Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

۲۷ مطلب در آبان ۱۳۸۷ ثبت شده است

اعتبار WASET

قاسم جابری پور | چهارشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۸۷
باسمه تعالی- در پاسخ به اقدام شایسته دانشگاه خواجه نصیر خوب است همه کمک کنیم تا سایر ناشران بی اعتبار را یافته و اعلام کنیم.
در پی یک مقاله از فهرست مراجع مقاله ای ضعیف به صفحه خانه یک مجله از انتشارات WASET
بخشی از صفحه اول آن را در ذیر میبینید که چقدر معتبر می نماید! لینک کمیته ها را دنبال کردم و یکی از سه کمیته با نام علوم کاربردی را که به نام این مجله بیشتر مربوط بود دنبال کردم. اول از همه فرمی بود که برای عضویت میشد پر کرد به شرطی که دکتری داشته باشید. فهرست اعضای کمیته به ترتیب حروف الفبا آمده است. حدود 130 نفر، که نام انها با حرف اول الفبا شروع میشود، از دانشگاه های عمدتا ضعیف جهان سوم فهرست شده بودند. شاید اگر دانشچویان علاقمند فرم پر کنند به راحتی به لیست اضافه شوند. در همان کمیته با کلمه آزاد (البته با حروف لاتین) جستجو کردم و فهمیدم حدود 50 نفر از دارندگان مدرک دکتری از این دانشگاه در این کمیته هستند.


International Journal of Electronics, Circuits and Systems (IJECS) is a scholarly open access, peer-reviewed, interdisciplinary, quarterly and fully refereed journal focusing on theories, methods and applications in Electronics, Circuits and Systems.

All submitted articles should report original, previously unpublished research results, experimental or theoretical, and will be peer-reviewed. Articles submitted to the journal should meet these criteria and must not be under consideration for publication elsewhere. Manuscripts should follow the style of the journal and are subject to both review and editing.

IJECS covers all areas of Electronics, Circuits and Systems, publishing refereed original research articles and technical notes. IJECS reviews papers within approximately one month of submission and publishes accepted articles on the internet immediately upon receiving the final versions.
Registration:
ISSN: 2070-3988
ISSN International Centre
20, Rue Bachaumont
75002 Paris, France
Commenced: 2007, January

Indexed by Open Science Index (OSI), Google Scholar, Directory of Open Access Journals (DOAJ), EBSCO, Ulrich’s Periodicals Directory, German National Library of Science and Technology and University Library Hannover (TIB/UB), Electronic Journals Library (Elektronische Zeitschriftenbibliothek, EZB), Genamics, GALE-CENGAGE Learning and INTUTE

اقدام در خور تحسین دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی

محمد قدسی | سه شنبه, ۲۱ آبان ۱۳۸۷



فروش حل مساله و پروژه درس

قاسم جابری پور | سه شنبه, ۲۱ آبان ۱۳۸۷
مقاله ای دیگر از اعتماد:

این روزها که فضای تقلبات علمی و مدارک بی اعتبار بیش از پیش مطرح است، افراد سودجو با ایجاد شرکت ها و موسساتی درصدد سودجویی در جامعه علمی هستند که نمونه آن فروش پایان نامه و حل مسائل ریاضی در قبال اخذ وجه است.

اگر سری به میدان انقلاب تهران و اطراف در اصلی دانشگاه تهران بزنید، با تبلیغات ساده اما هشداردهنده موسساتی مواجه می شوید که حاکی از سودجویی افرادی است که حداقل هدف شان سوءاستفاده از فضای دانشگاه و دانشجو است. فروش پایان نامه، فروش مقاله، فروش پروژه دانشجویی، حل مسائل ریاضی و فیزیک با نرخ مشخص و...

متاسفانه این روزها در دانشگاه های کشور نیز برخی دانشجویان یا حتی استادان به سمت این موسسه ها می روند و برای رفع تکلیف به گمان خود زرنگی می کنند و علم را می خرند.

خبرنگار مهر با یکی از شماره تلفن هایی که روی این تبلیغات درج شده بود، تماس گرفته و با طرح سوالاتی از زبان یک دانشجوی کشاورزی اقدام به واکاوی آن اتفاقی کرده که امروز در حال به اضمحلال کشیدن و رواج بی انضباطی و بی بندوباری در عرصه علم و فرهنگ است و گوشه یی از آن جامعه دانشجویی را نشانه رفته و به دنبال ایجاد اسباب تنبلی و آماده خوری در میان دانشجویان است.

فردی که تلفن این موسسه بی نام و نشان را پاسخ داد، خود را تحت عنوان «م - ف» معرفی کرد. «م - ف» در پاسخ به یک دانشجوی رشته کشاورزی که خواستار یک پروژه دانشجویی برای ارائه در پایان ترم و اخذ نمره از استاد درس است، چنین می گوید؛ «صورت مساله تان را معرفی کنید، موضوع را معرفی کنید و بگویید به چه زبانی باشد (منظور زبان برنامه نویسی است) و اصلاً چه خروجی باید از این پروژه بیرون بیاید؟»

خبرنگار مهر به «م - ف» که به نظر یکی از دست اندرکاران موسسه مذکور است، گفت؛ «پروژه یی که باید تحویل استاد بدهم مربوط به درس ژنتیک است. بیشتر کارهای این پروژه مربوط به داده پردازی و تحلیل داده ها است و استاد تاکید دارد که با SPSS کار کنیم. فرصت من محدود است. شما چه زمانی پروژه را تحویل بنده می دهید و هزینه آن چقدر می شود؟»

«م - ف» که یکی از اعضای موسسه فروش پروژه و پایان نامه دانشجویی است، گفت؛ «این پروژه را با نرم افزار Matlab می توانم برایتان کار کنم. اصولاً کارهایی را که مربوط به پردازش آماری یا مسائل محاسباتی است با این نرم افزار خیلی راحت تر می توانیم انجام دهیم. در مورد قیمت هم عرض کنم خدمت شما که نمی شود قیمت گذاشت. اگر بگویم 10 هزار تومان دروغ گفته ام و اگر بگویم 150 هزار تومان، باز هم دروغ گفته ام. این نوع پروژه ها را 100 تا 150 هزار تومان قرارداد می بندیم و 15 تا 20 روز نیز برای تحویل زمان نیاز داریم.»

خبرنگار مهر (به اصطلاح دانشجوی کشاورزی) به «م - ف» که خدمات خیرخواهانه یی(،) به جامعه دانشجویی عرضه می کند، گفت؛ «صد مساله مربوط به درس ریاضی عمومی نیز داریم. استادمان گفته این مسائل را حتماً باید تحویل دهیم. این مسائل را تا چه زمانی می توانید به ما تحویل دهید و هزینه اش چقدر می شود؟»

«م - ف» در حالی که خیلی ماهرانه و استادکارانه از نوع سوالات می پرسید و نظر می داد، گفت؛ «باید سوالات را ببینیم. معمولاً مساله بوده که 15 تا 20 هزار تومان حل کرده ایم و مساله یی هم بوده که با دو هزار تومان حل شده است. بستگی دارد مساله یی را فی البداهه حل کنیم یا یک ربع، نیم ساعت طول بکشد. به هر حال از دو هزار تومان حل می کنیم تا بیست هزار تومان.»

به گزارش مهر این نمونه یی بود از یک موسسه فروش پایان نامه و پروژه های دانشجویی که دانشجویان غافل از آینده و برخی استادان نیز شاید با کمی بی حوصلگی در بررسی پایان نامه و پروژه ها به فعالیت آنها رونق می بخشند.

ارائه تحقیقات دانشجویی در طول سال های تحصیل و نیز پایان نامه در پایان دوره تحصیلی می تواند یک شاخص برای میزان توانایی دانشجو در تحلیل مسائل رشته تخصصی اش باشد، اما برخی افراد، سودجویانه به دنبال فرصتی هستند که دانشجو می تواند با کمی تلاش به بارور شدن آن فرصت و خودش کمک کند.

جالب اینکه این موسسه بی نام و نشان که تبلیغاتش در حوالی خیابان انقلاب به عنوان منطقه یی دانشگاهی نصب شده است، دارای شماره ثابت است و به راحتی قابل ردیابی است. این موسسه آنقدر جلو رفته که حتی یک وبلاگ نیز راه اندازی کرده و عناوین پروژه های دانشجویی را در آن ذکر کرده است و آدرس وبلاگ را در تبلیغات دیواری اش آورده است.

بی تردید انجام بی پرده این بی انضباطی ها و گستاخی در بی بندوباری در عرصه علم، پیامی نه چندان خوشایند برای مسوولان و متولیان علمی کشور، دستگاه های نظارتی و جامعه علمی کشور است و هیچ مسامحه و تساهلی را برنمی تابد و ضروری می نماید که دستگاه ها و نهادهای مسوول در این زمینه تدبیری عاجل بیندیشند

مفالات ایرانی در WASJ، AJAS، و PJBS

محمد قدسی | يكشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۸۷
تعداد مقالاتی که تمام نویسندگان آن‌ها ایرانی‌اند در چند شماره‌ی اخیر سه مجله‌ی «کم‌اعتبار».


با تشکر از بهادر بخشی و سید امیر مرعشی
وزیر علوم به مهر خبر داد:

محمد مهدی زاهدی از تدوین آیین نامه ای برای برخورد با متقلبان علمی کشور خبر داد و گفت: دو معاونت وزارت علوم را مامور تدوین آیین نامه ای برای برخورد با متقلبان علمی و مجلاتی که در این زمینه بی توجه هستند کرده ام که نهایی و به دانشگاهها ابلاغ می شود.

محمد مهدی زاهدی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اقدامات وزارت علوم برای برخورد با تقلبهای علمی گفت: دو معاونت آموزشی و پژوهشی وزارت علوم را مامور کرده ام تا طرح یا آیین نامه ای را برای برخورد با وزارت علوم تنظیم و ارائه کنند تا من هم به عنوان وزیر علوم با امضای این آیین نامه آن را به دانشگاهها ابلاغ کنم.

وی اضافه کرد: در این آیین نامه به برخورد با کسانی که به سوء استفاده های علمی از مقالات و پایان نامه ها یا سایر مطالب علمی می پردازند تاکید خواهد شد.

وزیر علوم در ادامه به مهر گفت: تمام دانشگاهیان اهم از دانشجویان و اساتید که مقالات علمی دیگران را به نام خودشان بهره برداری می کنند یا از پایان نامه های دیگران کپی برداری می کنند و به نام خود ارائه می کنند باید طبق این آیین نامه مورد بازخواست قرار گرفته و با آنها برخورد شود.

زاهدی در مورد نوع برخورد با این دسته از دانشگاهیان به مهر گفت: مزایا و ارتقاهایی که افراد کسب کرده اند بر اساس تقلب علمی مورد تجدید نظر قرار می گیرد و امتیازات آنها سلب خواهد شد.

وی تصریح کرد: اخیرا دو نمونه تقلب علمی به وزارت علوم گزارش شد که معاونت آموزشی پس از بررسی و تایید تقلب دستور برخورد با آنها را صادر کرد.

ماجرای تعلیق پروفسور هوانگ

محمد قدسی | يكشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۸۷

پروفسور هوانگ وو سوک (Hwang Woo-Suk) معروف به پروفسور هوانگ، یک دانشمند اهل کره جنوبی بود که پژوهش های بسیار مهمی در زمینه سلول های بنیادی در کارنامه خود داشت، و موفق به شبیه سازی گاو (برای پنجمین بار در جهان) و سگ (برای نخستین بار در جهان) هم شده بود. با این حال، بیشتر شهرت وی به خاطر چاپ دو مقاله در نشریه ساینس درباره ایجاد سلولهای بنیادی جنینی از طریق شبیه سازی بود. به خاطر این پژوهشها پروفسور هوانگ به یکی از پیشگامان پژوهش در زمینه سلولهای بنیادی تبدیل شده بود و طبیعتاً دولت کره جنوبی حمایت های مالی و حقوقی ویژه ای برای وی در نظر گرفته بود. تا اینکه...


در سال 2005، بعضی از همکاران هوانگ به خاطر تردید در رعایت اخلاق زیستی در کارهای وی، از گروه او کناره گیری کردند. در فاصله اندکی، به دنبال تحقیقاتی که درباره کارهای علمی وی در اواخر سال 2005 توسط دانشگاه وی صورت گرفت، دانشگاه اعلام کرد رده های سلولی مورد استفاده توسط هوانگ تقلبی بوده اند! در همین هنگام تحقیقاتی درباره وی آغاز شد. به فاصله اندکی، در ژانویه 2006 دانشگاه ملی سئول رسماً به نشریه ساینس اعلام کرد که هر دو مقاله هوانگ در این نشریه تقلبی بوده اند. بعدا معلوم شد هوانگ علاوه بر استفاده از سلولهایی غیر از آنچه ادعا کرده بود، برخی تصاویر را هم با استفاده از فتوشاپ دستکاری کرده بوده است. در همین هنگام، خانم «پارک» که مشاور رییس جمهور کره جنوبی بود استعفا داد، زیرا هوانگ، برای بهره مندی از حمایت دولت، اسم او را هم در یکی از دو مقاله تقلبی به عنوان یکی از مولفین قرار داده بود!


در فوریه 2006 عضویت هوانگ و شش همکار وی در هیات علمی دانشگاه به حالت تعلیق درآمد. فردای همان روز، دولت کره نشان های علمی ای را که به وی اعطا کرده بود از او پس گرفت.


در سال 2007، جایزه نوبل پزشکی به خاطر پژوهش روی سلولهای بنیادی جنینی به سه دانشمند از اروپا و امریکا اعطا شد.


گزارش بی‌بی‌سی‌


با تشکر از سید امیر مرعشی برای تهیه‌ی این مطلب.

São Paulo state, Brazil --> Ardabil, Iran

محمد قدسی | پنجشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۸۷
مقاله‌ی اصلی:



اولین مقاله‌ی تقلبی:


همان مقاله در یک ژورنال دیگر:


همان مقاله در ژورنال سوم:


.. و در یک ژورنال دیگر:

چند خصیصه بارز یک مجله بی ارزش

قاسم جابری پور | پنجشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۸۷
فرصتی پیش آمد تا نگاهی بیندازم به یکی از مجله هایی که در حاشیه این وبلاگ کم ارزش شناخته شده است.
این موارد جالب توجه است:

- پوشش تمام شاخه های علوم و مهندسی
- مقالات وصله-پینه ای از کارهای دیگران
- درج چندین مقاله در فهرست ارجاعات بدون اینکه در خود مقاله به آن ها ارجاع شده باشد. یک مورد عجیب در مجله ای دیگر دیدم که فهرستی از 15 مقاله در انتهای مقاله 5 صفحه ای آمده است که به هیچیک از آن ها در متن مقاله ارجاع داده نشده است. ایراد فاحشی که یک منشی میتواند آنرا ببیند. آیا می توان باور کرد که این مقاله ها داوری شده اند. آیا اساتیدی که نامشان در صدر این مقالات می درخشد مقاله را خوانده اند؟
در این رابطه همکاری به دانشجویانش توصیه میکرد تا هرچه میتوانند به مقاله های استاد ارجاع دهند (با ربط یا بی ربط)
- ارجاع به مقالاتی با نام دانشمندان و مجله های معتبر در حالی که این مقالات اصلا وجود خارجی ندارند.

نام مچله های مورد بررسی:

American Journal of Applied Science
World Applied Science Journal
به نقل از شماره امروز اعتماد

تقلب تازیانه یی بر پیکر نحیف آموزش
امیرعباس میرزاخانی

اخیراً در کنفرانسی درباره آفت های اجتماعی که گریبانگیر جوانان است، اعلام شد حدود 60 درصد دانشجویان دانشگاه ها تقلب می کنند. طبیعی است نمی توان گفت این دسته از دانشجویان همگی در این مقطع از تحصیل تقلب را شروع کرده اند، بلکه بخش عمده یی از آنان از دوران تحصیل در مدرسه این عادت را همراه خود به نهادهای آموزش عالی می آورند.

گسترش این پدیده خطرناک که می تواند بنیان های نظام آموزش را مورد تهدید قرار دهد از چند عامل ناشی می شود. مدارای کادر آموزشی دانشگاه ها با کسانی که مرتکب تقلب می شوند، تلقی مثبت دانش آموزان و دانشجویان از تقلب که نوعی زرنگی به شمار می آید و گرایش بخش قابل توجهی از دانش آموزان و دانشجویان به طی دوره آموزشی بدون زحمت درس خواندن و در مواردی گرفتاری های شخصی دانشجویان و دانش آموزان از جمله این دلایل و عوامل است. دلیل گسترش بسیاری از رفتارهای ناهنجار در جامعه از جمله تقلب در محیط های آموزشی، این است که افراد با انجام رفتار خلاف قانون به خواسته خود می رسند. بعضی از این افراد نیز شاید نه از روی نیت بد بلکه از روی اضطرار دست به تقلب می زنند. به هر حال علت هر چه باشد، تقلب موریانه یی است که بنیان آموزش را می خورد. در بسیاری موارد با دانشجو یا دانش آموزی رو به رو شده ام که با تعجب می پرسد مگر می شود کسی تقلب نکند یا حتی باور نمی کند کسی در طول تحصیل تقلب نکرده باشد. در مقایسه با دو دهه پیش که روی صندلی و نیمکت کلاس می نشستم، از قبح تقلب تا اندازه یی کاسته شده است. شاید توجهی که مسوولان نظام آموزشی به دیگر مسائل می کنند، سبب شده است از توجه به این ناهنجاری که به صورت نگران کننده یی متداول شده است، باز بمانند. اگر قرار است کیفیت آموزش در تمام سطوح ارتقا یابد، یکی از راه های آن اعمال مقررات موجود در زمینه برخورد با تقلب است.

انواع متقلبان

به نظر می رسد افرادی که دست به تقلب می زنند، به چند دسته تقسیم می شوند. البته تقدم و تاخر این دسته بندی به معنای کم و زیاد بودن افرادی نیست که در آن چارچوب قرار می گیرند و فقط برای تسهیل شناخت این پدیده است.

1- دسته اول کسانی هستند که برای کسب مدرک به دانشگاه آمده اند. این افراد احتمالاً بی علاقه یا کم علاقه به درس هستند یا شاید هم علاقه مندند، اما فرصت مطالعه کافی و آمادگی برای امتحان را ندارند. امتیازی که ادارات، شرکت ها و کارفرمایان برای مدرک دانشگاهی قائل می شوند، باعث می شود افرادی که پیش از اشتغال به هر دلیلی نتوانسته اند به دانشگاه راه یابند، اکنون با متنوع شدن نهادهای آموزش عالی و آسان شدن نسبی راهیابی به نظام آموزش عالی، در حالی قدم به کلاس دانشگاه بگذارند که هدف شان از ادامه تحصیل کسب مدرک به منظور بهبود موقعیت شغلی است.

2- گروه دوم که بیشترشان را جوانان تشکیل می دهند، به هر دلیلی به غیر از علاقه به درس به دانشگاه آمده اند، مانند عقب انداختن دوره خدمت سربازی (برای آقایان)، کسب امتیاز برای بالا بردن مطلوبیت در ازدواج (برای خانم ها)، فرار از بیکاری (هم آقایان و هم خانم ها) و... با توجه به اینکه بخش گسترده یی از آموزش عالی اکنون به صورت شهریه یی اداره می شود، این دانشجویان نهایت سعی خود را می کنند تا در تمام درس ها نمره بیاورند. تقلب نیز بخشی از این تلاش ها است.

3- گروه سوم افرادی هستند که با علاقه نسبی به کلاس درس آمده اند، اما به دلایلی در مواردی تقلب کرده اند، مثلاً دوستی از آنان خواهش کرده است یا به درسی علاقه مند نبوده اند و فقط نمره آن را خواسته اند و... این قبیل افراد معمولاً از گرفتاری هنگام تقلب بیمناک هستند و اغلب با دقت و ترس و لرز این کار را می کنند.

آثار تقلب

در مواردی، کارکنان و حتی مدرسان برای خلاصی از مشکلات رودررویی بعدی با دانشجویان، ترجیح می دهند تقلب دانشجویان را نادیده بگیرند، اما در بیشتر موارد مدرس تنها عامل باقیمانده برای اعمال قانونی است که روز به روز ضعیف تر می شود. نکته مهم در این میان این است که رواج تقلب موجب دلسردی عمیق دانش آموزان و دانشجویان ممتاز می شود. بارها دانشجویان درسخوان گلایه کرده اند برخی دیگر بدون درس خواندن و با تکیه بر تقلب، نمره بالا می گیرند. تقلب مانند دوپینگ در ورزش است که جرم محسوب می شود. شاید برخی دانشجویان معتقد باشند درس خواندن رقابت نیست بلکه هدف فقط گذراندن درس است اما حس برتری جویی انسان ( که در جای خود احساسی کاملاً سالم، مشروع و سازنده است) بر اثر تقلب جریحه دار می شود. تقلب شرایط برابری را که برای رقابت در تمام عرصه های زندگی لازم است، با کاربرد اصول غیراخلاقی به نفع افراد غیرشایسته از بین می برد. تقلب با تضعیف بنیه علمی دانشجویان و از بین بردن روحیه رقابت سالم، باعث پایین آمدن کیفیت تحصیل و افت توان علمی فارغ التحصیلان می شود.

مقابله با تقلب

به هر صورت، ریختن قبح تقلب و افتخار متقلبان به عمل خود، تهدیدی جدی برای نظام آموزش است که آثاری فراتر از اختلال در آموزش دارد. انسان در دوره تحصیل از همه رفتارها و گفتارها می آموزد. وقتی دانش آموز یا دانشجویی می بیند بدون زحمت می تواند در درسی نمره بگیرد، وسوسه نیرومندی برای ارتکاب این عمل پیدا می کند.
نامه مردم

تولید علم یا علم تقلب؟

قاسم جابری پور | شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۸۷
مقاله جالبی در شماره امروز اعتماد:

گاهی به زیان های جامعه شناختی اتکا به تعداد مقالات
تقلب در علم یا علم تقلب
دکتر بابک زمانی

یک استاد اکولوژی ایرانی مقاله یک استاد استرالیایی را تنها با تغییر اسم مولف و بدون هیچ تغییر دیگری در یک نشریه علمی به چاپ می رساند. این داستان، رسوایی و شرمندگی آشکاری پدید می آورد.

یک گروه از پزشکان ایرانی که در یک تحقیق بین المللی دخالت داشته اند در جمع آوری اطلاعات دچار تخلفات آشکاری می شوند که مسوولان بین المللی آن تحقیق را به اعتراض وامی دارد و...

البته تقلب علمی در همه جای دنیا و از سال ها پیش گهگاه دیده می شود، اما تکرار قابل توجه این تخلفات و تقلبات در کشور ما به ویژه در سال های اخیر، نکته قابل تاملی است که اگر کسی بخواهد بخش بزرگ تر مسوولیت در پدیده های اجتماعی را بر دوش عوامل اقتصادی، اجتماعی و تاریخی بگذارد نه بر دوش ذات پلید افراد، شاید به نتایج بیشتری دست یابد. شاید بتواند نکاتی مکتوم تر و از چشم دورمانده تر کشف کند، شاید به دلایلی دست یابد که تنها یکی از نتایج شان این تقلب هاست؛ دلایلی که شاید عواقب اجتماعی مصیبت بارتری هم دربر داشته باشند.

کسی که نتواند خود را با محکوم کردن یک استاد متقلب و طبیعتاً بینوای یک دانشگاه شهرستان قانع کند و عمیقاً بر این عقیده باشد که این اوضاع و شرایط هستند که می توانند رگه های تقلب یا صداقت را در وجود ما بیدار کنند یا به خواب برند، راه دراز و دشواری در پیش دارد.

در اولین نگاه آنچه در مقایسه این دو نوع تقلب به نظر می رسد، زیانبارتر بودن تحقیقات نوع دوم نسبت به تقلب نوع اول است. در تحقیق نوع اول ممکن است یک دانشجوی اکولوژی در یک جست وجو به چنین مقاله یی بربخورد و آن را بخواند و البته نکات بسیاری نیز قطع نظر از نام نویسنده، از این مقاله یاد بگیرد. به عبارت دیگر این مقاله اگرچه نقض آشکار حقوق مولف و یک دزدی بی شرمانه است، اما خود علم را مخدوش نمی کند. اما تقلب نوع دوم دخالت و تخطی آشکاری است در تولید اطلاعات علمی. این نوع تقلب می تواند به شکل کاملاً نامحسوسی باعث تولید اطلاعات پزشکی نادرستی شود که عواقب و نتایج منفی بیشتری دارد و بدتر از همه با توجه به اینکه بسیار نامحسوس انجام شده است، ضریب اطمینان به پژوهش های علمی و میزان اطمینان بین المللی به متخصصان کشور ما را تنزل می دهد.

اما اکنون که با چشمانی فراخ تر به موضوع می نگریم و درمی یابیم که تقلب از نوع دوم اگرچه بی سر و صداتر، اما خطرناک تر است، می توانیم جنبه های دیگری را نیز که به نوعی تخلف از تحقیقات صادقانه علمی به شمار می روند، مورد بررسی قرار دهیم؛ جنبه هایی که به جهت پیچیده بودن و پوشیده ماندن یا گاه به دلیل آنکه نگاه ما را به مرض عادت مبتلا کرده اند، اهمیت وارسی بیشتری دارند تا گناه آن معلم شهرستانی که یحتمل برای شندرغاز حق ارتقا، شاید مقاله مهمی را هم (اگرچه به لاف نام خود) در دستور مطالعه دانشجویان قرار داده باشد.

در بسیاری از موارد مرز تحقیق و عمل در بسیاری از کارهای ما مخدوش است. ناگهان گروهی ادعای انجام عملی معجزه آسا روی بیمارانی می کنند که سال هاست لاعلاج شناخته شده است. عده بی شماری در صف عمل (آن هم با پرداخت وجه) قرار می گیرند و در خاتمه نه تنها هیچ اثری از تحقیقات اولیه (قبل از اجرا) نیست، بلکه بعد از چند سال هم هیچ بررسی جدی در مورد میزان تاثیر این درمان، روی این بیماران گزارش نمی شود. محقق-طبیب هم به شدت مورد تشویق قرار می گیرد.

بسیاری تحقیقات انجام می شوند که از زاویه بین المللی هیچ دلیلی برای انجام شان وجود ندارد. نتایج این تحقیقات سال ها پیش روشن بوده است. تا تولید علم در مقیاسی جهانی، قدمی رو به جلو نباشد نقض غرض است.

چه بسیار تحقیقات که در بخش هایی انجام می شوند که در آن بخش کار روزانه علمی و درستی انجام نمی شود، چه رسد به اینکه تولید علم صورت گیرد.

چه بسیار مقالاتی که در بسیاری از موارد کپی برداری هایی از نشریه های بین المللی هستند. چه بسیار تحقیقاتی انجام می شود در حالی که اساساً در آن بخش، بودجه یی برای تحقیقات وجود ندارد. تحقیقات «همت عالی»، تحقیقاتی که «اسپانسر» ندارند چاره هیچ دردی نیستند. چنین تحقیقاتی اولاً به دلیل عدم تامین مالی به درستی انجام نمی شوند و ثانیاً شاید به درد نمی خورند که اسپانسر ندارند.

اما مشکلات فوق به نظر می رسد در سال های اخیر ناشی از نوعی نگرش محدود به کار علمی باشد. کار علمی با تولید علم خلط شده است. در بسیاری از دانشگاه ها شرط اساسی برای ارتقای هیات علمی تعداد مقاله ها و کتاب هاست. جایی برای «کار» علمی و کار «آموزشی» باقی نمانده است، آن هم در شرایطی که هیچ گونه بودجه تحقیقاتی وجود ندارد. دیگر مهم نیست شما در یک بیمارستان آموزشی با چه کیفیتی «کار» می کنید یا با چه کیفیتی به دانشجویان آموزش می دهید. آنچه مهم است تعداد مقالاتی است که بیرون می دهید و اگر هم این مقاله را از جایی بیرون می دهید که امکان کار علمی در آن وجود ندارد، باکی نیست و از همه بدتر اینکه ارتقای سالانه شما یعنی میزان حقوقی که سهم خانواده شماست هم به تعداد «مقالات» بستگی دارد. به یکباره انگار در هر موسسه یی و در هر شهر و روستایی که نام دانشکده و دانشگاه بر آن گذاشته شده است، «امکان تولید علم» هم به شکل خلق الساعه فراهم خواهد شد و تنها ابزار مورد نیاز برای تولید علم هم آدمی است که خود ما اخیراً نامش را «عضو هیات علمی» گذاشته ایم. گویی می توان همه این نوع دانشگاه ها را در ردیف دانشگاه های بزرگ دنیا دید که قادر به تولید علم روزآمد هستند و عجیب تر اینکه تلاش در راه پیشبرد مبانی علمی از طریق تاسیس نهادها و سنت های علمی یعنی سعی در فراهم آوردن امکانات تولید علم در این بخش ها و به دانشگاه های نوپا نیز پشیزی ارزش داده نمی شود. بیهوده نیست که در بسیاری از دانشکده ها، دیگر کسی به دنبال کار و آموزش نیست. همه به دنبال «تهیه مقاله» هستند. همه اینها به نظر ناشی از نوعی نگاه ساده انگارانه و ناباورانه به کار علمی است. انگار کار علمی کاری بسیار دشوار و نظارت و ارزیابی آن غیرممکن است که دانشکده های ما صرفاً یک معیار کاملاً عینی (تعداد مقالات) را ملاک ارزیابی هیات علمی قرار می دهند؛ ملاکی که با استفاده از جادوی «عدد» هیچ مویی لای درز آن نمی رود، اما جداً باید پرسید با چنین سهل انگاری ، واقعاً داریم تولید علم را گسترش می دهیم یا علم تقلب را؟ آیا هیات علمی را وامی داریم در هر مرحله یی که هستند، کار علمی را گسترش دهند یا می گوییم فقط روش های مختلف مقاله سازی را با هر درجه یی از صحت و صداقت یاد بگیرند؟