده بود.

بعد از یک تلاش یک ساله، و به کمک همکاران دانشکده، موفق شدم حق شورای آموزشی دانشکده در تشخیص صحت و سقم این مجوزها را بازستانم. با استدلال درست بعضی از همکاران که ممکن است دانشجوئی به واقع عذر پزشکی داشته باشد، ولی موفق به تهیه به موقع گواهی نشده باشد، و از طرفی ما در موضع زیر سئوال بردن گواهی پزشکی نیستیم، اعلام کردیم که شورای آموزشی دانشکده در طول دوره کارشناسی حد اکثر 2 بار غیبت دانشجو در امتحانات را موجه می انگارد. جالب اینکه پس از اعلام و اجرای این شیوه مخالفتی از سوی دانشجویان ابراز نشد، بلکه کثیری از آنان این موضع را تایید کردند.

اجرای قانون بد

قاسم جابری پور | شنبه, ۹ شهریور ۱۳۸۷
اصلاح مقررات آموزشی در جهت کاهش اضطراب دانشجو و ایجاد آرامش، برای پرداختن دانشجو به "دانش جویی" از ضروریات آموزش عالی است. اما تا وقتی این مهم صورت نگرفته است اجرای قانون بد بهتر از بی قانونی یا خود قانونی است. به خصوص از اساتید علوم و مهندسی که در امور علمی خود همیشه با الگوریتم ها و دستورالعمل های هدفگرا سر و کار دارند و از این رو به معنای واقعی کلمه اصولگرا هستند انتظار می رود دقت در ارزیابی فعالیت علمی را، به صورت یک فرهنگ، در میان دانشجویان گسترش دهند. در مقابل متاسفانه بعضی از اساتید و مسئولین آموزش اگاهانه یا ناخودآگاه موجب گسترش فرهنگ سهل انگاری و توجیه وسیله برای هدف می شوند. به این مثال ها توجه کنید:
دانشجوی کارشناسی ارشد، با داشتن مدرک کارشناسی معتبر از بهترین دانشگاه و معدل خوب، در پاسخ به اعتراض استاد که چرا رساله صد در صد کپی تحویل داده است می گوید: من چون در رفتنم به خارج مشکل پیش آمد همینطوری اینجا آمدم و میخواهم سریع دفاع کنم و بروم!
تصور میکنم سهل انگاری های بعضی از ما در ابراز این مواضع وقیحانه بی تاثیر نیست، به عنوان مثال:
استاد می گوید هر دانشجوئی که با من پروژه کارشناسی دارد و در آزمون کارشناسی ارشد قبول شود نمره اش 20 است.
دیده شده است که به دانشجوئی که تمام وقتش را در ورزش قهرمانی صرف کرده است چندین نمره ارفاق شده است تا در عین بیسوادی فارغ التحصیل شود.
یکی از موارد رسوا استفاده متواتر بسیاری از دانشجویان از امکان "حذف پزشکی" است که دانشجو با عدم شرکت در آزمون و ارائه گواهی پزشکی، بدون اینکه به واقع بیمار باشد، موفق به حذف درس می شود. رسوائی اینکار تا بدانجا بود که همان دانشجو، خیلی سر حال، به هنگام برگزاری آزمون در دانشکده دیده می شد و به اصطلاح به ریش استاد و معاون آموزشی می خندید. تجربه مقابله با این ناهنجاری را جداگانه پست می کنم.
کوتاه آمدن من و شما در ایجاد این باور که "نمره ملک طلق استاد است و در اعطاء یا منع آن فعال مایشاء است" باعث شده است که دانشجویان معتمد به تواتر از استادی که بدون تصحیح ورقه نمره میدهد (در بهترین حالت به صورت تصادفی) شکایت کنند. تا بعد که از این باغ بری برسد!

بازی با اعداد را متوقف کنید: مقاله‌ای مرتبط در CACM

محمد قدسی | سه شنبه, ۵ شهریور ۱۳۸۷



مقاله به موضوع شمارش مقاله‌ها به‌جای اهمیت دادن به عمق و کیفیت‌ آن‌ها می‌پردازد، همان مشکلی که ما نیز در داخل به‌شدت از آن رنج می‌بریم‌.
با تشکر از خانم دکتر مرجان سیرجانی برای ارسال آن‌.

برای خواندن مقاله برروی تصویر بالا کلیک کنید.

teaching professional ethics

Hamid Soltanian-Zadeh, PhD | يكشنبه, ۳ شهریور ۱۳۸۷
Dear Prof. Ghodsi,

Salaam and thanks for your efforts. I read the postings and share the concerns with you and the other colleagues. In my opinion, in addition to the blog, we need to teach the students professional ethics in addition to the technical material that we normally teach. We also need to discuss the concerns with our colleagues in our official departmental meetings as well as casual friendly discussions. Last but not least, we need to have regulations in place to deal with those who may not follow the ethics in the end.

Sorry to write in English as I'm currently out of the country and don't have access to a Farsi editor.

Best regards,
Hamid Soltanian-Zadeh, PhD
باسمه تعالس-اشاره دکتر خدیوی به توجه به امور آموزشی در منشور اخلاق علمی مرا به یاد این مورد مهم انداخت:
نمره دانشجو در هر درس باید منعکس کننده مهارت و یا دانش وی در موضوع آن درس باشد. اگر قرار بود نمره تمام دانشجویانی که در یک درس رد می شوند برابر (مثل 9 یا 9.5) باشد قانونگذار فقط یک نمره مردودی تعیین می کرد. تفاوت نمره های 0 تا 9.5، با تاثیرش روی معدل کل، برای تمایز مهارت و دانش دانشجویان در عرصه های مختلف کار و ادامه تحصیل مفید و برای تصمیم گیران راهگشاست. هم چنین است تاثیر تفاوت نمره های قبولی در مشروط شدن و حتی اخراج دانشجو. از این رو اساتیدی که به همه، یا هر که درخواست کند، نمره ردی بالای 9 میدهند و یا یک یا چند نمره ارفاق می کنند تا از مشروط شدن جلوگیری کنند با صراحت نظم آموزشی را مخدوش کرده و باعث می شوند که کارنامه دانشجو واقعیت مهارت و دانش دانشجو را نشان ندهد. اگر استدلال استاد دلسوزی برای دانشجو باشد با همان استدلال نمی توان همکلاسی وی که در جلسه امتحان به او کمک می کند را سرزنش کرد. چرا مقررات یک محیط آموزشی را از مقررات یک رقابت ورزشی بی ارزش تر می کنیم. به المپیک نگاه کنید، یک قهرمان بعد از چند سال زحمت طاقت فرسا با یک آسیب جزئی فرصتی را از دست می دهد که ممکن است هیچگاه دوباره میسر نگردد. به کنکور بنگرید، داوطلبی که خواب مانده، مریض شده، یا در ترافیک به دام افتاده ممکن است فرصت ادامه تحصیل در رشته دلخواهش را برای همیشه از دست بدهد. پس چرا ما باید چون دلسوز و رئوف هستیم، که بسیار پسندیده است، مقررات را که ضامن قوام و دوام نظام آموزشی اعتبار آفرین است تضعیف کنیم؟ چرا رافت و دلسوزی ما به صورت کمک و راهنمائی خصوصی به دانشجوی گرفتار جلوه نمی کند. فرق ما در بخشش نمره با آنکه از بیت المال به عزیزان خود می خوراند چیست؟

منشور

PKhadivi | يكشنبه, ۳ شهریور ۱۳۸۷
در ادامه پست آقای دکتر جهانگیر، به نظر اینجانب نیز، تهیه یک منشور در رابطه با اخلاقیات پژوهش در دانشگاه های ایران نه تنها مفید، بلکه ضروری است. در این صورت، در مرحله اول، اعضای هیات علمی دانشگاه ها به صورت داوطلبانه این منشور را پذیرفته و نسبت به آن پایبند می مانند. طبیعی است که در صورتی که این منشور فراگیر شود، به نوعی جنبه رسمی پیدا خواهد کرد و زمینه ساز رعایت هرچه بیشتر اخلاق پژوهش در دانشگاه های کشور خواهد بود.
این مساله کاملاً طبیعی است که هر یک از استادان عضو این وبلاگ، به نوعی به رعایت اخلاق پژوهش، انتشارات و حتی آموزش (همه آنچه که فعالیت اصلی دانشگاهی را بنا می نماید) پایبند هستند، اما، وجود یک سند (حتی در حد یک وبلاگ) می تواند زمینه ساز فراگیر شدن این اخلاقیات در جامعه علمی کشور عزیزمان گردد. در این صورت، هریک از ما، می تواند با شجاعت اعلام نماید که به رعایت اصول این منشور پایبند است و همکاران و دانشجویان را نیز به رعایت این اصول تشویق نماید. علاوه بر این، بر سر آنچه اساسی تر است توافق حاصل می گردد. به عبارت دیگر، چنین سندی، به عنوان یک نقطه مرجع (و حداقل برای اعضای وبلاگ، معتبر) در نظر گرفته می شود.
به نظر اینجانب، برخی از مواردی که می تواند در این منشور گنجانده شود عبارتند از:
  • پیش از انتشار هر سند علمی و انجام هر فعالیت پژوهشی، اصول اخلاقی را در نظر گرفته و آن را سرلوحه همه فعالیت های خود قرار می دهم.
  • در زمان ارسال یک مقاله به یک کنفرانس یا ژورنال، از صحت مطالب مندرج در آن اطمینان حاصل می نمایم.
  • از انتشار مطالب دروغ و خلاف واقع به صورت عمدی پرهیز می نمایم.
  • در زمان داوری یک مقاله یا سند علمی، تا حد امکان تلاش می کنم تا داوری، عادلانه و دقیق باشد.
  • از سرقت مطالب منتشر شده توسط دیگران به شدت پرهیز می نمایم.
  • دوستان، همکاران و دانشجویان خود را به رعایت اخلاق علمی تشویق می نمایم.
  • به عنوان یک استاد و در راهنمائی دانشجویان، وظایف خویش را به طور کامل و با رعایت وجدان کاری و اخلاق حرفه ای انجام می دهم.
  • به عنوان یک دانشجو، از فریب استاد خود (در تمام مراحل تحصیلی و به هر نحو) پرهیز می نمایم.

واضح است که موارد پیشنهادی بسیار مقدماتی است و صرفا به عنوان نقطه شروع ذکر شده اند. امید است تا اعضای دیگر وبلاگ، با افزودن موارد دیگر و اصلاح موارد پیشنهادی، زمینه تهیه منشور اخلاقی پژوهش را فراهم نمایند.

Turnitin زنگ خطر را برای متقلبین

قاسم جابری پور | شنبه, ۲ شهریور ۱۳۸۷
این یک نرم افزار کامل برای جلوگیری از تقلب و کپی کردن مقالات است. یک پایگاه اطلاعاتی غنی، که شامل بسیاری از نشریات معتبر است، این نرم افزار را پشتیبانی می کند. این سیستم اینترنتی علاوه بر تشخیص متن کپی شده، ساختار کپی شده یک مقاله را نیز تشخیص می دهد. بسیاری از دانشگاههای معتبر دنیا اکنون از این نرم افزار استفاده می کنند. برای اطلاع از چگونگی عضویت و امکانات بیشتر این نرم افزار به لینک زیر مراجعه کنید

http://www.turnitin.com/static/plagiarism.html

بدون عنوان

PKhadivi | جمعه, ۱ شهریور ۱۳۸۷
این پست، توضیحی است در رابطه با پست زیر:
که قبلاً آن را نوشته بودم. با توجه به توضیح آقای دکتر قدسی، متوجه ابهام در متن پست شدم که به این طریق آن را اصلاح می نمایم:
متن پست قبلی:
مشابه با دستبردن در توصیه نامه، تهیه رزومه نادرست نیز از موارد تقلب در درخواست پذیرش است. یک نمونه آن که به طور مستقیم شاهد آن بودم: دانشجوئی، اسم خود را به عنوان یکی از نویسندگان یکی از مقالات مستخرج از پایان نامه دوست خود اضافه کرده بود. دوست او دانشجوی من بود و طبعاً نام من نیز به عنوان نویسنده مقاله ذکر شده بود. دانشجوی مذکور از استادی درخواست پذیرش کرد که من را می شناخت. استاد با من در این رابطه تماس گرفت و من نیز توضیحات لازم را در این رابطه ارائه کردم. جالب اینجا است که من هرگز آن دانشجو را ندیده بودم.
توضیح اصلاحی: دانشجو اسم خود را فقط در رزومه به عنوان نوسینده مقاله اضافه کرده بود.

حذف مصداق ها

قاسم جابری پور | پنجشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۸۷
باسمه تعالی- دو موردی که در اینجا مطرح شده بود بیشتر به منظور تحریک اذهان مخاطبین و یادآوری وصعیت بسیار نامطلوب تقلب بود. اکنون با این همه پشتیبانی که از ایده مقابله با تقلب ملاحطه می شود و ان شاءالله اصلاح روند به سود درستکاران، و با توجه به تذکر مشفقانه بعضی از همکاران، مصلحت دیدم دو مصداق مطرح شده، هر چند بدون نام و آدرس، را پاک کنم. باشد که خداوند نیز در این ماه عفو و بخشش مواردی از گناهان آشکار و نهانم رااز کتاب اعمالم پاک گرداند.

تخلف استاد یا تقلب دانش‌جو

محمد قدسی | چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۸۷
برای ما به عنوان استاد ساده و کم‌هزینه‌ترین کار افشای تقلب دانش‌جویان است. اما آیا جسارت کافی را داریم که در مورد تخلف خودمان هم صحبت کنیم؟ همه‌ می‌دانیم که ریشه‌ها و انگیزه‌هایی که موجب تقلب دانش‌جو می‌شود بی‌شمار است. از فرهنگ خانواده و کشور گرفته تا مدرک گرایی و دروغ‌گوییِ مثلِ روزِِِِ مسولان. از دیدن دورویی دوست و فامیل گرفته تا «زرنگی‌»های هم‌کلاسی‌ها. همه‌ی اینها درست! اما خود ما و رفتارمان چه‌قدر در این بلبشو نقش داریم؟ قبول کنیم که اگر خود در عمل نسبت به موارد تخلف حساس باشیم و نشان دهیم که در قبال کوتاهی یا احیاناً تقلب همکار و دانش‌جو هم بی‌تفاوت نیستیم، قطعا انگیزه‌های منفی دانش‌جو بسیار کم‌تر خواهد شد. چه‌گونه از دانش‌جویی که تخلف استادش را می‌بینید انتظار داریم که تقلب وسوسه اش نکند؟

ایجاد این بلاگ پس از بحث‌هایی بود که بین تعدادی از همکاران در مورد تخلف‌های عیان خودمان درگرفت، به این امید که بتوانیم بدون ذکر نام، کج‌روی‌های خودمان را هم بیان کنیم، تا تذکری باشد به همه‌. تا کمک کنیم که راستی و درستی که خداوند در ضمیر همه‌ی ما نهاده است‌، دوباره احیا شود و تلاش کنیم تا تخلفات موجود به امور عادی تبدیل نشوند.

چند نمونه:
۱- وقتی یکی از ما مثلا در ۲ سال بیش از ۷۰ مقاله فقط ‌ در یک‌ ژورنال‌ «آی‌اس‌آی» چاپ می‌کند (یعنی حدود ۳ مقاله در ماه‌!) و به‌خاطر آن‌ هم جوایز متعددی می‌گیرد، دانش‌جو و همکارش چه فکر می‌کنند؟

۲- وقتی دانش‌جویان هجوم یک‌باره‌ی ما را برای چاپ مقاله در مجلاتی مانند WSEAS می‌بینند که فقط با پول ظرف دو سه هفته مقاله‌ی مشترکمان را چاپ می‌کند،

۳- وقتی همکاران جوان ما، مقاومتمان را در مقابل هر گونه واکنش در مقابل افرادی که مقالاتی به کنفرانس ما فرستاده‌اند که تقلبی بودن آن‌ها اظهر من الشمس است، به این بهانه می بینند که «بابا همکار ماست!» یا «کار دانش‌جوشه خودش اطلاع نداره!» و می‌بینند که هنوز پس از چند سال هیچ کاری در قبال صدها مقاله‌ی «کات و پِیستی» انجام نمی‌دهیم،

۴- وقتی دانش‌جو «کم‌فروشی‌» عیان بعضی از ما‌ها را در برخی از کلاس‌های درس می‌بیند،

۵- وقتی دانش‌جو می‌بیند که بعضی نمره‌ی درس او را منوط به چاپ یک مقاله در یک کنفرانس کرده‌اند،

۶- وقتی دانش‌جو می‌بیند که برخی با کمال میل «هدایت‌» هر پروژه‌ای را که او در هر زمینه‌ای بیاورد می‌پذیرند،

و .. و
چه انتظاری از دانش‌جو می‌توان داشت؟ واقعاُ تخلف استاد مهم‌تر است یا تقلب دانش‌جو؟

مبادا از این یادداشت برداشت نادرست شود. از نظر من بسیاری از همکاران اخلاق حرفه‌ای را خیلی بهتر از بنده رعایت می‌کنند و برخی‌شان برای این حقیر الگو هستند. و می‌دانم که افرادی که ممکن است کارهای فوق را انجام دهند،‌ حتماً اندک اند. اما نمی‌توان تاًثیر گسترده‌ی همین تخلفات اندک را نادیده گرفت‌.