علم دزدی، پدیده شوم سالهای اخیر
ااا پیامی | سه شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۱
مقالهای از: غلامحسین صدری افشار
نقل از "انتقاد کتاب"، شماره 9 (ضمیمه رایگان فصنامه نگاهنو تابستان 1391)
از وقتی کسب عنوانهای علمی و دانشگاهی به وسیلهای برای پیشرفت مادی تبدیل شد و چاپ و نشر انواع کتابهای راهنمای کنکور و تاسیس آموزشگاههای کنکور در شمار مشاغل سودآور درآمد و داشتن «تالیفات» در شمار شرایط ارتقای پایه و رتبه اداری قرار گرفت علم دزدی هم به وجود آمد. یعنی به جای رونق علم با رونق جعل و تزویر روبرو شدیم، با جعل عنوانهای دانشگاهی و چاپ آثار دیگران و ارائه پژوهشهای دیگران به نام خود.
البته در گذشته هم کسانی بودهاند که به نویسنده یا مترجمی پول دادهاند تا کتابی را به نامشان بنویسد یا ترجمه کند که اگر هم تلاش ابلهانهای برای برای کسب شهرت بود، دست کم دزدی نبود، چون با توافق دو نفر انجام میگرفت و برخی از اهل قلم از همین راه کمبود هزینههایشان را تامین میکردند و مشکلات مالیشان را برطرف.
آثارالباقیه یکی از مهمترین اثرهای علمی درباره تاریخ، تقویم، عیدها، و روزهای مذهبی ملتهای مختلف جهان و درباره آداب و رسوم آنهاست که ابوریحان بیرونی به زبان عربی نوشته و بخاطر اهمیتی که دارد به زبانهای انگلیسی و روسی هم ترجمه شده است. این کتاب را یکی از فرهیختگان ایرانی به نام اکبر داناسرشت ساهها پیش به زبان فارسی ترجمه کرده است. البته این ترجمه اشکالهای زیادی دارد، که ترجمه تازهای از آن کتاب را با مراجعه به نسخههای خطی و چاپی موجود عربی به توسط اهل فن ضرور میسازد و امید است صاحب همتی پیدا شود و این کار را بکند. اما جای تاسف است که به جای این کار شخصی که نمیدانم موجود است یا موهوم به نام ع ع که گویا ساکن آستانه اشرفیه است همین ترجمه کتاب را بدون ذکر نامی از مترجم و تحت عنوان «مصحح ع ع» به توسط انتشارات فردوس در سال 1390 منتشر کرده است! معلوم نیست او کتاب را از روی چه چیزی و بر چه اساسی تصحیح کرده است. تنها ادعایش این است که آیههای قرآن را اعرابگذاری کرده و فهرست اعلام داده است و لغتنامهای با 350 واژه و عبارت مشکل بر آن افزوده است.
شما خیال نکنید که این آقای ع تنها کتاب آثارالباقیه را تصحیح کرده است؛ نه و اشتباه میکنید. او بیشتر آثار ادبی ما را به زیور طبع خویش آراسته است! از جمله جهانگشای جوینی، قابوسنامه، کیمیای سعادت، اخلاق ناصری، مرصادالعباد، تاریخ بیهقی، منطقالطیر، مخزنالاسرار، مرزباننامه، حدیقهالحقیقه، چهار مقاله، گلستان، بوستان، قصاید و غزلیات سعدی، نصیحهالملوک، اساسالاقتباس، سفرنامه ناصرخسرو، دیوان ناصرخسرو، تاریخ بلعمی، دیوان منوچهری، دیوان حافظ، دیوان خاقانی، گزیده غزلیات صائب، کلیله و دمنه، هفت باب حسن صباح، و همه اینها را موسسه نشر فردوش منتشر کرده است بدون اینکه ترس یا شرمی داشته باشد. چرا که ظاهرا محقق و دانشمندی انها را که هر یک حاصل سالها زحمت مصححان دانشمندی چون قزوینی، معین، آرام، همایی، مدرس رشوی، مینوی، گوهرین، دبیرسیاقی و دیگران است، به نام آقایی که هم عزیز خداست و هم زاده علی چاپ میکند و وزارت ارشاد هم که هر جا در کتابی واژه شراب یا رقص ببیند از ناشر میخواهد تا آنها را حذف کند، کاری به کار چنین «عزیزانی» ندارد!
بیچاره کسانی که در شهر کوران آیینهداری میکنند.
بینوا کسانی که طعنه خویش و بیگانه را به جان میخرند و با فقر و کمبود میسازند به امید آنکه آثار گذشتگان را احیا کنند و آیندگان را با آنها آشنا سازند و حاصل کارشان به این آسانی به غارت میرود.
پیشرفت فناوری به جای اینکه موجب رونق کار اهل علم شود، اسباب کساد شدن کارشان شده است. دزدان آثارشان را در لوح فشرده به غارت میبرند و آنان دستشان به جایی بند نیست.اما غارتگران سربلند و فخرکنان که «ترویج علم میکنند».
عجب روزگاری است!