Professors Against Plagiarism

استادان علیه تقلب

مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده و هدف آن مبارزه با تخلف یا تقلب علمی در دانشگاه است

مقدمه

به‌نام خداوند هستی و هم راستی

این بلاگ به همت تعدادی از استادان دانشگاه‌های کشور ایجاد شده است و هدف آن مبارزه با تخلف و تقلب علمی در دانشگاه‌ها چه از سوی دانش‌جویان و چه از سوی اعضای هیات علمی است. متاسفانه ما شاهد گسترش حرکت‌های غیر اخلاقی در فضای علمی کشور هستیم که با انگیزه‌هایی چون اخذ مدرک، پذیرش یا ارتقای مرتبه‌ی دانشگاهی صورت می‌گیرتد.

ما با هرگونه تقلب مخالفیم و سکوت در برابر آن‌را هم جایز نمی‌دانیم. در این بلاگ قصد داریم برخی موارد و روش‌های تقلب‌ را بیان و ضمن آموزش به دانش‌جویان و تلاش برای اشاعه‌ی اخلاق و آداب حرفه‌ای در جمع خودمان‌، مسولان را وادار کنیم تا به مشکل تقلب و ریشه‌های آن واکنش جدی نشان دهند.

۲۱ مرداد ۱۳۸۷

استادان یا پژوهشگران حامی

حمایت

اگر می‌خواهید نامتان به‌عنوان یکی از حامیان ذکر شود، نام کامل و آدرس وبگاه خود را به آدرس ghodsi_AT_sharif_DOT_edu ارسال نمایید و در صورت تغییر گروه حامی ما را مطلع کنید..

تعداد زیادی آدرس بلاگ خود را فرستاده‌اند که متاسفانه امکان استفاده از آن به‌جای وبگاه نیست.

بایگانی مطالب

آخرین نظرات

۱۵ مطلب در دی ۱۳۸۷ ثبت شده است

تفاوت کنفرانس و "چت روم" چیست؟

شادرخ سماوی | دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۸۷
قبل تر تعداد مجلاتی که در دنیا چاپ می شد خیلی کم بود . منظورم همه جور مجله است, علمی یا اجتماعی. توی ایران در بعضی از مجلات نظرات خواننده ها را می نوشتند. نامه ای به مجله می فرستادید و بعد از یکی دو ماه نظر شما را با ذکر نامتان چاپ می کردند. عموما مجله رو نگه می داشتید و شاید در مواقعی هم در جمع به بقیه نشان می دادید که خلاصه نام و نظر من در اینجا چاپ شده است. ژورنال و مجموعه مقالات کنفرانسها هم مایه افتخار دانشگاهی ها بوده است. تعداد کنفرانس ها انگشت شمار بودند و از وقوع آنها عمدتا متخصصین همان رشته خبردار می شدند. مقاله را از طریق پست به کنفرانس ارسال می کردند و از طریق پست به دست داور می رسید. عصر تکنولوژی اطلاعات که شروع آنرا از اول دهه هشتاد قرن گذشته می دانیم به عبور اطلاعات سرعت زیادی داده است. نمونه آن "چت روم" (اتاق گفتگوی همگانی ) است. مطمئنم که همه حداقل یک بار به یکی از این اتاقها سر زده اند. مطالبی مورد بحث این اتاقهاست و افراد نظرات خود را می نویسند. این نوشته ها چندثانیه روی صفحه مانیتور دیده می شوند و سپس از بین می روند. فرصتی نیست که فکر کنید و مطالب خود را خیلی ارزیابی. حجم مطالب زیاد است و در جایی هم ثبت نمی شود. بلاگ ها هم تا حدودی چنین هستند. تعدادشان چندتاست؟ فقط می توان گفت خیلی. همین پدیده در مورد مجلات علمی و اجتماعی و کنفرانس ها هم اتفاق افتاده است. تعداد کنفرانسهای تخصصی در سطح جهان در یک رشته خاص شاید بیش از سیصد در سال باشد. مجموعه مقالات کنفرانسها دیگر چاپ نمی شود و ارسال مقاله به کنفرانس و داور به صورت الکترونیکی است. غیر از چند کنفرانسی که به عنوان "پرچمدار" محسوب می شوند عموما کیفیت کنفرانسها به اجبار پایین آمده است . تعداد روزافزون کنفرانس و تعداد نسبتا ثابت داوران باعث شده است که شرایط شبیه به "چت روم" رخ دهد. یعنی فرصت نگاه کردن به مقالات وجود ندارد و پشت سرهم مقالات از کنفرانسهای مختلف می آید. ژورنالها هم از این قاعد مستثنا نیستند و تعداد روزافزون آنها کیفیت داوری را به شدت کاهش داده است
در این آشفته بازار کار تقلب در ارائه مقالات هم بالا گرفته است. شاید فقط از طریق نرم افزار باشد که بتوان جستجو و ردیابی و مچگیری را انجام داد. از آن مشکلتر زمانی است که مقاله ای را که از منابع غیر فارسی دزدیده اند به فار
سی ارئه می دهند. حالا تعداد زیاد کنفرانس - تعداد زیاد دانشجو که مقاله می خواهد ولی زحمت کار را نمی خواهد - استادهایی که از مقاله فقط امتیاز آنرا می خواهند و تعداد کم داور را اگر در نظر بگیریم می بینیم که تشخیص مقالات تقلبی بسیار سخت بلکه غیر ممکن می شود
مسئولین و اعضای کمیته های علمی کنفرانسها در این شرایط وظیفه ای مهمتر از قبل دارند
حالا با این مقدمات به مقاله ای که از کنفرانس برق برای داوری ارسال شده و اصل مقاله توجه کنید
















.





















نمونه‌ای جالب از دو سرقت علمی

محمد قدسی | يكشنبه, ۲۹ دی ۱۳۸۷
از سوی کنفرانس انجمن کامپیوتر ایران دعوت شده بودم تا چند مقاله را داوری کنم. با کمال تعجب دیدم که دو تا از مقاله‌ها عیناً از دو مقاله‌ی دانش‌جویانم کپی شده اند که در وبگاهم موجود است. صفحه‌ی اول و بقیه‌ی این دو مقاله و نیز مقالات اصلی را ملاحظه بفرمایید، تا بقیه‌ی ماجرای جالب این سرقت علمی را بیان کنم.


بقیه‌ی این مقاله
اصل مقاله


بقیه‌ی این مقاله
اصل مقاله

با توجه به این‌که این کارها اکثراً بدون اطلاع استاد و توسط دانش‌جو صورت می‌گیرد. استاد همکار را در دانشگاه ارومیه پیدا کردم و دیروز تلفنی با او صحبت کردم، و گفتم که از سوی کنفرانس صحبت می‌کنم و می‌خواهم اطمینان پیدا کنم که ایشان به عنوان نویسنده‌ی اول از ارسال این دو مقاله به کنفرانس آگاه هستند. رشته‌ی تحصیلی و پژوهشی این همکار محترم کوچک‌ترین ارتباطی به رشته‌های علوم یا مهندسی (و به خصوص رشته‌ی کامپیوتر) نداشت. بدین لحاظ مطمئن بودم که دانش‌جویان فقط اسم ایشان را گذاشته‌اند.

در تماس تلفنی، با کمال تعجب دکتر .. فرمودند که از این دو مقاله اطلاع کافی دارند و دو دانش‌جوی نویسنده را می‌شناسند و خیلی از آقای ... (که دانش‌جوی دوره‌ی الکترونیکی دانشگاه علم و صنعت بوده‌اند) تعریف کردند. از ایشان پرسیدم که چطور زمینه‌ی پژوهشی ایشان با مقاله اینقدر متفاوت است. پاسخ او البته جالب بود که «این روزها کامپیوتر در همه‌ی رشته‌ها رسوخ کرده است!» به هر حال ایشان به من اطمینان داد که از ارسال این دو مقاله مطلع است و درخواست کرد که کنفرانس جواب را زودتر بدهد.

با این وجود من مطمئن هستم که این استاد خود در این سرقت نقشی نداشته است. اما آقای دکتر! آیا این دو مقاله ارزش مخدوش شدن اعتبارتان پیش همین دانش‌جویان را داشت؟ چه بگویم؟

متاسفانه با خبر شده ام که تعداد مقالات جعلی در کنفرانس امسال انجمن کامپیوتر بسیار زیاد است. به نظر می‌رسد که برخی در انجام این کار جسور تر شده اند.

پ‌.ن:

یکی از کارهایی که کنفرانس‌های داخلی باید بکنند و فکر کنم کنفرانس انجمن کامپیوتر نکرده است آنست که کتبا فرمی را برای هر مقاله‌ی ارسالی بخواهد که تک تک نویسندگان امضا کنند که آنها از مقاله‌ی ارسالی آگاه هستند و مسولیت هر گونه تخلفی را می‌پذیرند. در واقع کنفرانس‌های داخلی باید تا قبل از دریافت این چنین فرمی تا مهلت مقرر مقاله را نپذیرند و آنرا به داوران نفرستند.



پ.ن ۲: پس از اظهار نظرهای فراوان و با پوزش از تاخیر ناخواسته، هر سه نام سیاه شد.

مسبب این همه مشکلات

محمد قدسی | جمعه, ۲۷ دی ۱۳۸۷
سلام برهمه دوستان "دلسوخته" و "دلسوز"
آیا هیچگاه از خود پرسیده ایم مسبب این همه مشکلاتی گریبان گیر آنیم چیست یا بهتر بگویم چه کسانی اند؟
در کجای دنیا دیده یا شنیده اید دستگاه های فرهنگی آن هرساله جشنواره کتاب دانشجویی رپا دارند و برای آن جایزه بدهند.
درکدامیک از دانشگاه های معتبر دنیا دیده یا شنیده اید که برای ترجمه یا "تألیف!" کتاب توسط دانشجوی متقاضی ورود به دوره دکتری امتیاز قایل شوند؟
اگر شرایط ورود به دوره دکتری معتبرترین دانشگاه های دنیا را هم بررسی کنیم. در هیچ کدام به صراحت نمیگویند شرط ورود به دوره مذکور داشتن مقاله است.
اما دردانشگاه های وطن عزیزملن شرط ورود بدون کنکور به دوره دکتری داشتن حد اقل یک مقاله در مجله ای با نمایه معتبر بین المللی است! البته داشتن آن را نفی نمی کنم، بلکه سوالم اینست، آیا مقاله جای همه چیز را میگیرد. آیا باین اوصاف و اوصاف دیگری که خود از آن مطلعید، ازقبیل نخبگی و این قبیل القاب نورس یا به بیان بهترنارس که با آن فرزندان جوان خود را با آن میفریبیم، باز هم مقصر را تعدادی دانشجوی جوان و بی تجربه می دانید. برادران و واهران عزیزم ما خود آنان را با دست خود به سوی آنچه تقلبش می نامیم سوق داده و می دهیم.
شب گذشته بسیار برایم جالب بود که وزیر متبوعمان در سخنرانی خود برای تعدادی از اساتید ارجی که برای زبان فارسی گردهم آمده بودند امار از تعداد مقالات نمایه شده ایران و رشد آن را در چند سال اخیر گزارش می فرمود. آیا در هیج کجای این کره خاکی شنید اید یا دیده اید که معیار ارزیابی عملکرد وزارتخانه متصدی علوم، تحقیقات و فناوریشان را تعداد مقالات چاپ شده بدانند.
حتما بهتر ازاین حقیر می دانیید برای ارزیابی عملکرد دانشگاه های برتر جهان هم مقوله مقاله فقط یکی از عوامل ارزیابی است.
حرفهای زیادی دارم بخصوص درباره ارزیابی عملکرد خود این نوشارها و موضع گیریهه که به نظر می زسد برخی اوقات یک جانبه به محضر قاضی می رویم، که انشالله برای فرصتی دیگر، البته اگر مجالی باشد
خدا پشت و پناه عالمان صدیق و صادق است
والسلام

کاظم مروج
http://adsl.modares.ac.ir/

دستبرد فکری

محمد قدسی | پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۸۷
کلمه ای انگلیسی وجود دارد به نام plagiarism
و دو معادل معروف برای آن که عبارتند از دستبرد علمی (توصیه شده توسط فرهنگستان علوم پزشکی) و دزدی ادبی (معادلی که از دیکشنری آریانپور استخراج شده است. و اما در دیکشنری های انگلیسی به انگلیسی معنای این کلمه چنین شرح داده شده است: "رونویسی از کار دیگری و انتساب آن به خود"
از آنجا که امروز توجه بر این موضوع متمرکز شده است عدم وجود کلمه ای مناسب در بخشنامه ها و بحث های دانشگاهی و مشکل ساز شده است. برخی کلمه تقلب را به جای آن به کار میبردند که دامنه ای بسیار گسترده دارد و معنا را به درستی منتقل نمی کند. برخی از عین کلمه انگلیسی استفاده می کنند که به کار بردن کلمات انگلیسی در متن فارسی به زیبایی نگارش لطمه میزند و بعلاوه از آنجایی که املا آن سخت است گاها موجب مشکلاتی میشود که در یکی از بخشنامه های منتشر شده در این بلاگ نمونه آن را ملاحظه نمودیم! استفاده از دزدی ادبی معادل بسیار نامناسبی است و برای دستبرد به متون ادبی مناسب است تا علمی.
دستبرد علمی شاید مناسب ترین گزینه باشد ولی این کلمه هم به تمامی معنای گسترده ای که کلمه انگلیسی دارد را شامل نمی شود و دستبردهای ادبی، هنری و غیره را در بر نمی گیرد. اخیرا در ویکی پدیا کلمه ای معادل برای این عمل زشت پیدا شده است که از هر جهت کامل است: "دستبرد فکری"

پیشنهاد بنده این است که نویسندگان این بلاگ از کلمه "دستبرد فکری" استفاده فرمایند. این امر موجب آن خواهد شد که بحث ها یکنواخت تر شوند و از سوی دیگر توجه دستگاه های رسمی دانشگاهی به استفاده از این کلمه جلب شود چرا که به دلایل عنوان شده از بقیه معادل ها برتر است.

و اما در مورد نام این بلاگ تفاوتی میان نام فارسی و انگلیسی آن وجود دارد. تقلب علمی به دامنه وسیعی از تخلفات دانشگاهی مانند داده سازی، دستبرد فکری، ... و از همه معروف تر
تقلب در زمان امتحان.
هر وب سایت یا وبلاگ بخش عمده خوانندگان دائمی خود را از طریق کسانی جذب می کند که زمان جستجو یک کلمه خاص در گوگل تصادفا با آن آشنا شده اند و در این زمینه نام سایت نقش اساسی دارد. کسی که برای اولین بار نام این بلاگ را می بیند احتمالا چنین تصور می کنند که گروهی از اساتید برای تبادل تجارب خودشان از مچ گیری دانشجویان متقلب در زمان امتحان سایتی را راه اندازی کرده اند در حالی تا به حال تمامی بحث های این بلاگ بالاتر از سطح چنین موضوعی بوده اند. به بیان دیگر استادان علیه تقلب به دلیل نامی که دارد بسیاری طرفداران بالقوه اش را از دست می دهد. البته این نام اکنون کاملا جا افتاده و اعتباری برای خود کسب کرده است بنابراین نمی توان کلا آن را تغییر داد ولی پیشنهاد می کنم که این نام به این صورت تغییر یابد: "استادان علیه تقلب و دستبرد فکری"
با احترام
پیامی
به نظرم میرسد که عطش دانشجویان کارشناسی ارشد برای انتشار مقاله هر روز بیشتر می¬شود. یکی از استادان من چندی پیش با عصبانیت تعریف می¬کرد که یک دانشجوی کارشناسی ارشد سابق او، بدون اطلاع¬اش مقاله¬ای را که نام استاد نیز در بالا آن نوشته شده بوده است به یکی از کنفرانس¬های داخلی فرستاده است. استاد روحش هم از آنجه در مقاله بود خبر نداشت اما نامش و اعتبارش برای پذیرفته شدن مقاله خرج شده بود. امروز نیز من یک ایمیل از یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد (که حتی یک درس نیز با من پاس نکرده است) دریافت کردم که مقاله¬ای را برای من فرستاده است که می¬خواهد آن را تا ساعت 12 امشب به یکی از کنفرانس¬های داخلی بفرستد. با تعجب اسم خود را در بین نویسندگان دیدم با دانشجوی مربوطه تماس گرفتم و ناراحتی خود را از این که اسم من را روی مقاله¬ای زده است که همین امشب می¬خواهد آن را برای آن کنفرانس داخلی بفرستد نشان دادم. سعی کردم به دانشجو این موضوع را تفیهم کنم که اگر این کار را بکند از لحاظ حقوقی من می¬توانم مساله را پیگیری کنم (آیا واقعا چنین چیزی امکان دارد؟).

دانشجویان کارشناسی ارشد زیادی هستند که به جای آنکه به پایان¬نامه کارشناسی ارشد خود فکر کنند به دنبال داشتن مقاله هستند. وقتی از آنها می¬پرسی که چرا به دنبال مقاله هستند پاسخ این است که یا می¬خواهند پذیرش بگیرند یا می¬خواهند مشکل سربازی را با داشتن مقاله و نخبه شدن حل کنند. من تازه¬کار تازه فهمیدم که وقتی یک دانشجو درسی را با استادی بر می¬دارد هدف اصلی¬اش گرفتن توصیه نامه است نه یاد گرفتن درس.

به نظر می¬رسد که تمام این عطش از یک حس فرار به جلو نشات می¬گیرد. فرار از شرایط اقتصادی و اجتماعیی که دانشجو راه را در منتشر کردن مقاله می¬بیند.

درخواست مقاله مجله در مورد تقلب علمی

محمد قدسی | سه شنبه, ۲۴ دی ۱۳۸۷
---------------------------------------------------------------------------
CALL FOR PAPERS
---------------------------------------------------------------------------
Language Resources and Evaluation Journal
Special Issue on Plagiarism and Authorship Analysis

Guest Editors: Efstathios Stamatatos, Benno Stein, and Moshe Koppel

The vast number of electronic texts available in Internet media (e.g., newspaper articles, blogs, online forum messages, email messages) necessitates automated processing of information. However, it also increases opportunities for infringement of intellectual property rights. One important question is whether a text by a specific author includes another author's ideas, language, or writing without proper acknowledgment of the original source. Plagiarism analysis is a general term for a variety of automated methods for identifying plagiarism and related infringements. In connection with text documents, we distinguish between corpus-based and intrinsic analysis: the former compares suspicious documents against a set of potential original documents, the latter identifies potentially plagiarized passages by analyzing the suspicious document with respect to changes in writing style. Such passages can then be used as a starting point for a Web search or for human inspection. In addition, writing style can also be exploited by authorship analysis tools to extract meta-data for a textual document. Thus, by analyzing the stylistic choices of an author, it is possible to estimate the author's sex, age, educational level etc. Moreover, given that we have examples of the writing style of a set of candidate authors, we can identify the most likely author of a new text or verify whether this text is written by a specific author. Apart from the traditional usage of this technology in the analysis of literary works, such information is crucial for forensic applications where part of the evidence is electronic text.


This special issue solicits state-of-the-art methods, tools, and applications in the area of Plagiarism and Authorship Analysis. The following list gives examples from the outlined field for which contributions are welcome (but not limited to):

- Plagiarism detection in general, in Web communities and social networks
- Cross-language plagiarism
- Identifying near-duplicate and versioned documents
- Technology for high-similarity retrieval such as fingerprinting and
similarity hashing
- Models for authorship identification and verification
- Writing style analysis and author profiling
- NLP- and knowledge-based retrieval models to capture personal traits
and sentiment
- Web forensics, community fraud, and new Web infringements
- Test corpora, performance measures, and evaluation methods

---------------------------------------------------------------------------
SUBMISSION GUIDELINES
---------------------------------------------------------------------------
Prospective authors should submit their paper according to the directions on the LRE Web site following the content and formatting guidelines available at

http://www.springer.com/journal/10579/


Submissions will be reviewed according to the standards of the LRE journal. Papers should not have been submitted or published elsewhere but may be extended or refined versions of conference papers with significant new, original material.

Prospective authors are advised to inform the guest editors about their intention to submit a paper as soon as possible.

All questions about submissions should be directed to lre@webis.de

---------------------------------------------------------------------------
IMPORTANT DATES
---------------------------------------------------------------------------
April 30, 2009 Submission of articles July 1, 2009
Notification to authors August 31, 2009 Final version of accepted papers

---------------------------------------------------------------------------
GUEST EDITORS
---------------------------------------------------------------------------
Efstathios Stamatatos University of the Aegean, Greece
Benno Stein Weimar University, Germany
Moshe Koppel Bar-Ilan University, Israel

Contact: lre@webis.de
_______________________________________________


با تشکر از دکتر محسن شریفی

International students in plagiarism probe

محمد قدسی | يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۸۷
بیش از ۸۰ دانش‌جوی خارجی از یک دانشگاه سوئدی به اتهام کپی کردن بخش زیادی از تکالیف درسی‌اشان از اینترنت در معرض مجازات آکادمیک قرار گرفتند.



این کاری است که دانش‌جویان ما کاملاً آن‌را مباح میدانند، به‌خصوص اگر بخشی که کپی می‌کنند را ترجمه هم کرده‌ باشند. من خود در چند سال گذشته در درس‌های ارشدم دانش‌جویان را به انجام برخی پژوهش‌های کوتاه و مطالعه‌ی مقالات ترغیب می‌کردم و برای آن نمره‌ای را در نظر می‌گرفتم. مدتی بود که تناقض آشکاری بین نمرات برخی از دانش‌جویان و گزارش «پژوهش‌» آنان می‌دیدم و شاهد ارائه‌ی گزارش‌های بسیار خوبی از سوی دانش‌جویانی بودم که در آزمون‌های میان‌ترم و نهایی درس در معرض افتادن بودند. البته هیچ راهی برای اثبات آن‌چه را که مطمئن بودم نداشتم، ارائه‌ی شفاهی آنان در مدت ۱۵ دقیقه هم کمکی نمی‌کرد. به این خاطر از این ترم از دانش‌جویان خواسته‌ام که فقط یک مقاله‌ که من خود تعیین می‌کنم را خوب بخوانند و در ارائه‌ای فردی به من نشان دهند که آن‌ مقاله را فهمیده‌اند.

این تجربه‌ی شخصی شاید برخی از همکارانی که در دانشگاه‌های مختلف از دانش‌چویان درس ارشد خود می‌خواهند (و شاید مجبور می‌کنند) که مقاله تولید کنند (و بخش خوبی از نمره‌ی درس را به این کار تخصیص می‌دهند) را به فکر وادارد که برخی از آن‌جه در نهایت دریافت می‌کنند و شاید هم در جایی چاپ شود، به احتمال خوبی کپی/پیست یا ترجمه‌ی مقالات دیگر است، و شما معمولاً وقت و امکان بررسی این تخلفات علمی را ندارید. نگذارید برخی از دانش‌‌جویان با آبروی علمی شما هم بازی کنند.

Deterring digital plagiarism, how effective is the digital detection process?

محمد قدسی | يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۸۷
مقاله ای از
Jayati Chaudhuri
M.Sc., M.L.I.S., Assistant Professor, University of Northern Colorado Libraries,
که در آن نحوه‌ی کار نرم‌افزار SafeAssignment که بر اساس تطابق متن کار می‌کند معرفی می‌شود.

در بخشی از این مقاله می‌خوانیم:
A review of the literature reveals that plagiarism is widespread in any level of the society. There are several cases in which authors, historians, and even a university president faced accusation of plagiarism. This article, however, specifically focuses on students' plagiarism which is a rising problem not just in the U.S.A. but all over the world. The availability of the Internet entices students to do 'cut and paste' plagiarism. As Prof. Susan Bassnett from University of Warwick indicates "Across UK universities, we now have a cut and paste culture which is becoming difficult to detect" (Adenekan, 2003). The recent plagiarism case flashed in the media involved a Harvard University Sophomore student who was accused of using plagiarized material from multiple sources in her book 'How Opal Mehta Got Kissed, Got Wild and Got a Life' (Madray, 2007). A Wall Street Journal, August 2006 article reveals engineering students' plagiarism at Ohio University (Tomsho, 2006). Another news article reports how rampant plagiarism is at Oxford University, one of the premier academic institutions in the world (Smith, 2006). In a noteworthy article in 2006, Prof. Grafen mentioned that 'vigilance is required for the sake of the education our students receive, both in the substance of the subject and in the proper scholarly practice; and also in order not to create implicit understandings that plagiarism is acceptable in practice, despite preaching and signing of affidavits' (Smith, 2006).

لینک به مقاله‌ی کامل


با تشکر از دکتر آریا الستی، رئیس مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور برای ارسال این مقاله
از خبرگزاری مهر

معاون آموزشی وزارت علوم در واکنش به گزارشهای خبرگزاری مهر درباره تقلبهای علمی و خرید و فروش پایان نامه در موسسات غیرمجاز از ارائه طرح برخورد با تقلب و تخلف های علمی به مجلس شورای اسلامی خبر داد و آن را راهکاری نهایی و عملی دانست.

عباس صاحبقدم لطفی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: در آخرین جلسه شورای نظارت و ارزیابی بحثهای مقدماتی درباره برخورد با تقلبهای علمی و تخلف در امر پایان نامه های دانشجویی صورت گرفت و قرار شد ساز و کاری برای ابعاد بیرونی یعنی موارد قضایی و برخوردهای قانونی با این موضوع طراحی و به مجلس شورای اسلامی ارائه شود.

وی تأکید کرد: در این خصوص آئین نامه و قوانین زیادی وجود دارد که باید به صورت یکپارچه جمع آوری شوند.

معاون آموزشی وزارت علوم گفت: شورای نظارت و ارزیابی وزارت علوم این مسئولیت را بر عهده دارد تا دستورالعمل برخورد با این تقلبها و تخلفهای علمی تدوین شود.

وی اظهار داشت: در صورتی که کار شورای نظارت کامل باشد در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز به تصویب می رسد و در غیر این صورت با رهنمودهای شورای عالی انقلاب فرهنگی طرحی تدوین می شود تا به مجلس تقدیم شود.

گروه حوزه و دانشگاه خبرگزاری مهر در ماههای گذشته با تهیه گزارشها و گفتگوهایی با مسئولان و اساتید دانشگاه ضمن انتشار نمونه هایی از تقلبهای علمی به بررسی عواقب این امر پرداخت. همچنین در بحث خرید و فروش مقاله و پایان نامه نیز گزارشی جامع در خبرگزاری مهر منتشر شد که در آن علاوه بر انتشار لیست قیمت خدمات غیرقانونی این موسسات از گسترش فعالیت این موسسات خبر داده شده بود.

آیا همه باید دانشیار و استاد‌تمام شوند؟

محمد قدسی | شنبه, ۱۴ دی ۱۳۸۷
این سوال مدتی است ذهنم را درگیر ساخته است. برخی مرتبه‌ی دانشیاری و نیز استاد‌تمامی را یک حق برای خود و دیگران می‌دانند و معتقدند آنان‌که مطابق مقررات وزارت علوم امتیاز لازم را برای ارتقاء به دست می‌آورند، باید به حق خود برسند تا کمی به حقوق ماهیانه‌ای که می‌گیرند اضافه شود.

قدیم‌ها که دانش‌جوی دکتری نبود یا کم بود، برای کسب امتیاز لازم برای ارتقاء، متقاضی باید خودش و بدون کمک دیگران حداقل یک مقاله‌ی پژوهشی، حتا در مجلات معتبر داخلی چاپ و چندین سال تدریس می‌کرد تا امتیاز لازم را به دست آورد. همه یادشان هست که به علت قلت تعداد استادان، معمولا این افراد چندین مسولیت در داخل و خارج دانشگاه را هم بدوش می‌کشیدند و نگارش یک مقاله به تنهایی کاری دشوار و با ارزش بود.

اما اکنون، حتا در دانشگاه‌های خیلی خوب، مثل شریف، به برکت چند دانش‌جوی دکتری باهوش که کم هم نیستند، فرد می‌توان با وجود داشتن شرایطی مانند زیر مثل آب خوردن، امتیاز لازم را برای مرتبه‌ی دانشیاری و نیز استاد‌تمامی «کسب‌» کند:
  • درس‌های پژوهشی (ارشد) که استاد می‌دهد در زمینه‌ی A است ولی مقاله‌هایش که از کار دانش‌چوی دکتری او به دست آمده در زمینه‌های کاملا متفاوت C، B و ..
  • استاد ممکن است اصلا توانایی علمی برای فهم مفاله‌ای که خود یکی از مولفانش هست نداشته باشد.
  • استاد ممکن است توانایی نگارش مقاله‌ی مستقل به زبان انگلیسی (یا زبان دیگر) را نداشته باشد، چون یا سال‌ها از زمانی که دکتری گرفته گذشته یا اصلا خودش تا کنون مقاله‌ی مستقلی ننوشته است.
  • استاد ممکن است نتواند حتا یک سخن‌رانی علمی به زبان انگلیسی (یا یک زبان دیگر) ارائه دهد.
  • استاد ممکن است هم‌زمان مدیر عامل یک شرکت باشد یا چند مسولیت وقت‌گیر در دانشگاه یا وزارت‌‌خانه‌های دیگر داشته باشد.

بوده‌اند افرادی که تا قبل از پذیرش دانش‌چویان دکتری، به سختی رسمی آزمایشی و سپس پس از سال‌ها به صورت ناپلئونی رسمی قطعی شدند، اما با ورود دانش‌جوی دکتری یک‌باره دانشیار شدند وشاید حال متقاضی کسب مرتبه‌ی استادتمامی باشند.

دانش‌جویان دکتری‌ این امور را به خوبی می‌دانند و خیلی از مسایل را متوجه‌اند. این‌ها به ما و به این سیستم ارتقاء می‌خندند. آیا وقت آن نرسیده که برخی از دانشگاه‌های خوب پیش‌گام شوند و فکری برای این معضل نمایند؟

آیین‌نامه‌ی جدید وزارت علوم برای ارتقای علمی، با همه‌ی کاستی‌هایی که دارد، خواسته است که فرد متقاضی دانشیاری یا استادی نقش «محوری» یا leading role در پژوهش داشته باشد و آن‌را برای ارتقا به مرتبه‌ی استادی ضروری دانسته است. آیا تفسیر این کلمه با هیات ممیزه‌ی دانشگاه‌ها نیست؟ پس چرا خیری از آن‌ها نیست؟