Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

حدود یک سال پیش استاد و همکاری بنام سرکار خانم دکتر حجازی توجه مرا به تزی رهنمون نمود که در رابطه با انگیزش تقلب (cheating) در دانشجویان دبیرستانی جلب کرد. دانشجویان دبیرستانی به یکباره مرتکب این فعل نمی شوند و در ابتدا فرایند پیچیده ای را برای ارزش زدایی و یا بی ارزش نمایاندن معلم در ذهن انجام می دهند. به عبارت دیگر دانش آموز می داند که عمل مذمومی را انجام می دهد اما سعی می کند قبل از ارتکاب به آن توجیهاتی از قبیل "استاد بی سواد بود"، "این دانشکده ارزش اعتماد مرا ندارد" و امثالهم را برای پایین اوردن استانه ارتکاب ارائه کند.

پیش خود فکر کردم بد نیست اینکار را در میان دانشجویان خودمورد بررسی قرار دهم. در یک مورد، ازمون یکی از گروه های دانشجویی را در سالنی برگزار کردم که به دوریین مدار بسته مجهز بود. به دانشجویان اطلاع داده شد که جلسه تحت نظارت دوربین مدار بسته خواهد بود. دوربینها از نوع Billion مجهز به سیستم دریافت و پخش صوتی بودند. محل دوربینها به دانشجویان نشان داده شد. آزمون بدون نظارت برگزار گردید و فقط تعداد کمی (3 دانشجو از 25 نقر) از فرصت هم اندیشی با یکدیگر استفاده نکردند. البته در آزمونهایی از نوع Open Book و یا Take Home مسئله تقلب آنقدرها که تلاش و ممارست برای حل مسئله اهمیت دارد، بحرانی نیست. اما در این مورد خاص فقط سخن یک دانشجو که " دوربین کار نمی کند" کافی بود که دانشجویان من یک امتحان پارتی داشته باشند. برای اطمینان بیشتر از میان مراجعین به آزمایشگاه بطور تصادفی به صحبت در مورد اینکه تقلب و پدیده شیرین ببر و وبچسبان در جه مواردی مباح است به بررسی بیشتر موضوع پرداختم. خوشبختانه در میان دانشجویان من کم نیستندافرادی که صریح اللهجه بوده و مکنونات خویش را نمایان می سازند. البته خالی از لطف نیست که این جلسات که یکی از آنان پریروز ساعت 21 در دانشکده به پایان رسید، همواره اینجانب بصورت گرده آماج نیشها قرار گرفته و نقش سوپاپ را ایفا می کنم. ظاهرا همان فرایند ارزش زدایی برای پایین آمدن استانه ارتکاب، حد اقل در دانشکده من بنظر می رسد که صادق است. این امر ناراحت کننده است. معمولا در ایران دانشگاه نقش تعدیل کننده و تخفیف دهنده پلشت پوییهای نظام متوسطه را داشت. همکاران من نه تنها باید فردی را از حالت روخوانی به حالت تحلیلگری سوق می دادند بلکه می بایست جهتگیری شغلی و عرفی را هم اصلاح می نمودند. اما بنظر می رسد که با وضعیت فعلی، دانشگاه دارد به سمت وسوی تشدید این رفتارها می رود.

یکی از اقدامات برای کاهش تقلب و تاراج علمی ارزش قایل شدن برای دانشجو است. اگرچه بخشی از این عمل به منش خود استاد و مدرس باز می گردد اما سیستم آموزشی نقشی بسیارحساس در این زمینه دارد. دانشگاه علیرعم تمامی کلیشه های رایج ( معبد علم، محل گردهمایی عشاق دانش، چشمه لایزال نوآوری) یک سازمان دانشی است که مهمترین دارایی سازمانی آن این دانشجویان می باشند. در برخی از گوشه ها و کنجهای نظام آموزشی چهار سال سرمایه و عمر دانشجو ( و دانشگاه) را صرف می کنند تا در هنگام فارغ التحصیلی به او بگوییم بای بای دیگر ما را با تو کاری نیست.

پایان نامه قرار نبود که بصورت یک موجودیت کالا مدار (merchandise) بدل شود. پایان نامه قرار بود که نشانگر اولین راه نمایی دانشجو بعنوان یک مسافر در جریان بی انتهای علم باشد نه هدف. دانشجویان قرار است فقط کسری از اپسیلونی را به دانش بشر اضافه کنند. پیشرفت علمی نه در جهشهای چشم افسا بلکه از تجمیع این اپسیلونها حاصل می شود. ما نگران پایان نامه نویسی بعنوان یک صنعت نقلی (Noghli) هستیم اما چرا دسترسی به پایان نامه های موجود را چنین با حبس و قبض روبرو کرده اند؟ آیا در مراقبت غیر منعطف و فراگیر از این مایملک دولتی در برابر پدیده تاراج گوهر ارزشمند تری را از دست نمی دهیم؟ یک دانشمند و مهندس یک شبه بوجود نمی آید بلکه در فرایندی که هرکدام از ما به نحوی در آن نقش داریم آبدیده و ورزیده می شود. او زمانی بسیار بر می گیرد و کم بار می دهد، ولی در زمان بهره دهی او آن خواهد کرد که در دوران پرورش بر او رفته است. در تاراج عامدانه ای از یکی از اختران ادب فارسی آیا نباید اندیشید که:

بنی عالم اعضای یک پیکرند که در دانشجویی ز یک گوهرند.




زندگی، ISI ودیگر هیچ

Nader Naghshineh | چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۸۹
با سلام
شبکه های اجتماعی و ابزارهای آن از جمله این وب لاگ در نهادینه کردن، نهادینه زدایی و تاویل و تفسیر دانش نقش دارند. با اینوجود در بسیاری از موارد درونی سازی دانش از بررسی تجربیات آغاز می شود. زندگی، ISI و دیگر هیچ نام برنامه جبرانی برای کم کردن فشار (Stress Release Coping Exercise) برای دانشجویان است که در آن درقالب طنز به بحث توسعه علمی را مورد موردکاوی قرار می دهند. جالبترین بحث در مورد اهمیت ISI در توسعه رشته زبان و ادبیات فارسی بود ( استعاره استادی که می بایست برای ترفیع دست به دامن دانشگاه آریزونا یا آوستین می شد).

من بسیار سپاسگزار خواهم بود که اگر همکاران و خوانندگان این وبلاگ موارد جالب در مورد تقلب و تاراج علمی را برای من ارسال دارند. برای نمونه یکی از دوستان برای من نقل کرده است که در یکی از دانشگاه های تهران، استادی برای اثبات یک نکته به You-know-who، در مقالات نمایه شده در ISI خود بعنوان نویسنده دوم، نام مهندس آب و چای ( بخوانید آبدارچی) را قرار می داد.

در ضمن اگر برای من این موارد را می فرستید، لطفا مشخص فرمایید که آیا اجازه انتشار آن را بصورت نقل قول مستقیم، غیر مستقیم یا شفاهی دارم یا نه؟

با تشکر

نادر نقشینه

مرز خرید خدمات علمی، ویرایش و تقلب کجا است؟

محمد قدسی | جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۸۹

در منابع متعددی و از جمله وبلاگ استادان علیه تقلب نگرانی‌هایی ابراز شده است در مورد گسترش شرکت‌هایی که خدماتی از قبیل تهیه پایان‌نامه و مقاله دانش‌جویی و شاید نوشتن بیانیه تحقیق (SOP) را ارائه می‌کنند. موضوع کار این شرکت‌ها در نگاه اول و خصوصن در حالت اکستریم آن یعنی تولید دروغین پایان‌نامه به نام یک فرد، به طرز بدیهی غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای است. با این حال به نظر می‌رسد که اگر در جزییات مساله دقت کنیم شاید مرز بین دریافت خدمات مشروع و فعالیت‌های غیراخلاقی آن‌قدر هم روشن و قطعی نباشد. این نوشته سعی می‌کند استدلال شهودی برای روشن نبودن این مرز و سپس توصیه سیاستی کوتاهی بر مبنای آن ارائه کند.

برای قضاوت در مورد اخلاقی بودن یا نبودن فروش و خرید این نوع خدمات لازم است که ابتدا کارکرد مقاله و پایان‌نامه و بیانیه تحقیق مشخص شود. به نظر می‌رسد "حداقل" دو کارکرد متفاوت را بشود برای تالیف علمی ذکر کرد:

کارکرد اول نشر و عمومی‌کردن علم است بدون این‌که منفعت (حداقل مادی) معنی‌داری برای صاحب مقاله به دنبال داشته باشد. استاد دائم (Tenured) یک دانش‌کده را در نظر بگیرید که خدمات معمول خود به دانش‌کده را در حد معقولی ارائه می‌کند. در بسیاری از دانش‌کده‌های اروپایی که حقوق‌ اساتید دائم قابل مذاکره نیست تولید مقالات اضافی‌تر برای این استاد منفعت حاشیه‌ای (Marginal Benefit) چندانی ندارد (اگر نگوییم که هیچ منفعتی ندارد). مثالی از داخل ایران بزنیم. در یکی از رشته‌های علوم‌انسانی در ایران، مترجم صاحب‌نام و بی‌اندازه پرکاری وجود دارد که فهرست طولانی از کتاب‌های عالی و پرحچم در برخی زیرشاخه‌های این رشته‌ را ترجمه و منتشر می‌کند؛ هر چند که کیفیت ترجمه‌ها لزومن خوب و یک‌دست نیست. افراد مطلع می‌گویند که ایشان خودش این ترجمه‌ها را انجام نمی‌دهد و ممکن است حتی فرض کنیم که چه بسا عنوان کتاب‌ها را هم خودش انتخاب نمی‌کند. آگاهان می‌گویند که مترجم ظاهری، شخصن بازرگان موفقی است که به دلیل علاقه به برخی مباحث علمی مترجمان حرفه‌ای را استخدام می‌کند تا ذیل نام وی (که حتی ممکن است خود این نام هم مستعار باشد) کتاب‌های خوبی را ترجمه کنند. سوال این است که تا چه حد می‌توان کار وی را غیراخلاقی دانست؟ آیا قبح این کار قابل قیاس با خرید آماده پایان‌نامه است؟ در هر دو مورد فرد پولی داده و اثر نوشتاری را به نام خود ثبت کرده است. ولی آیا محتوای اخلاقی دو مساله یک‌سان است؟

کارکرد دوم نوشتن مقاله و بیانیه تحقیق، علامت‌دهی (Signaling) از قابلیت‌های پنهان یک فرد در یک بازار دارای اطلاعات نامتقارن است و به نظر می‌رسد نگرانی اصلی بیش‌تر حول تقلب در این نوع تولیدات باشد. در شرایطی که یک سازمان قصد استخدام یک محقق را دارد و امکان ارزیابی دقیق همه مهارت‌های او ندارد، از طریق بررسی تولیدات علمی او تخمینی نسبت به قابلیت‌های مختلف فرد (قابلیت یافتن ایده‌های جذاب، توانایی محاسباتی، قدرت استدلال منطقی، توانایی نگارش علمی و ...) به دست آورده و تصمیم می‌گیرد. این کارکرد بسیار شبیه به کارکرد نمره در امتحانات است. به نظر می‌رسد که در این حالت فریب‌دهی از طریق به‌بود غیرواقعی کیفیت نوشتار علمی امری غیراخلاقی باشد. نکته این است که همین موضوع بدیهی آن‌قدر هم بدیهی نیست و یا اگر دقیق‌تر باشیم در عرف علمی جهانی آن‌قدر غیرمعمول نیست. به مثال‌های زیر دقت کنید:

1) قابلیت نگارش به زبان خارجی یکی از توان‌مندی‌هایی است که موسسات در زمان استخدام افراد غیربومی مد نظر دارند. پس کیفیت نوشتاری مقاله یا بیانیه تحقیق خودش یک علامت از این موضوع است. با این همه تقریبن در اکثر دانش‌گاه‌های خوب دنیا (و مشخصن در آمریکا) مرکز زبان یا نگارشی در دانش‌گاه وجود دارد که به دانش‌جویان خارجی خدمات اصلاح و ویرایش نگارشی مقالات علمی‌شان را ارائه می‌کند. این مرکز یکی از خدمات رسمی و قانونی دانش‌گاه است و دانش‌جویان دکترا سهمیه رایگان استفاده از این خدمات را دارند.

2) قابلیت تجزیه و تحلیل موثر داده‌ها و استفاده درست از روش‌های اقتصادسنجی و آمار خصوصن در حوزه علوم انسانی یک قابلیت کلیدی و جذاب برای بازار کار است. دقیقن به همین دلیل، در بسیاری از دانش‌گاه‌ها مرکز رسمی داده‌پردازی وجود دارد که کارش مشورت دادن و انجام امور آماری مقاله‌های تحقیقی دانش‌جویان است. باز این نوع مراکز کاملن قانونی و جزوی از سیستم دانش‌گاه ‌هستند.

3) توانایی جمع‌آوری و مرتب‌سازی و پاکیزه‌سازی داده‌های با حجم زیاد و یا انجام کار میدانی یک توانایی مهم دیگر محقق جوان است. در امر تحقیق استخدام دست‌یار تحقیق برای انجام این نوع فعالیت‌ها امری مشروع و جا افتاده است. همان طور که استخدام یک دست‌یار برای مرور ادبیات و نوشتن گزارش آن، یک برنامه‌نویس برای تهیه کدهای رایانه‌ای و مواردی از این جنس به نظر چندان اشکال‌دار نمی‌رسد و معمول است.

4) این نوع خدمت ممکن است (فعلن) در بازار موجود نباشد ولی دعوت از یک هم‌کار برای خواندن انتقادی مقاله و یافتن اشکالات منطقی، استدلالی و محاسباتی مقاله و پیش‌نهاد اثبات‌های به‌تر برای قضایای ریاضی و غیره موضوع رایج و تشویق‌شده در آکادمی است. در برخی رشته‌های علمی در اکثر کنفرانس‌های جدی یک نفر منتقد (Discussant) مقاله را به تفصیل خوانده و نظرات انتقادی خودش را بلافاصله پس از ارائه مولف اصلی ارائه می‌کند. گاهی دریافت این نظرات باعث تحول بنیادی مقاله می‌شود. نقشی که گزارش داوری مقالات هم ایفا می‌کند.

مثال‌های ذکر شده‌ نمونه‌ای از به‌بود در جنبه‌هایی از تولیدات علمی هستند که به خواننده آن‌ها علامتی در مورد توانایی محقق می‌دهند ولی در عین حال خرید یا دریافت رایگان آن‌ها از بیرون یا یک فرد ثالث، امری پذیرفته‌شده (و حتی تشویق شده) در عرف علمی جهانی هستند. به سوال اول این پست برگردیم. مرز بین دریافت این خدمات به شکل مشروع و خرید غیرمشروع آن‌ها کجا است؟

اگر دریافت خدمات برای محاسبه مشخصات پیچیده آماری یک نمونه (Sample) امری معقول باشد چرا خرید خدمت برای حل یک معادله دیفرانسیل جزیی یا شبیه‌سازی عددی یک مساله کنترل بهینه در جایی از مقاله باید غیراخلاقی باشد؟ اگر استخدام مشاور برای طراحی درست پرسش‌نامه و به کارگیری دست‌یار محلی برای انجام مصاحبه و پرسش‌نامه امری رایج و پذیرفته شده است چرا سفارش تهیه و تست یک الگوریتم قوی و جدید پردازش تصویر باید مشکل‌دار باشد؟

و حالا به این سوال می‌رسیم که اگر برون‌سپاری (Outsourcing) جنبه‌های نسبتن استاندارد و مکانیکی یک تحقیق مشروع و عرفی است پس چه چیزی یک محقق را به صورت مشروع و قانونی صاحب مقاله‌ای می‌کند که هر بخش از کار آن را یک گروه دیگر انجام داده‌اند؟ فرق یک مولف واقعی و خریدار کذایی پایان‌نامه کجا است؟ شاید بگوییم اولن داشتن ایده تحقیق این مرز را ترسیم می‌کند. خوب است از خودمان بپرسیم چه قدر از ایده‌های تحقیق جذاب، از گپ‌های سرناهار با محققان دیگر به دست می‌آید؟ چند بار برای‌تان پیش آمده که محقق دیگری موضوع جذابی برای یک تحقیق را پیش‌نهاد کرده و گفته که من فرصت یا توانایی فنی پیاده‌سازی آن را ندارم و خود شما همت کرده‌اید و موضوع را تبدیل به یک مقاله علمی کرده‌اید؟ پس ظاهرن حتی برای انتخاب موضوع تحقیق هم می‌توان از دیگران کمک گرفت. چرا وقتی این خدمات را به رایگان و داوطلبانه از هم‌کاران‌مان دریافت می‌کنیم احساس گناه نمی‌کنیم ولی خرید آن‌ها از یک شرکت حرفه‌ای و تخصصی باید امری غیراخلاقی باشد؟

معیار دوم ممکن است تفکیک بین انجام یک کار از ابتدا و اصلاحات جزیی باشد. اصلاح یک بیانیه
تحقیق امری قابل قبول است ولی نوشتن آن از ابتدا به اسم یک نفر دیگر غیراخلاقی است. اگر این طور فکر می‌کنید الگوریتم زیر را برای نوشتن یک بیانیه تحقیق
(SOP) در نظر بگیرید.
1) با یکی دو نفر برای موضوع "مشورت" کن. (امر مشروع)
2) یک نوشته بسیار ابتدایی و ضعیف بنویس. (امر مشروع)
3) آن‌را برای دریافت "اصلاحات" محتوایی و علمی و زبانی "جزیی" به یک یا چند مشاور بده. (امر مشروع). (هر قدر نوشته ضعیف‌تر باشد این اصلاحات و پیش‌نهادها اساسی‌تر خواهند بود).
4) نظرات مشاوران را اعمال کن.
5) اگر کیفیت به حداقل معقول نرسید به قدم سه برگرد.

اگر تردیدهای شهودی قبلی را قبول کنیم، باید از خودمان بپرسیم که مشخصن چه چیزی در جوهره خدمات شرکت‌های ایرانی ارائه دهنده خدمات علمی وجود دارد که غیراخلاقی است؟ احتمالن برخی جنبه‌های غیراخلاقی در ماجرا وجود دارد که باید شناسایی و نقد شود ولی پیش‌نهاد نگارنده این است که در مورد شناسایی این جنبه‌ها دقیق‌تر و در مورد نقد آن‌ها صبورتر باشیم. اگر دقیق نباشیم شاید فضایی ایجاد کنیم و باعث شویم تا کل یک صنعت در ایران غیرقانونی اعلام شود (که شده است). این صنعت خدماتی را به دانش‌جویان و محققان ایرانی ارائه می‌کند که هم‌کاران خارجی آن‌ها را به رایگان یا به قیمت معمول از نظام دانش‌گاهی و تحقیقاتی خودشان دریافت می‌کنند.


حامد قدوسی، دانشجوی دکترای فاینانس
مدرسه تحصیلات تکمیلی فاینانس وین، اتریش

Anti-Plagiarism Counter Measures: A Lighter Note

Nader Naghshineh | پنجشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۸۹
My tenure as the Director of Information Studies Lab at University of Tehran is drawing to a close. I can just imagine the sigh of relief by the Accounts, as they no longer need to worry about how to finance my impulsive purchases. The primary purpose of the lab was to make the pursuit of science as a fun activity for the students. In early days, students tip toed around the Lab, and were afraid to break something. Nowadays they Oh-So-Politely (and at times not so politely) demand why the lab lacks a certain piece of equipment. I call that an improvement.

But nothing compares with the students trust which at times was the only thing that kept the lab going...especially in the area of comparative plagiarism research. A month ago I was worried about a new type of plagiarism which borders on Fraud. I call it stealth plagiarism. The issue cropped up during an investigation concerning the efficiency of plagiarism detection software for farsi articles. It seems that if a plagiarist-artist (and I use the term advisedly) exercises patience, there are a slew of techniques that would make plagiarizing other works nearly difficult for plagiarism detection softwares to identify.

Imagine you wish to plagiarize article A. You take Article A... and translate it into Persian. You change the reference stylistics. Let us call this article Ap. You then take this article and retranslate it back into English (using an unsuspecting, cash-strapped translator). You then revise the stylistics using a word processor such as MS Word 2007. Here you need to know what anti plagiarism software the journal you intend to submit your article to is using. Apparently most of these softwares focus on patterns of similarities. Each has its own footprint. At this stage the revised article (which we call article Ae) would be reformatted to defeat this including the punctuation marks and paragraphing revisions. If done correctly, in most cases it is possible to push plagiarism detection efficiency down to 30%. This could mean a reasonable doubt that could lead to publication.

The sheer effort involved is more than what one spends on writing an article from scratch. However if the perpetrator is involved in Salami Slicing plagiarism or paper mill operation, it could make paper recycling harder to detect. I take off my hat before an evil genius who thought up this. While this is more closely akin to Fraud but within the framework of our research into plagiarism it could be termed as Stealth Plagiarism.

Please do share your thoughts with me on this subject...Do you think that there is a market for anti-Plagiarism counter measures... How about Anti-plagiariasm Counter Counter Measures?


Wishing you all the best

Nader Naghshineh :)


P.S. I apologize in advance to Doctor Ghodsi... However, in order to increase the chances of our blog being noticed by a wider audience (And Google-bot) from time to time I believe to recap some of the discussions in English


اسلایدهای مربوط تاراج علمی

Nader Naghshineh | پنجشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۸۹
با سلام
به پیوست اسلایدهای کارگاه بالابردن حساسیت نسبت به تاراج علمی ایفاد می شود. از آنجا که اسلایدها روی رایانه اپل کارشده است احتمال اندکی برای بروز تقص در فونتها وجود دارد. برای اولین بار در دانشگاه تهران استفاده از نرم افزار شناسایی تاراج DOCOL@C در نقش پیشگیری از تاراج ناخودآگاه برای گروهی از دانشجویان میسر گردید. با توجه به استقبال دانشجویان، این سیستم بصورت رسمی در آزمایشگاه شماره ۲ اطلاع رسانی (ISL-2) در محل کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نصب خواهد شد.

استفاده‌ی غیر مجاز از اسلایدهای درسی اساتید خارجی

محمد قدسی | چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۸۹
این پیام از سوی دکتر بهروز پرهامی، استاد باسابقه‌ی دانشکده‌ی مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه کالیفرنیا در سنتاباربارا دریافت شد که از اهمیت زیادی برخوردار است. متاسفانه این نوع سوء استفاده در ایران به شدت عادی شده است. امید است این پیام ما را به خود بیاورد.


I would like to bring a form of plagiarism to your attention that I have not seen mentioned on your “Professors Against Plagiarism” or similar Web sites. On occasion, I have come across instructors at Iranian universities using the lecture slides that I have prepared in connection with my textbook, without mentioning that the slides have been taken from my material, often with no change in contents whatsoever. In fact, in some cases, the instructor had removed my name from the slides and inserted his own. I have noticed the same form of dishonesty from certain instructors in China and other Asian countries as well. The fact that something is available on-line, with explicit permission given for educational uses, does not give one a license to abandon all rules of decency and use other people’s work without giving any credit to them.

At any rate, what made me write this note now is the appearance of an Inside Higher Ed article (summary and link below) that deals with a similar problem: that of abusing unpublished lab material.

Inside Higher Ed reports on "a recent plagiarism case" at Bethel University that "has plunged the college into a debate over the difference between collegial exchanges of course materials and the outright stealing of fellow professors' ideas." The case stems from Benjamin Shults, a computer science professor who "began sharing unpublished lab exercises and course materials – he calls them an online textbook – with other professors in his department." One of those professors "erased any trace of Shults's name from the documents when he used them in class, adding his own name throughout the materials," which eventually led Shults to file a grievance. However, the Grievance Review Committee found the other professor guilty only of "accidental plagiarism," and asked him to apologize. Shults has voiced concern that the decision sets a bad precedent. The article notes that there have been "past frictions" between the two professors.

http://www.insidehighered.com/news/2010/06/02/plagiarism

Regards. ... Behrooz
_______________________________
Dr. Behrooz Parhami
Professor, Dept. Electrical and Computer Engineering
Assoc. Dean for Academic Affairs, College of Engineering
University of California
Santa Barbara, CA 93106-9560, USA
Phone: +1 805 893 3211
Dept. fax: +1 805 893 3262
E-mail: parhami@ece.ucsb.edu
Web: www.ece.ucsb.edu/~parhami/

اسلایدهای مربوط تاراج علمی

Nader Naghshineh | جمعه, ۷ خرداد ۱۳۸۹
باسلام
حدود ده روز پیش آقای دکتر جابری پور با من در مورد همکاری در برگزاری سخنرانی کوتاه در رابطه با نرم افزارهای تشخیص تاراج تماس گرفتند. از انجا که این سخنرانی قرار بود بعنوان بخشی از همایش دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شود بنا شد آزمایشگاه اطلاع رسانی بخشی کوتاه از مواد مربوط به تحقیقات خود را برای این جلسه آماده کند. در این میان برای رعایت موارد مالکیت معنوی درخواست مجوز از دانشگاه تهران برای این ارائه شد. این درخواست از آنجا مطرح شد که برنامه کارگاه آموزشی Plagiarism دانشگاه تهران یک هفته بعد از این جلسه برگزار می شد. مجوز بصورت شفاهی از جانب امور پژوهشی صادر شد.

به پیوست اسلایدهای تهیه شده برای جلسه دانشگاه علوم پزشکی تهران تقدیم می شود.

کمیته بین المللی بر علیه تقلب

Faramarz Ashenai Ghasemi | سه شنبه, ۴ خرداد ۱۳۸۹

کمیته بین المللی علیه تقلب

با سلام

من این سایت را تازه دیده ام، نمی دانم تکراری است یا نه، نمی دانم می شود به نحوی با آنها جوینت شد یا خیر، در هر حال به نظرم ارزش دیدن را دارد:


با احترام

فرامرز آشنای قاسمی
با سلام

امروز پس از پایان دومین همایش ملی روش های نوین آموزشی، که بنده با آن همکاری داشتم، با توجه به علاقه شدید محققان جوان کشورمان به پژوهش، به ذهنم رسید که چرا نباید همایشی درباره "شناخت مصداقها و نحوه مبارزه با رشد تقلب در جامعه علمی جهان" (یا با اندکی تغییر در نام همایش)، در کشورمان(مثلاً در یکی از دانشگاههای مادر، مانند دانشگاه تهران، یا شریف یا . . .) و اگر هم امکانش نیست، در یکی از کشورهای خارجی(مثلاً با همکاری اساتید خارج از کشور عضو این وبسایت) برقرار کنیم. زیرا متأسفانه یکی از دلایل انجام تقلب علمی در کشورمان، عدم آگاهی محققان مان در دانستن مصداقهای تقلب است.

با احترام

فرامرز آشنای قاسمی